کد خبر: ۳۱۰۶۹۷
تاریخ انتشار : ۲۲ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۲۱:۲۵

اخبار ویژه

 
 
صفحه‌فروشی نشریات زنجیره‌ای در پوشش گزارش اقتصادی
 
برخی نشریات زنجیره‌ای از ستون‌فروشی به صفحه‌فروشی روی آورده‌اند و تبلیغات شرکت‌ها را بدون درج عنوان آگهی تبلیغاتی، به عنوان گزارش اقتصادی به خورد مخاطبان می‌دهند.
در این زمینه روزنامه‌های شرق، اعتماد و هم‌میهن هرکدام صفحه اقتصادی خود را به درج شبه‌گزارشی اختصاص دادند که به اسم گزارش اقتصادی در صفحه اقتصاد این روزنامه‌ها منتشر شده است. دست بر قضا متن هر سه روزنامه یک متن تبلیغ و تمجید درباره یک شرکت اقتصادی است.
در این صفحه‌فروشی پنهان و ده‌ها میلیارد تومانی که شامل بیش از 1700 کلمه است، عنوان «غول تولید‌کننده [....] در ایران» به شرکت مذکور داده شده و از جمله آمده است: «شرکت [....] عضو نامدار هلدینگ [....] چگونه در صف مدعیان بازار پررقابت پتروشیمی ایستاد؟ در بهار پرطنین اقتصاد و سیاست ایران که بورس و بازار سهام پس از خزان ریزش شاخص، دوباره سبزپوش شده است، اعلام یک خبر، نگاه خیل فعالان اقتصادی و سرمایه‌گذاران بازار سرمایه را به خود خیره کرد. اینکه‌ «پتروشیمی [....] به بورس می‌آید». شواهد و قرائن درخصوص جزئیات این اتفاق حاکی از آن بود که مقدمات بورسی‌شدن [....] به‌عنوان یکی از واحدهای استراتژیک صنعت پتروشیمی ایران، در یک برنامه‌ریزی‌ سه‌ساله و پس از طی مراحل مهمی همچون‌ بازنگری ساختاری و بهبود عملکرد مالی‌ فراهم شده است. در نگاه اقتصاددانان و فعالان بازار سرمایه، حضور این شرکت در جمع بزرگان بورس نشانه‌ای امیدبخش از اندیشه «شفاف‌سازی» در بزرگ‌ترین هلدینگ صنعت پتروشیمی ایران و عملکرد مدیریت جدید آن (محمد شریعتمداری) ارزیابی شد.
داده‌ها و مستندات آماری حاکی از این است که پتروشیمی [....] در این بازه زمانی سه‌ساله‌ توانسته است با بهره‌گیری هوشمندانه از ظرفیت‌ها و توانمندی درونی به‌ویژه نیروی انسانی متخصص و خلاق، استانداردها و سطح تولید خود را به نحوی بی‌سابقه‌ ارتقا بخشد و همین تدابیر و ابتکارات در عمل به سودآوری چشمگیر و پایدار شرکت منجر شده است. ناگفته پیداست که در دنیای امروز صنعت و سرمایه، نمودارها و شاخص‌های آماری حرف اول را می‌زند. از همین رو، قبل از هر چیز، تصویر منحنی صعودی در فهرست شرکت‌های سودساز، توجه فعالان و بازیگران اقتصادی را به خود جلب کرد. نتایج حاصل از میزان فروش و سود خالص، [....] را در جرگه یکی از سودآورترین شرکت‌های پتروشیمی نشانده است‌ 
کارشناسان حوزه پتروشیمی معتقدند‌ این شرکت اکنون ظرفیت آن را پیدا کرده است که در صورت افزایش تقاضا در بازار داخلی یا خارجی، می‌تواند به سرعت این‌گریدها را وارد مدار تولید کند. نکته شایان توجه این است که موضوع تنوع‌آفرینی و انعطاف‌پذیری در تولید، مزیت بسیار ارزشمند در بازار پررقابت پتروشیمی به‌ حساب می‌آید؛ بازاری که در آن نوآوری و پاسخ‌گویی بهنگام به تقاضای مشتریان حرف اول را می‌زند.
