بررسی چالشهای صنعت چاپ نشر و توزیع کتاب
انتشار کتاب در انتظار حمایت مسئولان
سیده یاسمن رودباری
«همه پولم را جمع کرده بودم که کتاب بخرم؛ ولی فقط توانستم با پشت جلدش یک عکس یادگاری بگیرم!» این جملهای است که بارها و بارها شنیدهایم. این روزها کتاب خریدن دشوار شده است و فقط آنها که اهل کتاباند میدانند چقدر در برابر کتاب نخریدن ضعیفاند. آنها هستند که میدانند پول دادن برای کتاب، خریدن کالا نیست؛ بلکه جستوجوی خود است.
به بهانه برگزاری نمایشگاه بینالمللی کتاب پای درددل چاپخانهداران و کتابفروشان شهر نشستیم تا ببینیم راهحل برونرفت از این نابسامانی وضعیت کتاب چگونه است.
در سالهای اخیر، صنعت چاپ و نشر با چالشها و موانع متعددی روبهرو شده است که نهتنها بر حیات فرهنگی جامعه تأثیرگذار بوده، بلکه بازتابی از تحولات اقتصادی، سیاسی و فناورانه در سطح ملی محسوب میشود. این موانع، از محدودیتهای مالی تا تغییرات الگوی مصرف رسانهای و ترویج شبکههای اجتماعی را دربر میگیرد.
بر اساس آمارهای منتشرشده، از جمله خانه کتاب و ادبیات ایران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، و مرکز آمار ایران، روند نشر کتاب در پنج سال گذشته با نوسانات چشمگیری همراه بوده است: کاهش ۴۰ درصدی شمار عناوین کتابهای چاپ اول در سال ۱۴۰۱ نسبت به سال ۱۳۹۷، کاهش ۳۵ درصدی تیراژ متوسط کتابها، و افزایش ۷۰ درصدی قیمت کاغذ در همین بازه زمانی، تنها بخشی از این واقعیتهاست.
این مقدمه در سه بخش مجزا به تحلیل ریشههای این مشکلات، تأثیرات آنها بر اکوسیستم نشر، و پیامدهای بلندمدت این روند بر پیکره فرهنگی ایران میپردازد.
چالشهای اقتصادی و تأثیر آن بر زنجیره تأمین
صنعت نشر ایران در پنج سال گذشته تحتتأثیر مستقیم تحولات اقتصادی کشور قرار گرفته است. تورم فزاینده و نوسانات ارزی، هزینههای تولید را به شکل بیسابقهای افزایش دادهاند.
بر اساس گزارشهای مرکز آمار ایران، قیمت کاغذ
- بهعنوان ماده اولیه اصلی - بین سالهای ۱۳۹۷ تا ۱۴۰۲ بیش از ۷۰ درصد رشد داشته است، درحالیکه قیمت تمامشده چاپ کتاب با توجه به کاهش ارزش ریال در برابر دلار، تا ۱۲۰ درصد افزایش یافته است. این وضعیت موجب شده ناشران، بهویژه ناشران مستقل، مجبور به کاهش تیراژ کتابها شوند؛ بهگونهای که میانگین تیراژ کتاب از
۲ هزار نسخه در سال ۱۳۹۷ به کمتر از ۸۰۰ نسخه در سال ۱۴۰۲ رسیده است.
از سوی دیگر، کاهش قدرت خرید مردم - با توجه به نرخ تورم حدود ۴۰ درصدی در بخش کالاهای فرهنگی -
تقاضا برای کتاب را به حداقل رسانده است. گزارشهای خانه کتاب نشان میدهد که سرانه مطالعه در ایران از ۷۵ دقیقه در روز در سال ۱۳۹۷ به ۵۲ دقیقه در سال ۱۴۰۲ کاهشیافته است. این روند، چرخه معیوبی ایجاد کرده است: افزایش هزینههای تولید، کاهش تیراژ، افزایش قیمت هر جلد، کاهش تقاضا، ورشکستگی ناشران کوچک.
