راهکارهایی برای گشودن گرههای ترافیکی
اقدامات سلبی و اقناعی ترکیب مفید مدیریت ترافیک
بخش دوم
قانون، امری است انسانی، اجتماعی، برآمده از کنشهای انسانی و نیز برآمده از عرف، بافت و زمینه اجتماعی و فرهنگی هر جامعه است. قوانین زمانی از ارزش برخوردارند که در خدمت انسان و جامعه قرار گیرند و کارکردهای مطلوب و مناسبی نظیر همبستگی اجتماعی، برخورداری از حقوق شهروندی، توانمندسازی اجتماعی، جلوگیری از خودسریها، کاهش خشونت اجتماعی، کاهش محرومیت اجتماعی و... به همراه داشته باشد. پشتوانه اصلی قوانین مشروعیتبخشی از سوی شهروندان آن جامعه است. علاوهبر اینکه ضمانت اجرای آن نیز برخی اجبارها نظیر جریمهها و سایر اعمال قوانین و موارد سلبی است.
از عوامل اجتماعی تأثیرگذار بر قانونگریزی، آشفتگی اجتماعی است که خود نتیجه جامعهای بیسروسامان و قانونگریز است. درواقع عدم رعایت قانون و آشفتگی رابطه علتومعلولی دارند. زمانی که افراد احساس کنند هرجومرج جامعه را فراگرفته، در احترام به قانون جایگاهی ندارد. آشفتگی اجتماعی، نوعی بیقاعدگی است که در آن افراد قادر نیستند بر اساس «نظامی از قواعد مشترک» ارتباط متقابل برقرار کنند و نیازهای خود را برطرف کنند. در نتیجه، نظم فرهنگی و اجتماعی ازهمپاشیده میشود. این آشفتگی با عدم رعایت قوانین راهنماییورانندگی نیز همین رابطه علتومعلولی را داراست. این در حالی است که ترکیب قوانین بازدارنده و سلبی نظیر اعمال قانون و جریمه در کنار اقدامات اقناعی میتواند در مدیریت ترافیک جامعه شهری تأثیر بسزایی داشته باشد.
کار فرهنگی اولویت دارد
سرهنگ رابعه جوانبخت، کارشناس تصادفات در ارتباط با اینکه آیا سختگیریهای اعمال شده در جریمهها در اقناعسازی رانندگان و شهروندان مؤثرتر است یا کار فرهنگی، میگوید: «با توجه به اینکه در جامعه با دستهای متنوع از افراد با صفتهای شخصیتی متفاوت و افکار و عقاید مختلف روبهرو هستیم طبیعی است که برای جامعهای با این طیف گسترده نمیتوان از یک نسخه واحد استفاده کرد. برای همین نیاز است برای رانندگان با سنهای مختلف، تحصیلات متفاوت، شرایط و صفات شخصیتی گوناگون نسخههای متفاوتی را پیچید. همانطور که یک پزشک برای بیمارانش همیشه از یک روش نمیتواند استفاده کند. رانندگانی را داریم که بسیار قانونمند هستند و واقعاً با یکبار تذکر زبانی یک اشاره دست پلیس یا یک سوت کوچک همکار مأمور ما، متوجه اشتباهشان میشوند، گاهی یک بیلبورد تبلیغاتی ببینید یا یک پیامک تشکر برای رعایت سرعت مطمئنه برایش تلنگر است تا دیگر هیچوقت قوانین را نقض نکند.»
رئیس اداره تصادفات تهران بزرگ در پاسخ به این سؤال که آنچه که مربوط به قوانین و اجرای آن و در حوزه فعالیت پلیس برای نظمبخشی به جامعه است، کار فرهنگی بیشتر جواب میدهد یا سلبی، به خبرنگار ما میگوید: «برای رانندگانی که بعضی اوقات قوانین را رعایت کرده، بعضی وقتها زیر پا میگذارند توأمان کار فرهنگی و اقدامات بازدارنده و اعمال قانون میتوان اثرگذار باشد.
