kayhan.ir

کد خبر: ۳۰۲۵۷۴
تاریخ انتشار : ۰۷ دی ۱۴۰۳ - ۲۰:۰۰
جنگ سرد فرهنگی؛ سازمان سیا در عرصه فرهنگ و هنر- 79

توسعه بخش بین‌الملل مؤسسه هنرهای معاصر با حمایت  بنیاد  فورد



فرانسیس استونر ساندرس
ترجمه حسین باکند
با این ساز و کار، بنیاد فورد رسماً درگیر جنگ سیاسی علیه کمونیسم و از بازوان عملیاتی سازمان سیا در این زمینه شد. آرشیو بنیاد، مجموعه‌ای از پروژه‌های مشترک را برملا می‌کند. 
صندوق اروپای شرقی، جبهه سازمان سیا که در آن جورج کنان نقش برجسته‌ای را ایفا کرد، بیشتر پول‌های خود را از بنیاد فورد دریافت می‌نمود. این صندوق ارتباط نزدیکی با خانه انتشارات چخوف، که 523000 دلار از بنیاد فورد برای خرید آثار ممنوعه روسی و ترجمه‌های روسی از آثار کلاسیک غرب دریافت کرد، برقرار نمود. 
بنیاد، 500000 دلار به کمیته بین‌المللی نجات۱ بیل کِیسی و کمک‌های مالی قابل‌توجهی به دیگر جبهه سازمان سیا، 
[یعنی] مجمع جهانی جوانان۲ ارائه داد. 
بنیاد همچنین یکی از بزرگ‌ترین حامیان مالی شورای روابط خارجی بود، اندیشکده‌ای مستقل که تأثیر بسیار زیادی بر سیاست خارجی آمریکا داشت و همواره بر اساس قوانین محرمانه و سختگیرانه‌، از جمله ممنوعیت 25ساله انتشار اسناد خود، عمل کرده است (و همچنان عمل می‌کند).
در کنف حمایت‌های گسترده بنیاد فورد، مؤسسه هنرهای معاصر که در سال 1947 در واشنگتن تأسیس شد، دامنه برنامه‌های بین‌المللی خود را در سال 1958 گسترده کرد. 
در هیئت امنای مؤسسه هنرهای معاصر، ویلیام باندی [شخصی که] عضو هیئت برآوردهای ملی سازمان سیا و داماد وزیر امور خارجه سابق، دین اچسون، حضور داشت. برادر او مک‌جرج، رئیس بنیاد فورد در سال 1966 شد (او مستقیماً از شغل خود به عنوان دستیار رئیس‌جمهور و مسئول امنیت ملی که یکی از وظایف آن نظارت بر سازمان سیا بود، آمد). 
هربرت رید، سالوادور دِ ماداریاگا، استیون اسپندر، آرون کوپلند، مارتا گراهام، آیزاک دینِسِن، نائوم گابو، مارتا گراهام، رابرت لاوِل، رابرت پِن وارِن و رابرت ریچمن که همگی از اعضای کنگره رهبران فرهنگی ایسا3 بودند از خوان نعمت بنیاد بهره‌مند ‌شدند. این[کنگره]4 در واقع امتداد کار کنگره آزادی فرهنگی بود که خودش5 از بزرگ‌ترین دریافت‌کنندگان پول از بنیاد فورد به شمار می‌رفت و تا اوایل دهه 1960، 7 میلیون دلار دریافت کرده بود.
فرانک لیندزی یکی از اولین حامیان مالی کنگره آزادی فرهنگی سازمان سیا بوده است، که دو نوفویل گزارش‌ها را قبل از آغاز کنفرانس برلین 1950 به او می‌داد. لیندزی افسر کارکشته دفتر خدمات استراتژیک OSS بود و در سال 1947 یکی از اولین یادداشت‌ها را نوشت که در آن توصیه می‌کرد ایالات متحده یک نیروی اقدام مخفی برای مقابله با جنگ سرد ایجاد کند. مقاله، توجه فرانک ویزنر را جلب کرد و از او خواست به محفل آن‌ها پیوسته و عملیات‌های اروپایی او را در دفتر هماهنگی سیاست‌ها به دست گیرد. به عنوان معاون رئیس دفتر هماهنگی سیاست‌ها (از سال 1949 تا 1951) لیندزی مسئول راه‌اندازی گروه‌های «پشت مرز6» در غرب اروپا بود. در سال 1953 او به بنیاد فورد پیوست و از آنجا با همکاران خود در جامعه اطلاعاتی، ارتباط نزدیکی برقرار کرد.
لیندزی بعداً توسط والدمار نیلسن، شخصی که مدیر کارکنان بنیاد فورد شد، به بنیاد پیوست. نیلسون در تمام مدت مسئولیت خود در آنجا، یک مأمور سازمان سیا بود. در سال 1960 او مدیر اجرائی کمیته ریاست جمهوری در حوزه [بررسی اخبار و] اطلاعات [واصله از] خارج از کشور7 شد. 
نیلسن با چهره‌های متفاوتش، از نزدیک با سی دی جکسون کار می‌کرد هر دو اتفاق نظر داشتند که «بی‌توجهی اساسی به عوامل روانشناختی درمیان بسیاری از کارگزاران عالی مقام این شهر» توجیه عقلانی ندارد. نیلسن همچنین دوست نزدیک کنگره آزادی فرهنگی محسوب شده و از تلاش‌های آن با تمام وجود دفاع می‌کرد. 
پانوشت‌ها:
1- International Rescue Committee
2- World Assembly of Youth
3- ICA (Institute of Contemporary Arts) مخفف مؤسسه هنرهای معاصر
4- کنگره رهبران فرهنگی
5- کنگره آزادی فرهنگی
6- Stay behind پشت مرز یعنی پشت مرز کشورهای عضو پیمان ورشو (اروپای شرقی). راه‌اندازی گروه‌های پشت مرز یعنی ایجاد گروه‌هایی در داخل اروپای غربی. در هنگامه جنگ سرد اروپا به دو قسمت اروپای شرقی و اروپای غربی تقسیم شده بود و مرزبندی‌های جدیدی بین کشورها ایجاد کرده بود. ناتو با همکاری سی‌آی‌اِی و سرویس مخفی اطلاعات بریتانیا از این دکترین برای مقابله با کشورهای عضو پیمان ورشو استفاده کرد.
7- President’s Committee on Information Activities Abroad