kayhan.ir

کد خبر: ۳۰۶۱۸۷
تاریخ انتشار : ۰۳ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۹:۳۳

معیارها و روش‌های آشتی دادن

 

علی جواهردهی
آشتی یک رفتار هنجاری اجتماعی است که پس از دعوا،‌ مرافعه،‌ قهر و جنگ رخ می‌دهد. یکی از مهم‌ترین مسائل اجتماعی،‌ آشتی در حوزه روابط اجتماعی است؛ زیرا این عمل همانند توبه می‌تواند آثار و برکات مهمی برای شخص و جامعه به دنبال داشته باشد. از این رو در آموزه‌های اسلامی به عنوان یک ارزش برتر اجتماعی دانسته و نام فضیلت اخلاقی بر آن نهاده شده است.
در نوشتار حاضر اهمیت آشتی دادن و آثار و برکات آن و مضرات قهر و دوری از همدیگر بررسی شده است.
***
اهمیت اصلاح و آشتی بين مردم
آشتی به معنای فراموش کردن رنجشی و دوستی دوباره پس از قهر کردن یک رفتار اجتماعی و فضیلت اخلاقی است. البته به صلح پس از جنگ و درگیری بین اقوام و کشورها نیز آشتی گفته می‌شود.(لغت‌نامه دهخدا؛  فرهنگ فارسى معين، ذیل واژه آشتی)
در قرآن با واژگان و اصطلاحات چندی به این مفهوم توجه داده شده و ارزش و اهمیت آن در انسجام اجتماعی و وحدت مردم و جلوگیری از تفرقه و آثار آن مورد نظر قرار گرفته است. از جمله واژگان و اصطلاحاتی که برای بیان مفهوم منازعات شخصی، خانوادگی و آشتی اجتماعی و اصلاح میان دو یا چندنفر یا گروه‌های اجتماعی بیان شده می‌توان به واژگانی چون: «اصلاح»، «تأليف»، «توفيق»، «سلم» و «صلح» اشاره کرد که در آیات قرآن به کار رفته است.
قرآن در آیاتی به اشکال گوناگون به ارزش و اهمیت این عمل پرداخته است. اینکه یک نفر واسطه شود تا کدورت‌ها را از میان بردارد و پیوند گسسته را برقرار کند، امری پسندیده است. البته پسندیده‌تر آن است که شخص خود اقدام کند و در انتظار کسی نباشد تا بیاید و اقدام به پیوند دوباره گسست‌ها کند. اینکه انسان بتواند عفو و گذشت داشته باشد و در این امر تا آنجا رشد کند که بتواند پا بر خواهش‌ها و تمایلات نفسانی گذارد و در مقام احسان و ایثار، پیشدستی کند و از روی فروتنی،‌ از خطای دیگری در گذرد و رنج و رنجشی را که از دیگری به دل دارد برطرف سازد و قهر را کنار گذارد، کاری بس بزرگ و ارجمند کرده است.
حضرت امام حسين‌(ع) در سخنی با اشاره به پیشدستی شخص در عفو و گذشت و درخواست آشتی در مرافعات و نزاعات می‌فرماید: أيُّما إثْنَيْنِ جَرى بَيْنَهُما كَلامٌ، فَطَلبَ أَحَدُهُما رِضَى الاْخَرِ، كانَ سابِقَهُ إلىَ الْجَنّةِ؛ چنانچه دو نفر با يكديگر نزاع و اختلاف کنند و يكى از آن دو نفر، در صلح و آشتى پيشقدم شود، همان شخص سبقت گيرنده، جلوتر از ديگرى به بهشت وارد مى شود. (محجّة البيضاء، ج 4، 
ص 228)
پس انسان پیش از آنکه دیگری واسطه در امر خیر آشتی و آشتی کنان شود، خود در این امر سبقت گیرد و پیشدستی کند و با پا گذاشتن بر هواهای نفسانی، از مقام عفو و احسان، وارد شده و دست دوستی دوباره به سوی دیگری که با او قهر کرده و رنجشی از او 
به دل دارد دراز کند. این اقدام به آشتی کردن، موجب بهره مندی از پاداش‌های خاص الهی می‌شود. خداوند در آیه 40 سوره شوری می‌فرماید که عفو و اغماض از بدى ديگران و آشتى با آنان، سبب برخوردارى از پاداش الهى خواهد شد. پس بکوشیم با پیشدستی، از این پاداش‌های الهی بهره مند شویم و اجازه ندهیم که قهر و خصومت باقی و برقرار باشد.
همچنین آشتی کردن با همسر موجب دستیابی به آمرزش الهی و مغفرت اوست که در آیات 128 و 129 سوره نساء بدان توجه داده شده تا همسران به جای قهر کردن و خصومت ورزی، به سوی احسان و عفو و گذشت بروند و مودت و عشق را بر روابط خود حاکم کرده و با احسان و ایثار زندگی را سامان دهند.
اما اگر به هر دلیلی این امکان فراهم نشد، اقدام دیگران برای رفع خصومت و ایجاد اصلاح میان مردمان، کاری بس پسندیده است و اگر از نگاه برخی‌ها به عنوان فضولی در کار دیگران و یا ورود به حریم خصوصی و ارتباطات شخصی و خانوادگی یا گروهی افراد جامعه به شمار رود، این فضولی و ورود به حریم خصوصی عین فضیلت و عمل اخلاقی است. از این رو در آیات قرآن به اهمیت این نوع کارهای اجتماعی به عنوان عمل صالح توجه داده شده و آثار و برکاتی برای اصلاح‌کننده و آشتی‌دهنده بیان شده است.
خداوند در آیه نخست سوره انفال و همچنین 10 سوره حجرات، آشتی دادن میان مؤمنان و برادران ایمانی را کاری پسندیده و با ارزش دانسته و حتی به آن فرمان داده تا مطلوب بودن ورود در امر اصلاح و آشتی را بیان کند.
