kayhan.ir

کد خبر: ۳۰۷۵۶۸
تاریخ انتشار : ۲۱ اسفند ۱۴۰۳ - ۲۱:۲۵

اخبار ویژه

 
 
 
 
گاردین: دولت آمریکا دیگر متحد ما نیست، مافیاست
رئیس‌جمهور آمریکا مانند یک رئیس مافیا رفتار می‌کند. او در سیاست خارجی و داخلی به شدت از باج‌گیری سیاسی استفاده می‌کند. ترامپ، آمریکا را به یک دولت مافیایی بی‌اخلاق تبدیل کرده است.
روزنامه انگلیسی گاردین در توضیح دولت مافیایی آمریکا نوشت: تفاوت عمده‌ای که ترامپ با یک رئیس مافیا دارد این است که او هیچ‌گونه اصول اخلاقی را رعایت نمی‌کند. به شیوه‌های عملکرد کاخ سفید در دوران ترامپ نگاه کنید. تهدید‌ها و هشدارهای او به گونه‌ای مطرح می‌شود که گویی با زبان سیسیلی مافیا سخن می‌گوید. او اعلام کرد که توافقی برای پایان دادن به جنگ روسیه علیه اوکراین «می‌تواند به سرعت انجام شود»، اما تأکید کرد: «اگر کسی نخواهد توافق کند، فکر می‌کنم آن شخص مدت زیادی دوام نخواهد آورد.» او انتظار داشت که زلنسکی بخش عمده‌ای از منابع طبیعی اوکراین را واگذار کند، دقیقاً مانند رقبای کورلئونه (پدرخوانده مافیا) که برای نجات جانشان معیشت‌شان را قربانی می‌کردند. این، روش ایالات‌متحده در جهان امروز است.
دونالد ترامپ، بی‌توجه به آداب معمول، در سخنرانی کنگره بار دیگر تهدید خود برای تصرف گرینلند را تکرار کرد: «به هر قیمتی، آن را به دست می‌آوریم.» این همان نوع باج‌گیری است که ترامپ علیه همسایه شمالی نیز به کار می‌برد. نخست‌وزیر کانادا اعلام کرد که ترامپ قصد دارد «اقتصاد کانادا را به‌طور کامل نابود کند تا الحاق ما به ایالات‌متحده را آسان‌تر کند. ما هرگز ایالت پنجاه‌ویکم نخواهیم شد.» این روش به‌طور کامل با شیوه‌های تاریک و تهدیدآمیزی که روزگاری در گوشه‌های پنهان صنعت ساخت‌وساز نیوجرسی رایج بود، همخوانی دارد؛ مجموعه‌ای از آتش‌سوزی‌های مشکوک که تنها زمانی متوقف می‌شوند که رقیب سرسخت از میدان خارج شود.
هم سبک و هم محتوای این رویکرد، به‌وضوح یادآور شیوه‌های مافیایی است. ترامپ و جی‌دی ونس سه‌بار رئیس‌جمهور اوکراین را به بی‌احترامی متهم کردند. برای دستیاران و مخالفان ترامپ به یک اندازه دشوار است که خود را با روند تغییرات ناشی از سیاست‌های او هماهنگ کنند، زیرا اعمال قدرت به‌طور خودسرانه و غیرقابل ‌پیش‌بینی انجام می‌شود. تعرفه‌هایی که ابتدا اعلام می‌شوند و سپس به‌سرعت لغو می‌گردند. دلیل اصلی علاقه ترامپ به تعرفه‌های وارداتی این است که می‌تواند آنها را به‌طور فوری و تنها با یک فرمان اجرائی به اجرا درآورد. این فرآیند شامل معافیت‌هایی نیز می‌شود که ترامپ می‌تواند به صنایع خاص آمریکایی اعطا کند. همان‌طور که شبکه ‌ام.اس.ان.بی.سی اشاره کرده، «این روند به یک سیستم اخاذی تبدیل خواهد شد؛ جایی که ترامپ با یک امضا می‌تواند کسب‌وکار شما را نابود یا نجات دهد، بسته به اینکه چقدر مطیع باشید.»
