kayhan.ir

کد خبر: ۳۰۶۰۴۹
تاریخ انتشار : ۳۰ بهمن ۱۴۰۳ - ۲۰:۵۷
سالگرد شهادت حجت‌الاسلام شیخ فضل الله محلاتی 

راز خستگی‌ناپذیری‌اش، ارادت به امام بود

 
 
 
دفتر پژوهش‌های مؤسسه کیهان
«این صدای انقلاب اسلامی ایران است. این صدای انقلاب اسلامی ایران است.»
این جملاتی بود که روز 22 بهمن 1357، حجت‌الاسلام شیخ فضل‌الله محلاتی وقتی در راس گروهی از انقلابیون وارد ایستگاه رادیو در بی‌سیم چهارراه قصر شد، پشت میکروفن پخش رادیو گفت. عقربه‌های ساعت، ۱۶و۳۰ را نشان می‌داد و هنوز انقلابیون در حال فتح سنگر به سنگر جبهه دشمن و فروپاشی کاخ ستم شاهی بودند که صدای حجت‌الاسلام محلاتی از ورای گیرنده‌های رادیو، گوش‌ها را نوازش داد و عزم‌ها را در تسخیر آخرین سنگرها راسخ‌ترکرد.
و به‌راستی حجت‌الاسلام شیخ فضل الله محلاتی از سال‌ها قبل صدای انقلاب اسلامی ایران بود، او از بنیانگذاران و گردانندگان جامعه روحانیت مبارز تهران به شمار می‌رفت که طی سال‌های 56 و 57، در کنار آیت‌الله دکتر بهشتی و دکتر باهنر و دکتر مفتح و... تمامی راهپیمایی‌ها و اعتصابات و فعالیت‌های انقلابیون پیرو حضرت امام در پایتخت را هدایت می‌کردند. 
در محضر علما و فضلا
محلاتی دروس حوزه را از سطح تا خارج نزد اساتیدی همچون حضرات آیات صدوقی، مطهری، مشکینی، شیخ مرتضی حائری، علامه طباطبایی و آیت‌الله بروجردی گذراند اما علاوه‌بر آن، مدت 10 سال درس خارج را در مکتب امام فراگرفت و از همان زمان به امام علاقه وافری پیدا کرد. اگرچه از دوران نوجوانی با امام و خانواده ایشان آشنا بود و حتی هنگام اقامت در قم، خانه‌ای در مقابل منزل حضرت امام در محله یخچال قاضی خرید. حجت‌الاسلام محلاتی درباره این ارادت و علاقه ویژه به امام گفته بود:
« انس من با امام زیاد بود و یکی از راه‌های ارتباطی من با امام، مرحوم حاج‌آقا مصطفی بودند که با ایشان بزرگ شدم... با هم به باغ و گردش می‌رفتیم... قم هم که بودیم این آشنایی باعث شد که ما بتوانیم به منزل ایشان آمد و شد بیشتری داشته باشیم و انس بیشتری با ایشان پیدا کنیم. علاقه من روز به روز به ایشان بیشتر می‌شد. در آن زمانی که به درس امام می‌رفتم بیش از همه وجهه اخلاقی و عرفانی ایشان برای من جاذبه داشت. من سالی که به قم آمدم ایشان درس اخلاق می‌دادند.»1
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای درباره این ویژگی شهید محلاتی می‌فرمایند:
« یکی دیگر از خصوصیات شهید محلاتی عشق و ارادت وافر به امام بود. به قدری ایشان به امام علاقه داشت و اعتقاد به نظرات امام داشت که هر موقع امام یک چیزی را بیان می‌فرمودند مثل یک امر تعبدی برایش لازم‌الاجرا بود. اعتقاد و ارادت ایشان به امام به نظر من یکی از عوامل تحرک مستمر و خستگی‌ناپذیر ایشان بود. امام هم به ایشان علاقه داشتند و خیلی احترام قائل بودند و به او محبت داشتند و به عنوان یک فرد مورد اعتماد به وی نظر می‌کردند.»2
روحیه‌ای که نواب صفوی به او داد
اما شهید محلاتی مبارزات خود را در کنار فداییان اسلام و شهید نواب صفوی آغاز نمود و اساساً نواب صفوی، یکی از مهم‌ترین عوامل کشیده شدن حجت‌الاسلام محلاتی به سوی مبارزه و انقلاب بود. خودش در این باره گفته است:
« این‌جا باید بگویم که مرحوم نواب صفوی یک حق بزرگی به گردن من دارد و آن این است که این روحیه را او به من داد، یعنی او بود که با تأثیر نفسی که داشت با هر کسی برخورد می‌کرد و با او مأنوس می‌شد، نه تنها او را شجاع بار می‌آورد و روحیه می‌داد بلکه آن چنان تهوری در آدم به وجود می‌آورد که در رابطه با انجام وظیفه از هیچ چیز وحشت نداشته باشد.»3
فضل‌الله محلاتی در آن زمان از جمله جوانانی بود که بنا به دعوت نواب صفوی و یارانش پس از تأسیس رژیم جعلی اسرائیل، برای رفتن به فلسطین و جنگیدن علیه صهیونیست‌ها نام‌نویسی کرد و پس از آن به عنوان نماینده آیت‌الله کاشانی مأموریت یافت تا به شهرهای مختلف سفر کرده و خصوصاً برای انتخابات دوره هفدهم مجلس، به روشنگری و آگاهی‌بخشی مردم بپردازد که طی یکی از سخنرانی‌هایش، مورد تعقیب مزدوران رژیم شاه نیز قرار گرفت.
