کد خبر: ۳۱۰۷۶۱
تاریخ انتشار : ۲۳ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۲۲:۰۶

اخبار ویژه

 
 
 
 
باج و رشوه می‌دهند پس نابغه‌اند!؟
نویسنده و عضو تیم گرداننده برخی نشریات زنجیره‌ای به بهانه سفر ترامپ به عربستان، به تمجید از نبوغ‌(!) دولت سعودی پرداخت.
«ا- ز» نوشت: «در کشور ما برخی افراد، دولت‌های عرب حاشیه خلیج‌فارس را با نگاهی تحقیرآمیز عقب‌مانده توصیف می‌کنند. همین کشورها به‌خصوص عربستان به‌رغم بسیاری نقایص و کاستی‌ها توانسته‌اند در کنار استفاده از تکنولوژی‌های جدید در جهت توسعه مادی،‌ پرستیژ بین‌المللی بی‌مانندی نیز به دست آورند. چرا سعودی‌ها بعد از افتضاح سر به نیست کردن جمال قاشقچی توانستند احترام گذشته خود را بازسازی و مضاعف کنند و به صورت یکی از با ‌پرستیژترین کشورهای دنیا در‌آیند؟ الان کدام کشور است که مثل عربستان توأمان مورد احترام شدید سران آمریکا، روسیه، چین، هند، اروپا، ژاپن و بسیاری دیگر از کشورهای مطرح جهان باشد؟ علتش فقط نفت نیست، گرچه استفاده درست از نفت، در این زمینه تأثیر خود را دارد. علت اصلی فهم مزیت‌های مطلق و نسبی خود و شناخت منطق تحولات و قدرت انعطاف و مانور در برابر آن است که سعودی‌ها ظاهراً کلید آن را پیدا کرده‌اند».
نویسنده توضیح نداده که باج دادن به آمریکا به خودی خود چه ‌پرستیژ بین‌المللی به همراه می‌آورد؟ و اصلا مبادله باج و رشوه در ازای پایمال کردن حقوق بشر، تعطیلی مطلق دموکراسی و انتخابات، چیز فاخری است که نویسنده به آن می‌بالد و به عنوان‌ پرستیژ یاد می‌کند؟ این همان روشی است که خاندان دست‌نشانده پهلوی در ایران می‌کردند و در ازای واگذاری منابع کشور به آمریکا و انگلیس، اجازه هر سرکوبی را در کشور داشتند و هیچ صدایی هم به اعتراض از سوی غرب بلند نمی‌شد، بلکه تاسیس و سازماندهی ساواک برای این سرکوب هم به‌عهده آمریکا و اسرائیل بود.
به عبارت دیگر، این چه مزیت نسبی است که کشوری فاقد زیر‌ساخت اقتصادی و صنعتی مستقل باشد، دموکراسی و انتخابات و آزادی اظهار‌نظر مطلقاً تعطیل باشد، و طرف خارجی فقط چون شما را به چشم قلّک/ گاو شیرده می‌بیند، باج بگیرد و در مقابل بی‌سروپایی مثل ترامپ مثلا قابل بداند و در ازای دریافت پولی هنگفت، سفری هم به کشور شما بکند؟!
