کد خبر: ۳۱۰۱۴۳
تاریخ انتشار : ۱۵ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۱۹:۴۴

روانشناسی شایعه‌سازان و شایعه‌پراکنان در قرآن

 

علی جواهر‌دهی
شایعه یک بیماری اجتماعی است که در روانشناسی اجتماعی از آن بحث می‌شود. البته از آنجا که آثار سیاسی و امنیتی آن بسیار قوی است و دشمنان از طریق شایعات به جنگ روانی می‌آیند، در ساحت نظامی، سیاسی و امنیتی کشورها نیز به آن توجه و اهتمام می‌شود؛ زیرا گاه شکست دشمن در میدان نبرد سخت، با شکست دشمن در نبرد نرم‌افزاری و در ساحت روانی انجام می‌شود که شایعات در آن نقش اساسی و کلیدی را دارد.
آموزه‌های قرآن، به ابعاد گوناگون مسئله شایعه پرداخته است که نویسنده در این مطلب به گوشه‌هایی از آن اشاره دارد. 
***
مفهوم اصطلاحی شایعه و احکام آن
شایعه به معنای شیوع و گسترش چیزی است، ولی در اصطلاح قرآنی به معنای پخش و شیوع اموری باطل از دروغ و فسق و زشتی است؛ از همین‌رو خدا در آیه 19 سوره نور از شیوع زشتی به عنوان گناه کبیره یاد کرده و برای آن عذاب‌های دنیوی و اخروی تعیین کرده و فرموده است: بى‌گمان آنان كه دوست دارند عمل زشت و اخبار مربوط به آن در ميان كسانى كه ايمان آورده‌اند شايع شود و در اين راه تلاش مى‌كنند، براى آنها در دنيا و آخرت عذابى دردناك است و خدا مى‌داند، در‌‌حالى كه شما نمى‌دانيد.
در اصطلاح امروزی شایعه بیشتر در عرصه اخبار مطرح است؛ زیرا در تعریف شایعه گفته می‌شود که آن خبر بى‏اساسى است که گوینده آن را براى ترور شخصیت انسان برجسته و آبرومند و یا هر موضوع دلخواه- فردى یا اجتماعى- در جامعه نشر مى‏دهد.
برخی دیگر در تعریف شایعه می‌نویسند: هر گزارش تایید نشده یا شرح یک حادثه که آزادانه- بدون توجه به راستى و نادرستى آن‌- دهن‌به‌دهن مى‏گردد.(اصول روانشناسی، نوشته نرمان، ل، مان، ترجمه دکتر ساعتچی، فصل لغت نامه، جلد دوم، ص 649)
راغب اصفهانی در معناى لغوى شایعه، آن را انتشار خبر نهفته‌ای دانسته که بى‏اساس یا ناروایى است، اما در میان مردم زبان‌به‌زبان می‌گردد.(مفردات الفاظ قرآن‌کریم، ذیل واژه شیع)
احکام شایعه نسبت به افراد فرق دارد؛ زیرا دست‌کم سه گروه هستند که نقش اساسی در شایعه دارند که شامل شایعه‌سازان و شایعه‌پراکنان و شایعه‌پذیران است. بی‌گمان دو گروه اول از کسانی هستند که نقش مخرب روان‌شناختی اجتماعی در جوامع بشری دارند. شایعه‌سازان دنبال اهدافی هستند که از طریق شایعه‌پراکنان به آن می‌رسند. از نظر قرآن، اصولا شایعه‌سازان انسان‌های فاسق هستند و درباره اخباری که از فاسقان می‌رسد، فرمان سکوت ابتدائی، تحقیق و تبیین سپس موضع‌گیری پذیرشی یا ردّ خبر را می‌دهد؛ چنان‌که می‌فرماید: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أَنْ تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ؛ اى كسانى كه ايمان آورده‏ ايد، اگر فاسقى برايتان خبرى آورد نيك‌وارسى كنيد مبادا از روی نادانى، گروهى را آسيب برسانيد و بعد از آنچه كرده‏‌ايد پشيمان شويد.(حجرات، آیه ۶)
