اخبار ویژه
بلومبرگ خبر داد: ایران و روسیه راههای دور زدن تحریمهای نفتی را بلدند
ایران و روسیه از طریق اسکلههای خصوصی در چین، تحریمهای آمریکا برای فروش نفت را دور میزنند.
خبرگزاری بلومبرگ ضمن انتشار این خبر نوشت: اسکلههای خصوصی چین محمولههای نفتی ایران و روسیه را از نفتکشهای تحت تحریم آمریکا دریافت کردهاند. این منطقه بزرگترین خریداران نفت خام ایران و روسیه را در خود جای داده و توانسته شگردهای دور زدن تحریمها را برخلاف ترمینالهای بزرگ بیابد.
ورود نفتکشهای تحت تحریم ایالات متحده را به بنادر این استان در شرق چین ممنوع کرده است.
پس از آنکه شرکت دولتی «گروه بندری شاندونگ» چین، یک ترمینال خود را به یک بخش خصوصی فروخت، دونگیینگ، در استان شرقی شاندونگ، به یک بندر کلیدی برای دریافت این محمولهها تبدیل شد. این خبر را معاملهگرانی که با این موضوع آشنا هستند، عنوان کردند. به عنوان نمونه نفتکش تحریم شده سی هه، هفته گذشته بیش از ۷۴۴هزار بشکه نفت خام روسیه را در بندر دونگیینگ تخلیه کرد. اسکلهها و ترمینالهای دیگر هم برای این نوع محمولهها تأسیس شده اند، از جمله در یانگشان در جنوب شانگهای، و اسکلهای در بندر هویژو که ماه گذشته یک محموله نفتی ایران را دریافت کرد.
از ماه گذشته که «گروه بندری شاندونگ» از کارگزاران خود خواست تا از پذیرش نفتکشهای تحت تحریم خودداری کنند، ترمینالها و اسکلههای خصوصی اهمیت بیشتری پیدا کردهاند. این تصمیم در واکنش به افزایش نظارت واشنگتن اتخاذ شد.
تشدید تحریمهای دولت بایدن در روزهای پایانی آن، این روند را تقویت کرد. با تکیه بر این اسکلههای کوچکتر، پالایشگاههای مستقل چین میتوانند به خرید نفت خام ادامه دهند و همزمان از شرکتهای بزرگ لجستیکی و پالایشگاههای دولتی که محمولههای باری و کانتینری را مدیریت میکنند، محافظت کنند.
بر اساس محاسبات بلومبرگ از دادههای گمرکی رسمی، خرید نفت خام روسیه و ایران در سال ۲۰۲۴ یکچهارم کل واردات چین را تشکیل داد. با این حال، محدودیتهای سختگیرانهتر واشنگتن از اواخر سال گذشته، این تجارت را پیچیده کرده و خریداران را مجبور به خلاقیت در دور زدن تحریمها کرده است. ادامه پذیرش نفتکشهای تحت تحریم، نشاندهنده فشاری است که پالایشگاههای خصوصی چین تحت آن هستند و همچنین تمایل پکن به نادیده گرفتن تحریمها است.
ترمینال دونگیینگ که به بخش خصوصی واگذار شده، اکنون در اختیار شرکت بائوگانگ است. به گفته معاملهگران، این ترمینال تحت مالکیت خصوصی میتواند نفتکشهای تحریمشده را بپذیرد و هزینه انتقال نفت خام از یک کشتی به کشتی دیگر را کاهش دهد، که اغلب برای پنهان کردن منبع اصلی محموله انجام میشود.
بندر یانگشان شانگهای بیش از دو سال است که نفت خام روسیه دریافت نکرده بود. اما از ژانویه، حداقل دو نفتکش تحت تحریم که بیش از ۱.۲میلیون بشکه نفت را از خاور دور روسیه حمل میکردند، در این بندر پهلو گرفتند. دادههای مؤسسه کپلر نشان میدهد که یک نفتکش تحریمشده دیگر نیز این هفته به این اسکله خواهد رسید.