یادآور می‌شود در جریان سفر ترامپ به عربستان، چند توافق‌نامه در حوزه‌های انرژی، خرید ۱۴۲ میلیارد دلار تسلیحات، و واگذاری برخی معادن سعودی امضا شد و مجموعا عربستان سعودی متعهد به سرمایه‌گذاری ۶۰۰ میلیارد دلاری در ایالات متحده شده است. به عبارت دیگر آمریکا قرار نیست در عربستان سرمایه‌گذاری کند بلکه عربستان مجبور است بخشی از کسری بودجه سنگین آمریکا را تامین کند. ترامپ در ابتدای آغاز به کار مجدد دوران ریاست‌جمهوری‌اش شرط سفر به عربستان را سرمایه‌گذاری هزار میلیارد دلاری دولت سعودی در آمریکا اعلام کرده بود. او چند سال قبل هم از عربستان به عنوان گاو شیرده یاد کرد.
وب‌سایت آمریکایی اکسیوس در گزارشی نوشت سفر ترامپ به عربستان سعودی، قطر و امارات، تقریبا به‌طور کامل حول محور پول و تجارت می‌چرخد.
روزنامه واشنگتن‌پست هم یادآور شد: «ترامپ فقط برای پول به عربستان می‌رود و فقط دنبال پول است». از سوی دیگر روزنامه وال استریت ژورنال خبر داده است: «خانواده ترامپ به سرعت در حال انجام معاملات تجاری در خاورمیانه هستند. یک صندوق دولتی امارات که متعلق به خاندان سلطنتی این کشور نیز است، اوایل این ماه، از دو میلیارد دلار ارز دیجیتال جدید استیبل کوین که شرکت «ورلد لیبرتی فایننشال» ترامپ صادر کرده، برای سرمایه‌‌گذاری در یک صرافی ارز دیجیتال استفاده کرد. صندوق‌‌های دولتی یا سلطنتی هر سه کشور عربستان، امارات و قطر، متعهد به سرمایه‌گذاری بیش از سه میلیارد و ۵۰۰ میلیون دلار در صندوق سهام خصوصی شده‌اند که تحت کنترل جارد کوشنر، داماد ترامپ است».
این نکته هم گفتنی است که اخیرا روزنامه هم‌میهن نیز در یادداشتی به تمجید از زلنسکی و عربستان پرداخته و نوشته بود: «نباید از دولت ترامپ به خاطر تغییر نام خلیج‌فارس متنفر شویم! خیلی‌ها متعجب‌اند که چرا ترامپ تصمیم گرفته به نام خلیج‌عربی رسمیت بخشد، آن هم در شرایطی که مذاکرات در جریان است. به نظر می‌آید در ایران اتفاق نظر وجود دارد که چون این مسئله مانند بسیاری از مسائل دیگر ناموسی است، باید به شدیدترین شکل با آن برخورد شود. از آنجا که طبق تجربه تاریخی، شخصیت ملی ایرانی، احساسی و آرمان‌گراست، مطرح کردن بحث خلیج‌عربی می‌تواند تله‌های احساسی پیش‌روی توسعه ایران را بگشاید. از نظر ایرانیان سیاست چیزی نیست جز جست‌وجوی حقیقت، در حالی که تقریباً در همه کشورهای توسعه‌یافته، سیاست چیزی نیست جز جست‌وجو برای منافع. وقتی منافع آمریکا اقتضا کند، وقتی پول‌های سعودی و سایر کشورهای عربی می‌تواند در آمریکا سرمایه‌گذاری شود، ترامپ چرا باید به تاریخ وفادار باشد؟»
 