بررسی مقایسه‌ای محققان حوزه صنعت پتروشیمی حاکی از این است که یکی از مزیت‌های کلیدی [....] در میدان رقابت با شرکت‌های دیگر، بهره‌مندی آن از نیروی انسانی متخصص، آموزش‌دیده و خلاق است. در سایه همین سرمایه، [....] توانسته‌اند با تلفیق دانش فنی روز و تجربه عملیاتی، خط تولیدشان را به موازات تحولات پرشتاب بازار صنعت و انرژی به‌روزرسانی کرده و ضمن تولید‌گریدهای متنوع به تناسب تقاضای بازار، سطح کیفی محصولاتشان را در هر فصلی ارتقا دهند. 
از‌جمله گزارش‌هایی که درخصوص کم و کیف فعالیت این شرکت توجه محافل اقتصادی را جلب کرد، مصون‌ماندن این شرکت از ابرچالش ناترازی انرژی بود؛ چالشی که به‌ویژه در پاییز و زمستان گذشته نفس صنعت ایران را به شماره انداخت. بهره‌گیری از یوتیلیتی تولیدشده در منطقه ویژه اقتصادی[....]‌، موجب شد این شرکت با خاطری آسوده از تأمین انرژی، خط تولید خود را بی‌وقفه پیش ببرند.
به گفته کارشناسان حوزه صنعت، موفقیت این شرکت در بازارهای داخلی نشانگر یک تجربه نوین است‌. اکنون تصمیم برای حضور در بازار بورس‌ را باید حلقه تکمیلی استراتژی چندوجهی و بلندمدت ارزیابی کرد که در آن همه مؤلفه‌های جذاب برای سرمایه‌گذاران و بازیگران بازار سهام به چشم می‌خورد. اغلب تحلیلگران بازار سرمایه از این اتفاق به‌عنوان فرصتی طلایی برای سرمایه‌گذاران حقیقی و حقوقی قلمداد کردند.  پیش‌بینی این تحلیلگران حاکی از آن است که در روزهای گرم بازار سهام که شاخص بورس سیر صعودی پرشتاب گرفته است، «عرضه اولیه» [....] با صف طولانی خریداران و متقاضیان روبه‌رو خواهد شد؛ زیرا قریب به اتفاق عناصر تکنیکالی و بنیادین تحلیلی همچون‌ نسبت فروش به سود، نرخ بازگشت سرمایه، حاشیه سود خالص و تنوع محصول، همگی مثبت هستند.».
انتشار تبلیغات شرکت‌ها تحت عنوان گزارش اقتصادی مستقل در واقع زیر پا گذاشتن اصول حرفه‌ای و خیانت به اعتماد مخاطبان به شمار می‌رود.
 
 
از رؤیافروشی تیم اطلاع‌رسانی تا اعتراف تلخ روزنامه متبوع
 
روزنامه وابسته به رئیس شورای اطلاع‌رسانی دولت می‌گوید برخی کالاهای اساسی به خاطر گرانی تبدیل به کالای لوکس برای مردم شده است.
الیاس حضرتی هم اکنون رئیس شورای اطلاع‌رسانی است و برخی رفقای خود در روزنامه مثل فیاض زاهد و محمد مهاجری را هم عضو این شورا کرده و این تیم در حال رؤیا فروشی هستند، چنان که زاهد و حضرتی هرکدام ادعای جذب 1000 و 2000 میلیارد دلار سرمایه در صورت توافق با آمریکا را مطرح کردند که خلاف واقع بود.
