پیامی که جابر از رسول خدا(ص) آورده بود (به جای گفت و شنود)
امروز با سالروز شهادت امام محمد باقر علیهالسلام همزمان است. امام بزرگواری که در فاصله امامت ۱۸ ساله خود، غبارهای غلیظ وارونهنمایی و تحریف و بداندیشی را که خلفای جور بر چهره اسلام نشانده بودند زدود و اسلام ناب محمدی(ص) را همانگونه که بود ارائه فرمود. از این روی است که آن امام عزیز و شهید را باقرالعلوم (شکافنده علم) نامیدهاند. امروز که جهان اسلام در سالروز شهادت حضرتش علیهالسلام به سوگ نشسته است، ستون گفت و شنود را به نقل حدیثی از پیامبر خدا(ص) در همین باره اختصاص میدهیم.
جابر بن عبدالله انصاری، از یاران پارسای رسول خدا(ص) بود. روزی پیامبر(ص) به وی فرمود: ای جابر تو زنده میمانی تا آنکه فرزندم «محمد بن علیبن الحسین علیهمالسلام» را که در تورات به «باقر» معروف است ملاقات کنی، چون او را ملاقات کردی سلام مرا به او برسان.
جابر پس از رحلت رسول خدا(ص) در مسجد پیغمبر(ص) مینشست و به امید دیدار امام باقر علیهالسلام و در انتظار رسیدن به آن لحظه موعود، زبان به بیان این کلام میگشود و به تکرار میگفت: «یا باقرالعلم» «یا باقرالعلم» ای شکافنده علم، ای شکافنده دانش.
مردم مدینه که از این راز بیخبر بودند، تصور میکردند که جابر -نستجیر بالله- بر اثر پیری و ضعف نیروی اندیشه هذیان میگوید(!) و جابر در پاسخ آنان میگفت: نه به خدا هذیان نمیگویم و لیکن از رسول خدا(ص) شنیدم که میفرمود: «تو به زودی مردی از خاندان مرا درک خواهی کرد که نام او نام من و شمایل او شمایل من است، علم و دانش را میشکافد.» من بر اساس پیشگویی پیامبر(ص) این سخن را بر زبان میآورم.
جابر عمری دراز یافت تا اینکه -طبق نقل امام صادق(ع)- روزی امام باقر(ع) به نزد وی رفت و بر او سلام کرد. جابر جواب سلام را داد و چون نابینا بود پرسید: چه کسی هستی؟ فرمود: محمدبن علیبن الحسین. جابر گفت: فرزندم پیش بیا. امام(ع) نزدیک رفت. جابر دست امام(ع) را بوسید و خود را روی پای وی انداخت، میبوسید و میگفت: رسول خدا(ص) تو را سلام رسانده است...
امام راحل ما، رضوانالله تعالی علیه میفرمود: «ما مفتخریم «باقر العلوم» که بالاترین شخصیت تاریخ است و کسی جز خدای تعالی و رسول صلیالله علیه و آله و ائمه معصومین علیهمالسلام مقام او را درک نکرده و نتوانند درک کرد، از ماست».
و این نیز از بیانات رهبر معظم انقلاب است: «هدفی که امروز ملت ایران برای آن تلاش میکند -یعنی زنده کردن سخن حق در دنیای مادی و منحط و گمراهکننده و غرق در فساد- کاری است که امام باقر(ع) یکتنه به کمک معدودی از اصحاب خود، در دنیای بزرگ آن روز اسلام
انجام میداد».