حضرت علی(ع) در وصیت نامه خود چنین سفارش می‏کند:أُوصِیکمَا وَ جَمِیعَ وَلَدِی وَ أَهْلِی وَ مَنْ بَلَغَهُ کتَابِی بِتَقْوَى اللَّهِ وَ نَظْمِ أَمْرِکمْ وَ صَلَاحِ ذَاتِ بَینِکم‏؛ شما و همه فرزندانم و کسانم و آن را که نامه من به او رسد سفارش می‏کنم به ترس از خدا و نظم در کارها و آشتی با یکدیگر که من از جد شما شنیدم که می‏گفت: 
آشتی دادن میان مردمان، بهتر است از نماز و روزه سالیان.(نهج‌البلاغه، نامه 48)
در حقیقت از نظر قرآن و اسلام بی‌خیالی و بی‌اعتنایی به روابط اجتماعی مؤمنان، امری ناپسند و نادرست است و شخص مسلمان و مؤمن نمی‌تواند نسبت به گسست‌های روابط میان دو برادر ایمانی یا گروه‌های ایمانی بی‌تفاوت باشد، بلکه هر مسلمانی موظف و مکلف است تا گام‌هایی را برای اصلاح روابط و ایجاد جو تفاهم و آشتی در جامعه و میان افراد بردارد و اگر چنین نکند در روز حساب باز خواست خواهد شد.(همان آیات و نیز بقره،‌آیه 208)
از آنجا که بنیاد جامعه و اصلاح اجتماع از خانه و خانواده آغاز می‌شود توجه به روابط میان همسران 
در اولویت است و همگان موظف هستند تا روابط میان همسران را در صورت اختلاف و نزاع بهبود بخشند و اقدام عملی برای تحکیم بنیاد خانواده و روابط زناشویی و همسری بردارند و در این مسئله کوتاهی روا ندارند.(نساء، آیات 128 و 129)
آثار زیانبار قهر کردن و آشتی نکردن
چنان‌که گفته شد آشتی کردن بااهمیت‌تر است و هر انسانی اولا نباید قهر کند و روابط همسری و یا اجتماعی خود را با همسر و دوست به هم زند و به سبب کدورت‌ها و رنجش‌ها آن روابط سالم را از میان بردارد و راه قهر و نزاع را در پیش گیرد. 
قهر کردن به معنای عدم سخن گفتن و دوری کردن است که در عربی به آن (هجر) گفته می‌شود. قرآن‌، با تعابیری مانند هجرة‌، یقطعون‌، اعراض‌، نشوز، بحث قهر کردن را مطرح کرده است‌.(رعد، آیه 25؛ بقره، آیه 224؛‌انفال، آیه 1؛ نساء، آیه 128)
از آنجا که احتمال قهر در میان دوستان و همسران و خویشان و نزدیکان بسیار است، هر گونه قهر می‌تواند آثار زیانبار روحی و روانی و مادی و معنوی به جا گذارد؛ از این رو بشدت از قهر کردن نهی شده است.
شکی نیست که هر چه روابط میان افراد بیشتر باشد، احتمال بروز خطا، اشتباه، برداشت و تفسیر نادرست، رفتارهای رنجش آور و کدورت‌آمیز بیشتر است. بنابراین، نمی‌توان به سادگی روابط سالم را به سبب این امور تغییر داد و دلخوشی را به ناخوشی و صلح را به جنگ تبدیل کرد و راه منازعه و قهر کردن را در پیش گرفت. بی‌گمان عفو و گذشت در میان افرادی که روابط تنگاتنگی دارند، از اهمیت و ارزش بسیار برخوردار است. از همین رو روابط میان همسران و دوستان به جای قوانین و احکام عقلانی عادلانه باید بر مدار مودت و احسان و عواطف تنظیم شود و خداوند بارها بر این نکته تاکید کرده است که روابط میان همسران و دوستان و خویشان باید مبتنی بر احسان و عواطف و مودت باشد. 
اما اگر به هر دلیلی نوعی کدورت و تیرگی در روابط پدیدار شد،‌ انسان سالم و مسلمان مؤمن می‌کوشد تا به سرعت آن را بازسازی و اصلاح کند و نگذارد که این کدورت‌ها با قهر و دوری و مانند آن عمیقتر گردد و شرایط برای اصلاح و  بازسازی و آشتی دشوارتر شود. 
حضرت رسول اکرم(ص) فرمود: دو نفر مسلمان که از یکدیگر قهر و خشم کنند و از هم دوری جویند و سه روز چنین باشند و با هم صلح و آشتی نکنند، از دایره اسلام بیرون می‌روند و هر کدام که ابتدا به صلح و سخن گفتن کند در روز قیامت زود داخل بهشت خواهد شد.(کافی، ج 2، ص 345، ح 5)
 آن حضرت (ص) در جایی دیگر می‌فرماید: از برای مسلمانان، حلال نیست که زیادتر از سه روز از برادر خود دوری و قهر کنند.(محجة البیضاء، ج 3، 
ص 362)
از حضرت امام جعفر صادق‌(ع) روایت است که ایشان فرمود: هیچ دو فردی از روی قهر از یکدیگر جدا نمی‌شوند مگر اینکه یکی از آنها مستوجب لعنت می‌گردد و بسا باشد که هر دو مستوجب شوند. شخصی عرض کرد: آن که حق با اوست چرا مستوجب می‌شود؟ فرمود: به جهت اینکه او چرا برادر خود را به صلح نمی‌خواند و ابتدا به کلام نمی‌کند. 
از پدرم شنیدم که می‌فرمود: هرگاه دو نفر با هم نزاع کنند و یکی از آنها قهر کند، آن که مظلوم است و حق با اوست (برای برطرف شدن کدورت) به نزد آن دیگری بیاید و بگوید:‌ ای برادر! تقصیر با من است و من ظلم کرده‌ام، تا نزاع از میان آنها برطرف شود. بدرستی که خدا حاکم عادل است و از ظالم، حق مظلوم را می‌گیرد.(کافی، ج 2، ص 344) 
قهر کردن از نظر اسلام عمل شیطانی است و کسی که قهر می‌کند در حقیقت دل شیطان را شاد کرده است. حضرت صادق علیه‌السلام در این باره ‌فرموده است: پیوسته تا دو مسلمان با هم قهرند، ابلیس شاد است و چون آشتى کنند، زانوهایش بلرزد و به‌هم بخورد و بندهایش از هم بگسلد و فریاد کشد: اى واى بر من هلاک شدم.(اصول کافی، ج‏2  ص 346)
در آیات و روایات آثار متعدد قهر کردن بیان شده که به برخی ازآنها اشاره می‌کنیم:
1.خسران ابدی: خداوند قهر کردن را عامل خسران ابدی انسان و ورود به دوزخ و آتش آن معرفی می‌کند.(بقره، آیه 27). 
