زشت و زیبای ورزش (نکته ورزشی)
سید سعید مدنی
صعود تیم ملی فوتبال ایران به جام جهانی، قهرمانی تیمهای ملی کشتی آزاد و فرنگی، قهرمانی تیم ملی فوتبال ساحلی در رقابتهای جام ملتهای آسیا و درخشش دانشآموزان زیر 15 سال کشورمان در المپیاد جهانی، خبرهایی بود که در شروع سال جدید کام مردم ایران را شیرین و دل دوستداران ورزش را شاد کرد، موفقیتهایی که هر کدام در جای خود مهم و ستودنی است و امید میرود و توقع این است که در سال پیش رو و رویدادهای مختلفی که ورزش و ورزشکاران ایرانی در آن حضور پیدا میکنند، تکرار شود و تداوم پیدا کند. با توجه به توان و هنر ذاتی جوانان برومند ورزشکار ایرانی و بضاعت نهفته و ظرفیت غنی ورزش ایران، این امید حتما تحقق یافتنی و این توقع کاملا بجا بوده و هرگز زیادهخواهانه و خارج از منطق نیست.
آنهائی که کارشناس مسائل ریز و درشت ورزش هستند، سقف پرواز و جایگاه حقه و واقعی آن را خیلی بالاتر از این میدانند. آنچه که مانع از حرکت بایسته و مطابق انتظار ورزش ایران میشود، بیش از هر چیز و قبل از هر عامل خارجی و مهمتر از قدرت حریفان و... ریشه در نحوه مدیریتی دارد که با توجه به واقعیات غیر قابل انکار، آنگونه که باید راه حرکت روان و پرشتاب معقول ورزش را هموار نکرده و بستر را برای بالندگی و به فعل درآمدن توان نهفته و بالقوه آن، ایجاد نمیکند.
بسیار گفتهاند و ما نیز به سهم خود به کرات نوشته و تاکید کردهایم که ورزش ایران برای رسیدن به جایگاهی شایسته و ورود به مراحل پیشرفتهتر، نیازمند اصلاحات اساسی است که از دل آن، تحول واقعی رقم بخورد. برای این کار بیش از هر چیز مدیریت و نحوه اداره ورزش باید تغییر کند و از حالت کرختی و بعضا وادادگی و انفعالی که به آن گرفتار شده، بیرون بیاید و خود را نجات دهد. مدیریت ورزش ما- نه فقط در مقطع فعلی بلکه در اکثر قریب به اتفاق دورهها- برخلاف شعارهایی که درباره لزوم اصلاح و تحول میدهد و به قانع نبودن به «آنچه که هست» وانمود میکند، عملا نشان داده که به «همینی که هست» راضی بوده و به جایگاه فعلی ورزش در عرصههای بینالمللی- چه قارهای و چه جهانی- بسنده کرده و به همین دلیل هم هیچ نشانه و حرکتی که از آن معنای اصلاح و تحول فهمیده شود، از ایشان سر نمیزند!
این است که تاکید میکنیم اگر قرار است ورزش توانا و مستعد ما جایگاه خود را ارتقا دهد و حرکت خود را در مسیر پیشرفت، سرعت بخشد، باید حتما قبل از آن در سازکار مدیریتی و نحوه اداره ورزش اصلاحات اساسی رخ دهد و بیش از هر چیز اصول علمی و امتحان پس داده مدیریتی مثل نظارت، قانونمداری، قاطعیت، کنترل، پاسخگویی، شایستهسالاری، تخصصگرایی و...- که متاسفانه خیلی جاها و در بسیاری از اوقات در ورزش ما رعایت و اعمال نمیشود- عملا و به ویژه از سوی مدیران جدی گرفته شده و در رفتار و کردار آنان جاری و ساری شود.
همانطور که در آغاز این نوشته آوردیم، اتفاقات مثبت و نتایج غرورآفرینی برای ورزش ایران رقم خورد اما در همین ابتدای سال شاهد حوادث ناخوشایند و رفتارهای آزاردهندهای بودیم که باعث ناراحتی دوستداران واقعی ورزش شد، حوادث و رفتارهایی که تازگی ندارد و درسایه مماشات و انفعال و عدم برخورد بایسته و قاطع مسئولان و مدیران، هرچه میگذرد بر شدت و حدت آن اضافه میشود. این در حالی است که کارشناسان و دلسوزان ورزش بارها از مسئولان و مدیران خواستهاند که با عمل قاطعانه و بیرودربایستی به قوانین و مقررات، بساط اینگونه رفتارهای هنجارشکنانه و برخوردهای غیر اخلاقی و مغایر با روح و اصالت ورزش را جمع کنند و حساب کار را دست جریاناتی بدهند که نام و نان خود را در بلبشو و بیسروسامانی ورزش جستوجو میکنند. این سخنی کارشناسانه و خواستهای منطقی و به مصلحت ورزش است که متاسفانه از سوی مسئولان و مدیران- به دلایل مختلفی که اینجا مجال پرداختن به آن نیست- جدی گرفته نشده و در عوض هنجارشکنان و منفعتطلبان و باجخواهان را جریتر و گستاختر کرده است.
در هرحال در ورزش همانطور که برد و باخت هست، شیرینی و تلخی، اشک و لبخند و زیبایی و زشتی هم وجود دارد. تمام حرف و خواسته دوستداران ورزش این است که باید روند مدیریتی و نحوه اداره ورزش به سمت و سویی حرکت کند که حتیالامکان از زشتیها و پلشتیها کاسته و بر زیباییها، شیرینیها و موفقیتها افزوده شود. این مهم نیز بیش از هرچیز درصورت اعمال مدیریتی جانانه، قاطع و تحولخواه اتفاق خواهد افتاد.