تحولات فناورانه و تغییر الگوی مصرف
رشد فناوریهای دیجیتال و دسترسی گسترده به اینترنت، اگرچه فرصتهایی برای نشر الکترونیک ایجاد کرده، اما در کشور ما، به عاملی برای تشدید بحران نشر سنتی تبدیل شده است. بر اساس دادههای منتشرشده توسط مرکز توسعه فرهنگ و هنر در فضای مجازی، در سال ۱۴۰۲، حدود ۶۵ درصد از ایرانیان دستکم یک کتاب الکترونیک در ماه مطالعه کردهاند، درحالیکه این رقم در سال ۱۳۹۷ تنها ۲۰ درصد بود.
با اینحال، زیرساختهای نشر دیجیتال در ایران هنوز توسعه نیافته است، فقدان پلتفرمهای بومی مطمئن امکان رقابت ناشران ایرانی با غولهای جهانی؛ مانند آمازون یا اپلیکیشنهای کتاب صوتی را تقریباً ناممکن ساخته است.
از طرفی، افزایش استفاده از شبکههای اجتماعی و محتوای کوتاه (مانند کپشنهای اینستاگرامی یا کلیپهای آموزشی تلگرامی)، ذائقه مخاطبان را به سمت محتوای فوری و کمهزینه سوق داده است. این امر موجب شده ناشران سنتی نهتنها با مشکل کاهش تقاضا روبهرو شوند، بلکه مجبور به بازتعریف نقش خود در زنجیره ارزش فرهنگی باشند. در این میان، برخی ناشران پیشرو با ایجاد استارتآپهای ترکیبی (چاپی - دیجیتال) یا سرمایهگذاری بر تولید کتابهای لوکس و کلکسیونی سعی در بقا داشتهاند، اما این راهبردها به دلیل هزینههای بالا، تنها در انحصار معدودی از ناشران دولتی یا خصوصی ثروتمند باقیمانده است.
چالشهای صنعت چاپ، نشر و کتابفروشی
بحران نیروی انسانی متخصص:
مهدی یزدینژاد، مدیر چاپخانههای مؤسسه مطبوعاتی جامجم و مدیر بازرگانی خبرگزاری مهر و مشاور مدیرکل مطبوعات وزارت ارشاد که حدوداً 20 سال به طور مستمر و تخصصی در حوزه چاپ و بازرگانی فعالیت دارد، در خصوص «مهمترین مشکلات و چالشهای فعلی صنعت چاپ» به گزارشگر کیهان میگوید: «یکی از مهمترین معضلها بحث منابع انسانی است.یعنی ما درآینده خیلی نزدیک اگر فکری به حال آموزش و پرورش نیروی تخصصی در این حوزه نکنیم قطعاً دچار بحران و مشکل خواهیم شد. صنعت چاپ با بقیه صنفها متغیر است شما یک نیرو را نمیتوانی از اول بیاوری و یک روزه و دو روزه آموزش بدهی بنابراین در این حوزه کم توجهی صورت گرفته است. مطلب بعد در خصوص مواد اولیه است که همین الان با این چالش روبهرو هستیم. عمده مواد اولیه صنعت چاپ وارداتی است و ما به همین سبب دچار مشکلات عدیدهای هستیم. برندهایی داریم که مرکب تولید میکند اما بعضاً کیفیت لازم را ندارد. مجبوریم با واسطه خرید کنیم که همین باعث میشود گرانتر خریداری شود. به طور کلی باید بگویم بحث تحریمها و نوسانات ارز دو سه آسيب به ما زده است، مهمترین آن عدم برنامهریزی است که باعث اختلال در کار ما شده است و عدم ثبات قیمت نیز کار نشر را تحت فشار قرار میدهد.»
