مصرفگرایی و پیامدهای منفی آن
پنجه غول مصـرفگرایی بر چرخه اقتصاد داخلی
امیرحسین بسطامی
بخش نخست
مصرفگرایی به چه معناست و چه نتیجهای دارد؟ مصرفگرایی یعنی اینکه بدون داشتن نیاز واقعی بخواهیم برای تفریح یا خودنمایی و چشم و همچشمی با دیگران کالاهایی را بخریم. فرد مصرفگرا خیلی زود تحتتأثیر آگهیهای تبلیغاتی یا مُدگرایی قرار میگیرد؛ برای مثال عوضکردن هر ساله وسایل خانه برای پیروی از مد، خرید لباسهایی با مارک معروف و خیلی گران، سفارش چندین غذا در رستوران بدون نیاز واقعی به آن و نخوردن کامل غذا و...
از حدود 80 سال قبل با افزایش صادرات نفت و افزایش در آمد دولت و ضعف تولیدات داخلی و واردات کالای ارزان از خارج مصرفگرایی در ایران آغاز شد. دهه 80 و اوایل دهه 90 مصرفگرایی با واردات بیرویه کالاهای درجه 2 و 3 چینی همراه بود.
سالهای اخیر گرچه کیفیت کالاها تغیر کرد، اما همچنان روند مصرفگرایی صعودی است. یکی از مواردی که تأثیر زیادی در تغییرات سبک زندگی ما ایرانیان داشته و آثار متعدد اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی از خود برجای گذاشته مسئله مصرفگرایی و تغییر الگوی مصرف کالاها و خدمات در میان ما مردم است. این در حالی است که تعادل در مصرف و پرهیز از اسراف و تبذیر یک اصل و توصیه مؤکد دینی است. دلسوزان و متخصصان حوزههای مختلف نیز مصرفگرایی را آفت استقلال و مانع توسعه و تعالی کشور میدانند و بارها در بیانات رهبر انقلاب نسبت به رشد مصرفگرایی و تبعات منفی آن هشدار داده شده است. ایشان اسراف را یک بیماری اجتماعی میدانند که روزبهروز شکافهای طبقاتی بین فقیر و غنی را بیشتر و عمیقتر میکند و در تعیین و ابلاغ سیاستهای کلی اصلاح الگوی مصرف مردم و مسئولان را به مقابله با ترویج فرهنگ مصرفگرایی و ابراز حساسیت عملی نسبت به محصولات و مظاهر فرهنگی مروج اسراف و تجملگرایی تأکید میکنند.
آمار و ارقام درباره مصرفگرایی ما چه میگویند؟
مصرف از موانع توسعه است. اگر ما به توسعه نمیرسیم بهخاطر مصرفگرایی و عدم حمایت از تولید و عدم گرایش به مصرف تولیدات داخلی است. مصرفگرایی در غرب از زمان انقلاب صنعتی آغاز شد. تا پیش از آن مصرفگرایی نبود و مصرف بر اساس نیاز انسان بود، اما از آن زمانگرایش شدید به مصرف و مصرفگرایی در انسانها گسترش یافت، بهگونهای که هر روز با خرید بیشتر و با دورریختن بیشتر مصرفشان بیشتر میشد و به نظام سرمایهداری کمک میکردند؛ بنابراین تعریف مصرفگرایی یعنی خرید هرچه بیشتر و مصرف هرچه بیشتر توأم با دورریختن هر چه بیشتر کالاها. اینکه ما هرچه بیشتر بخریم مصرفگرا هستیم، درست نیست مصرفگرایی زمانی است که خریدهای ما منجر بهدور ریختن بیشتر میشود. ما ممکن است کالاهایی را مصرف کنیم که نیاز واقعی به آن نداریم. مصرفگرایی فقط در مورد خرید کالاهای ارزانقیمت و کمدوام نیست، بلکه مطالعات نشان داده که مصرفگرایی به واسطه مد شامل کالاهای بادوام و گرانقیمت و برندها هم میشود. برندهایی که بهزودی دور ریخته میشوند. مصرفگرایی عبارت است از اصالت دادن به مصرف و هدف قرار دادن رفاه و داراییهای مادی. درواقع مصرفگرایی به معنای استفاده مفرط از بهینه است. در پروسه ایجاد مصرفگرایی، در دنیای غرب از اخلاق تولیدی به اخلاق مصرفی روی آورد، در نتیجه غرب از جامعه تولیدی به جامعه مصرفی تبدیل و اصل در جامعه حداکثر سازی مصرف و لذتگرایی شد. بعد از غرب، کشورهای توسعه