مافیای معارضه با انقلاب چگونه تأمین مالی میشود؟ (یادداشت روز)
موضوع این یادداشت، شبکه آلوده اختاپوسی است که به تامین مالی جریان معارضه با «انقلاب اسلامی» و «ایران قوی» در قالب حمایت سازمان یافته از انواع جرائم، هنجارشکنیها و ساختارشکنیها میپردازد و از انواع پوششها برای رد گم کنی بهره میگیرد. متهمان این وطنفروشی بزرگ، دست بر قضا، حامیان تبعیت از منویات FATF (کارگروه مدعی مبارزه با پولشویی، تامین مالی تروریسم و جرائم سازمانیافته) هم هستند!
۱) ۷۲ سال قبل، هنگامی که سرویسهای اطلاعاتی سیا و MI6، کودتا علیه نهضت ملی شدن نفت ایران را طراحی کردند، کرمیت روزولت، رئیس بخش خاورمیانهای «سیا» به تهران آمد. او سال 1358 در مصاحبه با لس آنجلس تایمز گفت: «پس از ورود به ایران، به خانهای در نواحی کوهستانی تهران رفتم و به تنظیم کارها پرداختم. ما یک میلیون دلار داشتیم و کمتر از ۷۵ هزار دلار آن را برای به راه انداختن تظاهرات [آشوب اوباش] خرج کردیم». درست است که روزولت با چمدان پول آمد و بخش اندکی از آن را هزینه کرد، اما شبکه رسانهای- سیاسی کودتا، ماهها مشغول شایعه پراکنی، اختلافافکنی میان فعالان نهضت، و مایوس کردن مردم بود. این شبکه، نه با دلارهای وارداتی، بلکه با منابع غارت شده از سوی انگلیس و ظرف چند دهه، فربه شده بود.
۲) آمریکا و انگلیس و برخی رژیمهای همسو، در طول پنج دهه گذشته، نه ۷۵ هزار دلار، بلکه صدها میلیارد دلار برای براندازی یا تضعیف ایران قوی هزینه کرده، اما نتیجهای جز سرشکستگی نگرفتهاند. این، معجزه انقلاب اسلامی، و یکی از دهها دلیل امتیاز آن بر نهضتهایی مثل نفت و مشروطیت است. در عین حال، دغدغه این است که جبهه استکبار، به نفوذ در برخی شرکتها طمع کرده باشد و تامین شبکه معارضه را از منابع دولتی/ عمومی انجام دهد؛ اما برخی مدیران، که بنای کمک به بدخواهان را هم ندارند، از این رخنه غافل باشند. اختلاف نظر داشتن و گفتوگو، اقتضای یک جامعه پویاست. اما همه مجادلات سیاسی از سر اختلاف نظر نیست؛ همچنان که هنجارشکنی و ساختار شکنی، گفتوگو محسوب نمیشود.
۳) روزنامه کیهان، ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، خبر مستندی را با عنوان «صفحه فروشی زنجیرهای در پوشش گزارش اقتصادی» منتشر کرد که نشان میداد چند خبرگزاری، روزنامه، وبسایت خبری و کانال مجازی، صفحه اقتصادی خود را به درج یک «شبه گزارش» برای شرکت پتروشیمی «ا...» (زیر مجموعه هلدینگ «خ...») اختصاص داده و به اسم «گزارش اقتصادی» منتشر کردهاند. این در حالی بود که این متن واحد، نه حاصل بررسی خبرنگاران یکایک آن رسانهها، بلکه سفارش
روابط عمومی شرکت بود، منتها با این قید که نه در قالب تعریفشده «آگهی تبلیغاتی»، بلکه به عنوان «خبر و گزارش» منتشر کنند!