از ماجرای انجمن ایالتی و ولایتی
از همین روی حجت‌الاسلام محلاتی از همان آغاز نهضت یعنی ماجرای تصویب‌نامه انجمن‌های ایالتی و ولایتی و موضع‌گیری علیه آن، در کنار امام بود. شهید محلاتی در خاطرات خود به این فراز این‌گونه اشاره نموده:
«پس از احاله موضوع به نخست‌وزیر، امام خمینی یک تلگراف و یک نامه هم برای اسدالله علم نه به عنوان نخست‌وزیر، بلکه آقای اسدالله علم فرستادند و باید بگویم آن تلگراف را به من دادند و من کارم دیگر از همان موقع شروع شد که رابط بین ایشان بودم و آقایان قم. در این مبارزه نوعاً اعلامیه‌ها را از ایشان می‌گرفتم و به تهران می‌آوردم. در تهران یک ارگان مخفی داشتیم که در رأسش مرحوم حاج حسین آقا مصدقی در بازار بود ایشان کاغذ فروش بود و با چاپخانه‌ها ارتباط داشتند. من اعلامیه‌ها را می‌آوردم و به حاج حسین آقا مصدقی می‌دادم و آقای مصدقی هم می‌برد برای چاپ. بعضی اوقات شب تا صبح در چاپخانه بودیم.»4
فضل‌الله محلاتی در جریان مقابله امام با لوایح شش‌گانه و رفراندوم فرمایشی آن، ضمن مسئولیت پخش اعلامیه‌های امام، در تجمعات اعتراضی نیز فعال بود و در جریان اجتماع روحانیون در منزل آیت‌الله غروی در4 بهمن 1341 به همراه برخی دیگر از روحانیون انقلابی توسط ساواک دستگیر شد. شهید محلاتی درباره این دستگیری خود می‌گوید:
«اولین باری که من دستگیر شدم در قضیه ششم بهمن سال 41 در قضیه رفراندوم بود. ما در آن زمان مرتباً جلساتی داشتیم. هم جلسه وعاظ و هم جلسه ائمه جماعات دایر بود و من در هر دو جلسه شرکت می‌کردم. اعلامیه می‌گرفتیم، چاپ و پخش می‌کردیم و من که مسئول این کار بودم و با چاپخانه‌ها در ارتباط بودم. لازم بود در هر دو جلسه شرکت کنم. صبح یک روز، در منزل مرحوم آقای سید احمد لواسانی جلسه‌ای داشتیم و قرار شد که بعد از همان روز، جلسه در منزل آیت‌الله غروی کاشانی دایر باشد. من با یک عده‌ای از آقایان علما، عصر آنجا بودیم. ناگاه سرهنگ طاهری (که آدم خشن و خبیثی بود و خیلی هم مرا اذیت کرد) با یک سرهنگ دیگر از ساواک ریختند در آن خانه و ما را گرفتند و به قزل‌قلعه بردند.»
