کد خبر: ۳۱۰۰۵۷
تاریخ انتشار : ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۲۰:۰۹
هفته گرامیداشت مقام شامخ معلم و راه‌های تبلور آن

معـلم، الگوی بی‌بدیل شاگردان در مکتب انسـان‌سـازی

 
 
 
گالیا‌توانگر
بخش نخست 
 
اتوبوس مدرسه ما خط ساحل و خلیج‌فارس را با شتاب درمی‌نوردید. خورشید بود و باران هم بود. معلم جغرافیای ما در مورد ایستگاه هواشناسی توضیح می‌داد که کمی آن‌طرف‌تر به آن می‌رسیدیم. معلم جغرافیا درباره هوای روزهای زندگی‌مان هم می‌گفت: «بچه‌ها! همیشه هوای روزهایمان آفتابی مطلق و یا بارانی مطلق نیست. شما فقط باید به رفتن و رفتن فکر کنید و از مسیر لذت ببرید.» 
مرغ‌های مهاجر با اتوبوسمان مسابقه گذاشته بودند. گویی از جاده‌ای بر تن خلیج‌فارس می‌گذشتیم. مرغ دریایی شده بودیم. فقط آب بود و باران و خورشید که قایم‌باشک‌بازی می‌کردند. احساسی از آن رفتن در من خوش نشست که حالا پس از سال‌ها گذر ایام هنوز هم با هوای آن روز می‌توانم نفس بکشم و حس مرغ دریایی را داشته باشم. معلم جغرافیای ما درست می‌گفت: «هوای امروزمان چه آرام و آفتابی باشد، چه طوفانی و بارانی، باید متوجه زیبایی‌های مسیر بود و ادامه داد. گاه می‌توان عاشق یک روز، یک‌هوا و یک ایستگاه هواشناسی ماند، اما این عشق را معلم جغرافیا به من آموخت.
 ورق ‌زدن دفتر خاطرات در محضر معلم
مهم نیست خاطره تلخ بوده یا شیرین، ضایع‌‌کاری بوده یا پشیمانی، احساس دین بوده یا اجبار، عشق زیاد به اخلاق یک فرد چون معلم بوده یا رنجش... فقط مهم این است که کدام جنبه آن باعث شده در ذهن شما خیلی پررنگ بماند؟!
از طناز زارعی، فرهنگی سؤال می‌کنم: «اخلاق و رفتار معلم بر شاگرد تا چه حدی می‌تواند تأثیرگذار باشد و پایه‌های ارتباطی این دو را مستحکم بنا نهد؟» وی می‌گوید: «اجازه دهید این سؤال شما را با ذکر خاطره‌ای از دفتر چندین‌ساله خدمتم در نظام آموزشی پاسخ دهم. 
روز ۱۲ اردیبهشت بود. کلاس اول یا دوم دبیرستان بودم، مراسم گرامیداشت روز معلم در حیاط مدرسه برگزار شد تا هرکدام از بچه‌ها برای معلمی که دوست داشتند گل و هدیه ببرند و از او تشکر کنند. معلم زبان مدرسه ما، محبوب همه بچه‌ها بود؛ در مقابل یک معلم زمین‌شناسی داشتیم که هیچ‌کدام از بچه‌ها علاقه‌ای به او نداشتند. آن روز بیشترین گل و هدیه به معلم زبان ما داده شد و معلمان دیگر تک‌وتوک هدیه یا شاخه گلی می‌گرفتند.
من و دوستم تصمیم گرفتیم که هر معلمی که کمترین هدیه و گل را گرفت به او هدیه بدهیم؛ چون با این کار ما بیشتر خوشحال می‌شدند. در آخر مراسم، ما خیلی ناراحت بودیم که چرا آن معلم زمین‌شناسی اصلاً هدیه‌ای نگرفت و ما طبق قرارمان تصمیم گرفتیم آن هدیه مشترک به همراه دسته ‌گل را که برای معلم زبانمان گرفته بودیم، به معلم زمین‌شناسی‌مان بدهیم. او با کار ما بسیار خوشحال شده بود. به‌خاطر تمام زحمت‌هایی که معلمان برای دانش‌آموزان می‌کشند، هر روز می‌تواند روز معلم باشد و ما همیشه قدردان معلم‌هایی هستیم که در موقعیت ما تأثیرگذار بودند.»
