کیهان بررسی میکند
ناترازی مدیریتی عامل خاموشیهای صنعتی و خانگی
سرویس اقتصادی-
درخواست قطع برق 15 روزه صنایع از سوی وزارت نیرو و خاموشیهای خانگی و صنعتی، آنهم در دومین ماه سال و در حالیکه هوا در بیشتر نقاط کشور معتدل است؛ حکایت از وجود یک ناترازی عجیب و غریب مدیریتی در تأمین برق دارد.
به گزارش خبرنگار کیهان، هفته گذشته، تصمیم به قطع کامل برق کارخانههای سیمان، فولاد و آلومینیوم طی ۱۵ روز آینده، از سوی وزارت نیرو اعلام شد.
علی اکبر الوندیان؛ دبیر انجمن صنعت سیمان کشور، چهارشنبه شب هفته گذشته گفت: شب گذشته تمامی مدیران عامل کارخانههای سیمان پیامکی از برق منطقهای دریافت کردند که بر اساس آن، از صبح چهارشنبه ۲۴ اردیبهشت، برق کارخانههای سیمان از ساعت هشت صبح تا ۱۱ شب به مدت ۱۵ روز به طور کامل قطع خواهد بود و در این مدت کارخانهها تنها در حد روشنایی از برق برخوردار خواهند بود.
اگرچه خبرهایی درباره دستور رئیسجمهور برای لغو این تصمیم منتشر شده اما با این حال دبیر انجمن صنعت سیمان کشور ضمن ابراز نگرانی شدید از این وضعیت، به خسارات سنگین ناشی از قطع و وصل برق در کارخانههای سیمان اشاره کرد و ادامه داد: این موضوع بسیار برای کارخانههای سیمان گران تمام میشود؛ زیرا در صورت قطع و وصل مجدد برق و آمادهسازی خط تولید برای بهرهبرداری، هم زمانبر است و هم هزینهبر.
اعتراض شدید وزیر صمت
سیدمحمد اتابک؛ وزیر صمت هم به تصمیم قطع برق صنایع بزرگ شدیداً اعتراض و از عملکرد وزارت نیرو، برخلاف تفاهمنامهها، انتقاد کرد اما به گزارش «خانه اقتصاد»، عباس علی آبادی؛ وزیر نیرو، در پاسخ به اعتراض تند وزیر صمت به قطع کامل ۱۵ روزه برق صنایع، اظهار کرد: «قطع برق هر یک از بخشهای مختلف کشور با تصمیم جمعی است و دستگاههای مربوطه مانند وزارت کشور، صمت، نفت، نیرو و استانداران درباره آن نظر میدهند.»
او افزود: «هرگونه تصمیم گیری در رابطه با قطعی برق به همان کمیته مربوطه ارجاع داده میشود از این رو در این رابطه اظهار نظر فردی نمیکنم و اجازه دهید دستور رئیسجمهور را اجرا کنم.»
البته سیدمحمد اتابک؛ وزیر صمت، دیروز خبر داد: «با برنامهریزیهای انجامشده و هماهنگی با وزارت نیرو و وزارت کشور، محدودیتهای قطع برق واحدهای صنعتی کاهش خواهد یافت. میزان کسر برق از تولیدکنندگان نباید بیشتر از 2500 مگاوات باشد، اما الان سه برابر این میزان است.»
سرعت عمل در تبدیل نقطه قوت به ضعف!
