عجب و راهکارهای درمان آن (پرسش و پاسخ)
پرسش:
چه عاملی سبب میشود که انسان علیرغم گرایش فطری او به حق و کمال مطلق، به سوی کمالات و فضایل اخلاقی گام برنمیدارد و ریشه بسیاری از فضایل را در وجود او از بین میبرد؟
پاسخ:
مفهوم عجب
کلمه عجب در فارسی به معنای خودشیفتگی، خودبزرگبینی و خودپسندی است. یکی از معانی عجب در لغت این است که انسان خود را (به جای خدا) بپسندد و به جای خدا از خود راضی باشد، و در نفس خودش تکبر بورزد و خودش را نسبت به دیگران بزرگ بشمارد. مرحوم مجلسی عجب را به معنای خودپسندی، بزرگ شمردن عمل نیک، زیاد شمردن و منت نهادن به آن و خود را از دایره تقصیر بیرون دیدن میداند.(بحارالانوار، ج 68، ص 516). ملا احمد نراقی نیز در تعریف عجب میگوید: «آدمی خود را بزرگ شمارد به جهت کمالی که در خود ببیند، خواه آن کمال را داشته باشد یا نداشته باشد.»(معراج السعاده، ص 263) همچنان که امام کاظم(ع) میفرماید: «عجب دارای درجاتی است، بعضی از آن درجات این است که کارهای زشت انسان در نظرش زیبا جلوه کند و او آنها را نیکو ببیند، درجه دیگرش آن است که انسان به خدا ایمان آورد و به خاطر ایمانش بر خدا منت بگذارد، در حالی که خدا بر او منت دارد.»(الکافی، ج 2، ص 313)
منشأ عجب و خودبینی
انسان چون از خدا غفلت کند، توجه به خود جای توجه به خدا را میگیرد، و چون خود به جای خدا نشیند، هر حسن و کمالی را که در خود ببیند، ظاهری باشد، یا باطنی، از خود میداند و به خود منتسب میکند،در نتیجه گرفتار عجب و خودبینی میگردد، یعنی خویشتن را به خاطر داشتن فضیلت و امتیازی، بزرگ میشمارد و برخود میبالد و تفاخر میکند. همین روحیه خودبینی سبب میشود، خود را برتر از دیگران پندارد و در آنان به دیده حقارت بنگرد و دستخوش غرور و نخوت و کبر شود.
آثار عجب و کبر
این دو صفت زشت که از بارزترین و حادترین مظاهر خودخواهی مذموم است، سرچشمه بسیاری از رذایل دیگر میشود، و ریشه بسیاری از فضایل و کمالات اخلاقی و انسانی را نیز در دل میخشکاند و از بین میبرد. دلی که گرفتار عجب و کبر است،از خشوع و خضوع، و رقت و لطافت و تواضع و شکسته نفسی و تسلیم در برابر حق و بسیاری از فضایل و کمالات دیگر بینصیب است و از نتایج مهم آن سرکشی و تمرد در برابر حق و خدای متعال است که سرچشمه بسیاری از رذایل اخلاقی است.
عجب در قرآن
1- خدای متعال در مقام مذمت عجب میفرماید: و روز حنین که فریفته و مغرور کثرت خود شدید.(توبه- 25)
2- زیانکارترین مردم کسانی هستند که کوشش آنها در راه زندگی دنیا تباه شده، ولی گمان میکنند که نیکوکاری میکنند.(کهف- 104)
3- آیا کسی که کردار زشتش در نظرش زینت داده شده و آن را نیکو پنداشته است؟(فاطر-8)
عجب در روایات
1- امام صادق(ع) فرمود: «من دخله العجب هلک» کسی که عجب در او داخل شود هلاک میشود.(اصول کافی، ج 3، ص 762)
3- امام علی(ع) فرمود: «العجب یمنع الازدیاد» صفت عجب باعث کمکاری و توقف انسان میشود.(بحارالانوار، ج 16، ص 57)
2- امام صادق(ع) فرمود: «من اعجب بنفسه و فعله فقد ضل عن منهج الرشد و ادعی ما لیس له» هر کس نسبت به خود و عمل خویش گرفتار عجب شود، از راه رشد و تعالی گمراه شده و چیزی را ادعا کند که لایق آن نیست.(سفینهالبحار، ج 2، ص 161)
راهکارهای درمان عجب
1- عبرتآموزی از سرنوشت گذشتگان
تفکر و عبرتآموزی از سرنوشت مردمان دورانهای گذشته که دچار عجب و خودشیفتگی و کبر شدهاند و آثار آن را لمس و عواقب سوء آن دامنگیر جوامع آنها شده، یکی از بهترین راهکارهای پیشگیری و درمان این رذیله اخلاقی است که در قرآن بسیار برآن تأکید شده است.
2- آگاهی بر نقصها و ضعفها
بدون شک با نیم نگاهی به چگونگی آفرینش و مراحل رشد انسان، جای هیچ گونه توجیهی برای عجب و کبر و غرور باقی نمیماند و انسان خود را موجودی حقیر و ضعیف خواهد یافت.
3- توجه به عظمت آفریدههای الهی
قرآن کریم جهت پیشگیری و درمان بیماری عجب و کبر و غرور، انسانها را به عظمت خلقت آفرینش توجه داده است تا با تفکر در آن و مقایسه آن عظمتها با خلقت خود، به ضعفها، نقصها و فقر و عجز خود پی برده و گرفتار عجب و خودشیفتگی و کبر و غرور نشود.
4- برخورداری از جهان بینی صحیح
توبه به غایت و هدف آفرینش و تفکر در آن به انسان کمک میکند تا نعمتهای الهی را در مسیر صحیح دنیوی و اخروی استفاده کند و آنها را در مسیر و جهت عجب ورزیدن و برتریجویی خود به کار نگیرد.