سالگرد شهادت سپهبد محمدولی قرنی
اولین رئیس ستاد ارتش انقلاب
دفتر پژوهشهای مؤسسه کیهان
اگرچه پیش از انقلاب، ارتش عنوان شاهنشاهی را یدک میکشید اما خیلیها در آن، نهتنها دلشان با شاه و رژیمش نبود و با آقا بالاسری آمریکاییها و مستشارانشان، سازگار نبودند. بلکه تعداد زیادی از همان ارتشیها، مسلمان و مؤمن و همراه و همگام نهضت امام حرکت میکردند؛
از یوسف کلاهدوز در گارد جاویدان و موسی نامجوی مدرس نظامیان ارتش گرفته که همراه تعدادی از ارتشیان مبارز گروهی بینام را تشکیل دادند و در 22 بهمن 1357 در بزنگاه پیروزی انقلاب، یکی از موثرترین عملیات را علیه سرکوب نهضت انجام دادند تا رضا شمسآبادی از اعضای گارد شاه که در 21 فروردین 1344 با اسلحه برای مجازات شاه، جان خود را از دست داد تا همافران انقلابی که در ارتباط با حضرت آیتالله خامنهای و آیتالله مدنی و سید علی اندرزگو و... مبارزهای مخفیانه و پنهان را علیه رژیم شاه پی گرفتند که به حرکت تعیینکننده آنها در 20 و 21 بهمن 1357 رسید تا ناصر امیری عابد و اسماعیل سلامت بخش که در عاشورای 57 و در ناهارخوری پادگان لویزان، قاتلین ملت را به سزای اعمالشان رساندند و تا همه آن سربازان و درجهداران و افسرانی که با فرمان امام از ارتش شاه بیرون رفتند و حتی پیش از آن برخلاف دستور از شلیک به مردم خودداری ورزیدند و تفنگهای خود را به سوی آنها که فرمان کشتار میدادند، چرخاندند و...
از همین روی بود که حضرت امام همواره ارتش و ارتشیان را محترم شمرده و در مقابل شعار ضدانقلابی گروهکها مبنی بر «انحلال ارتش» ایستادند. از همین روی بود که مردم شعار «برادر ارتشی» دادند و در روزهای اوج مبارزه بر لوله تفنگهایشان، شاخههای گل نشاندند.
از همین روی بود که روز فرار شاه، ارتشیها با مردم همراه گشته و عکس امام در دست گرفتند و با آنها سرود اللهاکبر سر دادند.
افسری انقلابی در شورای انقلاب
یکی از آن افراد انقلابی ارتش سرلشکر محمدولی قرنی بود که به دلیل مخالفتها و ناسازگاریهایش، همواره مورد غضب رژیم شاه بود و به جرم مبارزه علیه شاه به زندان افتاد و تا پای اعدام هم پیش رفت.
سرلشکر محمدولی قرنی، در روزهای ورود امام به ایران در مدرسه رفاه مستقر شد و توسط امام به عنوان عضو نظامی شورای انقلاب منصوب گردید. او پس از پیروزی انقلاب، با حکم امام به عنوان نخستین رئیسستاد ارتش انقلاب، آغاز به کار نمود و بلافاصله گروهی از افسران انقلابی به مسئولیت سرهنگ حسنعلی فروزان را برای اداره امور ارتش به کار گرفت؛
سرهنگ فروزان که رابطه خوبی با روحانیت و افسران جوان انقلابی داشت، رئیسدفتر سپهبد قرنی شد و با هدایت او افسران خوش نامی مانند حسین حسنی سعدی، محمدعلی شریفیالنسب، عبدالله نجفی، محمدرضا رحیمی، احمد دادبین، محمد سلیمی، یوسف کلاهدوز، موسی نامجوی، حسن اقاربپرست (که هر یک طی سالهای بعد بهخصوص دوران جنگ تحمیلی و دفاع مقدس، افتخارات بسیاری برای ارتش و نیروهای مسلح جمهوری اسلامی به دست آوردند و برخی به مقام رفیع شهادت رسیدند) وارد ستاد مشترک ارتش شدند.