اما سؤال اینجاست که چرا تا قبل از روی کار آمدن دولت چهاردهم و حضور عباس علی آبادی در وزارت نیرو، نیاز به قطع برق نبود و تقاضای برق تا 80 هزار مگاوات هم مدیریت و تأمین میشد. چرا در سال گذشته که دولت قبل بر سر کار بود؛ به چنین تصمیمات خسارتباری نیاز نبود؟ آیا غیر از این است که رئیسجمهور و دستگاههای مربوطه مانند وزارت کشور، صمت، نفت، نیرو و استانداران، بر اساس دادههای وزیر نیرو، تصمیم میگیرند؟
آش آنقدر شور شده که آذری جهرمی، وزیر روحانی و یار انتخاباتی پزشکیان، خطاب به رئیسجمهور نوشت: «هرکسی به جنابعالی گزارش داده که میشود ظرف امسال ۳۰ هزار مگاوات برق خورشیدی را به مدار آورد، از خود دور کنید. یا شمردن بلد نیست، یا نمیداند ۳۰ هزار مگاوات چقدر است، یا اصولا با مبانی اجرا و راهاندازی نیروگاههای خورشیدی بیگانه است. دارند فرصت شما برای اصلاح امور را با این حرفهای بیپشتوانه و بیحساب از بین میبرند.»
شواهد نشان میدهد که دلیل قطع برق که عقده گشایی دشمنان را موجب شده، در ناترازی تولید و مصرف نیست بلکه پای ناترازی مدیریتی در میان است. همانطور که حسن روحانی حتی رفع مشکل آب خوردن را هم منوط به پذیرش برجام میدانست، حالا برخی مدعیان اصلاحات، رفع ناترازی برق را نیز به رفع تحریم گره میزنند؛ این در حالی است که در دولت قبل، این مشکل به دست متخصصان داخلی در حال برطرف شدن بود؛ قطع گسترده برق در اردیبهشت ماه، نمیتواند صرفاً ناشی از ناترازی تولید و مصرف باشد.
درباره عقده گشایی دشمنان هم گفتنی است در حالیکه، تابستان سال گذشته، کشورهای ثروتمند خلیجفارس، چند کشور اروپایی و بخشهای زیادی از آمریکا با خاموشی گسترده مواجه شدند؛ تأمین برق در ایران، حتی در تقاضای 80 هزار مگاوات، پایدار بود و به جز قطعیهای پراکنده ناشی از حوادث، خاموشی وجود نداشت.
این مسئله در تابستان 1403 به نقطه قوت و برتری جمهوری اسلامی ایران در برابر عقده گشایان امروز تبدیل شد اما از پاییز سال گذشته به این سو، به نقطه ضعف تبدیل شد؛ آنهم در حالی که قطع برق در فصل سرد سال بیسابقه بود.
تناقض بین واقعیتهای آماری و ادعاهای مسئولان
با آغاز اردیبهشتماه، قطع برق در بسیاری از نقاط کشور شدت گرفته و زندگی مردم، تولید واحدهای صنعتی و فعالیت بخش کشاورزی را مختل کرده است. در این میان، نکتهای که بیش از همه توجه مردم را جلب کرده، تناقض بین واقعیتهای آماری و ادعاهای مسئولان است.
در سال گذشته، نیاز مصرفی برق کشور به 80 هزار مگاوات (در اوج گرمای تابستان) و توان تأمین برق به 65 هزار مگاوات رسیده بود که این فاصله با اقدامات و پیگیریهای مدیریتی، مدیریت و تامین شد. این در حالی است که طبق اسناد مدیریت شبکه، اوج بار امسال هنوز از ۶۰ هزار مگاوات تجاوز نکرده اما خاموشیهای گسترده در دستور کار قرار گرفته است.
به عبارت دیگر، نه تنها کمبودی در تولید نداریم بلکه حداقل پنج هزار مگاوات ظرفیت مازاد «تولید» نیز موجود است. با این اوصاف، روشن است که قطع برق به ناترازی تولید و مصرف ربطی ندارد.
ضمن اینکه وزارت نیرو متعهد شده بود تا پیش از تابستان، هشت هزار مگاوات به ظرفیت شبکه اضافه کند اما عملکرد این وزارتخانه نشان میدهد پروژههای نیمهتمام، از جمله ۸۲۰۰ مگاوات نیروگاهی که در زمان شروع دولت چهاردهم با میانگین پیشرفت ۴۲ درصد وجود داشت یا تکمیل نشده یا با تأخیر به بهرهبرداری رسیده است.
