kayhan.ir

کد خبر: ۳۰۸۱۹۹
تاریخ انتشار : ۱۷ فروردين ۱۴۰۴ - ۲۱:۵۳
واکاوی تاریخ سینمای پس از انقلاب 

جامعه صنفی یا حــزب سیاسـی؟!

 
 
 
سعید مستغاثی
 بخش صد و هجدهم
 
 بنابراین از خانه موسوم به خانه سینما به عنوان جامعه به اصطلاح اصناف سینمای ایران، تنها عملکرد صنفی که باقی‌مانده بود، یک دفترچه بیمه نیم‌بند تامین اجتماعی بود که تا وقتی که به صورت خویش‌فرما در اختیار خود اهالی سینما قرار گرفت و تا زمانی که در اختیار مدیریت این خانه قرار داشت، به صورت قطره چکانی ارائه می‌شد و بیمه شدگان بینوای سینما بعضا هر 3 ماه یک‌بار بایستی راهی شعبه شمیران سازمان تامین اجتماعی می‌شدند، در صف‌های طویل گوناگون وقت تلف می‌کردند تا برای 3 ماه دیگر دفترچه تقریبا بی‌خاصیت خود را تمدید نمایند! (چون دفترچه مذکور در بسیاری از مراکز درمانی اعتباری نداشت)!
به جز قضیه دفترچه بیمه، صدور یک تاییدیه برای‌(البته برخی) اعضای شناخته شده سینما هم وجود داشت که به‌هنگام فوت در قطعه هنرمندان به خاک سپرده شوند و البته احیانا تلاشی هم در جهت برگزاری مراسم تشییع جنازه و ختم هم انجام می‌شد!!
... و دیگر هیچ!!!
نشان به آن نشان که یکی دیگر از اقدامات صنفی این خانه برای اهالی سینما یعنی دایر کردن تعاونی مسکن، سال‌ها در قبضه عده‌ای خاک خورد و بعضا به نام اهالی سینما، برای افراد دیگر زمین و خانه تهیه شد تا اینکه به همت چند تن از اعضای انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی‌(که در طول فعالیت این خانه اگرچه همواره فعال‌ترین صنوف بودند اما همواره مورد غضب هیئت‌های مدیره قرار داشتند و همیشه قصد حذفشان از این مؤسسه دنبال می‌شد!) تعاونی مسکن فوق از چنگ بنیانگذارانش درآمد و بالاخره فعال شد و در دایره‌ای خارج از حیطه فعالیت‌های خانه سینما‌(اما متاسفانه به نام و به کام آن) برای بعضی از اهالی سینما، اقدام به تهیه مسکن و زمین کرد.
دو بار بُن دادند!
نکته جالب آنکه از معدود مواردی که عده‌ای به خانه سینما آمد و شد می‌کردند، جلسات نمایش فیلم بود که توسط همان انجمن مغضوب منتقدان برگزار می‌گردید‌(و البته نیز اغلب افراد غیر عضو خانه سینما را به خود جذب می‌کرد) که آن‌هم پس از مدتی و به بهانه‌های مختلف توسط هیئت‌مدیره تعطیل شد و جالب‌تر آنکه برای برگزاری همان جلسات نمایش فیلم‌(که می‌توانست تنها فعالیت فرهنگی خانه سینما محسوب شود) از انجمن منتقدان هزینه اجاره سالن و دستمزد مسئول دستگاه نمایش فیلم طلب می‌شد!
البته از حق نباید گذشت که دو سه باری هم بن‌هایی به ارزش 50 هزار تومان به تعداد محدود در بین برخی صنوف توزیع شد که گفته می‌شد به کسانی که بضاعت مالی ندارند، تعلق می‌گیرد که البته تقسیم آن بن‌های محدود هم خود جار و جنجال‌هایی به همراه داشت که در وهله اول کرامت و عزت هنرمندان سینما را زیر علامت سؤال برد و نوعی صدقه هیئت‌مدیره به شمار آمد!