اصولا هر خبری که به انسان می‌رسد، پیش از طرح و بیان و تکرار آن به دیگری باید از صحت و سقم آن کسب اطلاع کرد. از همین‌رو قرآن می‌فرماید: وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَى أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا؛ و چون خبرى حاكى از ايمنى يا وحشت به آنان برسد انتشارش دهند و اگر آن را به پيامبر و اولياى امر خود ارجاع كنند، قطعا از ميان آنان كسانى‏‌اند كه مى‏ توانند درست و نادرست آن را دريابند و اگر فضل خدا و رحمت او بر شما نبود مسلما جز شمار اندكى، از شيطان پيروى می‌کرديد.(نساء، آیه ۸۳)
منظور از «أمر من الأمن أو الخوف»، اخبارى است كه از تصميم دشمن براى جنگ يا پيروزى مسلمانان بر آنان حكايت داشت و سبب دلهره و اضطراب در مدينه بود و مسلمانان بدون اطمينان به صحّت آنها، فاش مى‌کردند.‌(مجمع البيان، ج 3- 4، ص 126؛ تفسير روح البيان، ج 2، ص 246)
از آنجا که خطرناک‌ترین خبرها از جنس شایعه در فضای روانی‌–‌اجتماعی تاثیرگذار است، خدا ارجاع اخبار حساس و امنیتی به مسئولان امر را واجب دانسته و می‌فرماید: اى كسانى كه ايمان آورده‏ ايد خدا را اطاعت كنيد و پيامبر و اولياى امر خود را نيز اطاعت كنيد. پس هر‌گاه در امرى اختلاف نظر يافتيد، اگر به خدا و روز بازپسين ايمان داريد آن را به خدا و پيامبر او عرضه بداريد، اين بهتر و نيك‏فرجام‏تر است.(نساء، آیه ۵۹)
شکی نیست که ارجاع به خدا از طریق مراجعه عالمانه به قرآن، و به پیامبر(ص) ارجاع به سنت معتبر ایشان بلکه اهل‌الذکر از معصومان(ع) است که خدا به صراحت پیامبر(ص) را ذکر(طلاق، آیه 11) و اهل‌بیت عصمت و طهارت را «اهل‌الذکر»(انبیاء، آیه 7) دانسته که در اموری که نمی‌دانید به ایشان مراجعه می‌شود(همان)؛ چرا که ایشان همان «راسخون فی العلم» هستند که در هر امر متشابه باید به ایشان مراجعه کرد؛ زیرا ایشان نه‌تنها عالم به محکمات هستند، بلکه خود محکمات و تاویل آن هستند.(آل عمران، آیه 7)
هر‌گونه عمل مبتنی‌بر گمان فایده‌ای ندارد و باید انسان هر کاری را بر اساس علم و آگاهی انجام دهد.(نجم، آیه 28) بنابراین، وقتی انسان با خبری مواجه می‌شود که نسبت به آن علم ندارد، باید متوقف شود و هیچ موضع‌گیری اثباتی و سلبی تا پیش از علم نگیرد؛ زیرا از نظر قرآن انسان لازم است عالمانه عمل کند. خدا در مقام بیان یکی حکمت‌های علمی و عملی به عنوان «خیر کثیر»، می‌فرماید: و چيزى را كه بدان علم ندارى دنبال مكن! زيرا شنوایی و بینایی و قلب همه مورد پرسش واقع خواهند شد.(اسراء، آیه ۳۶) بنابراین، انسان همان‌گونه که نباید نسبت به چیزی که نمی‌داند و علم ندارد، موضع‌گیری موافق و مخالف نداشته باشد، همچنین نسبت به خبری که به او می‌رسد، باید چنین باشد؛ از همین‌رو امام سجاد‌(ع) به یکى از حاضران در جلسه خود فرمود: ليس لك أن تتكلّم بما شئت لأنّ اللّه يقول: وَ لا تَقْفُ ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ  و لأنّ رسول اللّه قال: رحم اللّه عبداً قال خيراً فغنم أو صَمَتَ فسلم و ليس لك أن تسمع ما شئت لأنّ اللّه يقول إِنَّ اَلسَّمْعَ وَ اَلْبَصَرَ...