جنگ داخلی در سوریه میان رژیم جولانی، عشایر و گروههای ناشناس مسلح
سرویس خارجی-
درگیریها میان نیروهای رژیم جولانی و عشایر سوری و گروههای مسلح دیگر در برخی نقاط این کشور تعدادی کشته و زخمی برجای گذاشت.
در دسامبر ۲۰۲۴ میلادی/ آذر ۱۴۰۳ شمسی، ائتلافی متشکل از گروههای تروریستی تحت رهبری هیئت تحریرالشام، با بهرهگیری از حمایتهای پنهان برخی کشورهای منطقهای و بیتفاوتی معنادار قدرت جهانی، دولت «بشار اسد» را سرنگون و دمشق را اشغال کردند. در رأس این گروهها، «ابومحمد الجولانی»، رهبر پیشین گروه تروریستی جبههالنصره که بعدها با ظاهری دیگر در قالب هیئت تحریرالشام بازتعریف شد، با نام «احمد الشرع» وارد کاخ ریاستجمهوری شد؛ چهرهای که پیشتر تحت تعقیب سازمانهای اطلاعاتی غرب بود، اکنون با همراهی دیپلماتهای سابق آمریکا بهعنوان یک چهره سیاسی معرفی شد. ورود این تروریستها به دمشق، نهتنها به معنای پایان یک دوره سیاسی پنجاهساله خاندان اسد بود، بلکه آغاز دوران تازهای از هرجومرج، درگیریهای مسلحانه، پاکسازیهای قومی- فرقهای و فروپاشی ساختار اداری سوریه شد. خیابانهای دمشق که روزگاری مرکز ثبات و حکومت مرکزی بود، اکنون زیر سایه پرچم گروههای شبهنظامی به صحنهای از آشوب دائمی و انتقامگیریهای سیاسی تبدیل شده است. تحلیلگران بسیاری معتقدند این اشغال، نتیجه یک سناریوی طراحیشده در اتاقهای فکر غربی بود؛ جایی که بازسازی چهره یک تروریست، بخشی از نقشهای برای مهندسی آینده سوریه به سود بلوکهایی خاص در منطقه و خارج از آن است. هرچند این تحولات با شعار «آزادی» و «بازسازی» آغاز شد، اما خروجی آن چیزی جز بازگشت به دوران سیاه حکمرانی گروههای افراطی نبوده است- با این تفاوت که اینبار با پوشش دیپلماتیک و حمایت آشکار و پنهان جهانی همراهاند.
حالا از این کشور طوفانزده خبر میرسد که برخی از منابع محلی در سوریه تأیید کردند که در نتیجه وقوع درگیریهایی میان گروههای نظامی وابسته به دولت دمشق (شما بخوانید رژیم الجولانی) و نیروهای عشایر در شهرک «سلوک» واقع در حومه رقه، هشت تن کشته و ۲۰ تن دیگر زخمی شدند. شبکه خبری «المیادین»، همچنین منابع محلی دیگری از درگیریهای شدید میان نیروهای امنیتی رژیم الجولانی و گروه مسلح ناشناسی در شهر منبج در حومه حلب خبر دادند. این منابع گفتند که یک گروه مسلح به جمعی از نیروهای امنیتی در مسیر فرودگاه بینالمللی حلب در چهارراه شهرک «جبرین» حمله کردند. به گفته منابع محلی، چند روز قبل نیز در انفجار مینی در نزدیکی ارتفاعات «الصفا» در صحرای السویداء ۲ تن از نیروهای رژیم الجولانی کشته و چند تن دیگر زخمی شدند.
آشتی رژیم سعودی و اردوغان برای تروریستها!