اما لابه‌لای رؤیا فروشی گردانندگان روزنامه اعتماد می‌توان در گوشه و کنار روزنامه، نتیجه عملکرد این تیم دولت‌ساز را پیدا کرد. چنان که روزنامه اعتماد در مطلبی با عنوان «کالای اساسی یا کالاهای لوکس/ کوچ مواد غذایی از سفره ایرانی‌ها» نوشت: در سال‌هاي اخير، کشور با يك بحران اقتصادي عميق مواجه شده كه تأثير مستقيمي بر سبد غذايي خانوارها گذاشته است. افزايش سرسام‌آور قيمت كالاهاي اساسي به‌ويژه پروتئين‌هاي حيواني مانند گوشت قرمز و لبنيات، موجب تغييرات اساسي در الگوي مصرف غذايي شده است. بر اساس آمارهاي رسمي، مصرف سرانه گوشت از ۱۲ كيلوگرم در سال به حدود ۶ كيلوگرم كاهش يافته و حتي در برخي گزارش‌ها به كمتر از ۸ گرم در روز رسيده است. اين وضعيت نگران‌كننده باعث شده تا خانواده‌ها به‌ويژه اقشار كم درآمد، به دنبال جايگزين‌هاي ارزان‌تر مانند حبوبات و ماكاراني باشند. اما حتي اين جايگزين‌ها نيز با افزايش قيمت‌هاي چشمگيري مواجه شده‌اند، به‌طوري كه لوبيا چيتي به بيش از ۵۰۰ هزار تومان در هر كيلوگرم رسيده است.
 گوشت قرمز؛ به كالايي لوكس براي اقشار كم‌درآمد تبدیل شده است. با گران شدن گوشت، حبوبات به عنوان منبع پروتئين گياهي مورد توجه قرار گرفته است، اما قيمت آنها نيز به ‌شدت افزايش يافته به عنوان مثال؛ قيمت لوبيا چيتي از ۲۲۰ هزار تومان به ۲۷۰ هزار تومان براي بسته ۵۰۰ گرمي افزايش يافته كه معادل ۵۴۰ هزار تومان براي هر كيلوگرم است و قيمت لپه نيز از 
۲۲۷ هزار تومان در اسفند‌ماه ۱۴۰۳ به ۲۹۰ هزار تومان در ارديبهشت‌ماه رسيده است. ماكاراني نيز كه با كربوهيدراتي ارزان‌تر به عنوان جايگزيني مناسب براي سفره‌هاي ايرانيان مطرح است، با افزايش قيمت مواجه شده است.
اعتماد با اذعان به اینکه «افزايش قيمت‌ها به دليل سياست‌هاي ارزي است»، از قول یک اقتصاددان درباره افزايش قيمت كالاهاي اساسي، به‌ ويژه در بخش حبوبات در ارديبهشت‌ماه نوشت: صادرات برخي محصولات نيز در افزايش قيمت‌ها بي‌تاثير نبوده است و همه اين عوامل دست ‌به ‌دست هم دادند تا قيمت حبوبات به عنوان يكي از مهم‌ترين اقلام جايگزين گوشت و پروتئين افزايش پيدا كند.
 در اين شرايط، دولت به جاي آنكه قيمت اين كالاها را كنترل يا كاهش دهد، صرفاً وعده حمايت مي‌دهد؛ حمايتي كه يا به ‌صورت كالابرگ است يا افزايش يارانه نقدي. در حالي كه هيچ برنامه‌اي براي كاهش قيمت تمام‌ شده اين كالاها يا نظارت مؤثر بر بازار ارايه نمي‌شود.
از طرف ديگر، يارانه‌هاي ديگر نيز به تدريج حذف مي‌شوند و بسياري از خانوارها حتي از دريافت كالابرگ نيز محرومند. در چنين شرايطي، مردم براي تأمين مايحتاج خود ناچارند هزينه‌هاي بيشتري متحمل شوند و براي جبران آن قيمت خدماتي را كه ارايه مي‌دهند، افزايش مي‌دهند. مكانيك، قصاب يا هر صنف ديگر نرخ‌هايشان را بالا مي‌برند و اين روند وارد يك چرخه معيوب از افزايش دستمزد و قيمت مي‌شود كه نتيجه‌اش فقط گراني بيشتر و كاهش رفاه عمومي است.