؛ هر‌گونه که دلت‏ بخواهد، نمى‏توانى لب بگشایى؛ زیرا خدا می‌فرماید: و چیزی را که بدان علم نداری دنبال مکن؛ و دیگر آنکه پیامبر(صلی ‌الله علیه ‌و‌ آله) می‌فرماید: خدا بیامرزد کسى را که کلام خداپسندى را بر زبان آورد و پاداش گیرد و یا آنکه سکوت حکیمانه کند و از مبتلا شدن به کیفر سخنان ناستوده سالم بماند؛ همچنین نمی‌توانی هر چه را که می‌خواهی، گوش کنی و بپذیری؛ زیرا خدا می‌فرماید: شنوایی و بینایی و قلب همه مورد سؤال واقع خواهند شد.(تفسیر صافی، ج 3، ص 192)
بنابراین از نظر منابع اصلی احکام یعنی کتاب و سنت، انسان نسبت به گفته‌ها و شنیده‌هایش مسئول است؛ زیرا همه ابزارهای ادراکی و شناختی و گرایشی انسان از حواس ظاهری و باطنی و قلب به عنوان نماد و مظهر عقلانیت حجت‌های الهی هستند که باید به‌درستی به‌کار گرفته شوند؛ از نظر قرآن، از شاهدان الهی علیه هر شخصی همان اعضا و جوارح او هستند تا جایی که خدا می‌فرماید: امروز بر دهان‌هاى آنان مهر مى‌‏نهيم و دست‌هايشان با ما سخن مى‏‌گويند و پاهايشان بدانچه فراهم مى‏ ساختند، گواهى مى‏‌دهند.(یس، آیه ۶۵)
بنابراین، اخباری که صحت و سقم و راستی و نادرستی آن را نمی‌دانیم، جزو اموری است که باید تا کسب اطلاع دقیق و علمی نسبت به آن توقف کرده و سکوت پیشه کنیم؛ زیرا ممکن است دروغی باشد که دروغگویان فاسق آن را ساخته و پرداخته‌اند و اهداف پلیدی پشت پرده برایش باشد که ما از آن اطلاعی نداریم. حتی گاه باید نسبت به اخباری که می‌دانیم صحیح و راست است و بدان علم قطعی و یقینی داریم، احتیاط کنیم و از بیان آن خودداری‌نماییم؛ زیرا برخی از اخبار می‌تواند به سبب امنیتی بودن آسیب‌زا باشد و لازم است تا در نشر و پخش و بازگویی آن با رهبران و اولیای الهی از اولوا‌الامر هماهنگ باشیم.(نساء، آیات 59 و 83)
بر همین اساس است که امیرمؤمنان علی(ع) نسبت به هر دو دسته از اخبار یقینی و غیر‌یقینی حساسیت نشان می‌دهد و می‌فرماید: لَا تَقُل مالا تَعلَم بل لا تَقُل کُلّ ما تَعلَم؛ چیزی که بدان علم نداری مگو، بلکه هر چیزی را که می‌دانی نیز مگو! (نهج‌البلاغه، حکمت، شماره 383)
یکی از حکما مى‏گوید: جز راست نباید گفت، هر راست نشاید گفت. شکی نیست که چیزی که انسان بدان علم ندارد، می‌تواند از مصادیق سخن دروغ نیز باشد؛ بنابراین، اگر شایعه‌سازان فاسق با شایعات بی‌اساس دنبال تکانه‌های اجتماعی و ایجاد تحرکات مبتنی‌بر اخبار دروغ امنیتی و سیاسی و مانند آنها هستند، چنان‌که منافقان و مرجفون این‌گونه عمل می‌کنند(حجرات، آیه 6؛ احزاب، آیات 60 و 61) همچنین شایعه‌پراکنانی که بدون علم و تحقیق، به شایعه دامن می‌زنند، گرفتار دروغ پراکنی هستند.
