منشأ خیر و شر در جهان(شبهه ها و پاسخ ها)
شبهه: قرآن دلیل الهی و معجزه بودنش را نبود اختلاف و تعارض میداند ولی در آیه 78 سوره نساء میفرماید: همه بدیها و خوبیها از ناحیه خداوند است، اما در آیه بعدی یعنی آیه 79 سوره نساء میگوید: اگر خوبی به تو برسد از ناحیه خداوند و اگر بدی به تو برسد از سوی خودت هست. آیا این تعارض و تناقض نیست؟ چه پاسخی دارد؟
پاسخ: این دو آیه مربوط به جمعیتى از منافقان است که در صفوف مسلمانان جاى گرفته بودند و از شرکت در میدان جهاد وحشت داشتند و هنگامیکه دستور جهاد صادر گردید ناراحت شدند،(1) قرآن در اینجا به یکی از سخنان بیاساس آنها اشاره میکند که آنها هرگاه به پیروزى برسند و نیکیها و حسناتى به دست آورند مىگویند: از طرف خدا است یعنى ما شایسته آن بودهایم که خدا چنین مواهبى را به ما داده؛ «وَ إِنْ تُصِبْهُمْ حَسَنَهٌ یَقُولُوا هذِهِ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ»؛(2) ولى هنگامیکه شکستى دامنگیر آنها شود و یا در میدان جنگ آسیبى ببینند مىگویند: اینها براثر سوءتدبیر پیامبر(صلی الله علیه وآله) و عدمکفایت نقشههاى نظامى او بوده است و مثلاً شکست جنگ احد را معلول همین موضوع مىپنداشتند؛(3) «وَ إِنْ تُصِبْهُمْ سَیِّئَهٌ یَقُولُوا هذِهِ مِنْ عِنْدِکَ» (4)
نسبت اعمال به خدا و انسان
خداوند در پاسخ به منافقان به فرستاده خود دستور میدهد که به آنان بگو: «کُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ»؛(5) سرنوشتها چه خوب و چه بد از ناحیه خداى تعالى است؛ چون همه حوادث جهان حتى اعمال و افعال ما خواه حسنه باشد یا سیئه، خوب باشد یا بد از یک نظر مربوط به خدا است؛ زیرا اوست که به ما قدرت داده و اختیار و آزادى اراده بخشیده است، بنابراین آنچه ما اختیار مىکنیم و با آزادى اراده انتخاب مینماییم برخلاف خواست خدا نیست، ولى در عین حال اعمال ما به ما نسبت دارد و از وجود ما سرچشمه مىگیرد؛ زیرا عامل تعیینکننده عمل، اراده و اختیار ما است؛ و به همین دلیل ما در برابر اعمالمان مسئولیم و استناد اعمال ما به خدا آنچنانکه اشاره شد از ما سلب مسئولیت نمىکند و موجب عقیده جبر نیست.
بنابراین آنجاکه مىفرماید: «حسنات» و «سیئات» از خدا است، اشاره مىکند به همان فاعلیت خداوند نسبت به همهچیز و آنجاکه مىفرماید: سیئات از شما است، اشاره به فاعلیت ما و مسئله اراده و اختیار ما مىکند.(6)
خیر از جانب خدا و شر از جانب بندگان
حسنه و سیئه دو صفت نسبى و اضافى هستند، هرچند که در بعضى از موارد مثل عدل و ظلم ثابت و دائمى هستند ولی در بعضى دیگر نظیر انفاق مال، نسبت به مستحق نیکو و نسبت به غیرمستحق قبیح است.(7) مثالی دیگر: انسانى که به وسیله سلاح، بىگناهى را به قتل مىرساند مسلماً مرتکب سیئهاى شده است، اکنون عوامل وجود این کار بد را بررسى مىکنیم. در میان این عوامل قدرت انسان، فکر انسان، قدرت یک اسلحه، نشانهگیری صحیح، استفاده از فرصت مناسب، تأثیر و قدرت گلوله دیده مىشود که تمام اینها جنبههاى مثبت قضیه است؛ زیرا همه آنها مىتوانند مفید و سودمند واقع شوند و اگر بجا بهکار گرفته شوند مشکلات بزرگى را حل مىکنند، تنها