دولت در اين شرايط نه ‌تنها كنترل موثري بر بازار ندارد، بلكه برخي كالاهاي در اختيار خودش را هم گران‌تر عرضه مي‌كند و به نظر مي‌رسد كه سياست‌هاي اقتصادي دولت نيز به افزايش قيمت‌ها دامن زده است. در نهايت، تنها اميدي كه باقي مي‌ماند، بهبود شرايط درآمدي دولت از محل توافقات اقتصادي و استفاده از آن براي واردات و حمايت واقعي از اقشار آسيب‌پذير است.
اعتراف روزنامه اعتماد به نقش منحصر به فرد دولت در ایجاد تورم و عدم نظارت بر قیمت‌ها در حالی است که همین روزنامه از حامیان سرسخت وزیر معزول اقتصاد (به عنوان یکی از حامیان حذف ارز نیمایی وگران کردن برخی اقلام دولتی) به شمار می‌رفت.
یادآور می‌شود روزنامه اعتماد سال گذشته نیز برای خبر بی‌تدبیری دولت و کاهش فعالین نیروگاه‌های تولید برق، تیتر غلط‌انداز و غیر واقعی «آسمان آبی ترمی‌شود» را در صفحه اول خود برجسته کرد و مدعی شد که دولت برای سلامت مردم، مازوت‌سوزی در نیروگاه‌ها را متوقف می‌کند. اما به تدریج معلوم شد چنین ادعایی خلاف واقع است و خبر اصلی، «کوتاهی و بی‌تدبیری در ذخیره‌سازی سوخت نیروگاه‌ها برای فصل سرد و قطعی بی‌موقع برق» 
بوده است!
 
 
افشای جنایات وحشیانه نیروهای ویژه انگلیس در افغانستان و عراق
 
اعضای پیشین نیروهای ویژه بریتانیا پس از سال‌ها سکوت اذعان کردند که مرتکب جنایات جنگی در افغانستان و عراق شده‌اند.
آنها در گفت‌وگو با برنامه پانورامای بی‌بی‌سی، روایت‌هایی عینی از جنایات جنگی ادعایی هم‌رزمانشان در عراق و افغانستان ارائه کردند و گفتند که شاهد بوده‌اند اعضای اس‌آی‌اس (سرویس ویژه هوائی بریتانیا) افراد غیرمسلح را در خواب به قتل رسانده‌اند و بازداشتی‌های دست‌بسته، از جمله کودکان را اعدام کرده‌اند.
یکی از این سربازان که به عنوان عضوی از نیروهای اس‌ای‌اس در افغانستان خدمت کرده، می‌گوید: آن‌ها پسری کم‌سن را دست‌بند زدند و به ضرب گلوله کشتند. او به وضوح یک کودک بود، حتی نزدیک به سن جنگیدن هم نبود. کشتن افراد بازداشت‌شده به تدریج به روالی عادی تبدیل شد. آن‌ها افراد را می‌گشتند، به آنها دست‌بند می‌زدند و سپس به آنها شلیک می‌کردند و بعد از آن، دست‌بند پلاستیکی را می‌بریدند و کنار جسد یک تپانچه جاسازی می‌کردند.
نام اس‌بی‌اس، یگان ویژه نیروی دریایی سلطنتی انگلیس که از نخبه‌ترین واحدهای عملیات ویژه هستند، برای نخستین بار در ارتباط با جدی‌ترین اتهام‌ها، یعنی اعدام افراد غیر مسلح و زخمی، مطرح 
شده است.
یکی از سربازان سابق که در اس‌بی‌اس خدمت کرده، گفت این یگان دارای نوعی «ذهنیت گروهی خشن» بود و رفتار آنها را در عملیات‌ها «وحشیانه» توصیف کرد.
او گفت: «من می‌دیدم که آرام‌ترین افراد ناگهان تغییر می‌کردند و نشانه‌های جدی روان‌پریشی بروز می‌دادند. بی‌قانون شده بودند. احساس می‌کردند هیچ‌کس نمی‌تواند به آن‌ها کاری داشته باشد.»
