کد خبر: ۳۱۱۹۱۵
تاریخ انتشار : ۱۰ خرداد ۱۴۰۴ - ۲۰:۰۶
گزارشی از عملکرد سه‌ساله دولـت شـهید آیت‌الله رئیسـی در مسیر مردمی‌سازی فرهنگ و هنر کشور

تثبیت فرهنگ به مثابه پیشران حکمرانی دولتی که به دنبال مردمی‌سازی فرهنگ و هنر بود

 
 
 
محمد محمدی
با گذشت نزدیک به یک سال از پایان دولت سیزدهم، اکنون در ششمین شماره از این سلسله مطالب می‌توان با نگاهی دقیق‌تر و آماری، عملکرد این دولت در حوزه مردمی‌سازی فرهنگ و هنر در کشور را بررسی کرد؛ آرمانی که از مهم‌ترین شعار دولت سیزدهم نشات می‌گیرد، چرا که نام آن دولت مردمی بود.
در روزگاری که فرهنگ و هنر در بسیاری از کشورهای جهان به کالایی لوکس بدل شده و اغلب در انحصار طبقات خاص قرار دارد، دولت سیزدهم با درک اهمیت راهبردی این حوزه و با تأسی از گفتمان انقلاب اسلامی، مسیر متفاوتی را برگزید: «مردمی‌سازی فرهنگ». دولت شهید آیت‌الله رئیسی با در پیش گرفتن این رویکرد، تلاش کرد تا تولید، توزیع و مصرف محصولات فرهنگی را به میان مردم بیاورد و همچنین فرهنگ را به جایگاهی برساند که به‌مثابه «پیشران حکمرانی» عمل کند.
فرهنگ در تراز گام دوم انقلاب
تشکیل دولت مردمی همزمان شد با زمان اجرا شدن «بیانیه گام دوم» که می‌بایست با تحولی عمیق در سیاست‌گذاری‌ها، به‌ویژه در حوزه‌های فرهنگی، همراه می‌شد. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت سیزدهم با تکیه بر اندیشه‌های امامین انقلاب، قانون اساسی، اسناد بالادستی و رهنمودهای مقام معظم رهبری، برنامه‌ای جامع برای تحول ساختاری، محتوایی و مردمی در حوزه فرهنگ تدوین کرد. نتیجه، مجموعه‌ای از اقدامات بی‌سابقه در حوزه زیرساخت، محتوا، مشارکت و عدالت فرهنگی بود.
شاخص‌های عینی تحول در مردمی‌سازی فرهنگ
ارزیابی عملکرد دولت سیزدهم بر پایه آمارهای رسمی، تصویری گویا از تحقق راهبرد مردمی‌سازی فرهنگ و هنر ارائه می‌دهد. در این دوره، عضویت در کتابخانه‌های عمومی با رشدی ۵۲ درصدی و امانت کتاب با جهشی ۱۵۶ درصدی همراه بود که نشان‌دهنده افزایش مصرف فرهنگی و گسترش عدالت فرهنگی در سطح کشور است. همچنین، محافل ادبی در کتابخانه‌های عمومی با رشد خیره‌کننده ۱۹۲ درصدی، زیست فرهنگی را در بسیاری از شهرها و روستاهایی که پیش‌تر سهم اندکی از مناسبات فرهنگی داشتند، احیا کرد. دوره‌های آموزشی حضوری در این کتابخانه‌ها نیز با رشد ۹۱ درصدی، کتابخانه‌ها را از فضای صرفاً خدماتی خارج و به کانون‌های آموزشی و کنشگرایانه تبدیل کرده است. 
از سوی دیگر، اعتبارات فرهنگی و هنری تخصیص‌یافته به استان‌ها با رشد ۲۴۳ درصدی، نشانه‌ای از پایان تمرکزگرایی و آغاز فصلی نو در توزیع عادلانه امکانات فرهنگی است. در حوزه آموزش هنر نیز، رشد ۱۰۶ درصدی هنرجویان نویسندگی و افزایش ۱۷ درصدی آموزشگاه‌های سینمایی، بیانگر تربیت نسلی تازه از نویسندگان و هنرمندان متعهد و مردمی است. 
در کنار این تحولات، فضای رسانه‌ای کشور نیز با رشد ۳۱ درصدی صدور مجوز نرم‌افزارهای محتوایی داخلی و رشد ۱۳ درصدی رسانه‌های الکترونیکی مردمی، از انحصار رسانه‌های بزرگ فاصله گرفته و بستری برای مشارکت گسترده اقشار گوناگون جامعه فراهم کرده 
است.
تمامی این آمارها نشان از تلاش‌های گسترده این دولت در تحقق شعار مردمی‌بودن است. اقداماتی که در جهت انتقال عرصه فرهنگ و هنر از دولت و یا طبقات خاص سرمایه‌دار به عموم ملت ایران بوده است.
مساجد، کتابخانه‌ها، نمایشگاه‌ها
 بسترهای مردمی شدن فرهنگ
دولت سیزدهم، در رویکردی ریشه‌دار و تاریخی، توجه ویژه‌ای به کانون‌های فرهنگی هنری مساجد داشت. در این دوره، تعداد کانون‌های فرهنگی هنری مساجد رشد محسوسی یافت و به کانون‌هایی پویا برای تولید، آموزش و ترویج فرهنگ ناب ایرانی- اسلامی بدل شدند. همچنین در حالی که در جریان فتنه پاییز ۱۴۰۱ هجمه‌های سنگینی علیه نمایشگاه‌ها و رویدادهای هنری به راه افتاده بود، رشد ۲۹ درصدی نمایشگاه‌های هنرهای تجسمی گویای ایستادگی نهاد فرهنگ در برابر پروژه‌های تعطیلی فرهنگی بود؛ سیاستی که از دل آن، حمایت از هنرمندانی برآمد که هم دغدغه هنر دارند و هم تعهد اجتماعی.