یکی دیگر از مراکز جدید این تجارت، بندر هویژو در استان جنوبی گوانگدونگ است. یکی از ترمینالهای این بندر توسط شرکت خصوصی هوایینگ اداره میشود. اواخر ماه گذشته، این ترمینال نزدیک به
یک میلیون بشکه نفت خام ایران را دریافت کرد. این کشتی، محموله را از نفتکش سالینا متعلق به ایران، انتقال داده بود.
خبرگزاری بلومبرگ همچنین در خبر دیگری نوشت: جریان صادرات نفت ایران به چین پس از رفع تنگناهای لجستیکی ناشی از تشدید تحریمهای آمریکا، بهبود یافت و خریداران را قادر ساخت تا محمولههای عقب افتاده نفتی را دریافت کنند. به گزارش مووسه کپلر واردات نفتی چین از ایران در ماه فوریه با رشدی ۸۶ درصدی به یک میلیون
و ۷۴۰ هزار بشکه در روز افزایش یافته است. افزایش انتقال نفت از طریق کشتی به کشتی و همچنین استفاده از پایانههای جایگزین برای دریافت محمولهها، باعث رشد چشمگیر این تجارت شده است.
غیرتی شدن «شرق» به خاطر اروپا پس از شکست عاطفی در قبال ترامپ!
روزنامه غربگرای شرق که تا پیش از این درباره نقض برجام و ترور شهید سلیمانی غیرتی نشده بود، به خاطر موضع ترامپ در برابر اروپا غیرتی شد و با «موهن و تحقیرآمیز» خواندن این رویکرد، نوشت: آنچه در این میان جای شگفتی است، این است که چگونه شد که مهد دموکراسی و تکنوکراسی و بوروکراسی (قاره سبز) صیانت از امنیت خود را برونسپاری کرد و نیازمند ضامن خارجی شد؟!
شرق در عین حال به خاطر اختلاف موقتی آمریکا و اروپا، از ایران خواسته از فرصت استفاده کرده و به اروپا نزدیک شود! نویسنده البته به سوابق بیارادگی و بدعهدی دامنهدار اروپا اشاره نمیکند.
شرف در یادداشتی نوشت: «رئیس کنفرانس امنیتی مونیخ در اجلاس اخیر و در واکنش به سخنان معاون رئیسجمهور آمریکا با بیان این جمله که «ما از اینکه ارزشهای مشترکمان دیگر مشترک نیستند، باید خوفناک باشیم» به گریه افتاد و تریبون سخنرانی را ترک گفت.
نمونههایی که معاون رئیسجمهور آمریکا به عنوان مصادیق عقبنشینی اروپا از ارزشهای آتلانتیکی برشمرده، هیچکدام کلانروایتی نیست که بتوان از آن فرارسیدن خزان دموکراسی در اروپا و نابودی آن را نتیجه گرفت. افزون بر این، مواردی چون «نادیدهگرفتن مردم و نگرانیهای آنان»، «ساکتکردن رسانهها»، «عدم برگزاری انتخابات» بیشتر به لفاظی میماند و اینکه «اگر از رأیدهندگان خود در هراس هستید، آمریکا هیچ کاری برای شما نمیتواند انجام دهد»، موهن و تحقیرآمیز است!
به نظر میرسد که آوارشدن تندمزاجی و کلفتگویی آمریکای ترامپ بر سر اروپای مهد روشنگری و گفتمان دموکراسی، ناشی از نگاه تحقیرآمیز رئیسجمهور بیریشه آمریکا به جهان منهای کشور متبوعش، و اراده هسته قدرت ینگه دنیا در دوره جاری زمامداری است. این اراده مبتنی بر هژمونطلبی، بر طبل سیاست وحشت که دیپلماسی فرسوده قایقهای توپدار را تداعی میکند، میکوبد. بدیهی است که اعمال و اجرای چنین سیاستی از جمله نیازمند کارگزاری دارای اعتمادبهنفس بیش از حد، پرحاشیه و جنجالی و ترمزبریده است تا با گرفتن دندهعقب، هنجارهایی که پس از بروز دو جنگ جهانی بدل به گفتمان روابط بینالملل شده و از جمله بر عدم تعرض به منظور بهدست آوردن سرزمین دیگران تأکید میورزد را به دور نهد.
