kayhan.ir

کد خبر: ۳۰۴۴۶۹
تاریخ انتشار : ۰۵ بهمن ۱۴۰۳ - ۲۱:۳۵
زنگ مجازی- جنگ ترکیبی

تکنیک‌های برساخته برای انتخاب

 

عزیزالله محمدی(امتدادجو)
القائات دو گانه ساز با استفاده از تکنیکهای مختلف عملیات روانی همان‌طور که بارها در همین ستون اشاره شده است از ویژگیهای اصلی رسانه‌های سلطه جهت تاثیرگذاری بر جوامع هدف است که عموما با استفاده از روشها و سناریوهای مختلف صورت می‌گیرد و تنوع روش و تکنیک در این عرصه به حدی است که گاه از شمارش خارج می‌شود و گاه نه تنها از یک تکنیک ثابت، بلکه از مجموعه‌ای از تکنیکهای مختلف به صورت ترکیبی استفاده می‌شود تا مخاطب مورد هدف، به هر نحو که شده با تاثیر پذیری از این رسانه‌ها وادار به کنشگری آنها شود.
متاسفانه باید گفت؛ رسانه‌های معاند فارسی زبان در اختیار سلطه گران جهانی که به وضوح خیانت و دشمنی آنها برای مردم ایران آشکار شده است؛ همراه با صفحات مجازی خود در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی از توانایی اغوا سازی مخاطب برخوردارند که این توانایی و مهارت آنها در نوع تولید برنامه تحت آموزش رسانه‌های بزرگ موسوم به رسانه‌های اصلی یا رسانه‌های جریان سلطه به دست آمده و عموما این رسانه‌ها بیشتر از آنچه که تعهد به زنجیره ارزش‌های انسانی داشته باشند متعهد به دیکتاتوری حفظ قدرت سلطه گران هستند.
«انتخاب بد از بدتر» یکی از تکنیکهایی هست که این جریان رسانه‌ای بعد از گذر از مراحل مایوس سازی و ایجاد نا امیدی و سلب اعتماد از جامعه گام به سمت اجرای آن بر می‌دارد و مخاطب را به سمت و سویی می‌برد که در نهایت انتخابی به جز آنکه این رسانه تلاش می‌کند آن را به باور برساند نداشته باشد.
گویا این رسانه‌های معاند چه در شبکه‌های تلویزیونی ماهواره‌ای و چه در شبکه‌های اجتماعی با درک این حقیقت است که همواره به ایجاد دو گانگی می‌پردازند و همیشه یک دوگانه‌ای در سطح جامعه هست تا مردم را در شرایط انتخاب بد یا بدتر قرار بدهند.
دو گانه‌های قومیتی، نژادی، مذهبی، سیاسی، شخصیتی و... همیشه استمساک این جریان خاص سلطه طلب هست که پیشینه آن از گذشته به امروز در نزد روباه پیر(انگلیس) وجود داشته و امروز هم آبشخور قریب به اکثریت این رسانه‌ها که از این روش استفاده می‌کنند لندن است.
در تکنیک«انتخاب بد از بدتر» گاه طراحان تبلیغات روانی چنین اظهار می‌کنند که هر چند راهکار اتخاذ شده نا مطلوب است؛ اما دیگر گزینه‌های احتمالی به نتایجی به مراتب بدتر ختم می‌شوند و اساسا این تکنیک به طور عمومی برای توجیه و یا عدم توجیه ضرورت فداکاری و از خود گذشتگی و یا به منظور مشروعیت بخشیدن به اقدام خاصی چون خشونت یا انتخاب سیاسی به کار گرفته می‌شود.
مرور حوادث و آشوبهای شکل گرفته در سال 1400 تحت شعار (زن، زندگی، آزادی) و یا روی کار آمدن تروریستهای تکفیری در سوریه در چند وقته اخیر با استفاده از این تکنیک بود که هنوز هم که هنوز است دامنه استفاده از این تکنیک را می‌توانیم در خلال رفتارهای اجتماعی ویا سیاسی ببینیم و مسلم است که با توجه به کار بردی بودن این تکنیک دشمن هیچ وقت دست از سر به‌کار گیری این تکنیک بر نخواهد داشت.
این تکنیک به حدی قابل استفاده برای دستیابی به هدف نزد اهالی سیاسی و رسانه‌ای جریان سلطه و به ویژه آمریکا است که چند سال پیش شهردار اسبق نیویورک جهت مشروعیت بخشی به حمله نظامی به ایران در مقاله‌ای در پایگاه اینترنتی «گلوبال پالتیشن»تحت عنوان«جنگ با ایران، نزدیک‌تر از همیشه» می‌نویسد:« استفاده از قدرت نظامی علیه ایران بسیار خطرناک و تحریک‌آمیز خواهد بود(یعنی گزینه بد) اما بدتر از آن این است که ایران به گزینه هسته‌ای تبدیل شود(یعنی گزینه بدتر).