ترامپیسم تنها به سیاست خارجی محدود نمی‌شود و روش‌های مافیایی به وضوح در داخل آمریکا نیز خود را نشان می‌دهد. چندین قاضی فدرال در منطقه واشنگتن دی‌سی با پیتزا‌هایی ناشناس روبه‌رو شدند که به خانه‌هایشان ارسال شده بود. پلیس این اقدام را به‌عنوان تهدید تلقی کرد، نشانه‌ای از اینکه آدرس هدف مشخص است. این قضات تحت حملات شدید قرار دارند؛ سیلی از پست‌ها از سوی ایلان ماسک که آنها را «فاسد» و «شرور» خوانده و به موانع‌تراشی در روند تخریب بخش‌های مختلف دولت فدرال متهم کرده است. به گفته جان جونز، قاضی بازنشسته‌: «هرگز ندیده‌ام که قضات این‌قدر نگران باشند.»
چه این اقدامات با هدف تهدید قضات باشد و چه با هدف کنترل مطبوعات، همه چیز طبق دستورالعمل‌های کورلئونه پیش می‌رود. نتیجه به‌طرز شگفت‌آوری سریع بوده، به‌گونه‌ای که سکوتی عجیب در فضای عمومی پدید آمده. یکی از نمایندگان دموکرات کنگره می‌گوید همکاران جمهوری‌خواهش حاضر به انتقاد نیستند، زیرا از امنیت جانی خود و خانواده‌هایشان هراس دارند.
رؤسای دانشگاه‌ها هم که از دست دادن میلیون‌ها دلار بودجه هراس دارند، هیچ‌گونه اعتراض علنی نمی‌کنند. مدیران عامل شرکت‌ها، نگران از تعرفه‌هایی که می‌تواند به کسب‌وکارشان آسیب برساند، در سکوت فرو رفته‌اند. ترس از حملات آنلاین از سوی ایلان ماسک و ترامپ و این که این حملات ممکن است به خشونت علیه آنها یا عزیزان‌شان منجر شود در میان منتقدان رو به افزایش است.
این وضعیت، ترامپ را در برابر انتقاد‌ها محافظت می‌کند و به ادامه تقلید از فساد و بی‌تفاوتی یک رئیس مافیا تشویق می‌کند. او آشکارا از مردم پول می‌گیرد تا با آنها در مار-آ-لاگو شام بخورد: ۵میلیون دلار برای یک ملاقات خصوصی، ۱میلیون دلار برای حضور در یک گروه.
در همین حال، دادستان کل او، تمام نیرو‌های ویژه مرتبط با فساد مالی در وزارت دادگستری را منحل کرده است. این افراد، فاسد و نفرت‌انگیز هستند، حتی فاقد اخلاقیات یک تبهکار؛ و اکنون، همین افراد ایالات‌متحده را اداره می‌کنند؛ کشوری که از دوران قدیم نزدیک‌ترین دوست ما بوده است. بریتانیا باید در سیاست خود مسیری کاملاً جدید را در پیش بگیرد. چرا که دنیای برگزیت ۲۰۱۶ از بین رفته و جدا ماندن از نزدیک‌ترین همسایگان‌مان اکنون نه‌تنها احمقانه بلکه خطرناک است. زمانی که قدرتمندترین کشور جهان به یک دولت مافیایی تبدیل شده، شما هر کاری که لازم است 
انجام می‌دهید.
 
آمریکا باید امتیازی بالاتر از برجام بدهد تا ایران پای توافق بیاید
یک اندیشکده آمریکایی با اذعان به اینکه زیرساخت فشار حداکثری در دولت بایدن هم تداوم داشته و ایران از عهده تحریم‌ها برآمده، خاطرنشان کرد: ایران فقط در صورتی دوباره توافق می‌کند که امتیازاتی به مراتب بالاتر از برجام دریافت کند.