جنبه منفى قضیه آن است که تمام این قدرتها و نیروها در غیر مورد خود بهکار گرفته شده است مثلاً بهجای اینکه به وسیله آنها دفع خطر حیوان درنده و یا یک قاتل جانى و خطرناک شده باشد در مورد انسان بیگناهى بهکار رفته است، همین جنبه منفى اخیر است که آن را به صورت «سیئه» درمیآورد و الا نه قدرت نشانهگیرى انسان چیز بدى است و نه نیروى باروت و نفوذ گلوله، همه اینها منابع قدرتند و در جای خود قابل استفاده فراوان. بنابراین اگر ملاحظه کنیم، در آیه اول تمام حسنات و سیئات به خداوند نسبت داده شده است بهخاطر آن است که تمام منابع قدرت حتى قدرتهایى که از آن سوءاستفاده مىشود، از ناحیه خدا است و سرچشمه قسمتهای سازنده و مثبت او است و اگر در آیه دوم «سیئات» به مردم نسبت داده شده است اشاره به همان «جنبههاى منفى» قضیه و سوءاستفاده از مواهب و قدرتهای خدادادى است و این درست به آن مىماند که پدرى سرمایهاى به فرزند خود براى ساختن خانه خوبى بدهد، ولى او آن را درراه موادمخدر و فساد و تبهکارى و یا دائر کردن خانه و مرکز فساد بهکار اندازد، شکى نیست که او از نظر اصل سرمایه مدیون پدر است، ولى از نظر سوءاستفاده، مستند به خود او است.(8)
نتیجه:
فاعلیت خدا نسبت به همه حوادث جهان به آن معناست که همه حوادث جهان مربوط به خدا است؛ زیرا اوست که به ما قدرت داده و اختیار و آزادى اراده بخشیده است، ولى در عین حال اعمال ما به ما نسبت دارد و از وجود ما سرچشمه مىگیرد؛ زیرا عامل تعیینکننده عمل، اراده و اختیار ما است. پس از آنجاکه حسنه و سیئه دو صفت نسبى و اضافى هستند، در آیه اول تمام حسنات و سیئات به خداوند نسبت داده شده است بهخاطر آنکه تمام منابع قدرت حتى قدرتهایى که از آن سوءاستفاده مىشود، از ناحیه خدا است و سرچشمه قسمتهای سازنده و مثبت او است و اگر در آیه دوم «سیئات» به مردم نسبت داده شده است اشاره به همان «جنبههاى منفى» قضیه سوءاستفاده از مواهب و قدرتهای
خدادادى است.
منابع جهت مطالعه بیشتر:
- طباطبایی، سید محمدحسین، سید محمدباقر موسوىهمدانى، ترجمه تفسیر المیزان، قم، جامعه مدرسین حوزه علمیه، چاپ پنجم، 1374 ش، ج 5، صص 8-20.
- رکنییزدی، محمدمهدی، جستاری درباره شر و عدل آفریدگار از منظر قرآن، مشکوه زمستان 1396، شماره 137، صص 12-18.
- بهرامی، محمد، مقاله خیر و شر در منظر علامه طباطبایی، پژوهشهای قرآنی 1385 شماره 48 ویژهنامه قرآن و خانواده، صص 3-9.
پینوشتها:
1. طبرسی، فضل بن حسن، مجمعالبیان، تحقیق محمدجواد بلاغی، تهران، ناصرخسرو، چاپ سوم، 1372 ش، ج 3، ص 121؛ ر.ک: طبرسی، فضل بن حسن، ترجمه مجمعالبیان فى تفسیر القرآن، تهران، انتشارات فراهانی، 1360 ش، ج 5، ص 249.
2. نساء، آیه 78.
3. ر.ک: مکارمشیرازی، ناصر، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ اول، 1374 ش، ج 4، ص 20.
4 و 5: سوره نساء، آیه 78.
6. ر.ک: مکارم، پیشین، ص 23.
7. ر.ک: طباطبایی، سید محمدحسین، سید محمدباقر موسوىهمدانى، ترجمه تفسیر المیزان، قم، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، چاپ پنجم، 1374 ش، ج 5، ص 12.
8. ر.ک: مکارم، پیشین، ص 22.
* حسن بشارتیراد