استاد اقتصاد انرژی:
فشارافزایی پارس جنوبی در اولویتبندیها ذبح شد
استاد اقتصاد انرژی گفت: مشکل پارس جنوبی
چندبُعدی است. نخستین عامل، کمبود منابع ارزی و ریالی است، اما واقعیت تلختر، غلبه نگاه کوتاهمدت و رویکرد پروژهمحور است. ما هشدار افت فشار را جدی نگرفتیم و در اولویتبندی ملی، فشارافزایی ذبح شد.
به گزارش خبرگزاری مهر، سالها برداشت پرشتاب از میدان عظیم پارس جنوبی، امروز ایران را با تهدید جدی افت فشار مخزن و کاهش چشمگیر تولید گاز مواجه کرده است. بحرانی که مواجهه با آن دیگر مجال تعلل نمیپذیرد. اجرای پروژههای فشارافزایی، نیازمند تصمیم سریع، مدیریت کارا، نوآوری فنی و سرمایهگذاری کلان است.
«هادی ناظمی اردکانی» استاد اقتصاد انرژی در این خصوص گفت: اگر پروژههای فشارافزایی جدی عملیاتی نشود، پیشبینی ما نشان میدهد طی پنج سال آتی تا ۲۵۰ میلیون مترمکعب در روز از ظرفیت پارس جنوبی کاسته خواهد شد. بهعبارت دیگر،
هر روز تأخیر معادل میلیونها دلار درآمد از دسترفته و بحران تأمین برای خانهها، صنایع و نیروگاههای کشور است.
وی ادامه داد: مشکل چندبُعدی بوده است. نخستین عامل، کمبود منابع ارزی و ریالی است. بسیاری تجهیزات کلیدی کمپرسورهای فشار بالا و توربینهای خاص هنوز داخلیسازی نشده و واردات آنها با محدودیت جدی روبهروست. اما واقعیت تلختر، غلبه نگاه کوتاهمدت و رویکرد پروژهمحور است؛ ما سالها هشدار افت فشار را جدی نگرفتیم و در اولویتبندی ملی، فشارافزایی ذبح شد.
ناظمی اردکانی تصریح کرد: برخی تصمیمگیران همواره تصور داشتند با تداوم حفاری و افزودن چاههای جدید، کاهش تولید جبران میشود. این تفکر غلط است؛ هرچقدر هم چاه جدید اضافه شود، بدون فشارافزایی تولید سقوط خواهد کرد. نهایتاً، پیچیدگی فنی و نبود تجربه بومی در پروژههای عظیم کمپرسورگذاری فراساحلی هم عامل مضاعف شده است.
استاد اقتصاد انرژی با بیان اینکه بدون اجرائی شدن این پروژهها، مخاطرات جدی داریم، گفت: مهمتر از همه تصمیمگیری شفاف و سریع در سطح ملی برای تعیین پروژههای اولویتدار و تأمین مستقیم منابع ارزی است. دولت باید پروژه فشارافزایی پارس جنوبی را در ردیف خاص بودجهای قرار داده و تأمین اعتبار از محل درآمد نفت، صندوق توسعه ملی یا انتشار اوراق را عملی کند.
به گفته وی، همزمان باید فوری فرآیند مناقصه انتخاب پیمانکاران خارجی و داخلی جهت ساخت و خرید تجهیزات کلیدی را بدون بروکراسی زائد آغاز کرد. باید قراردادهای کوتاهمدت همکاری با شرکتهای فناور جهانی برای انتقال دانش فنی، آموزش نیروی انسانی و افزایش سرعت مهندسی معکوس تدوین شود.
همچنین، بهرهبرداری حداکثری از شرکتهای دانشبنیان در حوزه طراحی، ساخت اجزا و هوشمندسازی سیستمها باید الزام شود. به صورت موازی پیگیری دیپلماسی انرژی برای دور زدن تحریمها و واردات اقلام استراتژیک نیز فوریت دارد.
ناظمی اردکانی با اشاره به اینکه محیط فراساحل بسیار پیچیدهتر، پرریسکتر و پرهزینهتر از میادین خشکی است، گفت: هر دستگاه کمپرسور و توربین هزاران قطعه و سیستم دقیق دارد که باید در معرض رطوبت و خورندگی دائمی دریا تحملپذیر بماند و همزمان، تعمیرپذیر باشد. حمل این قطعات به سکوها نیازمند شناورهای سنگین، جرثقیلهای ویژه و برنامهریزی لجستیکی پیچیده است.
همچنین، عملیات نصب و راهاندازی میتواند در اثر توفان یا شرایط نامناسب دریایی ماهها متوقف شود. مسئله مدیریت ایمنی و سلامت کارکنان فراساحل نیز بسیار جدی است.
وی در پاسخ به اینکه کدام فازها بیشترین اولویت برای فشارافزایی را دارند و میزان نیاز فعلی آنها چقدر است، گفت: فازهای دوم تا هشتم که نخستین فازهای توسعه بودند، بیشترین کاهش فشار را تجربه میکنند و در آستانه افت تولید قرار دارند. برآوردها نشان میدهد در این فازها تا پایان ۱۴۰۵ مجموعاً بیش از ۱۱۰ میلیون مترمکعب در روز کاهش تولید بالقوه اتفاق خواهد افتاد.
بر همین اساس، اولویت نخست فشارافزایی باید به این فازها اختصاص یابد. هر پروژه فشارافزایی (کمپرسورگذاری) حداقل دو سال طول میکشد تا به بهرهبرداری برسد، پس فرصت طلایی امروز، ماهها و روزهاست؛ نه سالهای آینده.
استاد اقتصاد انرژی، اظهار داشت: مسیر اجرائی باید بر اساس قراردادهای EPCF (مهندسی، تدارک، ساخت و تأمین مالی همزمان) باشد تا پیمانکار مسئولیت کامل تأمین مالی و اجرائی را برعهده داشته باشد و پروژه به دلیل بروکراسی دولتی معطل نشود.
همچنین بستههای تشویقی مالی و تضمین ثبات قراردادها برای افزایش مشارکت شرکتهای ایرانی و همکاری فناور خارجی بسیار حائز اهمیت است. باید ساختار جبران تأخیرهای احتمالی و جریمه عدم تحقق زمانبندی در قراردادها گنجانده شود تا اجرای پروژه زمانبر نشود.
وی در نهایت تاکید کرد: اگر فوراً پروژهها به سرانجام برسد، میتوان ظرفیت تولید فعلی پارسجنوبی
را تثبیت کرد و حتی با فناوریهای نوین، بخشی از افتهای اخیر را تا حدودی جبران نمود. اجرای موفق فشارافزایی پیام روشنی به بازار جهانی و شرکتهای سرمایهگذار است که ایران در صیانت و توسعه میادین راهبردی مصمم است.