در دوران نخست‌وزیری دیوید کامرون، او بارها از اتهامات مربوط به کشتار غیرنظامیان به دست نیروهای ویژه بریتانیا در افغانستان مطلع شده بود. شاهدان، که به شرط ناشناس‌ ماندن، به دلیل شکستن قاعده نانوشته سکوت درباره عملیات نیروهای ویژه، صحبت کرده‌اند گفتند که قوانین جنگی که تمام اعضای ارتش بریتانیا ملزم به رعایت آن هستند، در عملیات‌های این یگان‌های نخبه در عراق و افغانستان به‌طور منظم و عامدانه نقض می‌شده است.
یکی از شاهدانی که در یگان اس‌ای‌اس خدمت کرده بود، گفت کشتن می‌توانست به کاری اعتیادآور تبدیل شود. تعداد زیادی قاتل روان‌پریش آنجا بود. در بعضی عملیات‌ها، نیروها وارد ساختمان‌های شبیه مهمان‌خانه می‌شدند و همه افراد حاضر را می‌کشتند. به محض ورود، به همه کسانی که در آنجا خواب بودند شلیک می‌کردند. کشتن آدم‌ها در خواب قابل توجیه نیست.
طبق شهادت‌ افراد، اعضای رده پایین‌تر تیم‌های تهاجمی، از نیروهای باسابقه‌تر اس‌ای‌اس دستور می‌گرفتند که بازداشتی‌های مرد را بکشند. آنها دستوراتی شبیه این می‌دادند که او با ما به پایگاه برنمی‌گردد یا مطمئن شو که این بازداشتی از محل عملیات خارج نمی‌شود. بازداشتی‌ها افرادی بودند که تسلیم شده بودند، نیروهای ویژه آنها را بازرسی کرده بودند و معمولا به آنها دست‌بند زده شده بود. 
یک افسر سابق نیروهای اس‌ای‌اس، عملیاتی را در عراق توصیف کرد که در آن، فردی اعدام شده بود: «از آنچه توانستم دریابم، کاملاً روشن بود که آن فرد هیچ تهدیدی ایجاد نمی‌کرد و مسلح هم نبود. این شرم‌آور است. هیچ نشانی از حرفه‌ای‌گری در این کاری نیست. هرگز به درستی درباره کشتن این فرد تحقیق نشد.
یکی از هم‌رزمان سابق او گفت: «انگار تلاش می‌کرد در هر عملیات یک نفر را بکشد، تقریباً هر شب کسی کشته می‌شد. آن فرد «در اسکادران بدنام شده بود، واقعا شبیه یک روان‌پریش بود».
در یکی از حوادثی که در داخل یگان اس‌ای‌اس هم جنجالی شده بود، ادعا شد که آن فرد گلوی یک مرد زخمی افغان را با چاقو بریده بود و پیش از این کار به افسر دیگری گفته بود که دوباره به آن مرد شلیک نکند. یکی دیگر از هم‌رزمان سابق گفت: «چون می‌خواست خودش آن مرد زخمی را با چاقو بکشد... می‌خواست چاقویش را به خون آغشته کند.»
به گفته شاهدان عینی، برای جلوگیری از بررسی و پیگیری قتل‌ها، اعضای یگان‌های اس‌ای‌اس و اس‌بی‌اس سلاح‌هایی موسوم به «سلاح‌های کاشتنی» بر روی اجساد قربانیان قرار می‌دادند تا در عکس‌هایی که به طور معمول توسط تیم‌های نیروهای ویژه در صحنه گرفته می‌شد، این طور به نظر بیاید که آن‌ها مسلح بوده‌اند.
یک افسر اطلاعاتی که با اس‌بی‌اس همکاری داشته، گفت گزارش‌هایی می‌نوشتند که در آن آمده بود نیروها در تیراندازی درگیر شده‌اند، در حالی که عکس‌‌ها اجساد کسانی را نشان می‌داد که با «چند شلیک دقیق به سر» کشته شده بودند.