فاطمه زارعی، خواهر طناز زارعی که او نیز فرهنگی ا‌ست به گزارشگر کیهان با ورق ‌زدن دفتر خاطرات ذهنی‌اش می‌گوید: «زمان جنگ بود. من راهنمایی بودم یا به قول امروزی‌ها متوسطه اول. ورزش داشتیم؛ امتحان دو پانصد و چهل متر که چون من کمی چاق بودم، خیلی سخت بود. خلاصه آخرین فرصت امتحان بود و من تصمیم داشتم، حتی در حد یک ثانیه کمتر هم شده از رکورد مدنظر بدوم و بدرخشم. امتحان بارفیکس هم که صفر شدم، چون نتوانستم حتی خودم را بالای میله برسانم و آن پایین الکی زور می‌زدم. معلم ورزش هم دلش می‌سوخت و می‌گفت: «تو درست خوب است، حیف می‌شود معدلت پایین بیاید.»
خلاصه آن روز با تمام توان شروع به دویدن کردم، اما آخرهای دور اول، دور مدرسه بودم. (دو پانصد و چهل متر، تقریباً دو دور و نیم دور حیاط مدرسه بود.) که آژیر قرمز به صدا درآمد. همه دویدند طرف سنگری که گوشه حیاط بود، اما من همین‌طور ادامه می‌دادم. بالاخره با صدای سوت‌های خانم خوشبخت (معلم ورزش) که سابقه نداشت آن‌قدر پشت‌هم سوت بزند، ایستادم. گفت: «جانت مهم‌تر است یا دو پانصد و چهل متر؟ بدو بیا تو سنگر.» گفتم: «اجازه خانم! دو پانصد و چهل متر.» هنوز هم هر روز، در زندگی‌ دو پانصد و چهل متر می‌دوم.»
چرا معلمان در زندگی ما مهم هستند؟
هر دانش‌آموزی به کسی نیاز دارد که او را راهنمایی کند و پایه و اساس زندگی‌اش را برای آینده‌ای بهتر تنظیم کند. معلمان مهم هستند، زیرا بدون آنها هیچ‌کس نمی‌تواند به نردبان موفقیت برسد.
معلم تنها کسی نیست که برنامه درسی را به دانش‌آموزان آموزش می‌دهد. از دوران پیش‌دبستانی گرفته تا دانشگاه، آنها نقش اساسی در شکل‌ دادن به آینده دانش‌آموزان دارند. در داخل کلاس، آنها به ‌عنوان یک معلم سخت‌گیر عمل می‌کنند و هنگامی که از کلاس خارج می‌شوند، مانند یک دوست مهربان رفتار می‌کنند، لطیفه می‌گویند، فضائی را به اشتراک می‌گذارند و حتی از سرگرمی با ما لذت می‌برند. نقش آنها نه‌تنها به کلاس‌های درس و مدرسه بستگی دارد، بلکه فراتر از این است. معلمان، دنیا را جای بهتری برای زندگی می‌دانند. به‌درستی می‌توان گفت که معلمان الگوی بسیار خوبی در زندگی فردی هستند. آنها به بچه‌ها آموزش می‌دهند و از مقوله مهم پرورش دانش‌آموزان غافل نیستند. به همین دلیل است که نقش معلم به ‌عنوان یک راهنمای اخلاقی در زندگی فرد بسیار مهم است.
مرحوم علامه طباطبایى از برجسته‌ترین علماى شیعه و داراى کمالات و کرامات شگفت‌انگیزی است و در طول حیات خود خدمات شایانى را به شیعه کرده، تمام تأثیرات زندگى خود را مرهون توجهات مربى خود مرحوم «قاضى طباطبایى» دانسته است. ایشان می‌گوید: «وقتى در اوایل دوران طلبگى وارد حوزه علمیه نجف شدم، سرگردان بودم، به همین خاطر با توسّل به امیر مؤمنان‌(ع) و درخواست کمک از آن حضرت، با آیت‌الله قاضی طباطبایی رو‌به‌رو شدم که اولین برخورد ما این‌گونه بود: ناگهان دیدم دستى روى شانه‏ام خورد. وقتى برگشتم ایشان را دیدم که با لحنى پدرانه به من فرمود: فرزندم دنیا می‌خواهی، نماز شب بخوان؛ آخرت می‌خواهی، نماز شب بخوان.»
