کد خبر: ۳۰۹۷۰۲
تاریخ انتشار : ۰۸ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۲۱:۳۹

غزه، طرح آتش‌بسی تازه (یادداشت روز)

 
 
در موضوع جنگ غزه دوباره از «آتش‌بس» صحبت به میان می‌آید. هیئت امنیتی اسرائیل به دوحه رفته؛ رفت‌وآمدهایی به قاهره صورت گرفته است؛ رئیس‌جمهور آمریکا از ضرورت برقراری آتش‌بس صحبت کرده و رئیس‌جمهور فرانسه تهدید کرده است اگر آتش‌بس برقرار نگردد، تا سه ماه دیگر کشور فلسطین را به‌رسمت خواهد شناخت. همزمان طی نزدیک به دو هفته و به‌خصوص در روزهای اخیر، بر آمار حملات مقاومت غزه به نیروهای نظامی رژیم غاصب در این باریکه تا بیش از 300 درصد افزوده شده، مجموعه این خبرها بار دیگر این واقعیت را برملا کرده است که رژیم اسرائیل با جنگ نمی‌تواند به اهداف اعلام‌شده خود برسد. در خصوص مجموعه این تحولات و نتایج آن نکات زیر به نظر می‌رسند: 
1- جنگ غزه در نوزدهمین ماه خود قرار دارد و عنوان طولانی‌ترین جنگ رژیم غاصب پیدا کرده است. در این جنگ، جنایت به اوج خود رسیده است. کشته شدن نزدیک به 60 هزار نفر و زخمی شدن نزدیک به 200 هزار نفر طی این دوره 19 ماهه واقعاً وحشتناک است و به عیان از دست‌ باز رژیم اسرئیل در جنایت خبر می‌دهد. یک صدم این جنایات اگر علیه یک جمعیت اروپایی در این قاره رخ می‌داد، حتماً دولت‌های انگلیس، فرانسه و آلمان با همه ظرفیت نظامی برای توقف جنایت وارد می‌شدند، ولی آنچه در این 19 ماه در واکنش به جنایات رژیم اسرائیل علیه غزه از سوی دولت‌های مختلف دنیا و به‌خصوص کشورهایی که داعیه حقوق بشری دارند مشاهد شد، مأیوس‌کننده بوده است. این همه بی‌اعتنایی برای چیست؟ برای آن است که یک طرف آن دولتی دست‌نشانده و طرف دیگری مردمی مسلمان هستند. در این جنگ، مقاومت مردمی بی‌دفاع هم استمرار پیدا کرده است. خود این موضوع از تغییر محسوس معادله خبر می‌دهد. اینکه یک جمعیت با حداقل امکانات اجازه ندهد اهداف دشمنی به‌شدت مسلح محقق گردد، 
یک معادله جدید است و اینکه سلاح نتواند فصل‌الخطاب یک جنگ بزرگ باشد، یک نامعادله مهم به حساب می‌آید. بسیاری از متفکران رژیم اسرائیل طی ماه‌های اخیر بر این که اسرائیل نمی‌تواند با قدرت ارتش، اهداف خود را محقق گرداند، تأکید کرده‌اند. 