نیافته نیز بر اثر تبلیغات و عوامل دیگر به جامعه مصرفی تبدیل شدند. مصرفگرایی پیامدهای مختلفی را به همراه دارد که از جمله آن بحران محیط زیست است. از مهمترین اثرات مخرب مصرفگرایی بر محیط زیست اولا؛ برداشت بیش از حد از منابع طبیعی و به دنبال آن کمبود منابع اولیه و ثانیا؛ افزایش تولید زباله و در نتیجه آلودگی آب، خاک، هوا،... است. اصلاح الگوی مصرف نیاز به فرهنگسازی داشته و زمان طولانی نیاز است تا یک رفتار اجتماعی تغییر کند. پس علاوهبر فرهنگسازی نیاز به اقدامات دیگری نظیر: مدیریت پسماند با رویکرد و توسعه صنایع بازیافت و استحصال انرژی از زباله و تولید محصولات پایدار و... است. فعالیتهای اقتصادی یکی از مهمترین فعالیتهای بشر محسوب میشود کـه وظیفـه تأمین نیازهای بشری را برعهده دارد. تاریخ فعالیتهای اقتصادی نشان میدهد که انسانهای اولیه به گردآوری خوراک، شکار و کشاورزی اشتغال داشتند و میزان استفاده آنهـا از، ارتباط مردم در زمان گذشته با طبیعت محدود به این فعالیتها میشد. مـردم زیستبوم برای تأمین مایحتاج زیستبوم زندگی تنها به یک یا دو زیست بوم همچون جنگل یا دریا متکی بودند. از سوی دیگر، وابستگی به زیستبوم با مسئولیتپذیری برای حفظ آن مرتبط بوده و انسانهائی کـه بـرای گذران زندگی به منابع طبیعی وابسته بودند، تلاش زیادی برای حفاظت از آن انجـام میدادند. مردمان جهان مواد مورد نیاز زندگیشان نه از یک یا دو زیسـتبـوم، بلکـه از سراسر جهـان تأمین میکنند: قهـوه از کشورهای آفریقایی، ماشـین از فرانسـه یا ژاپن و... نفـت از خاورمیانـه و چـوب از جنگلهای آمازون و...
بدیهی است که در چنین شرایطی مردم در قبال محیطزیست و منابع طبیعی احساس مسئولیت نمیکنند، زیرا با از بین رفتن یکی از منابع، نقاط دیگری از جهان وجود دارد که به اشکال دیگر ماده موردنیاز آنهـا را تأمین کند. امروزه زندگی مردمان شهری در زیستجهان میگذرد، بهطوریکه شهروندان و مسئولین شهری از تأثیر فعالیتهای خود بـر محیطزیست آگاه بـوده و بهسهولت از آن غفلت میکنند. از سوی دیگر مطالعات نشان میدهند که در سالهای اخیر شـهرها از «مکانی برای تولید» به «مکانی برای مصرف» تبدیل شدهاند. مراکز خرید متعدد در شهرها گویای این امر است. از آنجایی که مصرف و مصرفگرایی مزیت خود را در استفاده بیرویه از انرژی همچون گاز، نفت و الکتریسیته میداند به یکی از عوامل ایجاد بحران محیط زیستی تبدیل شده است. مصرفگرایی یکی از دشمنان خاموش طبیعت است، زیرا هرچه میزان مصرف بیشتر باشد، استفاده ابزاری از طبیعت برای تولید محصول و تولید زباله بیشتر میشود. درحالیکه مصرف یک عمل است، مصرفگرایی روش زندگی است، بدین نحو که مصرف محدود به سطح رفتـار یا کنش است و مصرفگرایی امری وسیعتر و بیشتر به منزله بستری و ایدئولوژیک. مصرفگرایی نهتنها نقشی در حفظ و بقای انسان و حیات ندارد، بلکه به ویرانی طبیعت و در نهایت کره زمین خواهد انجامید. بررسیها نشان میدهد که در ایران مصرفگرایی طی سالهای اخیر افزایش قابل ملاحظهای یافته است. هرچنـد آمار دقیقی در خصوص مصرفگرایی وجود ندارد، اما برخی آمارها نشان میدهد که بالاترین مصرف سرانه نوشابه در جهان از آن ایرانیان است؛ مصرف سرانه روغـن در ایران 21 کیلوگرم و بیشتر از حد استاندارد جهانی است؛ مصرف سرانه نان در ایران حدود 160 کیلوگرم است، درحالیکه مصرف سالانه نان در کشورهایی همچون فرانسه 56 و آلمان 70 کیلوگرم است.