بازتعریف رابطه دولت با مردم در عرصه فرهنگ
یکی از برجسته‌ترین دستاوردهای دولت سیزدهم، بازتعریف نقش دولت از متولی صرف فرهنگ به تسهیلگر و تسریع‌کننده کنشگری فرهنگی مردمی است. در واقع، دولت با گشودن فضا به سمت نهادهای غیردولتی، مساجد، مؤسسات مردمی و تشکل‌های فرهنگی و جهادی، نوعی حکمرانی مشارکتی در عرصه فرهنگ را بنیان گذاشت.
شاهد این رویکرد را می‌توان در افزایش کمی و کیفی مؤسسات فرهنگی قرآن و عترت دارای مجوز و گسترش آموزشگاه‌های هنری در مناطق کمتر برخوردار دیده. تحولاتی که در دولت‌های گذشته یا مورد غفلت قرار گرفته بود و یا صرفاً محدود به تهران و چند کلان‌شهر بوده ‌است.
عدالت فرهنگی؛ روایتی جدید از حکمرانی
در میان این اقدامات، پیگیری عدالت فرهنگی به عنوان یک اصل بنیادین بسیار برجسته است. تخصیص گسترده اعتبارات به استان‌ها، راه‌اندازی پروژه‌های فرهنگی در مناطق مرزی و پشتیبانی از جریان‌های فرهنگی مستقل، همگی نشان می‌دهند که رویکرد دولت سیزدهم صرفاً «مردمی در شعار» نبوده، بلکه در میدان عمل نیز کوشیده تا فرهنگ را به دل زندگی مردم بازگرداند.
وزیر فرهنگ و ارشاد سابق در گفت‌وگو با کیهان: 
هنر را به مردم سپرده‌ایم
دکتر محمدمهدی اسماعیلی، وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی، در مصاحبه‌ای که با کیهان پیرامون سیاست‌های فرهنگی دولت سیزدهم داشت، «مردمی‌سازی فرهنگ و هنر» را به ‌عنوان یکی از محورهای بنیادین این دولت عنوان کرد. به گفته وی، مردمی‌سازی به معنای خارج کردن فرهنگ و هنر از انحصار گروه‌های خاص و تبدیل آن به امری فراگیر و در دسترس برای عموم مردم است. اسماعیلی در این گفت‌وگو تأکید کرد که مردمی‌سازی تنها یک شعار نیست، بلکه رویکردی عملیاتی و برنامه‌محور است که با تأسیس نهادهایی چون «قرارگاه مردمی فرهنگی و هنری»، واگذاری بخشی از اختیارات به هنرمندان و گروه‌های مردمی، و همچنین برگزاری جشنواره‌ها و رویدادهای فرهنگی توسط خود مردم، به شکلی ملموس در حال اجراست.
وی با اشاره به اقدامات وزارتخانه‌اش در راستای این رویکرد، از واگذاری مسئولیت‌های فرهنگی به شوراهای فرهنگ عمومی استان‌ها و شهرستان‌ها، فعال‌سازی مجامع صنفی و انجمن‌های فرهنگی هنری، و حمایت هدفمند از گروه‌های مردمی فعال در حوزه فرهنگ یاد کرد. به گفته اسماعیلی، رویکرد دولت سیزدهم به فرهنگ و هنر، «مردم‌پایه» بوده است؛ یعنی به‌جای تمرکز صرف بر نهادهای دولتی، این مردم بودند که در خط مقدم تولید، ترویج و توزیع محصولات فرهنگی و هنری قرار داشتند. این سیاست در عمل منجر به شکوفایی ظرفیت‌های محلی، احیای هویت بومی و مشارکت بیشتر اقشار مختلف جامعه در عرصه فرهنگ شده است.
چشم‌انداز آینده: 
فرهنگ در مقام پیشران حکمرانی
اگرچه دولت شهید رئیسی عمر کوتاهی داشت، اما دستاوردهای فرهنگی‌اش می‌تواند پایه‌ای برای تحولات عمیق‌تر در سال‌های آینده باشد. تثبیت «فرهنگ به مثابه پیشران حکمرانی»، تغییری پارادایمی در نگاه به فرهنگ بود که اکنون باید در مسیر تدوام و تعمیق گام بردارد.
هرچند که برخی از اصحاب سیاست و سرمایه با صرف هزینه‌های کلان، قصد تخریب دولت شهید رئیسی را دارند و به گونه‌ای تلاش دارند تا این ذهنیت را القا کنند که در این دولت نه‌تنها پیشرفتی صورت نگرفته است بلکه کشور به عقب نیز بازگشته است، اما این تلاش‌ها ناشی از عدم کفایت و صلاحیت آنان در خدمت و پیشرفت است. همچنین به نظر می‌رسد برخی از عدالت شهید رئیسی و باج ندادن ایشان به جریانات مافیایی فرهنگ و هنر کشور به شدت دل‌آرزده شده‌اند و می‌خواهند به‌زعم خودشان با توهین به شخصیت شهید رئیسی، انتقام بگیرند.
به هرحال برخلاف جریان‌هایی که با نگاهی سرمایه‌محور، هنر را ابزاری برای کسب شهرت و سود می‌بینند، دولت سیزدهم نشان داد که فرهنگ و هنر می‌تواند در خدمت مردم، رشد معنوی جامعه و انسجام ملی قرار گیرد.