انقلاب اسلامی ایران و نفوذ در دل آزادیخواهان جهان
تار و پود انقلاب اسلامی ایران؛ بارها از دریچه سیاسی و اقتصادی مورد کنکاش و تحلیل قرار گرفته است و این واکاویها نشان میدهد ریشه اصلی تحول مردم مسلمان ایران در سال 1357 به منظور دگرگونهای فرهنگی بوده است. و امروزه بعد از نزدیک به پنج دهه از پا گرفتن و رشد انقلاب اسلامی ایران به جرأت میتوان گفت آنچه پایههای ظلم نظام صهیونیستی را در خاورمیانه متزلزل و در سراسر جهان، حتی همپیمانانش منفور ساخته بروز انقلاب اسلامی در ایران و گسترش اندیشههای امام راحل در سراسر دنیاست.
افکار و اندیشههای آزادیخواهانه انقلاب اسلامی ایران میان مردم جهان تبدیل به یک ایدئولوژی واحد شده است. اندیشهها و افکار آزادیخواهانه و حقطلبانه انقلاب اسلامی ایران بر دلها نفوذ کرده، مرزهای جغرافیایی را درنوردیده و حرکتهای آزادیخواهانهای را در حتی در کشورهای غربی کلید زده است. این مصداق همان عبارت معروف است که حق از دیوارها و حصارها وارد نمیشود بلکه از دلها وارد میشود.
موفقیتهای پیدرپی محور مقاومت در جنگی نابرابر، رزمایش عظیم و میلیونی اربعین، همدلیهای جهانی برای مظلومیت فلسطین و لبنان، احترام و ارادت مردم آزادیخواه جهان در برابر رهبران و شهدای مقاومت نظیر سید حسن نصرالله، سردار سلیمانی، مغنیه و شهید السنوار نشان میدهد مکتب انقلاب اسلامی توانسته جمعیت عظیمی ذیل تفکر انقلاب اسلامی را مدیریت کرده این تفکر را به اندیشه غالب جهانی برای مبارزه با ظلم و نژادپرستی تبدیل کند.
هرچه تبر زدی مرا زخم نشد، جوانه شد
اگرچه انقلاب برای پایداری و به دنبال آن گسترش اهداف به حق خود هزینهها کرده، یاران عزیزی را از دست داده و زخمها برداشته است اما توانسته جایگاه خود را میان مردم استقلالطلب دنیا پیدا کند و آن مردم الگوهای این انقلاب را برای خود بازسازی کنند. تا آنجا که کلمه ایران برای برخی از مردم جهان ناشناخته است مگر آنکه با نام امام خمینی همراه شود.
تحمیل استحاله بر الگوی انقلاب، کند شدن شتاب حرکت رو به پیشرفت انقلاب به واسطه فشارها و تحریمها و شهادت یاران عزیز انقلاب از مهمترین آسیبهایی است که به واسطه فشارهای خارجی بر پیکره انقلاب وارد شد اما زمینهساز رشد بیشتر و همافزایی فعالتر نیروهای انقلابی گردید. تحریم غرب بر روند توسعه نیز مؤثر بوده است و در جنگ همهجانبه خسارت وارد شده است، اما این خسارت به معنای رسیدن دشمن به اهداف خود نیست و تاکنون از وصول به اهداف ناکام بوده است.
اما مهمتر از همه، ملت ایران سرافراز و مظلوم ایستاده است و همه مشکلات را تحمل کرده است تا داغ حلاوت پیروزی را بر دل دشمنان بگذارد و امتداد پیروزی انقلاب اسلامی ایران به عنوان یک معادله جدید در عرصههای مختلف توانست وضعیت جغرافیای سیاسی منطقه را تغییر دهد.
بخش مهمی از این تغییر به دلیل ماهیت گفتمان انقلاب اسلامی بود. رهآورد ایدئولوژیک و محتوای ارزشمند انسانی انقلاب توانست به ایجاد یک الگوی جدید و بدون تکرار بر نمونههای شکست خورده غالب شود و به عنوان یک مؤلفه جدید خود را به منطقه و ملتهای منطقه ارائه کند.
با استقرار جمهوری اسلامی ایران که نتیجه انقلاب اسلامی است، ماموریت سیاسی اسلام به نحوی نهادینه شد که تاکنون بینظیر بوده است. برای نخستینبار، یک نظام سیاسی برخاسته از اسلامگرایی به شیوه انقلابی جایگزین یک رژیم غیردینی (سکولار) غربگرا شد. این تحول در نگاه بسیاری از مسلمانان، یک پیروزی علیه برتریطلبی قدرت استعماری و بعد از استعماری بود.