اولویت نخست و کلان راهبردی آمریکای ایلان- دونالد، نمیتواند امنیت متحد دیرینه، صلح در اوکراین، اضافهکردن «ایالت کانادا» به ایالاتمتحده، تغییر نام خلیجها و کانالها، جنگ تعرفهها و به محاق بردن قواعد آمره و حتی پاکسازی قومی فلسطینیها و زدن تأسیسات هستهای ایران و نشاندن اسرائیل بر سریر قدرت منطقهای و... باشد بلکه مراد تأمین امنیت خود آمریکاست.
به نظر میرسد آمریکا تحت شرایط موجود به جز سیاست تغییرناپذیر حمایت بیچونوچرا از اسرائیل، رویکرد و خطمشی خود را در قبال سایر متغیرهای سپهر سیاست جهانی شناور کرده است. در این شناوری نه دوستی- حتی با قاره سبز که طبعاً تا ابد رابطهای زایشی است- دائمی خواهد بود و نه دشمنی با پوتین- که تا همین یکی، دو ماه گذشته که رئیسجمهوری دیگری بر کشور حکم میراند برقرار بود- همیشگی است. آنچه در این میان جای شگفتی است، این است که چگونه شد که مهد دموکراسی و تکنوکراسی و بوروکراسی (قاره سبز) صیانت از امنیت خود را برونسپاری کرد و نیازمند ضامن خارجی شد؟! شاید اروپا نمیخواست به مخیلهاش خطور دهد که این فرزند ممکن است ناخلف از آب درآید. اما این هم پذیرفتنی نیست. عالم سیاست عالم ممکنات است. از اینرو، هیچچیزی را نباید غیرممکن پنداشت. اروپا اگر هم میخواهد بهترین روابط را با جونیور خود داشته باشد، لازم است که به امنیت درونزا بیندیشد و از ادامه برونسپاری دست بردارد.
مناسب است اروپا در رویکرد خود بازنگری کند و از جمله دست به یارگیری بزند و دوستان جدیدی برای خود دستوپا کند. این مهم از جمله در سایه دوری از تبعیت از سیاستهای آمریکا به واسطه نیاز امنیتی به او ممکن است. در این یارگیری، ایران میتواند نمونه مناسبی باشد. در ایران هم ضروری است که اتاق فکر دستگاه سیاست خارجی به فکر ترمیم روابط با اروپا باشد.
در هنگامهای که آمریکا شاید هم به ناحق و به نادرستی دارد برای پیشبرد کلان راهبردش حتی از متحد راهبردی خود مایه میگذارد و هزینه میکند، ما قطعاً حق داریم موانع عادیسازی روابطمان با دنیای غرب و حل مشکلات هستهای را از سر راه برداریم. اگر در جهت تحقق این امر روسها مانعتراشی کرده باشند، که ظاهراً کردهاند، نباید به هر دلیلی استثنا قائل شویم و مانع را از سر راه برنداریم. حفظ کیان کشور و دفاع بحق از منافع ملی، واجبترین واجبات است».
خیالبافی روزنامه شرق و دعوت به پناه بردن به اروپا (بعد از شکست عاطفی درباره ترامپ و آمریکا) در حالی است که طرف اروپایی نهتنها به تعهدات برجامی خو پایبند نبوده، بلکه مکانیسم ماشه همین توافقی را که اجرا نمیکند، ابزار تهدید ایران قرار داده است!
سازوکارهای شفافیتساز هست اهتمام کافی به آنها وجود ندارد
رئیسجمهور گفت: چرا عدهای باید از عناوینی مانند FATF فرار کنند در حالی که میتوانیم با اجرای چنین سازوکاری در داخل کشور جریان نقدینگی را رصد کنیم و مانع از خروج منابع کشور یا وقوع جرائم مالی شویم.
آقای پزشکیان که دیروز به وزارت اقتصاد رفته بود، وزرات اقتصاد را مغز متفکر اقتصاد کشور توصیف کرد و گفت: شما مسئولان و مدیران ارشد وزارت اقتصاد با اقدامات خود میتوانید کشور را متحول و ساختار اقتصاد کشور را به گونهای مدیریت کنید که علاوهبر رفع ناترازیها، توسعه زیرساختها و رشد اقتصادی، مقوله مهم عدالت به عنوان مهمترین دغدغه دولت نیز تحقق یاید.