مرحوم علامه، تمام موفقیت خود را در پرتو نوع تربیت استاد خود مرحوم «قاضى» مى‏داند و چنان احترامى برایش قائل است که هر جا یاد از ایشان می‌کرد، می‌فرمود: «روحى فداه (یعنى جانم به فداى او)، این نهایت و شدت علاقه مرحوم علامه به استادش را مى‏رساند. به‌هرحال مربى و کسى که عهده‌دار تربیت انسان می‌شود در موفقیت و پیروزى انسان نقش بسزایى دارد.
بزرگداشت مقام معلم ، ارج ‌نهادن به فرهنگ علم و تربیت
حجت‌الاسلام علی‌محمدی، رئیس سازمان تبلیغات اسلامی گناوه می‌گوید: «بزرگداشت مقام معلم، ارج‌ نهادن به فرهنگ علم و تربیت است.»
حجت‌الاسلام علی‌محمدی، با اشاره به اهمیت بزرگداشت مقام معلم اظهار می‌دارد: «علم و معرفت انسان را با سرچشمه هستی می‌رساند و معلم انسان‌ساز، راه روشنی را ترسیم می‌کند.»
رئیس اداره تبلیغات اسلامی گناوه می‌افزاید: «دانشمندان، به واسطه علم و شناخت و معرفت در کنار فرشتگان قرار می‌گیرند و مقامی بس والا و درجات رفیعی پیدا می‌کنند و به فرموده قرآن «وَالْمَلاَئِکَهًْ وَ أُوْلُواْ الْعِلْمِ» کنار هم قرار می‌گیرند.»
وی بیان در ادامه بیان می‌کند: «در مکتب انبیا، پرورش روحی و آموزش فکری، در کنار بینش و بصیرت مطرح شده است.»
وی تصریح می‌کند: «خداوند در قرآن برای چند گروه، جایگاه و درجات مخصوصی قرار داده است: انبیا، مجاهدان، نمازگزاران، اهل انفاق، مؤمنانی که عمل صالح انجام می‌دهند و دانشمندان.»
رئیس اداره تبلیغات اسلامی گناوه خاطرنشان می‌کند: «علم و دانش، بالاترین هدیه و تفضّل الهی است که به ‌عنوان نعمت بزرگ خداوندی محسوب می‌شود.»
حجت‌الاسلام محمدی، یادآور می‌شود: «صاحبان علم و دانش، باید در جامعه اسلامی از جایگاه بالا و والایی برخوردار باشند و بر اساس همین منطق، معلمان و دانشمندان مورد احترام همگان هستند.» 
وی ادامه می‌دهد: «از افتخارات پیامبران و وجود مقدس نبی مکرم اسلام (ص) این بود که آن حضرت به ‌عنوان معلمی دلسوز در جامعه بشریت شناخته می‌شد و با ندای «إنَّما بُعِثتُ مُعَلِّما؛ من معلم برانگیخته شدم» به جامعه انسانی معرفی شده است.»
رئیس اداره تبلیغات اسلامی گناوه در تکمیل صحبت‌هایش می‌گوید: «معلم، علاوه‌بر نقش مهمی که در جامعه دارد که بالاترین رسالت تعلیم‌وتربیت است، دعوت‌کننده انسان به نیکی‌ها و خوبی‌ها به شمار می‌رود.»
چالش‌های پیش‌روی معلمان و راهکار‌های برون‌رفت 
نظام آموزشی در عمل با شکاف‌هایی در حوزه عدالت آموزشی مواجه است. این شکاف‌ها از جنبه‌های جغرافیایی (شهر - روستا، مرکز - پیرامون)، اقتصادی (توان مالی خانواده‌ها)، جنسیتی و قومیتی نمود یافته‌اند. مطالعات میدانی نشان می‌دهند که دسترسی به معلم متخصص، امکانات آموزشی، فناوری‌های نوین و فرصت‌های یادگیری، در مناطق محروم، محدود است.