۴) توقع این بود که مدیران هلدینگ، پس از انتشار خبر حساس شوند و راه پول پاشیهای صدها میلیارد تومانی برای نشریات زنجیرهای را ببندند. اما چند روز بعد، نماینده هلدینگ با یکی از همکاران روزنامه تماس میگیرد و بدون اشاره به خبر کیهان، میگوید: «ما با رسانههای مختلف کار میکنیم. میخواهیم روزنامه شما هم خبر و گزارش برای ما منتشر کند». از او سؤال میشود که منظور شما آگهی تبلیغاتی است؟ نماینده هلدینگ پاسخ میدهد: «آگهی را که همه میزنند. میخواهیم فراتر از آگهی، خبر و گزارش هم بزنید و عدد هزینهاش هم فرق میکند»! ما نمیدانیم ریاست آن شرکت یا هلدینگ، چقدر در جریان این ریخت و پاشها قرار دارند و میدانند که برخی فعالیتهای شبه تبلیغاتی، پوششی برای تامین رسانههای معارض است. این شبکه به موازات تحریمهای فلجکننده و فشار حداکثری شکست خورده، مامور تزریق تحلیلهای تحریفآمیز، یأسآفرین و فلجکننده برای فروپاشی انسجام ملی بوده است.
۵) صفحات اصلی این رسانهها، پر از تبلیغات مرسوم یا نامتعارف برای برخی مؤسسات دولتی یا عمومی (بانک، پتروشیمی، اُپراتورهای مخابراتی، و...) است؛ اما بیش از آن که تبلیغات باشد، پوششی برای تامین مالی شبکه معارضه با اصول، هنجارها و راهبرد انقلاب اسلامی است. محافلی که در هر انتخابات، به لجنمال کردن آن همت گماشتهاند؛ هماهنگ با گروهکهای تروریست و تجزیهطلب در فتنههای 78 و 88 و 98 و 1401 رفتار کردهاند؛ حقارت رئیسجمهور اوکراین یا گاو شیرده بودن فلان دولت منطقهای را الگوی ذکاوت و توسعه خواندهاند؛ ادعا کردهاند ولو مثل برّه و برده و در اتاق بازجویی، باید با آمریکا مذاکره کرد؛ برنامه هستهای و اقتدار دفاعی و نفوذ منطقهای بازدارنده را بیارزش خوانده و خواستار واگذاری این منابع قدرت شدهاند؛ به معارضه با احکام اسلامی از جمله حجاب و عفاف پرداختهاند؛ و بهنگام گستاخی طرف آمریکایی درباره نام خلیجفارس، مدعی شدهاند که در این باره (یا درباره پایمال شدن حقوق ایران در برجام و ترور شهید سلیمانی و...) نباید غیرتی شد!! دو سال قبل، در حالی که موضوع اصلی سالنامه برخی رسانههای زنجیرهای، حمایت از اغتشاشات 1401 بود، مافیای تبلیغاتی لانه کرده در برخی شرکتها، به بهانه ارائه آگهی، پول هنگفتی را در حلقوم همین نشریات ریخت.
۶) بررسیها نشان میدهد این شبکه مبادله شبه تبلیغات- سرمایه، سالهاست در برخی شرکتها و مؤسسات ریشه دوانده است، به نحوی که با وجود تغییرات مدیران، شبکه رسوب کرده به خیانت ادامه میدهد. آنها در نقطه کور برای مدیران کم اطلاع قرار دارند و تامین مالی شبکه معارض را در پوششهای مختلف انجام میدهند. نکته مغفول، پولشویی در پوشش ارائه آگهیهای تبلیغاتی و تامین مالی برخی فعالیتهای به ظاهر هنری، فرهنگی، آموزشی و اجتماعی است.
۷) توقیف یک سریال غیرقانونی هنجارشکن (فاقد مجوز تولید) و شبکه نمایش آن که چند صد میلیارد تومان برای ساختش هزینه شده و برخی امکانات عمومی در اختیار سازندگانش قرار گرفته، بار دیگر این سؤال را پیش میکشد که تولیدکنندگان محصولات هنجارشکن، چگونه تامین میشوند؟ و در اثر کدام غفلت یا بیمبالاتی مدیریتی، مجال پر کردن خانههای جدول ناتوی فرهنگی را پیدا میکنند؟ نقش برخی سفارتها در سفارش دادن فیلمهای سیاه و ارائه به جشنوارههای خارجی چیست؟! بخش از مفاسد «صندوق ذخیره فرهنگیان» و
«بانک سرمایه»، تامین مالی تهیهکنندهای بود که به تولید فیلم و سریالهای خانگی مبتذل مشغول بود. سریال شهرزاد با تهیه کنندگی امامی و همراهی داماد یک وزیر ساخته شد. تهیهکننده، سرمایهگذار فیلمهای «ابد و یک روز»، «خوب بد جلف»، «کاناپه»، «نهنگ عنبر2»، «گشت 2»، «فروشنده» و «دراکولا» هم بود.