برای رانندگان قانونگریز که هنجارشکن بوده، در جامعه میل به قانونگریزی دارند، طبیعی است که نمیتوان فقط از نسخه فرهنگی استفاده کرد و تنها قانون آنها را مجاب میکند که هنجارهای اجتماعی از جمله قوانین راهنمائی و رانندگی را رعایت کنند. پس بهطور کلی مجموعه اقدامات سلبی و ایجابی در کنار هم جوابگوست.»
وی تأکید میکند: «برای تغییر رفتار، تغییر باور و جاانداختن یک فرهنگ خوب احتیاج به بازه زمانی است و اما در بحث اعمال مقررات و قانون وقتی شما یک برگه جریمه را به دست فرد خاطی میدهید یک اثرگذاری آنی و لحظهای دارد. توأمان شدن این دو ترکیب برنده است و به نظر من بسیار اثرگذار خواهد بود.»
آموزش بایدها و نبایدها از دوران کودکی
شکلگیری و توسعه قوانین سبب آرامش و رفاه جامعه و فرد میشود؛ اما نکته مهمتر این است که بدانیم لزوم تعهد با بایدها و نبایدها و نهادینه کردن آن در وجود انسان از چه زمانی است.
پژوهشگران و محققان این عرصه معتقدند آموزش قوانین و لزوم تعهد به آن باید از دوران کودکی و در خانه انجام پذیرد. آموزش دادن قانونمداری باعث افزایش خودآگاهی و مسئولیتپذیری کودکان میشود. اگرچه این مورد دقت و حساسیت زیادی نیز برخوردار است چرا که افراط در آموزش قانونمداری به کودکان باعث کمالگرایی و تفریط منجر به خودشیفتگی آنها میشود.هر خانوادهای ارزشها و سختگیریهای خاص خودش را دارد و وظیفه ما این است که در خانه نیز در ارتباط با مسئولیت دادن به کودکونوجوان و فرهنگسازی در ارتباط با ارزشها و قوانین خانواده، فرزندانمان را از کودکی قانونمند بار بیاوریم. این گروه از کودکان آموزشدیده با ورود به جامعه کمتر دچار آسیب میشوند و رعایت قوانین برایشان سادهتر خواهد بود.
سرهنگ جوانبخت در این زمینه میگوید: «وظیفه ما این است که فرزندانمان را از کودکی قانونمند بار بیاوریم. اگر وقتی که به سن هجدهسالگی رسید و گواهینامه گرفت ما به عنوان پلیس بخواهیم به او تازه قوانین را تازه یاد بدهیم و او با این قوانین آشنا شود کار سختتر میشود. باید قوانین راهنمایی و رانندگی از سن پایینتر به همراه تمرین و تکرار آموزش دهیم تا اینکه شخصیت قانونمند در فرزندمان شکل بگیرد.»
زنان بیشتر از مردان قوانین را رعایت میکنند
مردان و زنان رفتارهای متفاوتی در رانندگی دارند که توجه به ایمنی و ریسکپذیری، آنان را تحتتأثیر قرار میدهد. این تفاوت رفتارها محصول ساختارهای فیزیولوژیکی، فرهنگی و محیط اجتماعی است و هر یک، نقشی مهم در تخلف از مقررات و بروز تصادف دارد.
بررسی جنسیت رانندگان در حوادث راهنمایی رانندگی نشان میدهد که مردان نسبت به زنان در معرض خطر بیشتری قرار دارند. همچنین تفاوتهای مشابهی در زنان و مردان عابر در جامعه وجود دارد که تبیین آنها با توجه به کفایت و میزان مهارت رانندگی مردان و زنان ساده نیست.
مطابق پژوهشهای انجام شده، مردان بهویژه مردان جوان، در تمامی فرهنگها نسبت به زنان رفتارهای پرخطرتر دارند. مسئله، رانندگی امن را کاملاً تحتتأثیر قرار میدهد و احتمال بروز تصادف را بهشدت بالاتر میبرد. تفاوت جنسیت درباره احتمال خطرپذیری در حال رانندگی، حداقل با نگاه روانشناسانه قابلتوجیه است.
