کد خبر: ۳۰۵۳۹۳
تاریخ انتشار : ۲۰ بهمن ۱۴۰۳ - ۲۱:۱۹
به بهانه نمایش «موسی کلیم‌الله» در چهل و سومین جشنواره فیلم فجر

موسای ابراهیم علیه وارثان بنی‌اسرائیل

 
 
 
آرش فهیم
فیلم «موسی کلیم الله» از معدود دنباله‌هایی است که از اثر پیشین بهتر درآمده است. چون پر بیراه نیست اگر این فیلم را دنباله‌ای بر یوسف پیامبر بدانیم؛ چه، هم روایت فیلم به دوران پسایوزارسیف می‌پردازد و گویی داستانی در ادامه آن سریال را می‌بینیم و هم اشارات متعددی به حضرت یوسف دارد و هم مانند سریال یوسف پبامبر، از درونمایه‌‌ای آخرالزمانی و مماس با شرایط امروزین برخوردار است و به تقابل ازلی و ابدی خیر و شر/ حق و باطل می‌پردازد. 
به نظرم با فیلم «موسی کلم الله» بیش از همه، روح مرحوم فرج الله سلحشور شاد است که میراثش به نتیجه رسیده؛ فیلمنامه‌ای که سال‌ها پای آن ایستاد و وا پس نکشید به اهلش رسید. این فیلم حاصل یک تیم برنده است؛ تیمی که توسط سلحشور کلید زده شد و بعد از فوت او، جانشینش جمال شورجه کار را پی گرفت و گویی قسمت بود با کسالت آقای شورجه، کار به دست گروه قدرتمند ابراهیم حاتمی‌کیا-محمود رضوی برسد. 
ابراهیم حاتمی کیا باز هم در سینمای ایران خط شکنی کرده است. موسی کلیم الله یک جسارت توام با خلاقیت در تولید آثار تاریخی-مذهبی است. فناوری بروز و جدید تولیدآثار سینمایی و تلویزیونی که با این فیلم-سریال، در ایران بومی شده است و حاصل توانمندی و دانشجوانان ایرانی است، اولین بار با این فیلم به آزمون گذاشته شد و حاصلش راضی‌کننده است. 
این نگرانی وجود داشت که با توجه به عدم تجربه آقای حاتمی‌کیا در حوزه آثار تاریخی، این تجربه اول به أثری بر مدار آزمون و خطا تبدیل شود. اما خیالمان راحت است که مردم می‌توانند منتظر تماشای یک سریال خوب در تلویزیون باشند. همچنین این دغدغه وجود داشت که آشنایی اغلب ما با ماجرای ولادت حضرت موسی(ع) و به نیل سپرده شدنش، و تماشای چند أثر خارجی و‌هالیوودی درباره این پیامبر، فیلم «موسی کلیم الله» کشش نداشته باشد، اما واقعیت این است که روایت حاتمی کیا 
از این قصه، هم به‌واسطه جلوه‌های ویژه و تکنولوژیکش و هم فرم دراماتیک کار که در ذات همه آثار این کارگردان جریان دارد، تماشایی است. هر چند که در جزئیات، اشکالاتی هست؛ مثلا ماجرای باردار شدن زنان که ناگهان همه با هم شروع به عق زدن می‌کنند، یک تصویرسازی کلیشه‌ای از اعلان بارداری است و کاریکاتوری شده است. و یا بخشی که مادر موسی در جست‌وجوی مأمنی برای قرار دادن موسی بر نیل است، کشدار و حوصله‌سربر است؛ زمان فیلم می‌توانست کوتاه‌تر و روایت پویاتر باشد، اما همین نسخه که بیش از دو ساعت است هم مخاطب را تا پایان مقهور خودش می‌کند و اجازه چشم بر داشتن از تماشای آن نمی‌دهد. 
«موسی کلیم الله» در بازیگری هم دارای اتفاقات ویژه‌ای است. مریلا زارعی، بعد از فیلم «شیار 143» باز هم از پس ایفای نقش یک مادر و دغدغه‌های مادرانه بر آمده است. به نظر می‌رسد که او یکی از نامزدهای سیمرغ بهترین بازیگر زن در چهل و سومین جشنواره فیلم فجر خواهد بود. همچنین شکیب شجره با این فیلم، یک تجربه جذاب در بازیگری را به ثمر رسانده است. شجره را بیشتر در نقش‌های کمدی دیده بودیم اما این بار در نقش یک فرمانده نظامی خشمگین و جدی، بازی‌اش در آمده است. 
با این همه، «موسی کلیم الله» فقط به قالب تکنولوژیک و نتیجه چشم نواز و فاخرش، روایت دراماتیزه و بازی‌ها زیبایش محدود نیست، این أثر در گفتمان و محتوا هم حرف‌های تازه‌ای برای گفتن دارد. 
در این فیلم موسی استعاره‌ای از یک منجی است که فرعونیان هر چه می‌کنند تا متولد نشود، با اراده الهی بالاخره ظهور خواهد کرد. دست و پا زدن شروران برای ممانعت از ولادت منجی، همچون تلاش بیهوده کسانی است که می‌پندارند با سر بریدن خروس‌ها سد راه طلوع صبح خواهند شد؛ زهی خیال باطل! 
«موسی کلیم الله» با اینکه به قصه‌ای مربوط به بیش از سه هزار سال قبل پرداخته اما کاملا بروز است. یکی از خلاقیت‌های صورت گرفته در تنظیم محتوای «موسی کلیم الله» این است که با وجود پرداختن به پیامبر بنی اسرائیل، اما درواقع فیلمی علیه وارثان این قوم خبیث و زرسالار است. نسل‌کشی جاری در فیلم و دستور پی‌در‌پی رامسس دوم برای کشتن بچه‌ها، کودک‌کشی صهیونیست‌ها را یادآوری می‌کند. به روایت فیلم، اسرائیلیان درواقع دنباله فرعونیان هستند و امروز همان خوی رامسس دوم در سر سران یهود قرار دارد.
در مجموع، ابراهیم حاتمی‌کیا در 63 سالگی و در بیست و یکمین فیلم سینمایی‌اش یک تجربه جدید و امیدبخش را در حوزه خلق فیلم تاریخی- مذهبی رقم زده است و باید این افتخار و طلوع تازه را به سینمای ایران تبریک گفت.