بحران ماشینآلات و تعمیرات:
یزدانینژاد ادامه میدهد: «در حوزه صنعت ماشینآلات چاپ هم با واردات آن با مشکل روبهرو هستیم. شرکتهای معروف دنیا به جهت تحریم ما را پشتیبانی نمیکنند و ما مجبوریم دستگاههای دستدوم تهیه کنیم. البته این را بگویم که معضل اصلی ما تعمیرات و نگهداری دستگاههای موجود است؛ اما این که بازار چاپ ما در رقابت با دیگر کشورها چگونه است باید بگویم که صنعت چاپ با همه صنوف در ارتباط است و همه مشاغل با چاپ ارتباط دارند.
تعداد زیادی انسان در این صنعت مشغول به کار هستند و اگر در کشورمان حمایت کافی شود ما حتی میتوانیم کشورهای همسایه را نیز پوشش دهیم که البته این اتفاقی است که الان در حال انجام است؛ ولی نه به شکلی که محصولات صادراتی داشته باشیم که این نیاز به سرمایهگذاری بیشتر در این حوزه دارد.»
ضرورت بازنگری در سیاستهای یارانهای
یزدانینژاد میگوید: «اگر امروز کتاب و نشریات از سبد خانواده کم یا حذف شده است دلیلش فقط این نیست که خانوادهها علاقهای به خواندن کتاب ندارند یا به لحاظ مادی دچار مضیقه هستند؛ بلکه شرایط نشر کتاب بهگونهای است که ناشر فقط به فکر تولید محصول است و قبل از تعیین سوژه و تولید محتوای این محصول توجه کمی به نیاز و سلیقه جامعه دارد. دلیل این رویکرد تولید محور، نوع یارانهای است که از وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی دریافت میکنیم. یارانهای که به تولیدکننده پرداخت میشود و نه مصرفکننده. پس ناشر فقط کارکرد چاپ کردن دارد نه کارکرد فرهنگی و محتوایی.»
وی تصریح میکند: «اگر همین یارانه به مصرفکننده داده شود اتفاق خوبی بهخصوص در حوزه نشریات تخصصی میافتد. این یارانه که دولت دارد در حوزه فرهنگ هزینه میکند تقریباً میشود گفت که به دست مردم نمیرسد و تبدیل به سود میشود برای ناشران کتاب و صاحبان رسانههای چاپی. هر چه بیشتر تولید کنند، یارانه بیشتری میگیرند حالا با مخاطبیابی مخاطب. البته این راهکار قبلاً تجربه شده و شکستخورده اما به دلیلی بوده که ربطی به اصل طرح ندارد و باید در روش کار بازنگری شود.»
مدیر چاپخانههای مؤسسه مطبوعاتی جامجم توضیح میدهد: «باید بپذیریم که نمیتوانیم یک طرح یکشبه بدهیم و یکشبه همه کتابخوان و روزنامهخوان بشوند. چنین طرحی فقط در خیالات وجود دارد. اگر کمی به گذشته برگردیم؛ زمانی که تلویزیون آمد، همه میگفتند دیگر کسی رادیو گوش نخواهد کرد؛ ولی اینطور نشد. وقتی سینما آمد همه میگفتند دیگرکسی به سالن نمایش نخواهد رفت؛ ولی اینطور نشد.
وقتی هم که فضای مجازی آمد خیلیها میگفتند و میگویند که دیگرکسی سراغ رسانههای چاپی نخواهد رفت و من میگویم هیچوقت اینطور نخواهد شد و رسانههای چاپی جایگاه خود را دارد. روزنامهها از بین نخواهند رفت؛ اما یک لازمه دارد و آن هم اینکه روزنامهها و نشریات چاپی نگاه خود و رویکرد خود را بهروزرسانی کنند.
اگر مسئولان حوزه نشر و اطلاعرسانی فقط به فکر تولید باشند و ناشر و رسانهای فقط به فکر تولید باشند طبیعتاً روزنامهای چاپ میشود با تیراژ پایین که تعداد زیادی نسخه آن هم برمیگردد. رسانههای ما باید کاری کنند که سیستم عرضه و تقاضا منطقی و واقعی شود.»