فراوانی تصادفات خانمها بسیار کمتر از آقایان
سرهنگ جوانبخت در پاسخ به سؤال ما درباره اینکه چقدر در صحنه تصادفات خانمها را مقصر میبینید و اینکه آیا دقت، هوشیاری و واکنشهای زنانه در رانندگی قویتر است یا مردانه میگوید: «واقعیت این است که فراوانی تعداد تصادفات خانمها بسیار پایینتر از آقایان است، گرچه این روزها رانندگی برای خانمها دیگر فقط تفریح نیست و برای بسیاری از آنان یک شغل است و از این طریق ارتزاق میکنند. به همین نسبت در خانمها رانندگان حرفهای داریم؛ مثلاً در بحث خودروهای سنگین میبینیم که برخی خانمهای روی ده چرخ و کامیونهای سنگین رانندگی میکنند و نمیتوانیم بگوییم که فاقد مهارت هستند. در واقع رانندگان خانم ما در تیپهای مختلف و با درصدهای مختلفی از مهارت رانندگی میکنند؛ اما اگر بخواهم کارشناسی به این موضوع نگاه کنم جنس تصادفات خانمها متفاوتتر است. واقعیت این است که خانمها بسیار دقیق و جزئینگر هستند، جزئیات را رصد میکنند و وقتی پشت فرمان قرار میگیرند، تسلط و احاطه بیشتری به مقابل و به خودروی خودشان داشته، میدان دید کاملتری دارند. خانمها تمام جزئیات را در خیابان رصد میکنند. مثلاً همزمان هم ویترین مغازهها را میبینند، هم تابلوهای راهنمایی و رانندگی، حواسشان هم به فرزند همراهشان هم هست و حالا خیلی وقتها متأسفانه همزمان با تلفن همراه هم صحبت میکنند. در واقع اطلاعات زیادی در طول رانندگی به یک فرد میرسد، خانمها حجم زیادی از این اطلاعات را میگیرند، پردازش میکنند و کار راندن را هم انجام میدهند.»
پایین بودن سن متوفیان تصادف در تهران
سرهنگ جوانبخت، در خاتمه خاطرنشان میکند: «خواهش من از خانوادههایی هست که جوان دارند. متأسفانه سن متوفیان شهر تهران نشان میدهد که ما با متوفیان جوانی روبهرو هستیم. جامعه جوانی که این روزها موتورسیکلتسوارانش پسرهای دبیرستانی هستند. با تردد در سطح شهر میبینیم که میل زیادی به تجربه کردن حرکتهای مخاطرهآمیز یا رانندگیهای با سرعتهای بالا در ساعتهای پایانی شب در بزرگراههای تهران دارند. متأسفانه تفریح بخش عمدهای از جوانان ما به رانندگی گره خورده و این احتیاط مضاعف و مسئولیت خانواده را میطلبد. خواهش من این هست که والدین بههیچوجه اجازه رانندگی بدون گواهینامه به فرزندان خود ندهند.
تأکیدم این است اگر جان شیرین و فرزند برایشان عزیز است با او در این رابطه مدارا نکنند. بعضی وقتها خانواده باید سختگیر باشد و امکانات در اختیارشان قرار ندهند، سوئیچ اختیار قرار نهند. یادتان باشد با خرید موتورسیکلت یا خودرو برای کسی که فاقد گواهینامه است شما او را به سمت قانونگریزی، به سمت جراحت و فوت سوق میدهید.»
جوانبخت تأکید میکند: «به عنوان رئیس اداره تصادفات تهران امیدوارم در آینده روزهایی را شاهد باشیم که هر روز و هرروز، کمتر و کمتر عزیزی از کنار سفره خانواده حذف شود و خانوادهها کمتر با این چالش بسیار دلهرهآور روبهرو شوند. همه ما مسئول هستیم و لازمه این مسئولیت این است که بهتر فکر کنیم و بهتر تصمیم بگیریم.»