2- تاب‌آوری مقاومت و مردم غزه در این 19 ماه، بسیاری از قواعد داخلی و خارجی جنگ را تغییر داده است. نکوهش رژیم اسرائیل و حامیان آن امروز جهانی شده است، طرح‌های حمایت از بقاء اسرائیل به حاشیه رفته‌اند و نتانیاهو روز یکشنبه اذعان کرد امتناع از به‌رسمیت شناختن اسرائیل در 100 سال اخیر بهبود پیدا نکرده و عادی‌سازی از همیشه غیرممکن‌تر شده است. اروپایی‌ها و کشورهای عربی‌ وفادار توافق‌های پنهانی با رژیم اسرائیل به تل‌آویو گفته‌اند بدون بازگشت تل‌آویو به عقب، هیچ تفاهمی با آن صورت نمی‌گیرد. همزمان با این موضوع، توسعه روابط محیط منطقه‌ای و بین‌المللی با بزرگ‌ترین دشمن اسرائیل ـ ایران ـ شکل جدی و عملیاتی به خود گرفته است. روابط اقتصادی ایران با چین، روسیه و هند در فضای صعود قرار دارد و مذاکرات غیرمستقیم مسقط میان هیئت‌های ایران و‌ آمریکا اگرچه هنوز رازآلود است، اما به هر حال از قرار گرفتن ایران در موقعیت بهتر خبر می‌دهد. در این فضا هر چه صدای ابلهانه مقامات اسرائیل علیه ایران بلندتر می‌شود، بیشتر مورد نکوهش جهانی قرار می‌گیرند. همه می‌‌دانند پس از 25 سال جنگ بی‌حاصل و خسارت‌بار، هیچ کشوری رغبتی به آغاز شدن یک درگیری جدید ندارد. از این‌رو عملی شدن تهدیداتی که بوی جنگ می‌دهند، غیرقابل باورتر شده‌اند. و لذا وقتی نتانیاهو می‌گوید، غنی‌سازی در ایران را نمی‌پذیرد و آماده حمله به تأسیسات آن است، دنیا آن را جدی نمی‌گیرد و عبارات او به کاریکاتور یا همان نقاشی اغراق شده تبدیل می‌شوند. هیچ کشوری باور ندارد رژیم اسرائیل جرأت حمله به ایران را دارد و نیز هیچ کشوری وجود ندارد که خود را از تبعات یک جنگ جدید مصون ببیند. بنابراین واضح است که استفاده اسرائیل از ادبیات جنگ با توسل به جنگ تفاوت اساسی دارد. در یک جمله، مقاومت در غزه، لبنان، عراق، یمن و در ایران هم قدرت تهاجمی و هم‌ تاب‌آوری در برابر فشار را تجربه کرده است. پس با حربه عملیات نظامی نمی‌توان چیزی به آن تحمیل نمود. 
3- بلند شدن صداها در منطقه و بین‌الملل و تمرکز آن روی توافق بر سر طرح جدید مبتنی بر توقف جنگ غزه، به خوبی از بن‌بست جنگ حکایت می‌کند. رژیم اسرائیل پس از پایان مرحله اول آتش‌بس توافق شده، عملاً آن را کنار گذاشت و دوباره ادبیات تهاجمی را در پیش گرفت و برای معتبر دیده شدن، دور جدیدی از جنایت را آغاز نمود اما علی‌رغم آنکه در دور جدید هم خسارات متوجه طرف فلسطینی گردید، اما باز کار پیش نرفت. حماس مدتی به حساب اینکه طرف‌‌های تضمین‌کننده آتش‌بس یعنی دولت آمریکا و محور عربی، اسرائیل را وادار به ادامه آتش‌بس خواهند کرد، از واکنش نظامی به اقدامات تروریستی رژیم اسرائیل خودداری کرد. حتی در یک مرحله یک اسیر دوتابعیتی آمریکا را به همراه پیکر چهار نیروی دیگر آن آزاد کرد به این امید که آمریکا مانع اخلال در مراحل دوم و سوم آتش‌بس می‌شود، اما علی‌رغم آنکه مقامات آمریکایی وعده‌ای به ظاهر مستحکم داده بودند، در عمل اقدامی برای اجرائی شدن مراحل دوم و سوم آتش‌بس صورت ندادند. حماس پس از آنکه از روند فعلی مأیوس گردید، عملیات‌های خود علیه ماشین جنگی رژیم و نیروهای متجاوز آن از سر گرفت و در این مسیر بر تعداد کشته‌های رژیم افزوده شد و به موازات آن، فشار از جبهه داخلی هم
بر روی نتانیاهو زیاد گردید. 
