دلیل ثبات و جاودانگی دین اسلام (پرسش و پاسخ)
پرسش:
با توجه به اینکه در این دنیا همه چیز غیرثابت و در حال حرکت و تغییر است، پس چرا ما مدعی هستیم که دین اسلام میتواند برای همیشه ثابت باقی بماند و مشمول این قانون حرکت و تغییر نمیگردد؟
پاسخ:
حرکت و تغییر در مادیات نه در حقایق
اینکه هر چیز در دنیا تغییر پذیر و در حالت حرکت و کهنه شدن است به معنای این است که هر امر مادی و هر جسمی از اجسام این عالم اینگونه است. ولی وقتی بحث از دین اسلام و آموزههای وحیانی آن میشود، و ما برای آن ثبات و جاودانگی تا پایان این عالم مادی را داریم، دیگر محل بحث عوض میشود و قوانین حاکم بر جسم و ماده را نمیتوان برای یک امر غیرمادی و معنوی تسری داد. اگر کسی درباره قرآن مکتوب روی کاغذ یا انسان مدعی ابدیت و جاودانگی در این دنیا شود، محل اشکال است و میتوان آنها را مشمول قانون حرکت و تغییر و کهنگی و پوسیدگی قرار داد، ولی بحث اسلام درباره احکام و قوانین و یک سلسله حقایق غیرمادی است، نه درباره کاغذ و مرکب و جسم انسان، لذا اینکه اجسام و مواد این عالم تغییر کرده و کهنه میشوند چه ربطی به حقایق این عالم دارد؟ مثلا اینکه میگوییم، صداقت و راستی موجب نجات انسان و رضایت خداوند است، یا برای رسیدن به اهداف، استقامت و بردباری صفت خوبی است و یا گزارههایی از این دست که به مثابه احکام و قوانین رفتاری ثابت و همیشگی برای زندگی بشر است، آیا میتواند مصداق این قانون حرکت و تغییر و کهنگی قرار گیرد؟!
نیازهای ثابت و متغیر
ممکن است عدهای اینگونه استدلال کنند که نیازها و حوائج انسانها به مرور زمان تغییر میکند، بنابراین چون این نیازها و حوائج تغییر میکند، پس قوانین و احکامی که مرتبط با آنها است نیز باید تغییر کند؟! در پاسخ باید گفت که با تدبر و تعمق در نیازهای انسان درمییابیم که این نیازها به دو دسته نیازهای ثابت و متغیر تقسیم میشوند و از ویژگیهای آموزههای وحیانی دین اسلام، این است که همیشه روی نیازها و حوائج ثابت انسان مهر ثبات و عدم تغییر زده است، اما نیازها و حوائج متغیر را تابع نیازها و حوائج ثابت قرار داده است و این یکی از وجوه اعجاز غیرمادی و وحیانی بودن دین اسلام است. شهید مطهری(ره) در این باره مینویسد: «این مطلب راست است که شرایط زندگی بشر متغیر است و نیازهای بشر تغییر میکند، ولی مطلب به این سادگی نیست، بشر یک نیازهای ثابت و همیشگی دارد، و یک نیازهای متغیر و موقت. همه نیازهای بشر متغیر نیست. نیازهایی که مربوط به معنی زندگی انسان است، ثابت است و نیازهایی که مربوط به شکل و صورت زندگی انسان است متغیر و متحول است. شما نمیتوانید این مطلب را که شکل زندگی دائما تغییر میکند، دلیل بگیرید که روح زندگی هم همیشه باید تغییر کند.» (مجموعه آثار استاد شهید مطهری(ره)، ج 21، ص 477)
نیازهای اولیه و نیازهای ثانویه
نیازمندیهای انسان بر دو گونه است: نیازمندیهای اولیه و نیازمندیهای ثانویه، نیازمندیهای اولیه از عمق ساختمان وجودی جسمی و روحی بشر و از طبیعت زندگی اجتماعی انسان سرچشمه میگیرد. تا انسان انسان است و تا زندگی وی اجتماعی است، آن نوع نیازمندیها هم هست. این نیازمندیها یا جسمی است یا روحی و یا اجتماعی، نیازمندیهای جسمی از قبیل: نیازمندی به خوراک، پوشاک، مسکن، همسر و غیره. نیازمندیهای روحی از قبیل، علم، زیبایی، نیکی، پرسش، احترام و تربیت و... و نیازمندیهای اجتماعی از قبیل، معاشرت، مبادله، تعاون، عدالت، آزادی و مساوات و... و اما نیازمندیهای ثانویه، نیازمندیهایی است که از نیازمندیهای اولیه ناشی میشود. نیازمندی به انواع آلات و وسایل زندگی که در هر عصر و زمان دیگر فرق میکند، از این نوع است. نیازمندیهای اولیه محرک بشر به سوی توسعه و کمال زندگی است و در عین حال محرک به سوی توسعه بیشتر و کمال بالاتر نیز میباشد. بنابراین تغییر نیازمندیها و نوشدن و کهنه شدن آنها مربوط به نیازمندیهای ثانویه است. نیازمندیهای اولیه نه کهنه میشود و نه از بین میرود، همیشه زنده و نو است.
دلایل جاودانه بودن احکام و قوانین اسلام
1- فرازمانی بودن دین اسلام 2- انطباق با فطرت انسان 3- معقول بودن احکام و قوانین اسلام 4- جامعیت و توجه به روح و جسم 5- تعیین احکام و قوانین براساس شناخت انسان 6- تعالیم و قوانین اسلام بر اساس مصالح انسان 7- نقشه راه هدایت، سعادت و رستگاری انسان 8- پاسخگوی نیازهای انسان تا پایان دنیا 9- ... بنابراین تنها دینی که از این شاخصها برخوردار است و استحقاق جاودانگی برای انسان تا روز قیامت را دارد، دین اسلام است که هیچ مکتب و دینی بر آن برتری ندارد. «الاسلام یعلو ولا یعلی علیه» پیامبر اکرم(ص) فرمود: تنها اسلام علو و برتری پیدا میکند و چیزی بر اسلام برتری و غلبه نمییابد. (نهجالفصاحه. ص 214)