ارتش انقلاب با فداکاری و خون شهدایی همچون سپهبد محمدولی قرنی پای گرفت و با نام ارتش جمهوری اسلامی، در طی همه سالهای بعد، حافظ کیان و عزت و شوکت نظام مقدس جمهوری اسلامی گردید. از جمله این فداکاریها، نقش مهم ارتش جمهوری اسلامی به ریاست سرلشکر قرنی در ایجاد آرامش برای کردستان و پاکسازی آن از نیروهای ضد انقلاب و تجزیهطلب خارجی بود.
نخستین ماموریت ارتش انقلاب
فردای روز پیروزی انقلاب اسلامی یعنی در 23 بهمن 1357، گروهکهای تروریستی در کردستان همچون حزب دموکرات و کومله با همکاری یک آخوند وابسته به ساواک به نام شیخ عزالدین حسینی، اقدام به سازماندهی و تلاش برای در دست گرفتن شهرهای کردنشین کردند و چند روز بعد ضمن ایجاد آشوب و بلوا در مهاباد، به پادگان شهر حمله برده و بعد از تسخیر پادگان، سلاح و مهمات آن را به غارت بردند. ولی در حالی که این گروهکهای تروریستی برای حمله به دیگر شهرها و در اختیار گرفتن مراکز نظامی آنها برنامهریزی کرده بودند، دولت موقت، هیئتی را برای مذاکره راهی کردستان نمود.
اما سرلشکر محمدولی قرنی که هنوز چند روزی از ابلاغ حکم حضرت امامخمینی به او برای ریاست ستاد کل ارتش انقلاب نمیگذشت، بنا بر وظیفهای که رهبر انقلاب بر عهدهاش گذارده بودند، در انتظار روشن شدن نتیجه مذاکرات نماند، چرا که افراد مسلح گروهکهای تروریست ضد انقلاب، پادگان سنندج را در محاصره خود داشتند.
حضرت امام خمینی با دریافت اخبار و گزارشها مبنی بر تحرکات مسلحانه گروهکهای دموکرات و کومله در سنندج و ایجاد درگیری و تلاش برای اشغال پادگان و در نهایت کل شهر پیام شدیداللحنی صادر کردند.
با پیام قاطع حضرت امام، سرلشکر محمدولی قرنی به سرهنگ سلطان اسحاق، معاون لشکر، دستور داد که به هر نحو ممکن پادگان سنندج را از خطر سقوط نجات دهند. به این ترتیب در حالی که ضدانقلابیون مسلح، پادگان سنندج را در محاصره خویش داشتند، بالگردهای هوانیروز حامل 200 نفر از تکاوران لشکر مرکز و تعدادی از نیروهای داوطلب لشکر 81 زرهی و همچنین عدهای از پاسداران انقلاب اسلامی شهر کرمانشاه به فرماندهی شهید سید محمدسعید جعفری در پادگان سنندج به زمین نشست.
سرلشکر شهید ولیالله فلاحی، فرمانده وقت نیروی زمینی ارتش نیز در همین عملیات وارد پادگان شد و همراه سایر مدافعان به مقابله با مهاجمان پرداخت. سرانجام قاطعیت سرلشکر قرنی و مقاومت مدافعان پادگان، حلقه محاصره پادگان را شکست و مانع سقوط آن شد.
اولین برگ زرین تاریخ ارتش جمهوری اسلامی
این مقاومت ایثارگرانه به فرماندهی سرلشکر محمدولی قرنی، که به عنوان نخستین عملیات ارتش جمهوری اسلامی، نقطه درخشانی در کارنامهاش به شمار میرفت، مورد اعتراض و انتقاد دولت موقت قرار گرفت که در مقابل خشونت و تجزیهطلبی گروهکهای ضد انقلاب، سیاست مماشات و نرمش در پیش گرفته بود و در شرایطی که در پادگان سنندج، حمام خون به راهانداخته بودند، مسئولین دولت از جمله احمد صدر حاج سید جوادی وزیر کشور، ارتش و سرلشکر قرنی را خطاب قرار دادند که چرا در مقابل این گروهها مقاومت میکند!
برخلاف ارتش، گروههای ضد انقلاب با افراد مسلح خود، در سنندج جولان میدادند و دولت موقت در حال امتیاز دادن به آنها بود. در چنین شرایطی جنگندههای نیروهای هوائی به پرواز بر فراز سنندج و شکستن دیوار صوتی دست زدند که موجب ایجاد ترس و وحشت و هراس در میان افراد مسلح دموکرات و کومله گردید.