مرجفون با شایعه‌سازی و شایعه‌پراکنی خویش موجبات تنش و تکانه‌های شدید اجتماعی و امنیتی و روانی می‌شوند و حکم ایشان بسیار سنگین است که شامل لعن، طرد اجتماعی، تبعید و قتل است؛ چنان‌که خدا می‌فرماید: اگر منافقان و بیماردلان و مرجفون (شايعه‏‌افكنان) در مدينه از كارشان درباره اراجیف خبری باز نايستند‌، تو را سخت بر آنان مسلط مى ‏كنيم تا جز مدتى اندك در همسايگى تو نپايند، از رحمت‏ خدا دور گرديده و هر كجا يافته شوند، گرفته و سخت كشته خواهند شد. در‌باره كسانى كه پيشتر بوده‏‌اند همين سنت‏ خدا جارى بوده است و در سنت‏ خدا هرگز تبدیلی نخواهى يافت.(احزاب، آیات 60 تا 62) 
مرجفون از ماده ارجاف به معنى اشاعه اباطیل به منظور غمگین‌ ساختن دیگران است؛ و اصل ارجاف به معنى اضطراب و تزلزل است و از آنجا كه شایعات باطل ایجاد اضطراب عمومى مى‌كند این واژه به آن اطلاق شده است.(مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱۷، ص۴۲۹)
اصولا شایعات‌، خواه در مسائل شخصی یا جمعی و اجتماعی ممنوع و حرام است؛ زیرا اولا شایعه خبری است که صحت آن تایید نشده و شخص نسبت به آن در نهایت ظن دارد و ممکن است محفوف به قرائن حالی یا مقالی باشد یا شواهدی بر آن وجود داشته باشد که به حدّ یقین و علم نمی‌رساند؛ یا حتی ممکن است افراد غیر فاسق آن را بیان کرده باشند، ولی علم و اطمینان به آنچه می‌گویند، ندارند؛ ثانیا ممکن است شایعات نسبت به ساحت حریم خصوصی باشد که تجسس در آن جایز نیست و اگر از مصادیق «بهتان» نباشد، شکی نیست که از مصادیق «غیبت» است که حرام و گناه است.(حجرات، آیات 6 و 12؛ نور، آیات 11 تا 19)
در حقیقت شایعه‌سازان اهل فسق و غیبت و تجسس و بهتان و مانند آنها هستند و شایعه‌پراکنان از مصادیق کسانی هستند که با آنان درگناه و تعدی همکاری دارند.(همان؛ مائده، آیه 2) در حالی‌که بر اساس آموزه‌های قرآن، هر شنیده‌ای را نباید بازگو کرد و در نشر و انتشار آن کوشید.(نور، آیات 11 تا 16)
همان‌گونه که پخش و نشر اخبار امنیتی ممنوع و حرام است(نساء، آیه 83؛ احزاب، آیه 60)، نشر اخبار و شایعات جنسی نیز حرام است.(نور، آیات 11 تا 19) 
بنابراین، شایعه‌سازان و شایعه‌پراکنان گرفتار عذاب‌های الهی در دنیا و آخرت می‌شوند؛ زیرا شایعه فحشا و علاقه به پخش آن در میان مردم، درپى‌دارنده عذابى دردناک برای شایعه‌سازان و شایعه‌پراکنان است(همان) و گاه به عنوان جرم در همین دنیا مجازات و کیفر را نیز به دنبال دارد.(احزاب، آیات 60 تا 
62)
پذیرش شایعات از سوی کسانی صورت می‌گیرد که گرفتار زودباوری و تاثیرپذیری هستند(نور، آیات 11 تا 19)، در حالی که مؤمنان حقیقی این‌گونه نیستند و جز با تحقیق و علم، چیزی را نمی‌پذیرند؛ زیرا آنان بر این باورند که سرزنش و خشم خداوند، از پذیرش شایعه‌ها و نقل آنها بدون تحقیق، از جمله آثار مخربی است که شایعات به دنبال دارد (همان؛ نساء، آیه 83) و موجب می‌شود که از شرایط ایمانی خارج شوند؛ چرا که مؤمن، انسان معتقدی است که جز با علم و یقین و اطمینان چیزی را نمی‌پذیرد.