به گزارش میدل‌ایست‌آی، اندیشکده «انستیتو خاورمیانه» در تحلیلی نوشت: زمانی که اولین دولت ترامپ در سال 2018 از توافق هسته‌ای خارج شد و تحریم‌ها را دوباره بر صادرات نفت تهران اعمال کرد، نفت ایران در بازار آزاد فروخته می‌شد و تعدادی خریداران عمده داشت. به این مشتریان که شامل هند، کره‌جنوبی، ژاپن، ترکیه و سایرین می‌شد، معافیت‌هایی داده شد تا امکان توقف تدریجی خرید نفت خام ایران فراهم شود. این سیاست به تدریج صادرات ایران را کاهش داد و روند خروج ایران را از بازار گسترده‌تر نفت کلید زد. 
از آن زمان، چین به تنها بازار مهم صادرات نفت ایران تبدیل شده است و بسیاری از پالایشگاه‌های چین از قیمت‌های تخفیف‌خورده سود می‌برند. پالایشگاه‌های مستقل چین کمی بیش از 20درصد از کل ظرفیت پالایش نفت چین را تشکیل می‌دهند، بزرگ‌ترین مشتریان نفت ایران هستند. این پالایشگاه‌ها کوچک‌تر و متعلق به بخش خصوصی هستند که عمدتاً خارج از سیستم مالی ایالات‌متحده فعالیت می‌کنند. واردات نفت ایران به‌طور گسترده به عنوان محموله‌های مالزی، عمان و... «تغییر نام تجاری» داده شده‌اند.
در اوایل سال 2024، واردات نفت «مالزی» توسط این پالایشگاه‌ها بیش از سه برابر ظرفیت تولید بالقوه مالزی بود. این شیوه‌ها تعیین دقیق میزان خرید این پالایشگاه‌ها از‌ ایران را دشوار می‌سازد، اما با توجه به اینکه حدود 90درصد صادرات ایران به چین در سال گذشته انجام شده، و بسیاری دیگر از پالایشگاه‌های محلی نگران خرید نفت ایران هستند، احتمالاً پالایشگاه‌های مستقل چین بیش از یک‌میلیون بشکه در روز از میانگین خرید نفت خام در یک سال را به خود اختصاص داده‌اند. این پالایشگاه‌ها از نظر فنی توسط دولت چین کنترل نمی‌شوند و توانایی تداوم فعالیت آنها حاکی از حمایت ضمنی دولت از خرید نفت خام ایران است. 
وقوع جنگ روسیه و اوکراین در سال 2022 موجب بزرگ‌ترین گسست ناشی از ژئوپلیتیک در بازارهای نفت در سال‌های اخیر شد و این امر بر تجارت نفت ایران به دو صورت عمده تأثیر گذاشته است. اولین مورد، کاهش اجرای تحریم‌های ایالات‌متحده بر صادرات ایران بود. پس از شروع جنگ و تلاش ایالات‌متحده و اتحادیه اروپا برای محروم کردن روسیه از درآمد نفتی، تغییر در جریان‌های تجاری نفت باعث شد که قیمت نفت برنت به‌شدت افزایش یابد.
پس از رها شدن کشورها از رکود ناشی از همه‌گیری کرونا، کاخ‌سفید با فشار زیادی برای کنترل قیمت انرژی مواجه شد. یکی از نتایج این فشار، کاهش غیررسمی در اجرای تحریم‌های ایالات‌متحده بر صادرات نفت ایران بود که حداقل در تئوری، فشار صعودی بر قیمت‌ها را محدود می‌کرد. از آن زمان تاکنون، صادرات نفت خام ایران از سطح سال 2019 خود که 500هزار بشکه در روز یا کمتر بود، سه برابر شده و به میانگین تخمینی 1/7 میلیون بشکه در روز در سال 2024 رسیده است.