آنها با وارونه جلوه دادن اوضاع و با انتشار اخبار خلاف واقع و تحریف شده مبنی بر اینکه ارتش از درون پادگان به مردم شلیک میکند (در حالی که افراد مسلح آنها به ارتش و پادگانش حمله برده و درصدد غارت سلاح و مهمات آن و سپس تسخیر شهر سنندج بودند)، باعث شدند تا وزیر کشور یعنی احمد صدر حاج سید جوادی از سرلشکر قرنی بخواهد دست از مقاومت برداشته و در شرایطی که آنها سلاحهایشان را زیر گلوی انقلاب و نظام گذارده بودند، ارتش را وادار کند تا اسلحهها را بر زمین گذارده و سنندج و کردستان را تسلیم ضد انقلاب نماید.
قرنی: تسلیم نمیشویم
پاسخ سرلشکر قرنی به این پیام، قاطع و انقلابی بود، به گونهای که از سوی یک فرمانده ارتش تا آن تاریخ بیسابقه به نظر میرسید. سرلشکر قرنی نوشت:
«... تا موقعی که این جانب از طرف رهبر انقلاب مسئولیت اداره ارتش را دارم، از انجام نظر جنابعالی و آزاد کردن افرادی که به داخل پادگان به منظور قتل و غارت هجوم بردهاند و تا زمانی که متجاوزین گمراه شهر را به وضع آرام قبل برنگردانند یعنی تا زمانی که ایستگاه رادیو تلویزیون در دست افراد مجاهد از کرمانشاه و ساختمانهای ستاد لشکر و فرودگاه مجدداً به مسئولین معین شده واگذار نگردد و... در مقابل خواست تعدادی اجنبی تسلیم نخواهم شد...»1
شاید همین پاسخ قاطع، در ابتدا عامل برکناری و سپس باعث ترور و شهادت اولین فرمانده ارتش انقلاب شد. خود سرلشکر قرنی در استعفانامهای که چند روز قبل از برکناریاش خطاب به حضرت امام نوشت، آن روزهای پردرد و رنج را که هم مورد هجوم دشمنان دانا و هم دوستان نادان بود را اینگونه توضیح داده است:
«... دولت بدون مشورت با ارتش و آگاهترین مرجع ارزیابی کردستان، نمایندگانی را به آن صفحات میفرستد که با ورود آنها و اولین سخنپراکنی که میکنند، مردم را به پادگان مهاباد ریخته و غارت میکنند و در جلوی همین هیئت فرمانده پادگان را گلولهباران میکنند؛ با این وصف به مردم اجازه خودمختاری میدهند که یقینا هیئت بعدی سند استقلال کردستان را تقدیم یاغیان و عده کثیری مزدور اجنبی که از خارج از ایران و شهرهای داخلی کشور به آن صفحات هجوم آوردهاند، خواهند کرد...»
خشم و کینه نسبت به اولین رئیس ستاد ارتش
ششم فروردین 1358، مطبوعات اعلام کردند که بنا به دستور مهدی بازرگان نخستوزیر دولت موقت، سرلشکر محمدولی قرنی از ریاست ستاد کل ارتش برکنار شده است. اما این برکناری هم نتوانست خشم و کینه دشمنان انقلاب و نظام اسلامی را نسبت به عملکرد قاطعانه و انقلابی سرلشکر قرنی فرو بنشاند.
از همینروی صبح دوشنبه سوم اردیبهشت 1358، تروریستهای گروهک فرقان به خانه او مراجعه کرده و با شلیک دو گلوله، سپهبد محمدولی قرنی را به خون غلتاندند و به این صورت اولین شهید تروریسم تقدیم انقلاب گردید.
اما با شهادت قرنی، کار ارتش انقلاب به پایان نرسید، زیرا او با شناختی که پیش از پیروزی انقلاب از نیروهای متعهد و متدین ارتش داشت، جمع کثیری از آنها را در پستهای مختلف به کار گمارده و ساختار طاغوتی آن را متحول ساخته بود.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- دلیل ترور شهید سپهبد قرنی توسط گروه فرقان چه بود، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 2 اردیبهشت 1400.