2. سزاوار آتش: خسران ابدی مساوی با دوزخ و آتش آن است. پیامبر اسلام (ص) نیز در این باره 
می‌­فرمایند:یا أَبَاذَرٍّ أَنْهَاكَ عَنِ الْهِجْرَانِ وَ إِنْ كُنْتَ لَا بُدَّ فَاعِلًا فَلَا تَهْجُرْهُ فَوْقَ ثَلَاثَةِ أَیامٍ كَمَلًا فَمَنْ مَاتَ فِیهَا مُهَاجِراً لِأَخِیهِ كَانَتِ النَّارُ أَوْلَى بِهِ‏؛ اى اباذر، تو را از قهر كردن و دورى نمودن نهى می‌­كنم و اگرناچارى، دورى مكن برادرت را بیش از سه روز تمام. پس هركس بمیرد در حال دورى كردن از برادرش آتش به او سزاوارتر باشد.(بحارالانوار، ج‏72 ص 184 و ج‏74 ص 72)
3. قاتل بودن: پیامبر اکرم(ص) قهر کردن را به معنای قتل و در حکم آن دانسته و می‌فرماید: من هجر أخاه سنة فهو کسفک دمه؛  هر کس یک سال از برادر خویش قهر کند چنان است که خون وى را ریخته است.(بحار الانوار،‌ ج‏72‌، ص 184؛ و نیز  ج‏74،  ص 72؛ نیز نهج الفصاحه، ص 747)
4. رد عمل: اعمال صالح کسی که قهر کند مورد پذیرش نیست و خداوند رد می‌کند و به او برمی‌گرداند تا توبه کرده و دست از کینه بردارد و قهر را کنار گذاشته و آشتی کند. پیامبر اسلام (ص) در این باره می‌فرمایند: یا أَبَا ذَرٍّ إِیاكَ وَ هِجْرَانَ أَخِیكَ فَإِنَّ الْعَمَلَ لَا یتَقَبَّلُ مِنَ الْهِجْرَانِ‏؛ اى اباذر بپرهیز از دورى كردن از برادرت. زیرا كه عمل انسان با قهر پذیرفته نمى‏شود.(بحارالانوار، ج‏74 ص 72)
آثار و برکات آشتی دادن میان مردم
از جمله آثار و برکاتی که برای آشتی دادن بیان شده می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
1.برداشته شدن گناه: یکی از آثار اصلاح میان مردم برداشته شدن گناهان از شخص اصلاح دهنده است که خداوند در آیه 182 سوره بقره به آن اشاره کرده است.
2. بهره‌مندی از رحمت الهی: خداوند کسانی را که میان برادران خونی و ایمانی و همسران آشتی برقرار می‌کنند، تحت رحمت خاص خود قرار می‌دهد.(بقره، آیه 182؛ نساء، آیات 128 و 129؛ حجرات، آیه 10)
3. اصلاح کارها: اگر در کارهای دیگران اصلاح کنیم، کارهای ما در دنیا و آخرت اصلاح می‌شود. رسول اكرم (صلى الله عليه و آله) در این باره می‌فرماید: 
اِتَّقُوا اللّه  وَ أَصلِحوا ذاتَ بَينِكُمْ فَإِنَ اللّه يُصلِحُ بَينَ المُؤمِنينَ يَومَ القيامَةِ؛ تقواى الهى داشته باشيد و اصلاح كنيد ميان خودتان را؛ زيرا خداوند در روز قيامت ميان مؤمنين را اصلاح مى كند.(محجة البيضاء، ج3، ص373) 
4.بهترین عمل صالح و عبادت: از نظر اسلام آشتی دادن بهتر از نماز و روزه مستحبی و صدقه دادن است؛ زیرا این کار موجب حفظ دین نیست؛ اما 
آشتی دادن موجب می‌شود تا دین و دینداری در جامعه باقی مانده و تقویت شود. پیامبر اكرم (ص) می‌فرماید: 
أَلا اُخبِرُكُم بِأَفضَلَ مِن دَرَجَةِ الصِّيامِ وَالصَّلاةِ وَالصَّدَقَةِ؟ صَلاحُ ذاتِ البَينِ، فَإِنَّ فَسادَ ذاتِ البَينِ هِىَ الحالِقَةُ؛ آيا شما را به چيزى بافضيلت‌تر از نماز و روزه و صدقه (زكات) آگاه نكنم؟ آن چيز اصلاح ميان مردم است، زيرا تيره شدن رابطه ميان مردم ريشه كن كننده دين است.
(نهج الفصاحه، ح 458)
5. دست یابی به مقام مقربان: از دیگر آثار آشتی دادن و رسیدن به مقام مقربان است. امام كاظم‌(ع) در این باره می‌فرماید: طوبى لِلمُصلِحينَ بَينَ النّاسِ، اُولئِكَ هُمُ المُقَرَّبونَ يَومَ القيامَةِ؛ خوشا به سعادت اصلاح كنندگان بين مردم كه آنان همان مقرّبان روز قيامت‌اند.(تحف العقول، ص 393)
6. بهترین صدقه: انفاق و صدقات مالی خوب است،‌ ولی هیچ چیز جای روابط انسانی و عواطف بشری را نمی‌گیرد. از این رو هر گامی برای تقویت روح و روان مردم و جامعه‌،گامی بس بزرگ و احیای دین و انسانیت است. از این رو بهترین صدقه در اسلام اصلاح میان مردم و آشتی دادن دانسته شده و پاداش آن برای شخص ثبت می‌شود. امام صادق‌(ع) می‌فرماید: صَدَقَةٌ يُحِبُّهَا اللّه: إِصلاحٌ بَينَ النّاسِ إِذا تَفاسَدوا، وَتَقارُبٌ بَينَهُم إِذا تَباعَدوا؛ صدقه اى كه خداوند آن را دوست دارد عبارت است از: اصلاح ميان مردم هرگاه رابطه‌شان تيره شد و نزديك كردن آنها به يكديگر هرگاه از هم دور شدند.(كافى، ج2، ص209، ح1)
مینه‌ها و روش‌های آشتی دادن 
آشتی دادن هنر است و مهارت‌، لازم دارد و هرکسی نمی‌تواند از عهده این عمل برآید و میان کسانی که خصومت دارند یا قهر کرده‌اند آشتی برقرار کرده و اصلاح کند. آشتی دادن همانند مدیریت امور اجتماعی دیگر نیازمند هنر و مهارت است. پس لازم است تا شخص بسترهای لازم را فراهم آورد و آنگاه گام در وادی اصلاحگری و آشتی دادن بگذارد. از جمله این بسترها عبارتند از:
1. خودسازی پیش از آشتی دادن: از مهم‌ترین زمینه‌های آشتی دادن این است که شخص خود را اصلاح کند. امام على‌(ع) می‌فرماید: إنَّ سَمَت هِمَّتُكَ لإِصلاحِ النّاسِ فَابدَ بِنَفسِكَ‌، فَإِنَّ تَعاطيَكَ صَلاحَ غَيرِكَ وَأَنتَ فاسِدٌ أَكبَرُ العَيبِ؛ اگرهمّت والاى اصلاح مردم را در سردارى، از خودت آغاز كن، زيرا پرداختن تو به اصلاح ديگران، در حالى كه خود فاسد باشى بزرگ‌ترين عيب است.(غررالحكم، ج3، ص23، ح3749)
2 تقوا: زمینه‌ساز دیگر اصلاحگری آن است که خود شخص اهل تقوا باشد. خداوند پیش‌شرط آشتی دادن میان دیگران را تقوای شخص می‌داند.(انفال، آیه 1)
3.قصد اصلاح و آشتی دادن: از شرایط دیگر آن است که شخص واقعا قصد اصلاح و آشتی دادن داشته باشد تا بتواند در کارش موفق شود.(نساء، آیه 35؛ بقره، آیه 228)
4. پذیرش میانجی‌گری: از دیگر پیش‌شرط‌های آشتی دادن، پذیرش متخاصم و قهرکنندگان برای میانجی‌گری است یعنی طرف‌های دعوا فرد میانجی را قبول داشته باشند و مقبول آنها باشد. تا این شرط فراهم نیاید کسی نمی‌تواند در آشتی دادن موفق شود.(نساء، آیه 35)
5.انعطاف و گذشت: قهرکنندگان باید دارای انعطاف باشند تا حکمیت و میانجی گر بتواند در کارش موفق شود.(شوری، آیه 40؛ نساء، آیه 128)
6.استفاده از عواطف: تحريك عاطفه برادرى از روش‌هاى اصلاح میان مردم و آشتی دادن است. باید با مهربانی و تحریک عواطف دو طرف کوشید تا نسبت به هم گذشت کنند و راه برای آشتی فراهم آید.(حجرات،‌آیه 10)
7.اغماض: اغماض و گذشت از حقوق شخصى يكى از راه‌هاى آشتى دادن است. اگر مثلا در مسائل مالی کوتاه نیاید نمی‌توان میان دو شخص آشتی برقرار کرد.(نساء، آیه 128)
8. تعیین داور مقبول طرفین: باید در حکمیت از داورهایی بهره برد که هر دو طرف به او ایمان داشته باشند و سخن او را بپذیرند.(نساء، آیه 35)
9.  موعظه: باید با توجه به شرایط طرفین آنان را موعظه کرد و اجازه داد تا با تفکر در رفتار خود به اصلاح خود بپردازند.(نساء، آیه 34)
10.  نجوا: نجوا و گفت‌وگوى پنهانى يكى از روش‌هاى اصلاح میان دو طرف است؛ چرا که گاه آشکار سخن گفتن و بیان مطالب می‌تواند دامنه اختلافات را عمیقتر کند. پس نجوا و گفت‌وگوهای نهانی بهترین شیوه در این موارد است.(نساء، آیه 114)
11.  تنبیه: گاه لازم است که یکی از دو طرف، تنبیه و مجازات شود تا به مسیر اصلاح بازگردد و کینه‌توزی و دشمنی را کنار گذارد.(نساء، آیه 34)
12.  اخلاص: آشتی دهنده می‌بایست در کارش اخلاص داشته باشد و از سر اخلاص وارد این عرصه شود.(نساء‌، آیه 114)
13.  هزینه مالی: گاه لازم است تا برای آشتی‌دادن هزینه‌ای هم پرداخت شود. این مسئله به ویژه در اختلافات مالی مهم و تاثیرگذار است. امام صادق‌(ع) به مفضل می‌فرماید: إِذا رَأَيتَ بَينَ اثنَينِ مِنْ شيعَتِنا مُنازَعَةً فَافتَدِها مِنْ مالى؛ هرگاه ميان دو نفر از شيعيان ما نزاعى ديدى از مال من غرامت بده؛ يعنى با پرداخت وجه مورد اختلاف، ميان آنان را اصلاح كن. 
(كافى، ج2، ص209، ح3)
14.  دروغ مصلحت‌آمیز: گاه لازم است تا هرآنچه گفته شده را به دیگری منتقل نکرد بلکه حتی به مصلحت است که سخنی نادرست را بر زبان جاری کرد تا کدورت‌ها از میان برود. 
امام صادق‌(ع) با توجه به نقش دروغ در اصلاح میان مردم، آن را وجه سومی از کلام می‌داند و در جرگه راست و دروغ قرار نمی‌دهد. به سخن دیگر، سخن سه گونه است: راست و دروغ و اصلاحگرانه. امام می‌فرماید: اَلكَلامُ ثَلاثَةٌ: صِدقٌ وَكِذبٌ وَإِصلاحٌ بَينَ النّاسِ قالَ: قيلَ لَهُ: جُعِلتُ فِداك مَا الصلاحُ بَينَ النّاسِ؟ قالَ: تَسمَعُ مِنَ الرَّجُلِ كَلاما يَبلُغُهُ فَتَخبُثُ نَفسُهُ، فَتَلقاهُ فَتَقولُ: سَمِعتُ مِن فُلانٍ قالَ فيكَ مِنَ الخَيرِ كَذا وَكَذا، خِلافَ ما سَمِعتَ مِنهُ؛ سخن سه گونه است: راست و دروغ و اصلاح ميان مردم؛ به آن حضرت عرض شد: اصلاح ميان مردم چيست؟ فرمودند: از كسى سخنى درباره ديگرى مى‌شنوى كه اگر سخن به گوش او برسد، ناراحت مى شود. پس تو آن ديگرى را 
مى‌بينى و برخلاف آنچه شنيده اى، به او مى گويى: از فلانى شنيدم كه در خوبى تو چنين و چنان مىگفت.(كافى، ج2، ص341، ح16) 
رسول اكرم (ص) نیز می‌فرماید: إِنَّ اللّه  أَحَبَّ الكَذِبَ فِى الاصَّلاحِ وَأَبغَضَ الصِّدقَ فِى الفَسادِ؛ براستى كه خداوند دروغى را كه باعث اصلاح باشد دوست مى‌دارد و راستى را كه موجب فساد شود، دشمن مىدارد. (وسائل الشيعه، ج8، ص578، ح1)
آشتی یک رفتار هنجاری اجتماعی است که پس از دعوا،‌ مرافعه،‌ قهر و جنگ رخ می‌دهد. یکی از مهم‌ترین مسائل اجتماعی،‌ آشتی در حوزه روابط اجتماعی است؛ زیرا این عمل همانند توبه می‌تواند آثار و برکات مهمی برای شخص و جامعه به دنبال داشته باشد. از این رو در آموزه‌های اسلامی به عنوان یک ارزش برتر اجتماعی دانسته و نام فضیلت اخلاقی بر آن نهاده شده است.