اما در برابر همه این نقاط خالی فعالیت صنفی(دفاع از حقوق صنفی، تامین مسکن، بیمه بیکاری، بیمه مستمر تامین اجتماعی، خدمات رفاهی و...) تا دلتان بخواهد در طول حدود این سال‌ها در این مؤسسه موضع‌گیری‌های سیاسی و حزبی و رانت جویانه انجام شد. از دعواهای مابین تهیه‌کنندگان‌(که به قندان پرت کردن و شاخ و شانه کشیدن هم کشید) برای اشغال صندلی‌های کمیسیون اکران و برقراری مافیای پخش و نمایش ‌(برخی کارکنان خانه سینما هنوز فریادها و عربده‌های تهیه‌کنندگان مزبور را به خاطر دارند که چگونه در صحن و حیات خانه سینما می‌پیچید تا مثلا رانتی را از آن خود کنند) تا صدور بیانیه و اعلامیه‌های سیاسی در حمایت از گروه و باند‌های خاص تا اعطای جایزه به فیلم‌هایی که ارزش‌های جامعه و مردم را نشانه رفته بودند و بعضا حتی در دولت به اصطلاح اصلاحات هم توقیف شدند تا تبدیل جشن سالانه سینمای ایران از یک طرف به مکان شو و نمایش انواع و اقسام مدهای لباس و مدل‌های غربی مو(که حتی یک‌بار نیز به بازداشت دسته جمعی هیئت‌مدیره وقت در سال 1383 منجر شد) 
محل حزب و باند‌بازی و گروه‌گرایی
و از طرف دیگر به محل سردادن شعر و شعارهای سیاسی علیه خواست‌های مردمی (تاحدی که روی صحنه جشن خانه سینما، خواستار تغییر وضعیت برای ایجاد زمینه‌های بازگشت امثال مخملباف و گلشیفته فراهانی شدند)، تا حمایت از به اصطلاح مستند سازانی که در جریان فتنه پس از انتخابات 88 در خدمت شبکه رسانه‌ای آمریکا و انگلیس قرار گرفتند و تا همراهی خاموش و پنهان با جریان فتنه در طول 8 ماه پس از انتخابات که حتی به عدم معترضانه برگزاری جشن سینمای ایران نیز کشید و تا...
یکی از این نوع موضع‌گیری‌ها، به دنبال اعتراض برخی محافل به اصطلاح هنری وابسته به کانون‌های معلوم‌الحال غربی همچون جشنواره فیلم کن، آکادمی فیلم اروپا و مرکز لینکلن در آمریکا، نسبت به حکم قضائی یکی از به اصطلاح سینمایی‌های جبهه فتنه سال 88، بود که خانه سینما از آن انتقاد کرد و در جسارتی آشکار نسبت به دستگاه قضائی، آن را «جنجال‌برانگیز» خواند!
بنابر تمامی این واقعیات‌(که تنها بخش کوچکی از حقایق موجود هستند) خانه سینما تا پیش از غوغای دعوا مابین هیئت‌مدیره آن و معاونت سینمایی دولت دهم، در شکل و قواره یک خانه سینمای واقعی، توهمی بیش نبود و در طول این سالها در حقیقت خانه‌ای بود برای حزب بازی و گروه گرایی‌های سینمایی عده‌ای که متاسفانه علی‌رغم ادعاهای شداد و غلاظ، کوچک‌ترین فهم و دریافت صحیحی از مقوله صنف نداشته و ندارند. 
از همین‌روی بود که در نخستین جشن سینمای ایران به جای تجلیل از سینماگران و فیلمسازان و هنرمندان، جایزه تجلیل ویژه خود را به ‌هاشمی رفسنجانی اختصاص دادند که علی‌رغم این اقدام رانت جویانه خانه سینما در مقابل حیرت و دهان‌های باز حاضرین در آن جشن، همه اهالی سینما را مواخذه کرد که چرا در فیلم‌هایشان به پیشرفت‌های کشور و کارهای سازندگی که برای مملکت شده اشاره نکرده‌اند!! و سال دیگر از مهاجرانی به عنوان وزیر وقت فرهنگ و ارشاد اسلامی تجلیل کردند و در مراسمی به شدت حقیرانه و ذلیلانه، همین رئیس وقت کانون کارگردانان که بعدا در کنار اتحادیه تهیه‌کنندگان 2 مدعی صنوف قانونی شد، در سخنانی چابلوسانه از مهاجرانی به زبان لری خواست که از آنها حمایت کند!!! پس از آن هم همه رؤسای صنوف، تابلویی را در حمایت از مهاجرانی امضاء کردند!