این تحولات و تاثیرات انقلاب اسلامی ایران بر منطقه و دنیا سبب شده اندیشمندان دنیا نیز نظرات جالبی را در این باره ارائه دهند.
آنان در تحلیلهای خود، بارها این انقلاب را ستودهاند. تحولی که از رخدادهای بزرگ جهان معاصر بوده، اندیشمندان بزرگ جهان را اعم از شرقی و غربی، با هر دین و مسلک و اندیشهای به شگفتی واداشته است.
دکتر «فوسبری» کشیش و رئیس دانشگاههای کاتولیک آمریکای لاتین معتقد است:
«امام خمینی(ره) با استفاده از ریشههای فرهنگی اسلامی موجب حرکت تاریخی ملت خویش گشت. وی توانست با یک انقلاب مذهبی سیاسی، حرکت عظیمی در کشورهای اسلامی بهوجود آورد. او راهی را به روی ما گشود که مهمترین پیام آن امکان بازیابی ماهیت معنوی و قدرت الهی و ایمان به خدا بوده است. امام با بازگشایی این راه، وجدان معنوی غرب را شدیداً به لرزه درآورد هرچند رسانههای گروهی غرب سعی در پوشاندن و مخفی ساختن آن داشته باشند.»
یک تحفه الهی و هدیه غیبی
میشل فوکو (Foucault) فیلسوف، تاریخدان و متفکر معاصر فرانسوی است که به خاطر نظریات مشهورش دربارۀ جامعه، سیاست و تاریخ از سرشناسترین متفکران قرن بیستم محسوب میشود.
وی دو بار در مهر و آبان سال 1357 یعنی روزهای سخت مبارزه ایرانیان و چند ماه قبل از پیروزی انقلاب اسلامی به ایران سفر کرد و در این سفرها، در تهران، قم و آبادان با برخی از رهبران ملی و دینی و گروههای مختلفی که در انقلاب دست داشتند، ملاقات کرد.
وی مجموعه مقالاتی را که در این دو سفر داشته، در کتابی به نام «ایرانیها چه رؤیایی در سر دارند؟» منتشر کرده است.
میشل فوکو از انقلاب اسلامی ایران به نیکی و عظمت یاد میکند و مینویسد: «نفی رژیم پهلوی در ایران، پدیدهای است عظیم و اجتماعی، اما نه به این معنا که سردرگم و عاطفی باشد، یا به خود چندان آگاهی نداشته باشد، به عکس شیوه انتشارش بسیار کارآمد است - از اعتصابها به تظاهرات، از بازارها به دانشگاهها، از تراکتها به پیشگوییها - و واسطه انتشارش هم بازاریان و روحانیان و کارگران و استادان و دانشجویاناند. در نظام سیاسی، این جنبش نه نظیری دارد و نه جلوه و تظاهر.»
میشیل فوکو درباره شخصیت امام خمینی(ره)، رهبر بینظیر انقلاب مردم ایران، مینویسد: «نقش شخصیت آیتالله خمینی به افسانه پهلو میزند. امروز هیچ رئیس دولتی و هیچ رهبر سیاسی، حتی به پشتیبانی همه رسانههای کشورش نمیتواند ادعا کند که مردمش با او پیوندی چنین شخصی و چنین نیرومند دارند. خمینی چیزی نمیگوید، چیزی جز نه؛ نه به شاه، نه به رژیم و نه به وابستگی. خمینی آدم سیاسی نیست: حزبی به نام حزب خمینی و دولتی به نام دولت خمینی وجود ندارد. این ارادهای که هیچ چیز سدّ راهش نمیشود در پی چیست؟ جنبش او جنبشی است که هدفش، هم رهایی از استیلای خارجی و هم نجات از سیاست (غلط) داخلی است.»
پروفسور «رادهبوژوویچ» استاد دانشگاه و شرقشناس صربستانی با بیان اینکه انقلاب اسلامی ایران، قلب مسلمانان جهان را تسخیر کرد تأکید میکند: «انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی(ره) ایران را به قدرت بزرگ منطقهای و عامل صلح جهانی تبدیل کرد و تحولات عظیمی را در نظام جهانی بهوجود آورد که اکنون این تحولات در عرصههای مختلف از جمله صلح و احترام به حقوق ملتها تجلی یافته است.»
علاوهبر اندیشمندان، سیاستمداران و رهبران بزرگ جهان نیز درباره انقلاب اسلامی نظراتی شنیدنی دارند. «ریچارد نیکسون» از رؤسای جمهور اسبق آمریکا و از مخالفان انقلاب اسلامی بوده است، میگوید: «آنچه که انقلاب اسلامی به اثبات رسانده و به دنیا بیان کرده است، این است که اسلام شایستگی حاکمیت بر جامعه را دارد؛ زیرا که دینی آسمانی است. از اینرو در کشورهای اسلامی عربی تاثیر گذاشته است و انقلابهایی که هم اکنون در سایر کشورهای عربی شکل گرفتهاند، جز ثمره درخت انقلاب اسلامی چیز دیگری نیست.»
