واکسن «اچپیوی»؛ ضامن سلامت یا عامل جنایت در حق زنان و دختران؟
کتاب «محکمهHPV؛ ماجرای واکسنی که زنان و دختران را میکشد» در آمریکا منتشر شده است؛ به گفته نویسنده این کتاب، آنچه این واکسن بر سر هزاران جوان در سراسر جهان میآورد، یک جنایت است.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، در سالهای اخیر، منازعه بر سر واکسن «اچپیوی» (HPV) که مرتبط با ویروس پاپیلومای انسانی است، بالا گرفته است.
گفته میشود که این واکسن در جلوگیری از سرطان دهانه رحم مؤثر است و در برخی کشورهای دنیا به عنوان بخشی از برنامههای واکسیناسیون عمومی وارد شده و تبلیغات گستردهای برای فروش آن در فضای مجازی نیز انجام میشود.
برخی از این تبلیغات بهشدت ادعا دارند که واکسیناسیون با این محصول میتواند زندگی میلیونها نفر را نجات دهد اما در عین حال، برخی کشورها مانند ژاپن به دلیل نگرانی درباره ایمنی، عوارض و اثربخشی آن، واکسن HPV را از برنامه عمومی واکسناسیون این کشور حذف کردهاند که این اتفاقات و سایر شواهد موجود، سؤالات جدی درباره پشتپردههای مالی و تاثیرات جانبی واکسن HPV مطرح کرده است.
در عصر دیجیتال، تبلیغات به یکی از موثرترین روشها برای جلب توجه عموم و افزایش فروش محصولات تبدیل شده است. واکسن اچپیوی نیز از این قاعده مستثنی نبوده است.
تا به امروز پویشهای تبلیغاتی زیادی در شبکههای اجتماعی و وبسایتها به ترویج استفاده از این واکسن پرداختهاند؛ این تبلیغات اغلب با استفاده از تصاویر و ویدیوهایی احساسی و اطلاعاتی که بر اهمیت پیشگیری از سرطان تأکید دارند، مخاطبان را ترغیب به تزریق این واکسن میکنند.
اما این سؤال جدی وجود دارد که آیا این تبلیغات تنها با هدف سلامت عمومی صورت میگیرند یا اینکه در پشتپرده، انگیزههای اقتصادی و سودآوری نیز وجود دارد؟
بسیاری از شرکتهای تولیدکننده واکسن اچپیوی در پی این تبلیغات به مبالغ هنگفتی از فروش واکسنها دست مییابند که این خود سبب ایجاد نگرانیهایی درخصوص اولویت یافتن جنبه تجاری و سوددهی این واکسن بر جنبه علمی آن شده است.
اخیراً کتابی با عنوان«محکمه HPV؛ ماجرای واکسنی که زنان و دختران را میکشد» در آمریکا به زبان انگلیسی منتشر شده که توسط محمد مظفرپور به فارسی ترجمه شده است.
دکتر لوک مونتنیه، پزشک و برنده جایزه نوبل برای کشف ویروس ایدز HIV برای این کتاب مقدمهای نوشته که در این مقدمه آمده است: «این کتاب، علمی ـ تخیلی نیست بلکه متاسفانه توصیفی دقیق از واقعیاتی است که در زمان ما رخ میدهند و مشخص میکند یک واکسن امیدبخش علیه ویروسی که در بروز سرطان دهانه رحم دخیل است، منشأ آسیبهای جانبی بسیار شدید و حتی مرگ در میان دختران و پسران جوان بوده است!
این واکسن همچنان از حمایت نهادهای رسمی یعنی WHO، FDA، CDC و EMA برخوردار است و با اقدامات لابی سازندگانش و تلاش آنان برای تولید و فروش آن، همچنان در چندین کشور توصیه میشود و حتی در برخی از ایالتهای آمریکا اجباری هم شده است.
خواننده با حقیقت مواجه خواهد شد: کادر درمان، میزان اثرات جانبی را کمتر از آنچه واقعاً هست، گزارش میدهند! در این میان، روزبهروز بر تعداد والدینی که از سازندگان این واکسن و دولتها (به دلیل آسیب دائمالعمر وارد شده بر عزیزانشان که حتی گاه مرگ آنان را نیز در پی داشته است) شکایت میکنند، افزوده میشود.
این مصداقی غمانگیز از این واقعیت است که بخشهای مختلف جامعه ما و حتی سراسر جهان، منافع اقتصادی را بر سلامت و مراقبت از نسل جوان ما ترجیح دادهاند. من به نویسندگان این کتاب که این فاجعه را به جهان نشان میدهند تبریک عرض میکنم. آنچه این واکسن بر سر هزاران جوان ما در سراسر جهان میآورد، یک جنایت است.»