حسب بعضی گزارش‌ها، نتانیاهو پس از آنکه ترامپ به ریاست‌جمهوری انتخاب گردید، در جریان ملاقات با او فرصتی چند هفتگی خواست و این فرصت به او داده شد. اما علی‌رغم آن اسرائیل نتوانست روند را به گونه‌ای تنظیم کند که به تحقق ایده نتانیاهو یعنی «پایان افتخارآمیز جنگ» منجر گردد. به همین جهت گفته شده، در جریان دیدار دوم نتانیاهو با ترامپ که پس از روی کار آمدن او صورت گرفت، رئیس‌جمهور آمریکا به طرف اسرائیلی یادآور گردید زمان به پایان رسیده و این پرونده باید بسته شود. البته ترامپ در همان جلسه بر ضرورت تداوم اقدامات امنیتی ـ ترور ـ علیه مقاومت تأکید کرد و رژیم اسرائیل هم در همین راستا به‌طور پیاپی دست به اقداماتی تروریستی علیه مقاومت غزه و فراتر از آن زده است. یک روایت دیگر بیانگر آن است که ترامپ در این ملاقات برای مداخلات دولت اسرائیل شعاعی تعیین کرده که کشورهای مصر، اردن، لبنان و سوریه را شامل می‌شود اما از هرگونه مداخله در فراتر از آن پرهیز داده است. 
4- همزمان با این تحولات، رژیم اسرائیل از طریق یک لابی قدرتمند یهودی در هیئت حاکمه آمریکا تلاش کرده است تا تضمینی برای دیده شدن منافع رژیم در هر تنظیم معادلات منطقه‌ای درنظر گرفته شود و به این منظور مایکل والتز مشاور امنیت ملی، پیت هگست وزیر دفاع، شان‌دافی وزیر حمل‌ونقل، اسکات بسنت وزیر خزانه‌داری، مورگان ارتگاس معاون ویتکاف، تامی بروس سخنگوی وزارت خارجه، 
جان رتکلیف رئیس CIA، دن بانجینو معاون اف‌بی‌آی، الکس فایفر معاون ارشد ارتباطات کاخ سفید، سباستین گورکا دستیار ویژه رئیس‌جمهور و مایک ‌هاکبی سفیر آمریکا در رژیم اسرائیل، فشارهای زیادی به ترامپ وارد کرده‌اند. خود این موضوع بیانگر سطحی از اخلال در روابط سیستماتیک آمریکا و رژیم اسرائیل است که عامل اصلی آن هم ایران می‌باشد. این روند هم به اسرائیل می‌گوید آمریکا نمی‌تواند در ایده جنگ علیه ایران به جمع‌بندی برسد و این در حالی است که اسرائیل هنوز قادر نیست، وارد اقدام بدون پشتوانه نظامی علیه ایران گردد. اسرائیل حتی قادر نیست دوباره به جنگی فکر کند که یک جنبه آن تکرار «وحدت ساحات» باشد. 
5- درخواست آتش‌بس از سوی مقاومت و همراهی جهانی و منطقه‌ای با این درخواست و در صورتی که رژیم اسرائیل به آن تمکین کند، علامت پذیرش یک تحول مهم در پرونده غزه و فلسطین می‌باشد که فقط به جنبه نظامی محدود نیست. 
حماس در روند فعلی دو حرف اساسی را مطرح کرده است؛ جنگ متوقف شود و اداره غزه توسط تیمی تکنوکرات ـ فن‌سالار ـ که مورد حمایت طرف‌های فلسطینی ـ و به‌طور خاص فتح ـ هم باشد، صورت گیرد. توقف جنگ در دالان توافق، اسرائیل را با آشفتگی بیشتر درونی مواجه می‌کند چرا که پایان جنگ با چنین فرمولی، اسرائیل را به‌شدت تحقیر می‌نماید و توانمندی‌های نظامی و امنیتی اسرائیل به این دلیل که علی‌رغم صرف هزینه‌های هنگفت، قادر به تحقق مستقیم اهداف رژیم نشده‌اند را به چالش می‌کشاند و دیگران را در زدن ضربه‌های مشابه 7 اکتبر
به آن تحریک می‌کند. بحث از روی کار آمدن یک دولت توافقی یا کمیته توافقی تکنوکرات هم باز یک ضربه به سیاست اسرائیل است چرا که با پیاده شدن این ایده، حماس نه فقط سلطه خود بر غزه را حفظ می‌کند، بلکه قادر به بسط آن به کرانه باختری نیز می‌باشد. 
 سعدالله زارعی