کد خبر: ۳۱۲۲۳۹
تاریخ انتشار : ۱۷ خرداد ۱۴۰۴ - ۲۰:۳۷

منشأ خیر و شر در جهان(شبهه ها و پاسخ ها)

 

شبهه: قرآن دلیل الهی و معجزه بودنش را نبود اختلاف و تعارض می‌داند ولی در آیه 78 سوره نساء می‌فرماید: همه بدی‌ها و خوبی‌ها از ناحیه خداوند است، اما در آیه بعدی یعنی آیه 79 سوره نساء می‌گوید: اگر خوبی به تو برسد از ناحیه خداوند و اگر بدی به تو برسد از سوی خودت هست. آیا این تعارض و تناقض نیست؟ چه پاسخی دارد؟
‌پاسخ: این دو آیه مربوط به جمعیتى از منافقان است که در صفوف مسلمانان جاى گرفته بودند و از شرکت در میدان جهاد وحشت داشتند و هنگامی‌که دستور جهاد صادر گردید ناراحت شدند،(1) قرآن در اینجا به یکی از سخنان بی‌اساس آنها اشاره می‌کند که آنها هرگاه به پیروزى برسند و نیکی‌ها و حسناتى به دست آورند مى‏گویند: از طرف خدا است یعنى ما شایسته آن بوده‏ایم که خدا چنین مواهبى را به ما داده؛ «وَ إِنْ تُصِبْهُمْ حَسَنَهٌ یَقُولُوا هذِهِ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ‏»؛(2) ولى هنگامی‌که شکستى دامنگیر آنها شود و یا در میدان جنگ آسیبى ببینند مى‏گویند: اینها براثر سوء‌تدبیر پیامبر(صلی الله علیه وآله) و عدم‌کفایت نقشه‏هاى نظامى او بوده است و مثلاً شکست جنگ احد را معلول همین موضوع مى‏پنداشتند؛(3) «وَ إِنْ تُصِبْهُمْ سَیِّئَهٌ یَقُولُوا هذِهِ مِنْ عِنْدِکَ‏» (4)
نسبت اعمال به خدا و انسان
خداوند در پاسخ به منافقان به فرستاده خود دستور می‌دهد که به آنان بگو: «کُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ»؛(5) سرنوشت‏ها چه خوب و چه بد از ناحیه خداى تعالى است؛ چون همه حوادث جهان حتى اعمال و افعال ما خواه حسنه باشد یا سیئه، خوب باشد یا بد از یک نظر مربوط به خدا است؛ زیرا اوست که به ما قدرت داده و اختیار و آزادى اراده بخشیده است، بنابراین آنچه ما اختیار مى‏کنیم و با آزادى اراده انتخاب می‌نماییم برخلاف خواست خدا نیست، ولى در عین حال اعمال ما به ما نسبت دارد و از وجود ما سرچشمه مى‏گیرد؛ زیرا عامل تعیین‌کننده عمل، اراده و اختیار ما است؛ و به همین دلیل ما در برابر اعمال‌مان مسئولیم و استناد اعمال ما به خدا آنچنان‌که اشاره شد از ما سلب مسئولیت نمى‏کند و موجب عقیده جبر نیست.
بنابراین آنجا‌که مى‏فرماید: «حسنات» و «سیئات» از خدا است، اشاره مى‏کند به همان فاعلیت خداوند نسبت به همه‌چیز و آنجا‌که مى‏فرماید: سیئات از شما است، اشاره به فاعلیت ما و مسئله اراده و اختیار ما مى‏کند.(6)
‌خیر از جانب خدا و شر از جانب بندگان
‌حسنه و سیئه دو صفت نسبى و اضافى هستند، هرچند که در بعضى از موارد مثل عدل و ظلم ثابت و دائمى هستند ولی در بعضى دیگر نظیر انفاق مال، نسبت به مستحق نیکو و نسبت به غیر‌مستحق قبیح است.