در تشکیلات روحانیت مبارز
محرم سال 1342، حجت‌الاسلام محلاتی به همراه سایر روحانیون پیرو امام خمینی، بنا بر اوامر و برنامه‌ریزی حضرت امام، سخنرانی‌های متعددی در افشای رژیم شاه و روشنگری مردم انجام داد. ایشان در این باره نقل کرده‌:
«من با مرحوم شهید مطهری شب‌ها در خیابان پیروزی سخنرانی داشتم و افسرهای نیروی هوائی می‌آمدند و منطقه حساسی بود. در خیابان هشت متری چادر زده بودند، مرحوم شهید مطهری اول صحبت می‌کرد. شب دوازدهم محرم مرحوم شهید مطهری از منبر پایین آمد و من رفتم بالای منبر، وسط راه ایشان را دستگیر می‌کنند، بچه‌های مسجد فهمیده بودند و آمدند وسط منبر یادداشتی به من دادند که ایشان را دستگیر کرده‌اند و شما کوتاه بیایید. من هم کاغذ را پاره کردم و حرف‌هایم را ادامه دادم. بچه‌ها که می‌دانستند پس از منبر، من را در راه می‌گیرند، دو تا ماشین آماده کردند که مرا فراری دهند.»5
همراه با دستگیری امام در 15 خرداد 1342، بسیاری از روحانیون انقلابی از جمله شهید محلاتی نیز دستگیر شدند و از آن پس او بارها و بارها به زندان افتاد، محاکمه گردید و شکنجه شد. از جمله پس از تبعید امام که او را به زندان انداختند؛ اما از پای ننشست و همچنان به مبارزات خویش ادامه داد.
بارها و بارها به زندان رفت
شهید محلاتی پس از درس‌های ولایت فقیه امام در بهمن 1348، به همراه برخی دیگر از یارانش در تشکیلات روحانیت مبارز برای تداوم مبارزه و نهضت امام، جلسات مستمری داشتند. در جریان یکی از همین جلسات بود که بازهم دستگیر شد. 
او در طی سال‌های بعد تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی، اگرچه از سوی رژیم شاه، ممنوع‌المنبر گردید اما همچنان با سخنرانی‌های افشاگرانه و روشنگرانه خود و همچنین تشدید فعالیت‌های تشکیلات روحانیت مبارز، در محوری‌ترین نقاط نهضت امام حضور داشت.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای درباره شیوه مبارزات حجت‌الاسلام شهید محلاتی فرموده‌اند:
«من تاکنون هیچ فردی را ندیدم که در مبارزات عمومی این جور سازش‌ناپذیر و خستگی‌ناپذیر باشد...البته کسانی هستند که با یک فشار تسلیم می‌شوند، ولی ایشان در مقابل فشار دشمن واقعاً تسلیم نمی‌شد، بارها زندان افتاده بود، به نظرم 10 الی 15 مرتبه در طول دوران مبارزه زندان رفته بود، دستگیر شده بود.»6
از پیروزی تا شهادت
پس از پیروزی انقلاب از سوی حضرت امام مأموریت‌های گوناگونی برعهده حجت‌الاسلام شهید فضل‌الله محلاتی نهاده شد و او مسئولیت‌های مختلفی را پذیرفت از جمله: معاون کمیته مرکزی انقلاب اسلامی، نماینده امام و سرپرست صندوق تعاون اصناف، اولین نماینده امام و سرپرست حجاج ایرانی در سال 1358، نماینده امام در شورای عالی حج و اوقاف، نماینده مردم محلات در اولین دوره مجلس شورای اسلامی و نماینده امام در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی.
حجت‌الاسلام محلاتی با آغاز جنگ تحمیلی، به طور مدام مابین جبهه‌ها و تهران در رفت و آمد بود و در بیشتر عملیات رزمندگان حضور مستقیم داشت. در یکی از همین رفت و آمدها در اول اسفند 1364، ساعت 12/30 دقیقه ظهر، هواپیمای حامل او و گروهی از روحانیون و نمایندگان مجلس و مسئولان فرهنگی از تهران به مقصد اهواز، در آسمان این شهر هدف دو موشک قرار گرفت و در شمال اهواز سرنگون شد. در این واقعه دلخراش شیخ فضل الله محلاتی به همراه بیش از چهل نفر از سرنشینان آن هواپیما به شهادت رسیدند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- یاران امام به روایت اسناد ساواک – شهید حجت‌الاسلام فضل‌الله مهدی‌زاده محلاتی – کتاب اول – مرکز بررسی اسناد تاریخی- مقدمه 
2- نشریه پیام انقلاب- بهمن سال 1365-سال هشتم- شماره 181
3- فصلنامه یاد- سال اول- شماره 2- صفحه‌های 345 و 355
4- یاران امام به روایت اسناد ساواک – پیشین 
5- همان
6- همان