در نوشتار حاضر اهمیت آشتی دادن و آثار و برکات آن و مضرات قهر و دوری از همدیگر بررسی شده است.
***
اهمیت اصلاح و آشتی بين مردم
آشتی به معنای فراموش کردن رنجشی و دوستی دوباره پس از قهر کردن یک رفتار اجتماعی و فضیلت اخلاقی است. البته به صلح پس از جنگ و درگیری بین اقوام و کشورها نیز آشتی گفته می‌شود.(لغت‌نامه دهخدا؛  فرهنگ فارسى معين، ذیل واژه آشتی)
در قرآن با واژگان و اصطلاحات چندی به این مفهوم توجه داده شده و ارزش و اهمیت آن در انسجام اجتماعی و وحدت مردم و جلوگیری از تفرقه و آثار آن مورد نظر قرار گرفته است. از جمله واژگان و اصطلاحاتی که برای بیان مفهوم منازعات شخصی، خانوادگی و آشتی اجتماعی و اصلاح میان دو یا چندنفر یا گروه‌های اجتماعی بیان شده می‌توان به واژگانی چون: «اصلاح»، «تأليف»، «توفيق»، «سلم» و «صلح» اشاره کرد که در آیات قرآن به کار رفته است.
قرآن در آیاتی به اشکال گوناگون به ارزش و اهمیت این عمل پرداخته است. اینکه یک نفر واسطه شود تا کدورت‌ها را از میان بردارد و پیوند گسسته را برقرار کند، امری پسندیده است. البته پسندیده‌تر آن است که شخص خود اقدام کند و در انتظار کسی نباشد تا بیاید و اقدام به پیوند دوباره گسست‌ها کند. اینکه انسان بتواند عفو و گذشت داشته باشد و در این امر تا آنجا رشد کند که بتواند پا بر خواهش‌ها و تمایلات نفسانی گذارد و در مقام احسان و ایثار، پیشدستی کند و از روی فروتنی،‌ از خطای دیگری در گذرد و رنج و رنجشی را که از دیگری به دل دارد برطرف سازد و قهر را کنار گذارد، کاری بس بزرگ و ارجمند کرده است.
حضرت امام حسين‌(ع) در سخنی با اشاره به پیشدستی شخص در عفو و گذشت و درخواست آشتی در مرافعات و نزاعات می‌فرماید: أيُّما إثْنَيْنِ جَرى بَيْنَهُما كَلامٌ، فَطَلبَ أَحَدُهُما رِضَى الاْخَرِ، كانَ سابِقَهُ إلىَ الْجَنّةِ؛ چنانچه دو نفر با يكديگر نزاع و اختلاف کنند و يكى از آن دو نفر، در صلح و آشتى پيشقدم شود، همان شخص سبقت گيرنده، جلوتر از ديگرى به بهشت وارد مى شود. (محجّة البيضاء، ج 4، 
ص 228)
پس انسان پیش از آنکه دیگری واسطه در امر خیر آشتی و آشتی کنان شود، خود در این امر سبقت گیرد و پیشدستی کند و با پا گذاشتن بر هواهای نفسانی، از مقام عفو و احسان، وارد شده و دست دوستی دوباره به سوی دیگری که با او قهر کرده و رنجشی از او 
به دل دارد دراز کند. این اقدام به آشتی کردن، موجب بهره مندی از پاداش‌های خاص الهی می‌شود. خداوند در آیه 40 سوره شوری می‌فرماید که عفو و اغماض از بدى ديگران و آشتى با آنان، سبب برخوردارى از پاداش الهى خواهد شد. پس بکوشیم با پیشدستی، از این پاداش‌های الهی بهره مند شویم و اجازه ندهیم که قهر و خصومت باقی و برقرار باشد.
همچنین آشتی کردن با همسر موجب دستیابی به آمرزش الهی و مغفرت اوست که در آیات 128 و 129 سوره نساء بدان توجه داده شده تا همسران به جای قهر کردن و خصومت ورزی، به سوی احسان و عفو و گذشت بروند و مودت و عشق را بر روابط خود حاکم کرده و با احسان و ایثار زندگی را سامان دهند.
اما اگر به هر دلیلی این امکان فراهم نشد، اقدام دیگران برای رفع خصومت و ایجاد اصلاح میان مردمان، کاری بس پسندیده است و اگر از نگاه برخی‌ها به عنوان فضولی در کار دیگران و یا ورود به حریم خصوصی و ارتباطات شخصی و خانوادگی یا گروهی افراد جامعه به شمار رود، این فضولی و ورود به حریم خصوصی عین فضیلت و عمل اخلاقی است. از این رو در آیات قرآن به اهمیت این نوع کارهای اجتماعی به عنوان عمل صالح توجه داده شده و آثار و برکاتی برای اصلاح‌کننده و آشتی‌دهنده بیان شده است.
خداوند در آیه نخست سوره انفال و همچنین 10 سوره حجرات، آشتی دادن میان مؤمنان و برادران ایمانی را کاری پسندیده و با ارزش دانسته و حتی به آن فرمان داده تا مطلوب بودن ورود در امر اصلاح و آشتی را بیان کند.