بهره‌گیری از این تکنیک با تعمیم به تمام شئون فردی و اجتماعی افراد یک جامعه همواره مورد توجه است که می‌تواند حتی در نسبت به هم همانند حلقه‌های یک زنجیر متصل به هم را نیز شامل شود. بدین معنی که ایجاد دو گانگی(بد و بدتر) هیچ وقت پایان ندارد و به محض خروج از یک موضوع، انشعاب به یک موضوع دیگر پیدا می‌کند و همواره جوامع هدف این رسانه‌ها به ویژه در موقعیتهای جغرافیایی غرب آسیا همواره به دلیل تنوع قومیتی و مذهبی و گرایشهای مختلف در معرض تهدید این نوع تکنیک هستند و از بدیهیات است که رسانه‌های سلطه بخواهند از این تکنیک به حد بی‌نهایتی استفاده کنند؛ اما آنچه که می‌تواند مورد تامل باشد فریب بعضی از مخاطبین این شبکه‌ها و کاربران فضای مجازی است که به سادگی تمام روایت‌های این رسانه‌ها و القائات آنها را تا به حد باور و یقین می‌پذیرند.
حصول نتیجه از تکنیک انتخاب بد از بدتر، مستلزم دایره گفتار و قدرت اقناع از سوی طراحان عملیات روانی در شبکه‌های اجتماعی و تلویزیونی است که «ابهام آفرینی» و «ایجاد شائبه» را ابزاری برای دستیابی به آن می‌دانند و در صورتهای مختلف از این دو استفاده می‌کنند.
جمله معروفی در بین روانشناسان است که می‌گوید«گفتار کم نظیر‌ترین و متداول‌ترین عملکرد انسان است؛ با وجود این چون به کار‌گیری آن بسیار معمولی و طبیعی و آسان می‌نماید؛ تنها تعداد بسیار معدودی از آدمیان قدرت خارق العاده آن را در می‌یابند.
روش ایجاد ابهام برای دستیابی به نتیجه در رسانه و یا روانشناسی اجتماعی بر گرفته از نظریه روان شناسی گشتالت است که به باور پیروان این نظریه، ذهن آدمی ابهام را بر نمی‌تابد؛ از همین روی هنگام احساس ابهام، در پی رفع آن بر می‌آید و این تنش بر خاسته از ابهام، آدمی را به تکاپو وا می‌دارد(کنشگری) و او را تا رفع آن فعال نگه می‌دارد.
کارشناسان عملیات روانی و جنگ‌های ترکیبی و شناختی برای تاثیرگذاری بیشتر، پیام خود را به صورت اشاره و مجمل به اذهان مخاطبان منتقل می‌کنند و این فرصت را به آنان می‌دهند که خود با اندیشیدن به نتیجه دلخواه و مطلوب برسند که در نهایت این نتیجه انتخابی است بین گزینه بد و بدتر! در واقع انتخابی که در هر صورت گزینه مطلوب طراح عملیات روانی در بستر فضای مجازی و سطح اجتماع است.
به طور مثال تا مدتها یکی از روشهای همیشگی رادیو فردا برای ایجاد شبهه و ابهام، طرح سؤال و درخواست از شنوندگان برای پاسخ به سؤالاتی بود که در اتاق فکر آنها به منظور جهت‌دهی به فکر مخاطبین طراحی می‌شد و برنامه منظم هفتگی طول زمان نیز برای کنشگری مخاطبین در نظر گرفته می‌شد تا مخاطب با قرار گرفتن در طول زمان مشخص شده بتواند به انتخابهای پیشنهاد شده از سوی شبکه پاسخ بدهد.
محتوای سؤالات طراحی شده در رادیو فردا که امروز به سایر شبکه‌های معاند فارسی زبان نیز گسترش پیدا کرده و در شبکه‌های مثل اینتر نشنال نیز پی‌گیری می‌شود و یا در بی‌بی سی(در قالب برنامه‌های تحلیلی و گفت‌وگو محور) بیش از آنکه در پی نشر اطلاعات و تبادل نظر با مخاطبان باشند در پی القاء نا کارآمدی حاکمیت و مدیران است و ایجاد شک و شبهه در مورد ارز شهای دینی و هنجار‌های مذهبی.
با این اوصاف آنچه که مقابل مخاطب این شبکه‌ها قرار دارد مجموعه‌ای از روشها و تکنیک‌های برساخته از اتاق‌های فکر و طراحان عملیات روانی است که به هیچ عنوان مبنای اثر گذاری مثبت ندارند و همواره مخاطب را یا تحمیق و یا در معرض انفصال از حقیقت قرار می‌دهند تا او در چارچوب واقعیت‌های اجتماعی و اعتقادی و جغرافیایی خود احساس امنیت و آرامش نداشته باشد که با این اصل و با کوچک سازی اطلاعات و فشرده سازی اخبار در قالب تصویر و یا مکتوبات در فضای مجازی نیز همان طریق را در پیش می‌گیرند.