همچنین بیش از ۱۱ هزار مگاوات برق به دلیل تأخیر در تعمیرات، خرابیهای بدون برنامه و ضعف هماهنگی از مدار خارج شده است. این در حالی است که طبق روال سالهای گذشته، تمام تعمیرات باید تا ۱۵ اردیبهشت به پایان میرسید تا کل ظرفیت نیروگاهی در فصل گرم در دسترس باشد.
از سوی دیگر، حدود دو هزار مگاوات ظرفیت نیروگاهی متعلق به سایر دستگاهها از جمله وزارت نفت، به دلیل اختلافات داخلی وزارتخانهها وارد مدار نشده؛ در حالیکه در شرایط پیک مصرف، همه ظرفیتها باید برای تأمین برق مردم بسیج شود.
انتخاب اشتباه در مدیریت برق
مهمترین بخش در مدیریت برق، موضوع «مدیریت مصرف» است. متأسفانه برخی مدیران، به جای مدیریت صحیح مصرف، خاموشی را جایگزین کردهاند. در حالیکه مدیریت مصرف به معنای جابهجایی بار و توزیع مصرف در ساعات شبانهروز است و نه خاموش کردن برق مردم. با این حال، طبق بررسیها در سال جاری برنامه مؤثری برای مدیریت مصرف، چه در بخش خانگی و چه در بخشهای کشاورزی و صنعتی، به اجرا گذاشته نشده و اگر هم برنامهای بوده، اثرگذاری لازم را نداشته و همین موضوع به تشدید مشکل انجامیده است.
براساس برآوردهای موجود، کمبود برق در روزهای اخیر بین چهار تا هفت هزار مگاوات بوده، که عمدتاً ناشی از ضعف مدیریت است نه کمبود منابع. با توجه به اسناد موجود، اکنون وقت آن رسیده است که مسئولان وزارت نیرو و مدیران صنعت برق، پاسخگوی وضعیت کنونی باشند و با اصلاح ساختارها و اقدام فوری، اجازه ندهند مردم در تابستان با خاموشیهای گستردهتر مواجه شوند.
یادی از گذشته
یکی از ویژگیهای دولت شهید رئیسی، مطالبه ایشان از وزرا برای پیگیری حل مشکلات مردم بود که این روحیه به وزرا هم منتقل میشد. در این زمینه، رجانیوز، روایتی از سید احسان خاندوزی وزیر اقتصاد دولت سیزدهم از پیگیریهای روزانه وزیر نیروی دولت شهید رئیسی از میزان ذخیره سوخت منتشر کرده است. خاندوزی گفت: «یکی از مدیرانعامل نیروگاهها برای خود من تعریف میکرد و میگفت که در دولت سیزدهم یک فردی از سمت وزیر نیرو حداقل هفتهای سه یا چهار بار تلفنی تماس میگرفت و میگفت بگویید چقدر ذخیره سوخت مایع دارید؟ و وضعیت سوخت نیروگاهها را یادداشت میکرد و دوباره دو روز بعد زنگ میزد میگفت که مشکلی که به من گفتید پیگیری کردیم.»
وی افزود: «در تمام ۳۶۵ روز سال هفتهای حداقل سه چهار بار از دفتر وزیر نیرو (آقای محرابیان) از مدیران نیروگاهها پیگیری مستمر صورت میگرفت چون معلوم بود گلوگاه جدی است که باید رصد شود. این تا قبل از شهریور ۱۴۰۳ است. بعد از تغییرات و روی کار آمدن دولت چهاردهم، مدیر نیروگاه میگفت که دو ماهی شد دیگر کلاً این تماسها قطع شد و کسی دیگر پیگیری نکرد.»
تجربه گذشته و شواهد پیش رو، موید این واقعیت است که اگرچه ناترازیهایی از سالیان گذشته در صنعت برق وجود داشته، اما اگر مدیران ارشد دولت اهتمام به مدیریت اوضاع داشته باشند، کمترین فشار به مردم و صنایع منتقل خواهد شد و دولت چهاردهم نیز باید مسیر خود را به این سمت اصلاح کند.