حضرت علی(ع) در وصیت نامه خود چنین سفارش می‏کند:أُوصِیکمَا وَ جَمِیعَ وَلَدِی وَ أَهْلِی وَ مَنْ بَلَغَهُ کتَابِی بِتَقْوَى اللَّهِ وَ نَظْمِ أَمْرِکمْ وَ صَلَاحِ ذَاتِ بَینِکم‏؛ شما و همه فرزندانم و کسانم و آن را که نامه من به او رسد سفارش می‏کنم به ترس از خدا و نظم در کارها و آشتی با یکدیگر که من از جد شما شنیدم که می‏گفت: 
آشتی دادن میان مردمان، بهتر است از نماز و روزه سالیان.(نهج‌البلاغه، نامه 48)
در حقیقت از نظر قرآن و اسلام بی‌خیالی و بی‌اعتنایی به روابط اجتماعی مؤمنان، امری ناپسند و نادرست است و شخص مسلمان و مؤمن نمی‌تواند نسبت به گسست‌های روابط میان دو برادر ایمانی یا گروه‌های ایمانی بی‌تفاوت باشد، بلکه هر مسلمانی موظف و مکلف است تا گام‌هایی را برای اصلاح روابط و ایجاد جو تفاهم و آشتی در جامعه و میان افراد بردارد و اگر چنین نکند در روز حساب باز خواست خواهد شد.(همان آیات و نیز بقره،‌آیه 208)
از آنجا که بنیاد جامعه و اصلاح اجتماع از خانه و خانواده آغاز می‌شود توجه به روابط میان همسران 
در اولویت است و همگان موظف هستند تا روابط میان همسران را در صورت اختلاف و نزاع بهبود بخشند و اقدام عملی برای تحکیم بنیاد خانواده و روابط زناشویی و همسری بردارند و در این مسئله کوتاهی روا ندارند.(نساء، آیات 128 و 129)
آثار زیانبار قهر کردن و آشتی نکردن
چنان‌که گفته شد آشتی کردن بااهمیت‌تر است و هر انسانی اولا نباید قهر کند و روابط همسری و یا اجتماعی خود را با همسر و دوست به هم زند و به سبب کدورت‌ها و رنجش‌ها آن روابط سالم را از میان بردارد و راه قهر و نزاع را در پیش گیرد. 
قهر کردن به معنای عدم سخن گفتن و دوری کردن است که در عربی به آن (هجر) گفته می‌شود. قرآن‌، با تعابیری مانند هجرة‌، یقطعون‌، اعراض‌، نشوز، بحث قهر کردن را مطرح کرده است‌.(رعد، آیه 25؛ بقره، آیه 224؛‌انفال، آیه 1؛ نساء، آیه 128)
از آنجا که احتمال قهر در میان دوستان و همسران و خویشان و نزدیکان بسیار است، هر گونه قهر می‌تواند آثار زیانبار روحی و روانی و مادی و معنوی به جا گذارد؛ از این رو بشدت از قهر کردن نهی شده است.
شکی نیست که هر چه روابط میان افراد بیشتر باشد، احتمال بروز خطا، اشتباه، برداشت و تفسیر نادرست، رفتارهای رنجش آور و کدورت‌آمیز بیشتر است. بنابراین، نمی‌توان به سادگی روابط سالم را به سبب این امور تغییر داد و دلخوشی را به ناخوشی و صلح را به جنگ تبدیل کرد و راه منازعه و قهر کردن را در پیش گرفت. بی‌گمان عفو و گذشت در میان افرادی که روابط تنگاتنگی دارند، از اهمیت و ارزش بسیار برخوردار است. از همین رو روابط میان همسران و دوستان به جای قوانین و احکام عقلانی عادلانه باید بر مدار مودت و احسان و عواطف تنظیم شود و خداوند بارها بر این نکته تاکید کرده است که روابط میان همسران و دوستان و خویشان باید مبتنی بر احسان و عواطف و مودت باشد. 
اما اگر به هر دلیلی نوعی کدورت و تیرگی در روابط پدیدار شد،‌ انسان سالم و مسلمان مؤمن می‌کوشد تا به سرعت آن را بازسازی و اصلاح کند و نگذارد که این کدورت‌ها با قهر و دوری و مانند آن عمیقتر گردد و شرایط برای اصلاح و  بازسازی و آشتی دشوارتر شود. 
حضرت رسول اکرم(ص) فرمود: دو نفر مسلمان که از یکدیگر قهر و خشم کنند و از هم دوری جویند و سه روز چنین باشند و با هم صلح و آشتی نکنند، از دایره اسلام بیرون می‌روند و هر کدام که ابتدا به صلح و سخن گفتن کند در روز قیامت زود داخل بهشت خواهد شد.(کافی، ج 2، ص 345، ح 5)
 آن حضرت (ص) در جایی دیگر می‌فرماید: از برای مسلمانان، حلال نیست که زیادتر از سه روز از برادر خود دوری و قهر کنند.(محجة البیضاء، ج 3، 
ص 362)
از حضرت امام جعفر صادق‌(ع) روایت است که ایشان فرمود: هیچ دو فردی از روی قهر از یکدیگر جدا نمی‌شوند مگر اینکه یکی از آنها مستوجب لعنت می‌گردد و بسا باشد که هر دو مستوجب شوند. شخصی عرض کرد: آن که حق با اوست چرا مستوجب می‌شود؟ فرمود: به جهت اینکه او چرا برادر خود را به صلح نمی‌خواند و ابتدا به کلام نمی‌کند. 
از پدرم شنیدم که می‌فرمود: هرگاه دو نفر با هم نزاع کنند و یکی از آنها قهر کند، آن که مظلوم است و حق با اوست (برای برطرف شدن کدورت) به نزد آن دیگری بیاید و بگوید:‌ ای برادر! تقصیر با من است و من ظلم کرده‌ام، تا نزاع از میان آنها برطرف شود. بدرستی که خدا حاکم عادل است و از ظالم، حق مظلوم را می‌گیرد.(کافی، ج 2، ص 344) 
قهر کردن از نظر اسلام عمل شیطانی است و کسی که قهر می‌کند در حقیقت دل شیطان را شاد کرده است. حضرت صادق علیه‌السلام در این باره ‌فرموده است: پیوسته تا دو مسلمان با هم قهرند، ابلیس شاد است و چون آشتى کنند، زانوهایش بلرزد و به‌هم بخورد و بندهایش از هم بگسلد و فریاد کشد: اى واى بر من هلاک شدم.(اصول کافی، ج‏2  ص 346)
در آیات و روایات آثار متعدد قهر کردن بیان شده که به برخی ازآنها اشاره می‌کنیم:
1.خسران ابدی: خداوند قهر کردن را عامل خسران ابدی انسان و ورود به دوزخ و آتش آن معرفی می‌کند.(بقره، آیه 27). 
