نظر «جوزف نای» نظریهپرداز مطرح آمریکایی درباره ترامپ و رویکردهای متناقضش
دانشمند برجسته علوم سیاسی در یادداشتی به بررسی «رویکردهای متناقض» و «پیشبینی ناپذیری» ترامپ در سیاست خارجی آمریکا پرداخته است.
«جوزف نای» واضع نظریه «قدرت نرم» و استاد برجسته علوم سیاسی در دانشگاه «هاروارد» در یادداشتی که وبگاه «پراجکت سیندیکیت» آن را منتشر کرده مینویسد: «ترامپ مردی است که پیشبینی اقداماتش دشوار است، زیرا او از ابهام بهعنوان یک ابزار استفاده میکند. با این حال، جریانهای دیرینه در سیاست آمریکا، وعدههای انتخاباتی و مقاماتی که او انتخاب کرده تا حدی سوگیریهای وی نسبت به مسائل مهم سیاست خارجی آمریکا را روشن میسازد.»
«جوزف نای» مینویسد: «پیشبینی سیاستهای ترامپ دشواری دوچندان دارد، زیرا سخنان او عامدانه مبهم است و مواضعش مدام تغییر میکند. از سوی دیگر، او غیرقابلپیشبینی بودن را ابزاری مفید برای مذاکره میداند. با اینحال، میتوان با توجه به اظهارات او در روزها انتخابات، مقامات ارشدی که قصد دارد در دولت جدیدش منصوب کند و کارنامه دوره نخست ریاستجمهوریاش از ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۰، به تصوری از سیاست خارجی او دست یافت.»
بر اساس این یادداشت، گرچه همواره گفته میشود که در آمریکا میتوان خطمشی دولت را از انتصاب مقامات دریافت، اما مشکل این است که دیدگاههای افراد مورد نظر ترامپ گاهی با یکدیگر تناقض دارد. از آنجا که در دور اول ریاستجمهوری ترامپ، جمهوریخواهان سنتی او را محدود کردند، ترامپ این بار مهمترین معیار در انتخاب مقامات دولتش را وفاداری و فرمانبرداری قرار داده است، اما حتی این ویژگی نیز کمکی به پیشبینی سیاستهای او نمیکند. بهعنوانمثال، در مسئله چین، مقاماتی که ترامپ انتخاب کرده نشان از قصد او برای اعمال فشار شدید علیه پکن دارد و پیشبینی میشود که ترامپ تعرفههای گمرکی سنگینی علیه چین وضع کند. با اینحال، میزان، مدت و قوانین معافیت این تعرفهها همچنان نامشخص بوده و به فشارهای سیاسی داخلی و خواستههای شخصی ترامپ بستگی خواهد داشت. از سوی دیگر، اگر جنگهای تجاری متقابل باعث افزایش تعرفهها و قیمتها شود، ممکن است تورم افزایش یافته و نارضایتی داخلی از ترامپ بیشتر شود. بنابراین ممکن است ترامپ برای جلوگیری از اقدام متقابل چین، به عنوان مثال، متعهد شود که سطح حمایت آمریکا از جزیره خودگردان تایوان را کاهش دهد.
به گزارش «ایسنا»، تئوریسین قدرت نرم در ادامه مینویسد: اظهارات ترامپ در دوران انتخابات و در دور قبلی ریاستجمهوریاش نشان میدهد که ممکن است به چندجانبهگرایی و اتحادهای ایالات متحده کمتوجهی کرده، از توافق آب و هوایی پاریس خارج شده و تولید و صادرات نفت و گاز را افزایش دهد.
نای همچنین مسئله فلسطین را یکی دیگر از مواردی دانست که پیشبینی دقیق رفتار ترامپ در قبال آن، دشوار است. اظهارات او در انتخابات و بالیدن وی به مذاکرات ابراهیم، نشان میدهد که ترامپ حامی رژیم صهیونیستی است و از عادیسازی روابط رژیم صهیونیستی با چهار کشور عربی هم استقبال میکند. با اینحال، از آنجا که عربستان سعودی اجرای راهکار ۲ دولتی در فلسطین را شرط عادیسازی عنوان کرده، مشخص نیست که ترامپ چطور میخواهد به احیای این رابطه کمک کند.
رئیس پیشین شورای اطلاعات ملی آمریکا در ادامه مینویسد که حتی اگر پیشبینی سیاست خارجی ترامپ بر اساس اظهارات انتخاباتی یا انتخاب مقامها راه به جایی نبرد، میتوان این رئیسجمهور منتخب آمریکا را از پنجره سیاستهای تاریخی در ادوار گذشته ایالات متحده ارزیابی کرد. در این مطلب به سخنرانی ترامپ در روز تحلیف نخستین دوره ریاستجمهوریاش اشاره شده که در آن گفته بود: «از این لحظه به بعد، آمریکا اول خواهد بود... ما به دنبال تحمیل سبک زندگی خود به کسی نیستیم، بلکه میخواهیم آمریکا بهعنوان یک نمونه بدرخشد.» به گفته نای این دیدگاه با رویکردی دیرینه و سنتی در سیاست خارجی آمریکا مطابقت دارد؛ رویکردی که به «شهری روی تپه» معروف شده و انزواگرایانه نیست، اما از کنشگرایی اجتناب میکند.