بعدها، تحولات ژئوپلیتیکی در خاورمیانه باعث شد که دولت بایدن تحریم‌های بیشتری را علیه شرکت‌های فعال در صادرات و فروش نفت ایران اعمال کند. کلید توانایی ترامپ در دستور احیای سریع کمپین فشار حداکثری این واقعیت است که دولت بایدن هرگز تحریم‌ها را کنار نگذاشت و حتی تدابیر جدیدی را برای هدف قرار دادن کشتیرانی و تجارت غیرقانونی اضافه کرد.
هیچ‌یک از روش‌های فوق برای ایران تازگی ندارد، اما افزایش گسترده حجم مبادلات نفتی در سراسر جهان از طریق ناوگان سایه و سیاه، اجرای تحریم‌ها بر محموله‌های نفتی دریایی را سخت‌تر کرده است. تهران صرفاً به خرید چین متکی است و چین به عنوان تنها مشتری ایران یکی از مشتریانی است که هدف قرار دادن آن برای ایالات‌متحده، به‌ویژه در مورد پالایشگاه‌های مستقل، دشوار خواهد بود. روابط تجاری بین واشنگتن و پکن در دولت ترامپ شروعی پرچالش داشته است. 
در گذشته فشار حداکثری هزینه‌هایی را بر ایران وارد کرد و احتمالاً این فشار همچنان ادامه خواهد داشت اما در مورد اثربخشی این اقدامات جای بحث وجود دارد. در هر صورت، تهران توانست از فشار دولت اول ترامپ جان سالم به در ببرد و حالا نیز مصمم است که از دومین دوره، به سلامت عبور کند. تا زمانی که راهی برای رسیدن به یک توافق قابل دوام با آمریکا پیش چشم باشد.
تلاش‌های دولت بایدن برای آغاز دیپلماسی با ایران اغلب به عنوان تلاشی برای بازگشت به برجام در نظر گرفته می‌شد، اما دولت دوم ترامپ احتمالاً به طور کامل به دنبال یک توافق جدید است. ایران با در نظر گرفتن تجربه قبلی خود، به دنبال گرفتن امتیازات بیشتر از واشنگتن خواهد بود که به‌طور بالقوه فراتر از لغو تحریم‌ها بر صادرات نفت این کشور خواهد بود. ایران ممکن است به دنبال امتیازاتی در سایر حوزه‌های خارج از بخش انرژی باشد. مزیت اصلی اجازه ورود مجدد شرکت‌های انرژی بین‌المللی به بخش گاز طبیعی ایران، به‌ویژه در پارس جنوبی، این است که به ایران این امکان را می‌دهد تا به یک موضوع مهم امنیت انرژی داخلی، رسیدگی کند.
 
شرق: ماجرای سوریه نشان داد بیگانگان جنایت می‌آورند، نه امنیت
سه ماه پس از آنکه محافل غربگرا اشغال سوریه توسط تروریست‌های تحریرالشام (مزدوران آمریکا و انگلیس) را آزادی مردم سوریه وانمود کردند، روزنامه شرق تصریح کرد جولانی و تحریرالشام به تنظیمات کارخانه برگشته‌اند.
همزمان با اوج‌گیری جنیات تحریرالشام که به قتل‌عام چند هزار نفر از مردم بی‌گناه سوریه ظرف یک هفته انجامیده، روزنامه شرق نوشت: شاید کمتر کسی باور داشت تروریستی که روزگاری در رأس هیئت تحریر‌الشام بود و باورهای افراطی و ساختارشکن داشت، پس از ساقط‌کردن حکومت اسد و تشکیل دولت جدید، تغییرات ظاهری پیدا کند، کت و شلوار بپوشد، کراوات بزند و از حقوق زنان و اقلیت‌ها بگوید.