۸) اردیبهشت سه سال قبل، حکم متهمان پرونده بانک سرمایه، شامل رد مال نامشروع و ۱۷۰ سال حبس، صادر شد. دو متهم اول، محمد امامی (تهیهکننده سینما) و غندالی (رئیس صندوق ذخیره فرهنگیان و مؤسس بانک سرمایه) بودند. صندوق فرهنگیان، سهامدار عمده بانک سرمایه است. فساد رخ داده در «صندوق»، بالغ بر 14 هزار میلیارد تومان برآورد شد. این همان فسادی بود که آقای روحانی در آغاز تشکیل پرونده (آبان ۹۵) مدعی شده بود پول داده شده، بدهی معوق است و نه اختلاس(!) اما نماینده دادستان در دادگاه گفت: «متهمان، از طریق نفوذ در مدیران بانک و صندوق، نقشههای مجرمانه خود را پیاده میکردند. بررسی مکالمات رئیس صندوق و همسرش با امامی، روشن میکند که رئیس صندوق، به عنوان مهرهای قابل اطمینان در اختیار قرار گرفته بود و امامی از طریق نفوذ در او، سیاستهای مورد نظرش را پیاده میکرد. وی از این طریق و به منظور غارت اموال و وجوه بانک و شرکتهای وابسته و صندوق ذخیره فرهنگیان، اقدام به حذف افراد غیرهمسو و معرفی و انتصاب اشخاص مطیع در سمت های کلیدی بانک میکرد».
۹)رسانههای آلوده میتوانند در نقش «تروریست شخصیت» عمل کنند. مرداد 1380، وقتی دولت دوم خاتمی میخواست از مجلس ششم رای اعتماد بگیرد، علیاکبر محتشمیپور رئیس فراکسیون 220 نفره، در اعتراض به مدیریت وزیر نفت گفت: «مدیریت آقای زنگنه فاجعه است و تخلفاتی در این وزارت رخ میدهد، از جمله قرارداد با شرکت پتروپارس». رسانهها و کارشناسان از تخلف در واگذاری قرارداد 8 میلیارد دلاری به این شرکت و ترک تشریفات قانونی مناقصه خبر میدادند. بهزاد نبوی نایبرئیس مجلس، همزمان ریاست هیئتمدیره شرکت را هم بر عهده داشت. علاوه بر محتشمیپور، برخی دیگر از نمایندگان اصلاحطلب مانند میدری، کهرام و رشیدیان هم به عملکرد وزیر نفت اعتراض داشتند. بعدها افتضاح کرسنت و خسارت 14/5 میلیارد دلاری آن، و کلاهبرداری شرکتهای استاتاویل و توتال آشکار شد.
اما فشار روی آقای محتشمیپور به خاطر همان چند جمله چنان سنگین شد که چند روز بعد در پاسخ به اصرار خبرنگار روزنامه انتخاب برای توضیح بیشتر، فقط این بیت را خواند؛ «هر که را اسرار حق آموختند- مُهر کردند و دهانش دوختند».
۱۰) مرحوم محتشمیپور، تنها کسی نبود که از دوخته شدن دهان منتقدان وزیر نفت سخن گفت. تیرماه 1380، عباسعلی نورا نماینده سابق مجلس تصریح کرد «از من خواسته شد در بازرسی قراردادهای بیع متقابل با سازمان بازرسی همکاری کنم. در داخل شرکت نفت، عدهای به من گفتند خطر شما را تهدید میکند، اینجا معاملهها به دلار است. در یک معامله یک میلیارد دلاری، اگر کسی یک درصد پورسانت بگیرد، میشود 10 میلیون دلار. آن طرف با این پول میتواند هزینه کند که در روزنامهها تو را بدنام کنند، بچه ات را زیر بگیرند، کارهایت را عقیم کنند».