وی، انضباط مالی و حذف بسترهای رشوه و رانت را از جمله ماموریتهای مهم وزارت اقتصاد برشمرد و با تأکید بر ضرورت اجرای کامل قانون مالیات به عنوان یکی از مؤلفههای مهم در فسادزدایی از اقتصاد کشور گفت: متأسفانه امروز در کشور ما بهدلیل غفلت از اجرای صحیح و اصولی قانون مالیات، افرادی ضمن کسب درآمدهای هنگفت و گردش مالی بسیارزیاد از طریق قاچاق و دلالی، همچنان یارانه هم دریافت میکنند.
پزشکیان با تأکید بر اینکه اگر در نظام اقتصادی ما اجرای قانون مبتنی بر مدیریت دادهها و اطلاعات بهدرستی صورت گیرد، اساسا بستری برای فساد ایجاد نخواهد شد که بخواهیم با مفسدین مقابله کنیم، افزود: چرا عدهای باید از عناوینی مانند FATF فرار کنند در حالی که میتوانیم با اجرای چنین سازوکاری در داخل کشور جریان نقدینگی را رصد کنیم و مانع از خروج منابع کشور یا وقوع جرائم مالی شویم. البته خوشبختانه اقداماتی در این زمینه در دولت در حال انجام است که باید به آن سرعت بخشید و در صورت اجرا خیلی از مشکلات ما در این بخش مرتفع خواهد شد.
درباره سخنان آقای پزشکیان گفتنی است که بهنظر میرسد خلط مبحثی اتفاق افتاده است. بدین معنا که از یکسو، رصد تعاملات اقتصادی در کشور و مبارزه با جرائم و تخلفات مالی، متوقف به همکاری با FATF نیست و از سوی دیگر بزرگترین جرائم مالی و پولشویی (موضوع FATF) در کشورهای آمریکا و اروپا و کانادا که موسسان و گردانندگان اصلی FATF محسوب میشوند و از آن بهعنوان چماق علیه دیگران استفاده میکنند، اتفاق میافتد.
بهعنوان نمونه، ترامپ خود متهم بزرگ فساد و سوءاستفاده مالی در آمریکاست و با این وجود توانسته پرونده خود را به حالت تعلیق دربیاورد و به قدرت برسد. او رأساً میگوید آمریکا فاسد است و اینکه «در آمریکا میلیاردها و شاید صدهامیلیارد در تقلب و سوءاستفاده دزدیده میشود». از سوی دیگر و در مقابل، بر اساس اظهارات ایلان ماسک و گزارش یورونیوز، فساد سیستماتیک در آمریکا -از رشوه به رسانهها، نهادها و افراد ناشناس تا اختلاسهای تریلیوندلاری- بیداد میکند. به گزارش یورونیوز «آمریکا بر اساس شاخص بینالمللی فساد به بالاترین سطح فساد خود رسیده است. این شاخص توسط سازمان شفافیت بینالمللی تنظیم میشود».
اما در موضوع پایش اقتصاد کشور و مقابله با تخلفات و سوءاستفادهها که مورد اشاره آقای پزشکیان است، کافی است دولت به تکمیل و صیانت و ارتقای سامانههای شفافیتساز اهتمام کند. سامانههای مربوط به تجارت، املاک و اسکان، آرد و نان، سوخت و دیگر رسانههای گمرکی و مالیاتی و بانکی و تسهیلات پرداختی و... اگر مورد اهتمام کافی قرار بگیرند، میتوانند راه سوءاستفاده و حیفومیل و بدمصرفی را سد میکنند. اما متأسفانه هم در دولت آقای روحانی و هم در دولت فعلی، اغلب این سامانهها شفافیتساز مورد غفلت و بیمحلی قرار میگیرند و بهنظر میرسد که آقای پزشکیان مرادشان در موضوع مورد بحث، همین سامانهها باشد و نه FATF که یک سازوکار سیاستزده
و آلت دست غرب است.