2. سزاوار آتش: خسران ابدی مساوی با دوزخ و آتش آن است. پیامبر اسلام (ص) نیز در این باره 
می‌­فرمایند:یا أَبَاذَرٍّ أَنْهَاكَ عَنِ الْهِجْرَانِ وَ إِنْ كُنْتَ لَا بُدَّ فَاعِلًا فَلَا تَهْجُرْهُ فَوْقَ ثَلَاثَةِ أَیامٍ كَمَلًا فَمَنْ مَاتَ فِیهَا مُهَاجِراً لِأَخِیهِ كَانَتِ النَّارُ أَوْلَى بِهِ‏؛ اى اباذر، تو را از قهر كردن و دورى نمودن نهى می‌­كنم و اگرناچارى، دورى مكن برادرت را بیش از سه روز تمام. پس هركس بمیرد در حال دورى كردن از برادرش آتش به او سزاوارتر باشد.(بحارالانوار، ج‏72 ص 184 و ج‏74 ص 72)
3. قاتل بودن: پیامبر اکرم(ص) قهر کردن را به معنای قتل و در حکم آن دانسته و می‌فرماید: من هجر أخاه سنة فهو کسفک دمه؛  هر کس یک سال از برادر خویش قهر کند چنان است که خون وى را ریخته است.(بحار الانوار،‌ ج‏72‌، ص 184؛ و نیز  ج‏74،  ص 72؛ نیز نهج الفصاحه، ص 747)
4. رد عمل: اعمال صالح کسی که قهر کند مورد پذیرش نیست و خداوند رد می‌کند و به او برمی‌گرداند تا توبه کرده و دست از کینه بردارد و قهر را کنار گذاشته و آشتی کند. پیامبر اسلام (ص) در این باره می‌فرمایند: یا أَبَا ذَرٍّ إِیاكَ وَ هِجْرَانَ أَخِیكَ فَإِنَّ الْعَمَلَ لَا یتَقَبَّلُ مِنَ الْهِجْرَانِ‏؛ اى اباذر بپرهیز از دورى كردن از برادرت. زیرا كه عمل انسان با قهر پذیرفته نمى‏شود.(بحارالانوار، ج‏74 ص 72)
آثار و برکات آشتی دادن میان مردم
از جمله آثار و برکاتی که برای آشتی دادن بیان شده می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
1.برداشته شدن گناه: یکی از آثار اصلاح میان مردم برداشته شدن گناهان از شخص اصلاح دهنده است که خداوند در آیه 182 سوره بقره به آن اشاره کرده است.
2. بهره‌مندی از رحمت الهی: خداوند کسانی را که میان برادران خونی و ایمانی و همسران آشتی برقرار می‌کنند، تحت رحمت خاص خود قرار می‌دهد.(بقره، آیه 182؛ نساء، آیات 128 و 129؛ حجرات، آیه 10)
3. اصلاح کارها: اگر در کارهای دیگران اصلاح کنیم، کارهای ما در دنیا و آخرت اصلاح می‌شود. رسول اكرم (صلى الله عليه و آله) در این باره می‌فرماید: 
اِتَّقُوا اللّه  وَ أَصلِحوا ذاتَ بَينِكُمْ فَإِنَ اللّه يُصلِحُ بَينَ المُؤمِنينَ يَومَ القيامَةِ؛ تقواى الهى داشته باشيد و اصلاح كنيد ميان خودتان را؛ زيرا خداوند در روز قيامت ميان مؤمنين را اصلاح مى كند.(محجة البيضاء، ج3، ص373) 
4.بهترین عمل صالح و عبادت: از نظر اسلام آشتی دادن بهتر از نماز و روزه مستحبی و صدقه دادن است؛ زیرا این کار موجب حفظ دین نیست؛ اما 
آشتی دادن موجب می‌شود تا دین و دینداری در جامعه باقی مانده و تقویت شود. پیامبر اكرم (ص) می‌فرماید: 
أَلا اُخبِرُكُم بِأَفضَلَ مِن دَرَجَةِ الصِّيامِ وَالصَّلاةِ وَالصَّدَقَةِ؟ صَلاحُ ذاتِ البَينِ، فَإِنَّ فَسادَ ذاتِ البَينِ هِىَ الحالِقَةُ؛ آيا شما را به چيزى بافضيلت‌تر از نماز و روزه و صدقه (زكات) آگاه نكنم؟ آن چيز اصلاح ميان مردم است، زيرا تيره شدن رابطه ميان مردم ريشه كن كننده دين است.
(نهج الفصاحه، ح 458)
5. دست یابی به مقام مقربان: از دیگر آثار آشتی دادن و رسیدن به مقام مقربان است. امام كاظم‌(ع) در این باره می‌فرماید: طوبى لِلمُصلِحينَ بَينَ النّاسِ، اُولئِكَ هُمُ المُقَرَّبونَ يَومَ القيامَةِ؛ خوشا به سعادت اصلاح كنندگان بين مردم كه آنان همان مقرّبان روز قيامت‌اند.(تحف العقول، ص 393)
6. بهترین صدقه: انفاق و صدقات مالی خوب است،‌ ولی هیچ چیز جای روابط انسانی و عواطف بشری را نمی‌گیرد. از این رو هر گامی برای تقویت روح و روان مردم و جامعه‌،گامی بس بزرگ و احیای دین و انسانیت است. از این رو بهترین صدقه در اسلام اصلاح میان مردم و آشتی دادن دانسته شده و پاداش آن برای شخص ثبت می‌شود. امام صادق‌(ع) می‌فرماید: صَدَقَةٌ يُحِبُّهَا اللّه: إِصلاحٌ بَينَ النّاسِ إِذا تَفاسَدوا، وَتَقارُبٌ بَينَهُم إِذا تَباعَدوا؛ صدقه اى كه خداوند آن را دوست دارد عبارت است از: اصلاح ميان مردم هرگاه رابطه‌شان تيره شد و نزديك كردن آنها به يكديگر هرگاه از هم دور شدند.(كافى، ج2، ص209، ح1)
مینه‌ها و روش‌های آشتی دادن 
آشتی دادن هنر است و مهارت‌، لازم دارد و هرکسی نمی‌تواند از عهده این عمل برآید و میان کسانی که خصومت دارند یا قهر کرده‌اند آشتی برقرار کرده و اصلاح کند. آشتی دادن همانند مدیریت امور اجتماعی دیگر نیازمند هنر و مهارت است. پس لازم است تا شخص بسترهای لازم را فراهم آورد و آنگاه گام در وادی اصلاحگری و آشتی دادن بگذارد. از جمله این بسترها عبارتند از:
1. خودسازی پیش از آشتی دادن: از مهم‌ترین زمینه‌های آشتی دادن این است که شخص خود را اصلاح کند. امام على‌(ع) می‌فرماید: إنَّ سَمَت هِمَّتُكَ لإِصلاحِ النّاسِ فَابدَ بِنَفسِكَ‌، فَإِنَّ تَعاطيَكَ صَلاحَ غَيرِكَ وَأَنتَ فاسِدٌ أَكبَرُ العَيبِ؛ اگرهمّت والاى اصلاح مردم را در سردارى، از خودت آغاز كن، زيرا پرداختن تو به اصلاح ديگران، در حالى كه خود فاسد باشى بزرگ‌ترين عيب است.(غررالحكم، ج3، ص23، ح3749)
2 تقوا: زمینه‌ساز دیگر اصلاحگری آن است که خود شخص اهل تقوا باشد. خداوند پیش‌شرط آشتی دادن میان دیگران را تقوای شخص می‌داند.(انفال، آیه 1)
3.قصد اصلاح و آشتی دادن: از شرایط دیگر آن است که شخص واقعا قصد اصلاح و آشتی دادن داشته باشد تا بتواند در کارش موفق شود.(نساء، آیه 35؛ بقره، آیه 228)
4. پذیرش میانجی‌گری: از دیگر پیش‌شرط‌های آشتی دادن، پذیرش متخاصم و قهرکنندگان برای میانجی‌گری است یعنی طرف‌های دعوا فرد میانجی را قبول داشته باشند و مقبول آنها باشد. تا این شرط فراهم نیاید کسی نمی‌تواند در آشتی دادن موفق شود.(نساء، آیه 35)
5.انعطاف و گذشت: قهرکنندگان باید دارای انعطاف باشند تا حکمیت و میانجی گر بتواند در کارش موفق شود.(شوری، آیه 40؛ نساء، آیه 128)
6.استفاده از عواطف: تحريك عاطفه برادرى از روش‌هاى اصلاح میان مردم و آشتی دادن است. باید با مهربانی و تحریک عواطف دو طرف کوشید تا نسبت به هم گذشت کنند و راه برای آشتی فراهم آید.(حجرات،‌آیه 10)
7.اغماض: اغماض و گذشت از حقوق شخصى يكى از راه‌هاى آشتى دادن است. اگر مثلا در مسائل مالی کوتاه نیاید نمی‌توان میان دو شخص آشتی برقرار کرد.(نساء، آیه 128)
8. تعیین داور مقبول طرفین: باید در حکمیت از داورهایی بهره برد که هر دو طرف به او ایمان داشته باشند و سخن او را بپذیرند.(نساء، آیه 35)
9.  موعظه: باید با توجه به شرایط طرفین آنان را موعظه کرد و اجازه داد تا با تفکر در رفتار خود به اصلاح خود بپردازند.(نساء، آیه 34)
10.  نجوا: نجوا و گفت‌وگوى پنهانى يكى از روش‌هاى اصلاح میان دو طرف است؛ چرا که گاه آشکار سخن گفتن و بیان مطالب می‌تواند دامنه اختلافات را عمیقتر کند. پس نجوا و گفت‌وگوهای نهانی بهترین شیوه در این موارد است.(نساء، آیه 114)
11.  تنبیه: گاه لازم است که یکی از دو طرف، تنبیه و مجازات شود تا به مسیر اصلاح بازگردد و کینه‌توزی و دشمنی را کنار گذارد.(نساء، آیه 34)
12.  اخلاص: آشتی دهنده می‌بایست در کارش اخلاص داشته باشد و از سر اخلاص وارد این عرصه شود.(نساء‌، آیه 114)
13.  هزینه مالی: گاه لازم است تا برای آشتی‌دادن هزینه‌ای هم پرداخت شود. این مسئله به ویژه در اختلافات مالی مهم و تاثیرگذار است. امام صادق‌(ع) به مفضل می‌فرماید: إِذا رَأَيتَ بَينَ اثنَينِ مِنْ شيعَتِنا مُنازَعَةً فَافتَدِها مِنْ مالى؛ هرگاه ميان دو نفر از شيعيان ما نزاعى ديدى از مال من غرامت بده؛ يعنى با پرداخت وجه مورد اختلاف، ميان آنان را اصلاح كن. 
(كافى، ج2، ص209، ح3)
14.  دروغ مصلحت‌آمیز: گاه لازم است تا هرآنچه گفته شده را به دیگری منتقل نکرد بلکه حتی به مصلحت است که سخنی نادرست را بر زبان جاری کرد تا کدورت‌ها از میان برود. 
امام صادق‌(ع) با توجه به نقش دروغ در اصلاح میان مردم، آن را وجه سومی از کلام می‌داند و در جرگه راست و دروغ قرار نمی‌دهد. به سخن دیگر، سخن سه گونه است: راست و دروغ و اصلاحگرانه. امام می‌فرماید: اَلكَلامُ ثَلاثَةٌ: صِدقٌ وَكِذبٌ وَإِصلاحٌ بَينَ النّاسِ قالَ: قيلَ لَهُ: جُعِلتُ فِداك مَا الصلاحُ بَينَ النّاسِ؟ قالَ: تَسمَعُ مِنَ الرَّجُلِ كَلاما يَبلُغُهُ فَتَخبُثُ نَفسُهُ، فَتَلقاهُ فَتَقولُ: سَمِعتُ مِن فُلانٍ قالَ فيكَ مِنَ الخَيرِ كَذا وَكَذا، خِلافَ ما سَمِعتَ مِنهُ؛ سخن سه گونه است: راست و دروغ و اصلاح ميان مردم؛ به آن حضرت عرض شد: اصلاح ميان مردم چيست؟ فرمودند: از كسى سخنى درباره ديگرى مى‌شنوى كه اگر سخن به گوش او برسد، ناراحت مى شود. پس تو آن ديگرى را 
مى‌بينى و برخلاف آنچه شنيده اى، به او مى گويى: از فلانى شنيدم كه در خوبى تو چنين و چنان مىگفت.(كافى، ج2، ص341، ح16) 
رسول اكرم (ص) نیز می‌فرماید: إِنَّ اللّه  أَحَبَّ الكَذِبَ فِى الاصَّلاحِ وَأَبغَضَ الصِّدقَ فِى الفَسادِ؛ براستى كه خداوند دروغى را كه باعث اصلاح باشد دوست مى‌دارد و راستى را كه موجب فساد شود، دشمن مىدارد. (وسائل الشيعه، ج8، ص578، ح1)