باید توجه داشت که واژه «فحشاء» اختصاص به شایعات جنسی ندارد، بلکه هر منکر و زشتی و قبیحی است که به عنوان نابهنجار شناخته می‌شود. بنابراین، اخبار منکر و زشت و قبیح بی‌پایه و اساس از مصادیق فحشاء است که باید از آن اجتناب کرد.(نور، آیات 11 تا 19)
اگر از نظر قرآن، اجتناب از این‌گونه شایعات و اخبار از مصادیق «خیر» است(همان)، اقدام به پخش این‌گونه شایعات خواه در مقام شایعه‌سازی یا شایعه‌پراکنی و قبول آن به معنای «شر» خواهد بود.
پیامبر اکرم‏(صلى الله علیه وآله) می‌فرماید: من سمع فاحشة فافشاها کان کمن اتاها و من سمع خیرا فافشاه کان کمن عمله‏؛ کسى که از عمل منکرى باخبر شود و آن را افشا کند، چنان است که خود، آن را انجام داده ‏است و کسى که از کار نیک و شایسته‏اى مطلع شود و آن را افشاء نماید بسان کسى است که آن را انجام داده است.(وسایل الشیعه، ج 12، ص 296)
از این حدیث دانسته می‌شود که اولا حکم شایعه‌پراکن همان حکم شایعه‌ساز است، شایعه‌سازی و شایعه‌پراکنی از مصادیق «شر» است، از طرف دیگر بیان اخبار صادق و صحیح از مصادیق «خیر» و اشاعه آن است. پیامبر(ص) می‌فرماید: لا یؤمن العبد حتى یحب لاخیه ما یحب لنفسه من الخیر؛ انسان، مؤمن محسوب نمى‏شود، مگر آنکه دوست ‏بدارد براى دیگران آنچه را که براى خود دوست مى‏دارد.(تفسیر کبیر، ج 23، ص 183 ذیل آیه 19 نور) همچنین پیامبر اکرم‏ مى‏فرمود: من اذاع فاحشة کان کمبتدئها؛ کسى که خبر عمل نارواى انجام یافته را فاش مى‏کند چنان است که خود آن را انجام داده است(تفسیر نورالثقلین، ج 3، ذیل آیه 19، سوره نور)
پس کسی که شایعه می‌سازد، و کسی که شایعه را گوش می‌دهد و می‌پذیرد و کسی که شایعه را نشر می‌دهد، حکم یکسانی دارند.
امام صادق‏‌(ع) می‌فرماید: من قال فى مؤمن ما رات عیناه و سمعت اذناه کان من الذین قال الله فیهم ان‏الذین یحبون ان تشیع الفاحشة؛ کسى که در‌باره انسان مؤمنى به قصد اشاعه فحشاء همراه با میل قلبى خود ذکر عمل نارواى واقع‏شده‏اى را بر زبان آورد، حتى عمل منکرى که با چشم خود آن را دیده و با گوش خود آن را شنیده ‏است افشا کند از مصادیق آیه: ان‏الذین یحبون ان تشیع الفاحشة است. (بحارالانوار، ج ٧٢‌، ص٢٤٠)
در حقیقت از نظر امام صادق(ع) کسی که با علم یقینی در مقام غیبت‌، سخن و عمل ناروای دیگری را به قصد اشاعه منکر و فحشاء بیان کند، از مصادیق شایعه‌سازان و شایعه‌پراکنان است، با آنکه سخن و خبر او قطعی و یقینی است، ولی چون دوست دارد که زشتی را پخش و شیوع دهد، جزو شایعه‌سازان شایعه‌پراکنی است که عذاب دردناک برای اوست.
شایعه‌سازان و فلسفه و اهداف آنان
شایعه‌سازان و شایعه‌پراکنان شامل افرادی همچون: بیماردلان(احزاب، آیات 60 و 61)، منافقان(همان)، ساده‌لوحان(نساء، آیه 83؛ نور، آیات 11 تا 19)، جاسوسان(آل عمران، آیه 173؛ الميزان، ج 4، ص 64؛ فتح القدير، ج 1، ص 458) از مسلمانان و اهل کتاب و دیگران هستند.