اما حضرت امام خمینی(ره) بنیانگذار انقلاب اسلامی در وصیتنامه سیاسی الهی خود انقلاب اسلامی را «تحفه الهی و هدیه غیبی» معرفی کرده، میفرماید: «شک نباید کرد که انقلاب اسلامی ایران از همه انقلابها جداست؛ هم در پیدایش و هم در کیفیت مبارزه و هم در انگیزه انقلاب و قیام. و تردید نیست که این یک تحفه الهی و هدیه غیبی بوده که از جانب خداوند منان بر این ملت مظلوم و غارتزده عنایت شده است.»
رسوایی و محاصره ظالمان دنیا در هندسه انقلاب اسلامی
مفاهیم ایدئولوژیک و مضامین گرانبهای انسانی که امام خمینی(ره) به عنوان صاحب این گفتمان و نهاد به ارمغان آوردند، توانست الگوی جدیدی بسازد و از تکرار نمونههای شکست خورده پیشین جلوگیری و شاخصه جدیدی را به منطقه تقدیم کند.
مردم ایران نیز سربلند از این اتفاق درباره وقوع انقلاب اسلامی و گسترش همهجانبه الگوی انقلاب ایران در سراسر دنیا نظراتی شنیدنی دارند:
فاطمه دردشتی، دانشجوی کارشناسی ارشد علوم سیاسی به گزارشگر کیهان میگوید: « قبل از پیروزی انقلاب اسلامی صلح ننگین کمپ دیوید جوامع اسلامی را مکدر کرده بود. ننگ سازش و توافق مصر به عنوان کشور مهم مسلمان آن روزها با رژیم صهیونیستی بر ممالک عربی حتی بر سازمان ملل سایه انداخته بود. اما با پیروزی انقلاب ایران، این تفوق از اردوگاه غربی، عربی به جبههای که مخالف با سلطهجویی آمریکا بود، منتقل شد. معادلات منطقهای تغییر کرد و ایران به قطبی برای تقویت مقاومت تبدیل شد تا حامی مردم مظلوم باشد و در عین حال مرزهای خود را مستحکم کند.»
محمدعلی ناظمنژاد، در ارتباط با رهاورد پیروزی انقلاب اسلامی برای دنیا میگوید: «انقلاب اسلامی ایران کابوسی بود که پیروان صهیونیسم آن را پیشبینی نکرده بودند و مطمئن بودند با فشارها و تقویت ستون پنجم در داخل ایران میتوانند آن را نابود کنند اما اتفاقات جدید نشان میدهد موفق نبودند. انقلاب ایران تهدید وجودی برای نظم نوین جهانی صهیونیسم است. به همین دلیل است که لابیهای یهودی از تمام نیروی خود در جنگ اقتصادی علیه ایران به امید شکستن اراده این کشور استفاده کردند. اگر انقلاب ایران و فداکاریهای این کشور در تقویت مقاومت نبود مطمئناً اکنون جهان صهیونیستی را شاهد بودیم.»
ناصر جعفری کاسب است و میگوید: «اگرچه گاهی کمکاری برخی مسئولین یا ندانمکاریهایشان باعث شده وضعیت اقتصاد و کسب و کار نگرانکننده باشد اما وضعیت معیشت مردم قبل و بعد از انقلاب اصلا قابل مقایسه نیست. تجملات و خاصه خرجیها بیشتر شده و مردم میتوانند از پس خرجهای اضافه برایند اما در زمان شاه در همین تهران خودمان مناطقی حتی لولهکشی آب نداشت و زنها لباسهایشان را سرگذر محل میشستند. با انقلاب مردم به چشم آمدند و مطالبه دارند. مسئولین هم باید پاسخگو باشند و از بار مسئولیت فرار نکنند.»
اعظم میراشراف نیز مادر 4 فرزند است و عنوان میکند: «با انقلاب وضعیت جامعه و کوچه و خیابان بهتر شد. در زمان شاه جامعه سلامت اخلاقی نداشت و جرأت نمیکردیم بچههایمان را به دانشگاه بفرستیم. اگرچه الان هم وضعیت طوری است که گاهی از برخی بیحجابیها رنج میبریم اما با زمان شاه قابل مقایسه نیست. کلوپها و سینماهای زمان شاه فاجعه بود و خود شاه و اطرافیانش هم ابایی از فسق و فجور علنی نداشتند و کسی هم نمیتوانست اعتراض کند اما انقلاب به مردم جرأت و جسارت داد.»