۱۱) برخی مدیران در اواخر دولت خاتمی، مشغول کارنامهسازی برای دولتی بودند که عمده فرصت خود را صرف سیاسیکاری، فرصت سوزی و پمپاژ درگیری و تنش به جامعه کرده بود. مردم، پاسخ این سوء عملکرد را با رای ندادن به نامزدهای همسوی دولت در سال 1384 دادند. اما در پایان این دوره، کتابهای سفارشی درباره خدمات دولت اصلاحات به مردم منتشر شد که اگر برای مردم آب نداشت، برای تهیه کنندگان نان داشت. از جمله کتاب «خدمات دولت اصلاحات در لرستان» که جمعآوری مطالب تهیه شده در ادارات استان بود، اما طبق اسناد استانداری، آقای «ف- ز» برای همین کار دم دستی، مبلغ گزافی معادل قیمت 500 متر آپارتمان را از استانداری گرفت!
۱۲) این فرد، بعدها به خاطر حضور در فتنه 88 بازداشت و محکوم شد، اما اخیرا در اثر کوتاهی دستگاههای نظارتی، به عضویت یکی از مجموعههای ارشد اطلاعرسانی درآمد! او دو ماه قبل، برای جذاب کردن توافق به هر قیمت با آمریکا، به دروغ مدعی شد: «پیشنهاد جامعی برای سرمایهگذاری (هزار میلیارد دلار) پیشنهاد شده و رئیسجمهور، موضوع را با رهبری مطرح و مجوز گرفته است. به آمریکا ارائه و توپ به چرخش درآمد. در آینده جزئیات بیشتری ارائه میشود». فاجعه به حدی بزرگ بود که دکتر فرشاد مؤمنی از حامیان انتخاباتی دولت، زبان به اعتراض گشود و گفت: «میگویند اگر پای آمریکا به اینجا باز شود هزار میلیارد دلار سرمایهگذاری میکند! در شرایطی که آمریکا میگوید هرکسی میخواهد با من کار کند، باید بیاید داخل آمریکا سرمایهگذاری کند، و خودش بزرگترین متقاضی سرمایه خارجی شده، عدهای میگویند فقط برای ایران که کل اندازه تولید ناخالص ملیاش یک هشتادم تولید ناخالص آمریکاست، آمریکا
هزار میلیارد دلار کنار گذاشته است. اگر جامعه علمی مسئله محورتری داشتیم؛ به 10 شکل
این موضوع را به بحث میگذاشت. خدا میداند چه خبر است که این گونه، آمریکا را منجی جلوه میدهند!». دروغ چنان رسوا بود که خبرگزاری خبرآنلاین نوشت: «ادعای سرمایهگذاری ۱۰۰۰ میلیارد دلاری در صورت توافق با آمریکا غیرواقعی است. این، معادل ۴ برابر تولید ناخالص ملی ایران، و غیر واقعبینانه است. کل سرمایهگذاری خارجی جهان در ۲۰۲۴، حدود ۱.۵ تریلیون دلار بود و تخصیص دو سوم آن به ایران، منطقی نیست».
۱۳) این حکمت، از امیر مؤمنان(ع) است که فرمود: «اَنا یَعسوبُ المُومِنینَ وَالمالُ یعَسوبُ الفُجّار. من پیشوای مؤمنان هستم و مال، پیشوای فاجران است». انقلاب اسلامی، در ادامه نهضت انبیای الهی، و شبیه معجزه است. اما اگر مسئولان از بده بستان منحط دو جریان انحراف و تحریف غفلت کنند، آسیبهای جدی به ثمره هزاران سال مجاهدت اولیای الهی وارد میشود؛ چنان که امیر مؤمنان(ع) در نامه 62 نهجالبلاغه فرمود: «... لکنَّنی آسَى أَنْ يَلِيَ أَمْرَ هَذِهِ الْأُمَّةِ سُفَهَاؤُهَا وَ فُجَّارُهَا فَيَتَّخِذُوا مَالَ اللَّهِ دُوَلًا وَ عِبَادَهُ خَوَلًا وَ الصَّالِحِينَ حَرْباً وَ الْفَاسِقِينَ حِزْباً... دریغم میآید که سرپرستی امت به دست سفیهان و بدکاران آنان افتد، پس، مال خدا را میان خود دست به دست گردانند، و بندگان خدا را به بردگی بگیرند، و با صالحان بجنگند، و با فاسقان حزب تشکیل دهند».
محمد ایمانی