 
 
چطور باور کردید که «آقا اجازه»‌‌ها نظر آمریکا را وتو می‌کنند؟!
حسن روحانی رئیس دولت برجام، با وجود این که گفته بود آمریکا کدخداست و اروپایی‌ها آقا اجازه هستند، مدعی شد دو کشور اروپایی اعلام کرده بودند علیه آمریکا از حق وتو استفاده می‌کنند(!)
وبسایت رسمی آقای روحانی در متنی با عنوان ناگفته‌های دکتر روحانی از مذاکرات سعدآباد نوشت: حجت‌الاسلام ‌والمسلمین دکتر حسن روحانی، رئیس‌جمهور ایران در دوره‌های یازدهم و دوازدهم در دیدار اعضای شورای مرکزی مجمع ایثارگران، ناگفته‌هایی از مذاکرات سعدآباد با شرکت وزیران خارجه سه کشور اروپایی انگلیس، آلمان و فرانسه در ۲۹ مهر ۱۳۸۲ روایت کرد. در ادامه این متن آمده است: «در آن مقطع آمریکا آماده بود در شورای حکام در شهریور سال ۸۲ ما را محکوم کند و پرونده را به شورای امنیت ببرد؛ بوش پسر هم آماده حمله به ایران بود، دلیل خوبی هم پیدا کرده بودند.
ما سه وزیر اروپایی را به تهران دعوت کردیم که کمتر سابقه داشت در تاریخ کشورمان که سه وزیر کشورهای مهم اروپایی با هم به تهران بیایند. با هم مذاکره کردیم. بحث‌های زیادی داشتیم که اکثر آن مباحث گفته نشد، آن زمان نمی‌خواستیم بگوییم، بعد هم فرصت پیش نیامد که توضیح بدهیم. در آن مذاکره با سه وزیر صحبت کردیم که برای مدت کوتاهی فعالیت هسته‌ای‌مان را تعلیق کنیم و آن‌ها نگذارند پرونده ما به شورای امنیت برود.
آن‌ها قبول کردند. من به آنها گفتم شما سه کشور قبول کردید ولی اگر آمریکا خودش بخواهد این کار را کند شما چه ‌کار می‌کنید؟ آمریکا عضو دائم شورای امنیت است و می‌تواند قطعنامه را خودش پیشنهاد بدهد. شما چه‌ کار می‌کنید اگر آمریکا بخواهد این توطئه را بکند؟ یک لحظه فکر کردند، وزیر خارجه فرانسه گفت: «ما از حق وتو علیه آمریکا، استفاده می‌کنیم.» در تاریخ کمتر سراغ داریم که یک کشور اروپایی بگوید من علیه آمریکا و به نفع ایران از حق وتو استفاده می‌کنم.
بعد از چند لحظه جک استراو [وزیر امور خارجه انگلیس] میکروفنش را روشن کرد و گفت: «ما هم از حق وتو علیه آمریکا استفاده می‌کنیم. ما هر دو کشور علیه آمریکا از حق وتو استفاده می‌کنیم.» این خیلی مهم بود؛ ما به هر قیمتی شده، باید از جنگ فاصله بگیریم. اگر افرادی که خصم و بدخواه ما هستند، دنبال بهانه‌ای برای جنگ هستند، ما باید این بهانه را از آن‌ها بگیریم. ما این را به مردم نگفتیم. البته بعداً در کتاب «امنیت ملی و دیپلماسی هسته‌ای» در سال ۹۱ نوشتم. آن موقع ایستادگی کردیم تا وارد شورای امنیت نشویم و در مسیر جنگ قرار نگیریم و بهانه دست آمریکایی‌ها ندهیم».
روایت آقای روحانی از وعده دو کشور اروپایی درباره وتوی تصمیم آمریکا در حالی است که نه در گذشته و نه اکنون هیچ دولت اروپایی، اجازه وتوی تصمیمات آمریکا را (حتی در مسائل مربوط به خود) نداشته و در واقع قصد طرف غربی دغل‌بازی و فریب طرف ایرانی بوده است.
در ماجرای برجام، تروئیکای اروپایی به جای فشار بر دولت اوباما و ترامپ برای متعهد ماندن به تعهدات خود، با دولت آمریکا مانند یک پادو همراهی کردند.
در موضوع توافق سعدآباد نیز طرف رند اروپایی به وعده‌های خود عمل نکرد و ضمناً بعد از دو‌سال‌و‌نیم اعتماد‌سازی یکطرفه ایران در موضوع هسته‌ای که قرار بود شش ماهه و داوطلبانه باشد، مدعی شد بهترین تضمینی که ایران برای عدم انحراف برنامه هسته‌ای خود می‌تواند بدهد، دائمی شدن اجباری تعلیق برنامه ایران است!
یادآور می‌شود آقای روحانی در زمینه اعتماد به ادبیات فریبکارانه مقامات اروپایی مسبوق به سابقه است، چنان که سال 94 پس از سفر به پاریس هم گفته بود: «آقای اولاند رئیس‌جمهور فرانسه گفت یکی از اهداف ما برای کار با ایران‌، ایجاد اشتغال برای جوانان ایران است» و «رئیس‌جمهور فرانسه گفت سال ۹۱، ما پنج کشور [یعنی حتی چین و روسیه!!!] تصمیم به جنگ با ایران گرفته بودیم، اما وقتی شما رئیس‌جمهور شدید، دیدیم شرایط عوض شده ما هم دست نگه داشتیم ببینیم شرایط جدید چه می‌شود.».