او در پایان میافزاید: «موفقیت در زنده نگهداشتن نشر کتاب در ایجاد تغییر نگاه مدیران، تولیدکنندگان و برنامهریزان است. اصلیترین نکته این تغییر، از بالا دیدن این موضوع است و اینکه انتشار روزنامه، مجله و کتاب را یک پازل ببینیم که همه اجزای آن درهمتنیده باشد تا کاردرست شود. شما دقت کنید که با تلاش دولت و بخش خصوصی در حوزه کودکونوجوان، اتفاق خوبی افتاد و نشریات و کتب کودکونوجوان بسیار پرفروش و پرمخاطب است؛ اما آیا فکر کردهایم که این نسل چند سال دیگر جوان میشوند و ما برای جوان نه نشریه و روزنامه کافی و حرفهای داریم و نه به کتاب برای جوانان. فکر کردهایم این متقاضی که بهزحمت بهدستآمده، وقتی به دوران جوانی میرسد، از دست میرود و مشتری محصولات دیگر میشود؟!»
موانع اقتصادی کتابفروشیها
مرتضی دلیری، مدیر یکی از فروشگاههای شهر کتاب در خصوص مهمترین مشکلاتی که کتابفروشان با آن روبهرو هستند میگوید: «مهمترین مشکلات کتابفروشان شامل موارد زیر است: افزایش قیمت کاغذ و مواد اولیه که هزینه تولید را بالا میبرد، کاهش قدرت خرید مردم به دلیل تورم که تقاضا را کم کرده، مشکلات مالیاتی که حتی با وجود معافیت قانونی گاهی اعمال میشود، اجارههای بالای فروشگاهها، رقابت با فروش آنلاین و تخفیفهای نامتعارف، و حضور بساط گستران که بازار را مختل میکنند. همچنین، تغییر کاربری کتابفروشیها به دلیل اقتصادی نبودن این شغل و کمبود حمایت دولتی از این صنعت، از چالشهای جدی دیگر است.»
وی در ادامه در خصوص افزایش قیمت کاغذ و کتاب و تأثیر آن بر رفتار مشتریان میگوید: «مهمترین مشکلات کتابفروشان شامل موارد زیر است: افزایش قیمت کاغذ و مواد اولیه که هزینه تولید را بالا میبرد، کاهش قدرت خرید مردم به دلیل تورم که تقاضا را کم کرده، مشکلات مالیاتی که حتی با وجود معافیت قانونی گاهی اعمال میشود، اجارههای بالای فروشگاهها، رقابت با فروش آنلاین و تخفیفهای نامتعارف، و حضور بساط گستران که بازار را مختل میکنند.
همچنین، تغییر کاربری کتابفروشیها به دلیل اقتصادی نبودن این شغل و کمبود حمایت دولتی از این صنعت، از چالشهای جدی دیگر است.»
مرتضی دلیری تأکید میکند:« بیشتر مردم، بهویژه جوانان و افرادی که به دنبال صرفهجویی در زمان و هزینه هستند، خرید آنلاین را ترجیح میدهند. این روند به دلیل تنوع، تخفیف، و دسترسی آسانتر در حال گسترش است.
بااینحال، کتابفروشیهای فیزیکی همچنان برای افرادی که به تجربه حضوری، حس نوستالژی، یا حمایت از کسبوکارهای محلی اهمیت میدهند، جذابیت دارند، بهویژه در شهرهای بزرگ مثل تهران.»
در جامعه توسعهیافته کتاب به تبیین زیستن تبدیل میشود و نه تزیین آن. پس مطالعه و آگاهی باید بخشی از ماهیت و هویت جامعه باشد و جوانان باید بدانند کتابخوانی یک ضرورت اجتنابناپذیر عصر امروز است.