 از سوی دیگر، رشد فزاینده مدارس غیرانتفاعی، آموزش خصوصی و کنکور محور، نوعی بازار آموزشی طبقاتی شکل داده که آموزش را از کارکرد اجتماعی خود دور کرده است. هرچند دولت‌های مختلف، تلاش‌هایی در مسیر تأمین عدالت آموزشی به‌عمل آورده‌اند، اما همچنان یکی از آسیب‌ها و چالش‌های بارز نظام تعلیم ‌و تربیت در ایران، ضعف عدالت آموزشی است.
نظام آموزش عمومی با تمام تحولاتی که از سر گذرانده، همچنان بر محور رویکردهای سنتی، حافظه محور و آزمون محور استوار است. 
این الگو، با فاصله‌ای چشمگیر از رویکردهای نوین آموزشی مانند یادگیری مبتنی بر حل مسئله، آموزش تفکر انتقادی، سواد رسانه‌ای و مهارت‌های زندگی قرار دارد. 
ساختار برنامه درسی ملی به‌رغم اصلاحات محدود، هنوز با چالش‌های مفهومی و اجرائی مواجه است. نتیجه این وضعیت، تولید دانش‌آموختگانی است که عمدتاً در حل مسائل واقعی زندگی و جامعه ناتوان‌اند و فاقد مهارت‌های نرم و تفکر خلاق هستند. یکی دیگر از ابعاد مغفول مانده در نظام آموزشی، مسئله سلامت روانی است. فقدان یا کمبود مشاوران متخصص در مدارس، نبود برنامه‌های جامع و فراگیر برای ارتقای تاب‌آوری، افزایش اضطراب تحصیلی در میان دانش‌آموزان و فرسودگی روانی معلمان، از جمله پیامدهای بی‌توجهی به این موضوع حیاتی است. در دوران پساکرونا، آسیب‌های روانی ناشی از فشارهای تحصیلی، انزوای اجتماعی و بی‌ثباتی‌های آموزشی، به‌شدت افزایش ‌یافته اما نظام آموزش‌وپرورش تاکنون پاسخ مؤثر و مکفی به این آسیب‌ها ارائه نداده است.
یکی از وجوه ضعف جدی نظام آموزشی، فقدان نظام ارزیابی مبتنی بر شواهد برای سنجش کیفیت تصمیمات و برنامه‌هاست. سیاست‌گذاری در حوزه آموزش، اغلب بدون بهره‌گیری از داده‌های کلان، پژوهش‌های ملی و تجربه‌های بین‌المللی انجام می‌شود. این در حالی است که بسیاری از کشورها، نهادهای مستقلی برای پایش کیفیت آموزش، نظارت بر اثربخشی برنامه‌های درسی، و سنجش عدالت آموزشی ایجاد کرده‌اند. بدون چنین زیرساختی، هیچ اصلاحی پایدار و اثربخش نخواهد بود.
به نظر می‌رسد برای برون‌رفت از بحران‌های فعلی نظام آموزشی، لازم است گام‌های بنیادینی به‌صورت همزمان و پیوسته برداشته شود: 1- بازتعریف نقش معلم در سیاست‌گذاری‌ها؛ با مشارکت واقعی فرهنگیان در تصمیم‌گیری‌ها و ارتقای جایگاه معیشتی و منزلتی آنان. 
2- تمرکززدایی هوشمند؛ واگذاری اختیارات آموزشی به سطوح منطقه‌ای و مدرسه‌ای در چارچوب اصول ملی. 
3- ایجاد نظام ارزیابی شفاف و مبتنی بر داده؛ برای پایش مداوم کیفیت آموزشی و رفع شکاف‌ها. 
4- اصلاح محتوای درسی و شیوه‌های یاددهی- یادگیری؛ با تاکید بر مهارت‌محوری، تفکر خلاق و سواد زندگی. 
5- توجه به سلامت روانی و اجتماعی؛ توسعه خدمات مشاوره‌ای تخصصی برای معلمان و دانش‌آموزان. 
6- افزایش شفافیت و ثبات در سیاست‌گذاری‌ها؛ مبتنی بر پژوهش‌های ملی و تجربیات بین‌المللی.