بر اساس اعلام بانک جهانی، الگوی مصرف آب آشامیدنی برای یک نفر در سال، یک مترمربع و برای بهداشت در زندگی به ازای هر نفر 100 مترمکعب است. در ایران میزان مصرف آب هر فرد 70 تا 80 درصد از الگوی جهانی مصرف آب است. میانگین مصرف آب در ایران برای هر نفر حدود 1300 مترمکعب در سال است که از میانگین جهانی بسیار بالاتر است. مصرف انرژی در ایران هر ده سـال دوبرابر میشود. وجود تبلیغات فراوان در رسانههای جمعی یا در سطح شـهرها نیـز دلالت بر افزایش مصرفگرایی دارد.
دلایل رشد مصرفگرایی
تغییر عناصر نظام ارزشی جامعه از وضعیت مـذهبی - معنوی به اولویت و غلبه عناصر مادی و در نتیجه انتظارات مصرفی در تحقیقات فراوانی بررسی شده است. پژوهشی با عنوان «نظرسنجی از جوانان 30 شهر کشور درباره میزان رفاه مورد انتظار آنان» نشان داده است که سطح رفاه مورد انتظار جوانـان بالاتر از حد متوسط است. پژوهشی دیگر با عنوان «روند تجملگرایی در ایران بین سالهای 1362-1375» نشان میدهد که بعد از جنگ، سهم مصرف کالاهای لوکس از کل مصرف خانوارها بالا رفته و گرایش به مصرف این کالاها شدیداً افزایش یافته است.
رضا امیرمحمدی، کارشناس ارشد جامعهشناسی به ما میگوید: «ایرانیان هر سال حدود دو میلیارد دلار برای خرید لوازم آرایش هزینـه میکنند! و در حدود 29 درصـد بازار خاورمیانه را به خود اختصاص دادهاند. پژوهشی دیگر با عنوان «اصلاح الگوی مصرف و محیط زیست» دلالت بر این دارد که اقتصاد غرب و تولید انبوه بعد از انقلاب صنعتی به همراه جستوجوی بازار برای محصولات، اخلاق اقتصادی را به سمت مصـرفگرایـی سـوق داده است.» وی در ادامه میافزاید: «پیامد مصرفگرایی، تخریب محیطزیست و از بین رفتن منابع طبیعی است، منابعی که نسلهای آینده نیز در آن سهم دارند. دایره مصرفگرایی تنها به مصرف و استفاده مفرط از منابع طبیعی برای تولید محـدود نمیشود، بلکه در فرآیند تولید و مصرف، مواد زائد و زبالههایی تولید میشوند کـه از حـد توان بازسازی محیطزیست و بازیافت فراتر میروند. قانون اول حفـظ ماده معتقد است: «هر چیزی باید به جایی برود ما هرگز نخواهیم توانست چیزی را دور بیندازیم.» در این قانون چیزی به نام زباله وجود ندارد و هر چیزی کـه ما فکر میکنیم دور انداختهایم بهمان شکل یـا شکلی دیگر در کنار ما وجود دارد.»