(7) مثالی دیگر: انسانى که به‌ وسیله سلاح، بى‏گناهى را به قتل مى‏رساند مسلماً مرتکب سیئه‏اى شده است، اکنون عوامل وجود این کار بد را بررسى مى‏کنیم. در میان این عوامل قدرت انسان، فکر انسان، قدرت یک اسلحه، نشانه‌گیری صحیح، استفاده از فرصت مناسب، تأثیر و قدرت گلوله دیده مى‏شود که تمام اینها جنبه‏هاى مثبت قضیه است؛ زیرا همه آنها مى‏توانند مفید و سودمند واقع شوند و اگر بجا به‌کار گرفته شوند مشکلات بزرگى را حل مى‏کنند، تنها جنبه منفى قضیه آن است که تمام این قدرت‌ها و نیروها در غیر مورد خود به‌کار گرفته ‌شده است مثلاً به‌جای اینکه به ‌وسیله آنها دفع خطر حیوان درنده و یا یک قاتل جانى و خطرناک شده باشد در مورد انسان بی‏گناهى به‌کار رفته است، همین جنبه منفى اخیر است که آن را به ‌صورت «سیئه» درمی‌آورد و‌ الا نه قدرت نشانه‏گیرى انسان چیز بدى است و نه نیروى باروت و نفوذ گلوله، همه اینها منابع قدرتند و در جای خود قابل ‌استفاده فراوان. بنابراین اگر ملاحظه کنیم، در آیه اول تمام حسنات و سیئات به خداوند نسبت داده ‌شده است به‌خاطر آن است که تمام منابع قدرت حتى قدرت‏هایى که از آن سوءاستفاده مى‏شود، از ناحیه خدا است و سرچشمه قسمت‌های سازنده و مثبت او است و اگر در آیه دوم «سیئات» به مردم نسبت داده ‌شده است اشاره به همان «جنبه‏هاى منفى» قضیه و سوءاستفاده از مواهب و قدرت‌های خدادادى است و این درست به آن مى‏ماند که پدرى سرمایه‏اى به فرزند خود براى ساختن خانه خوبى بدهد، ولى او آن را درراه مواد‌مخدر و فساد و تبهکارى و یا دائر کردن خانه و مرکز فساد به‌کار اندازد، شکى نیست که او از نظر اصل سرمایه مدیون پدر است، ولى از نظر سوءاستفاده، مستند به خود او است.(8)
نتیجه:
فاعلیت خدا نسبت به همه حوادث جهان به آن معناست که همه حوادث جهان مربوط به خدا است؛ زیرا اوست که به ما قدرت داده و اختیار و آزادى اراده بخشیده است، ولى در عین حال اعمال ما به ما نسبت دارد و از وجود ما سرچشمه مى‏گیرد؛ زیرا عامل تعیین‌کننده عمل، اراده و اختیار ما است. پس از آنجا‌که حسنه و سیئه دو صفت نسبى و اضافى هستند، در آیه اول تمام حسنات و سیئات به خداوند نسبت داده ‌شده است به‌خاطر آنکه تمام منابع قدرت حتى قدرت‏هایى که از آن سوءاستفاده مى‏شود، از ناحیه خدا است و سرچشمه قسمت‌های سازنده و مثبت او است و اگر در آیه دوم «سیئات» به مردم نسبت داده‌ شده است اشاره به همان «جنبه‏هاى منفى» قضیه سوءاستفاده از مواهب و قدرت‌های 
خدادادى است.
منابع جهت مطالعه بیشتر:
- طباطبایی، سید محمدحسین، سید محمدباقر موسوى‌همدانى‏، ترجمه تفسیر ‌المیزان، قم، جامعه مدرسین حوزه علمیه، چاپ پنجم، 1374 ش،‌ ج 5، صص 8-20.
 - رکنی‌یزدی، محمدمهدی، جستاری درباره شر و عدل آفریدگار از منظر قرآن، مشکو‌ه زمستان 1396، شماره 137، صص 12-18.
 - بهرامی، محمد، مقاله خیر و شر در منظر علامه طباطبایی، پژوهش‌های قرآنی 1385 شماره 48 ویژه‌نامه قرآن و خانواده، صص 3-9.
پی‌نوشت‌ها:
1. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع‌البیان‌، تحقیق محمدجواد بلاغی، تهران، ناصرخسرو، چاپ سوم، 1372 ش، ج 3، ص 121؛ ر.ک: طبرسی، فضل بن حسن، ترجمه مجمع‌البیان فى تفسیر القرآن، تهران، انتشارات فراهانی، 1360 ش، ج ‏5، ص 249.
2. نساء، آیه 78.
3. ر.ک: مکارم‌شیرازی، ناصر، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ اول، 1374 ش، ج 4، ص 20.
4 و 5: سوره نساء، آیه 78.
6. ر.ک: مکارم، پیشین، ص 23.
7. ر.ک: طباطبایی، سید محمدحسین، سید محمدباقر موسوى‌همدانى‏، ترجمه تفسیر‌ المیزان، قم، جامعه‏ مدرسین حوزه علمیه قم‏، چاپ پنجم، 1374 ش، ج 5، ص 12.
8. ر.ک: مکارم، پیشین، ص 22.
* حسن بشارتی‌راد