آنان فلسفه و اهداف گوناگونی را مد‌نظر دارند؛ زیرا هر کسی به انگیزه‌ای در امری از جمله شایعه وارد می‌شود، جاسوسان برای تخریب روحیه روانی امت اسلام و منافقان در هماهنگی با کافران و دشمنان و ساده‌لوحان متاثر از دیگران وارد صحنه شایعه‌سازی و شایعه‌پراکنی می‌شوند.
از گزارش‌های قرآنی به دست می‌آید که انتقام و ترور شخصیت پیامبر اسلام از مهم‌ترین اهداف منافقان در شایعه‌سازی «افک» و بهتان عظیم نسبت به همسر پیامبر(ص) بوده است. خدا به مؤمنان و مسلمانان ساده‌لوح که در دام جریان نفاق افتاده این حقیقت را گوشزد می‌کند که چرا هنگامى که این مسئله (شایعه افک) را شنیدید، مردان و زنان باایمان نسبت ‏به خود (و کسانى که همچون خود آنانند) گمان خیر نبردند؟! و نگفتند این دروغى بزرگ است.(نور، آیه 12) در حالی که می‌بایست واکنش دیگری نشان می‌دادند که به حکم عقل و نقل نزدیک‌تر است؛ زیرا هر خبری نیازمند تحقیق و تثبیت از یک‌ سو و در شایعات و اتهامات جنسی نیازمند چهار شاهد عادل است. از همین‌رو، می‌فرماید: چرا شایعه‌سازان چهار شاهد براى اثبات مدعاى خود ارائه ندادند؟ چون نتوانستند از طریق چهار شاهد مدعاى خود را ثابت کنند در پیشگاه خدا در شمار دروغگویان‏ هستند.
شدت عمل خدا نسبت به امر شایعات جنسی و امنیتی از آن روست که این‌گونه شایعات تاثیر بسیار زیانباری بر جامعه و مردم مسلمان می‌گذارد؛ از همین‌رو که خدا پس از بیان کیفرهای الهی در دنیا و آخرت می‌فرماید که  راز شدت عمل در برابر شایعه‏سازان و عوامل نشر اکاذیب و اشاعه زشتى‏ها را جز خدا کسى نمى‏داند. بنابراین، وظیفه شنونده شایعه در مورد شایعات اخلاقی و جنسی آن است که از گوینده آن چهار شاهد عادل طلب کند وگرنه وى را باید به عنوان دروغگوى شایعه‏پرداز قلمداد کند.
باید به این نکته توجه داشت که افک‏‌، تنها دروغ نیست، بلکه چنان‌که طبرسى در مجمع‏البیان ‏مى‏گوید: هر‌گونه دروغى را افک نمى‏گویند، بلکه دروغى که در جامعه، موجى بیافریند و اذهان ‏را مشوش سازد، افک است.(مجمع البیان، ذیل آیه 11 سوره نور) چنان‌که گفته شد نسبتی به میان شایعه و شرّ است و عدم پذیرش آن با خیر همراه می‌شود؛ از همین‌رو، از نظر امیرمؤمنان علی(ع) شایعه‏سازان اشرار امت هستند که باید از آنان اجتناب کرد و گوش به سخنانشان نداد؛ ایشان می‌فرماید: فدع ما لا تعرف فان شرارالناس طائرون الیک باقاویل السوء؛ از نقل مطالبى که درباره آن اطلاع کافى نداری پرهیز کن؛ زیرا اشرار، مطالب ‏بى‏اساس یعنى شایعات را علیه من به گوش شما مى‏رسانند.(نهج‌البلاغه، خطبه 78)
همچنین از نظر قرآن، شایعه‌سازی و شایعه‌پراکنی به ساحت قلب افراد نیز ارتباط دارد؛ زیرا عبارت:«یحبون ان تشیع» بیانگر گرایش‌های قلبی این افراد است. البته آثار روان‌شناختی شایعه پیش از آنکه بر دیگران تاثیر سوء بگذارد همانند دیگر گناهان، ظلمی است که نخست دامن خود شایعه‌ساز و شایعه‌پراکن را می‌گیرد.