گفتنی است، براساس گزارشهای متعدد از منابع بینالمللی مانند «کارنگی»، «الجزیره»، و «فارن پالیسی»، روابط ترکیه و رژیم سعودی طی دهه گذشته با فراز و فرودهای آشکار همراه بوده است. از اختلافنظر بر سر تحولات مصر پس از کودتای ۲۰۱۳ گرفته تا قتل «جمال خاشقجی» در کنسولگری سعودی در استانبول در سال ۲۰۱۸، این روابط بارها در آستانه فروپاشی قرار گرفت. با این حال، تحولات ژئوپلیتیکی جدید در سوریه و تغییر توازن قوا پس از سقوط دولت اسد، زمینهساز یک تجدیدنظر استراتژیک میان دو کشور شده است. رقابت ترکیه و رژیم سعودی در گذشته «دلایل منطقهای و ایدئولوژیکی» داشته است. هر دو ادعای «قدرت منطقهای» را دارند که از نفوذ خارجی برخوردارند اما اعتبار قدرتهای بزرگ را ندارند، و این باعث شده است که همواره در حال رقابت برای سلطه منطقهای باشند. ترکیه از «اخوانالمسلمین» حمایت میکند که عربستان مانند بسیاری دیگر از کشورهای غرب آسیا آن را یک تشکیلات تروریستی میداند. همچنین با فراگیر شدن بهار عربی ۲۰۱۱ در سراسر منطقه، ترکیه از شورشهای مردمی حمایت میکرد، در حالی که عربستان سعودی رویکرد محتاطانهای داشت. اگرچه، هم آنکارا و هم ریاض از احزاب ضد اسد در طی ۱۳ سال جنگ داخلی سوریه حمایت کردند. به هر حال هر چه تاکنون بوده است، حالا آنطور که رسانه آمریکایی «واشنگتنپست» نوشته، روابط ترکیه و سعودی که طی چند سال گذشته پیچیده و اغلب پرتنش بوده، پس از سقوط دولت بشار اسد در سوریه با شورش گروههای مسلح این کشور، آشتیجویانه و نزدیک شده است. از آن موقع، ترکیه و عربستان برای تثبیت دولت جدید دمشق و بازگرداندن سوریه از انزوای چندین ساله آن به عرصه بینالمللی تلاش کردهاند. واشنگتنپست در گزارشی نوشت: «تعجبی ندارد که اولین سفر خارجی احمد الشرع به ریاض و آنکارا، پایتختهای عربستان سعودی و ترکیه بوده باشد. از سوی دیگر، تعاملات نزدیک طرفین در دیدار الشرع با «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا در ریاض نیز مشهود بود که ولیعهد سعودی نیز در آن حضور داشت و رجب طیب اردوغان نیز به صورت تلفنی در آن مشارکت کرد. همچنین وقتی ترامپ اعلام کرد تمامی تحریمهای سوریه را لغو میکند، گفت که این ولیعهد سعودی و رئیسجمهور ترکیه بودهاند که او را متقاعد کردهاند این اقدام را انجام دهد.»
گفتنی است، در این ماجرای پُرتنش، آنچه بیش از همه به چشم میآید، نه فقط فروپاشی نظم سیاسی سابق سوریه، بلکه ظهور مدلی از «مهندسی تغییر» است که بر پایه تبدیل چهرهها و وارونهسازی مفاهیم عمل میکند. ابومحمد الجولانی، کسی که روزی در فهرست تروریستهای تحت تعقیب بود، امروز با نام احمد الشرع در کاخ ریاستجمهوری سوریه جای گرفته است. این تغییر نه نتیجه یک روند بومی یا مردمی، بلکه محصول پروژهای فرامنطقهای است که با حمایت بازیگران غربی و منطقهای- از دیپلماتهای آمریکایی گرفته تا مؤسسات غیردولتی انگلیسی-دنبال شد. اما این مهندسی سیاسی، هرچند در ظاهر به دنبال «ثباتسازی» است، عملاً نوعی جدید از بیثباتی را در دل خود پرورانده است؛ آن هم با مهرههایی که هنوز در ذهن و عملکرد، همان فرماندهان میدانهای تروریستی دیروزند، فقط با لباسی متفاوت. از همینرو، درگیریهای روزافزون در مناطقی چون رقه، منبج و السویداء را باید نه در قالب اختلافات محلی، بلکه بهمثابه نشانههای اولیه «فروپاشی اقتدار جعلی» تحلیل کرد؛ اقتداری که بدون پشتوانه اجتماعی و با توسل به ائتلافهای خارجی ساخته شده است. اتفاقاً همگرایی ریاض و آنکارا در حمایت از رژیم جدید دمشق نیز نشان میدهد که اولویت قدرتهای منطقهای دیگر نه دغدغههای ایدئولوژیک یا حتی منافع ملی، بلکه حفظ نوعی نظم ظاهری در منطقه است که کنترلپذیر، اما ناپایدار باقی میماند. همانگونه که سقوط دولت بشار اسد آغازگر فصلی نو نبود، این اتحادها نیز تضمینی برای صلح یا پیشرفت نیستند. سوریه امروز بیش از هر زمان دیگر، نیازمند بازگشت به مردم است؛ نه بازیگران منفعتجوی منطقهای و جهانی که با نقشههایی از بیرون، سرنوشت یک ملت را در درون رقم میزنند و به هر چه نظر دارند الا «مصلحت عمومیِ» مردم سوریه.