چگونه نظام سرمایهداری
مصرفگرایی را ترویج میکند؟
نهتنها در کشورهای غربی که در سراسر جهان، نظام سرمایهداری، انسان را از خودبیگانه و به یک انسان کوکی (ماشینی) تبدیل کرده و با کمک ابزار رسانه دچار احساس نیاز و ایجاد نیاز کاذب کرده است. اگر تولیدات، کیفیت بالایی داشته باشد این انسان است که میتواند بر اساس کنشهای مختلف مصرفگرا بشود یا نشود؛ ولی نظام سرمایهداری میخواهد که تولیداتش بیکیفیت و کمدوام باشند تا زودتر دور ریخته شوند و بلافاصله مدل جدیدتر را بخرند.
علی نیکسرشت، کارشناس اقتصاد برایمان تبیین میکند: «سرعت تغییرات در تولید و تولید بیکیفیت میتواند باعث گسترش مصرفگرایی شود و سود بیشتری برای سرمایهداری ایجاد کند.
خود انسان هم با انفعال و مدگراییاش به این فرآیند کمک میکند و همیشه مصرفگرایی ادامه پیدا میکند. سرمایهداری اول احساس نیاز کاذب ایجاد و بعد کالایی برای پاسخ به آن نیاز کاذب تولید میکند پیامکهای متعدد روزانه تبلیغ خرید آسان در رسانهها و یا تلفن همراه، خرید از راه دور و دریافت سریع در محل، این در اختیار قرار دادن و رسانههایی که خیلی سریع ما را به خواستههایمان میرسانند میتواند موجب مصرفگرایی هرچه بیشتر شود سرمایهداری هرچه پول دارد از او میگیرد و انسان را که در ابتدا حق انتخاب داشت بهتدریج به جایی میرساند که دیگر هیچ قدرت و اختیاری از خود ندارد و تبدیل به یک انسان کوکی میشود.
به قول اریک فروم داشتن جای بودن را گرفته و انسانها به فکر انسان بودنشان نیستند، بلکه به فکر هرچه بیشتر داشتن هستند و همه چیز را با پول و کالا میسنجند. کمکم نظام سرمایهداری انسان را تبدیل به انسان کوکی و مثل خمیربازی میکند که اجازه میدهند که به هر شکلی آنها را
در بیاورند.»
زیانهای مصرفگرایی و راههای درمان
مصرفگرایی به معنی خرید بیشتر و بیشتر کالاها و اجناسی است که بیشتر از حد نیاز خودمان میخریم. این کار سدی در مقابل توسعه است.
زیانهای فردی: اگر خانوادهای بیشتر از گذشته به عنوان مثال دو برابر بیشتر از مقدار همیشگی مواد غذایی و خوراکی خریداری کند، باید همه آنها را طوری قبل از تاریخ انقضا مصرف کند که خراب نشود که نتیجه آن پرخوری و بیمار کردن بدن به صورتهای
مختلف است.
اگر این خانواده نتواند این مواد غذایی را مصرف کند باید آنها را دور بریزد که این هم اسراف و هدر دادن نعمتهای الهی است.
زیانهای اجتماعی مصرفگرایی: هنگامی که مردم یک کالا را به اندازه خیلی زیاد و بیش از حد خریداری میکنند آن کالا کمیاب میشود و این کمیاب شدن کالا باعث بالا رفتن قیمت آن کالا شده و به این ترتیب با رشد مصرفگرایی کالاها هر روز گرانتر میشوند و قدرت خرید مردم کاهش مییابد.
همانطور که مطالعه کردید عادت مصرفگرایی زیانهای خیلی بدی به همراه دارد، اما چگونه باید این عادت را درمان کرد و جلوی ضررهای آن را گرفت؟
۱- توجهی به اخبار و شایعاتی که درباره گرانی اجناس پخش میشود، نداشته باشیم.
۲- هنگامی خرید یک کالا به تجربه اطرافیان خود اهمیت بیشتری بدهیم؛ زیرا ممکن است تبلیغات آن کالا زیاد به واقعیت نزدیک نباشد.
۳- با خرید اجناس باارزش و گرانقیمت شخصیت انسانی زیاد و کم نمیشود؛ بلکه باید به نیاز خود توجه داشته باشیم.
۴- سبک زندگی خود را بر اساس مدهای روزی که به جامعه تحمیل شده است، قرار ندهیم.