اما آیا به‌راستی باطن و جهان‌بینی او دستخوش تغییری ساختاری شده بود یا جزم‌اندیشی دینی بر جای خود باقی بود و تنها نقاب تغییرات ظاهری آمران را حمل می‌کرد؟ ابومحمد الجولانی برخلاف بسیاری از تروریست‌های شناخته‌شده، از طبقه‌ای متوسط و تحصیلکرده می‌آید و حتی مدتی در دانشگاه دمشق در رشته رسانه تحصیل کرد، اما جنگ عراق و اشغال این کشور در سال ۲۰۰۳، مسیر زندگی‌اش را تغییر داد. جولانی برای جنگیدن در کنار القاعده راهی عراق شد و تحت فرماندهی ابومصعب الزرقاوی که به بی‌رحمی شهره بود، قرار گرفت. او در حملات متعددی علیه نیروهای آمریکایی و شیعیان عراق مشارکت داشت و پس از کشته‌شدن الزرقاوی در سال ۲۰۰۶، نقش برجسته‌تری در سازماندهی شاخه عراقی القاعده ایفا کرد.
با آغاز جنگ داخلی سوریه در سال ۲۰۱۱، القاعده تصمیم گرفت پایگاه جدیدی در این کشور ایجاد کند. او در سال ۲۰۱۶ اعلام کرد که از القاعده جدا شده و گروهش را به «جبهه فتح‌الشام» تغییر نام داد. این اقدام که بسیاری آن را یک نمایش برای فریب افکار عمومی می‌دانستند، باعث شد تا برخی کشورها، به‌ویژه ترکیه، درهای خود را به روی او باز کنند. در سال ۲۰۱۷، این گروه بار دیگر تغییر نام داد و به «هیئت تحریر‌الشام» تبدیل شد.
با حمایت‌های پنهان و آشکار برخی قدرت‌های منطقه‌ای، جولانی تلاش کرد خود را از یک فرمانده جهادی به یک سیاستمدار محلی تبدیل کند. در سال‌های اخیر، او با پوشیدن لباس‌های مدرن و کت‌ و شلوار، سعی در نشان‌دادن چهره‌ای متفاوت از خود داشت. برخی رسانه‌های غربی نیز کوشیدند او را به‌عنوان گزینه‌ای برای آینده سیاسی شمال سوریه معرفی کنند. اما حقیقت این است که این تغییر ظاهری، نه از روی تحول فکری، بلکه برای تأمین منافع بیگانگان و دریافت حمایت‌های بیشتر بود.
اکنون با شدت‌گرفتن درگیری‌ها در سوریه، جولانی بار دیگر نقاب خود را کنار زده است. نیروهای تحریر‌الشام، با دستور مستقیم او، موج جدیدی از حملات علیه علویان را آغاز کرده‌اند. قتل‌عام غیرنظامیان، تخریب روستاها و اعمال فشار بر اقلیت‌های مذهبی، همه نشان‌دهنده بازگشت جولانی به همان روش‌های گذشته است.
او که روزی برای القاعده می‌جنگید و سپس برای کسب مشروعیت جهانی، وانمود کرد تغییر کرده است، حالا به نقطه آغاز خود بازگشته است. قتل غیرنظامیان، ایجاد رعب و وحشت، و تلاش برای تغییر بافت جمعیتی مناطق تحت نفوذ، از‌جمله اهدافی است که این گروه در سایه حمایت‌های خارجی دنبال می‌کند. در چند روز گذشته بنابر گزارش المیادین، قریب به ۶۰۰ نفر از علویان کشته شده‌اند و البته فاکس‌نیوز به نقل از شاهدان عینی این عدد را نزدیک به چهار هزار نفر اعلام می‌کند. 
جولانی که اکنون در قامت یک شریک منطقه‌ای برای برخی قدرت‌ها ظاهر شده، خود را به همان تنظیمات کارخانه‌ای بازگردانده و نقاب شعارهای حقوق بشر‌دوستانه را بر زمین انداخته است. آنچه مسلم است، این است که هیچ کشوری پس از تغییرات ساختاری در حاکمیت، با تکیه بر نیروهای بیگانه‌ای که چشم طمع بر خاک آن کشور و تجزیه و الحاق به خود دارند یا آن سرزمین را وجه‌المصالحه برنامه‌های آتی خود می‌دانند؛ به استقلال، امنیت و آزادی دسترسی پیدا نخواهد کرد و روی آرامش 
نخواهد دید.