راهبرد راهگشا در مواجهه با دشمن(نگاه)
۱) اواسط مرداد ۱۳۹۶ و مراسم تحلیف آقای روحانی را به یاد بیاورید: عکس سِلفی برخی نمایندگان مجلس دهم، با مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا! اروپاییها با وجود همه شرارتها، دوست تلقی شدند که آن تصویر تحقیرآمیز رقم خورد. وگرنه انسان هوشیار که با دشمن، تا آن حد احساس صمیمیت نمیکند. اما در کمتر از ۹ ماه معلوم شد خانم موگرینی به عنوان ابزار فشار و گروگانگیری دولت آمریکا عمل میکند. نشریه «پولیتیکو» ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۷، از قول فدریکا موگرینی نوشت: «من از روحانی تضمین گرفتم که حتی در صورت خروج آمریکا از توافق و برگرداندن تحریمها، ایران به برجام پایبند بماند»!
۲) گام تعیینکننده در سیاست خارجی، شناختن دوست از دشمن، و شریک از رقیب و حریف است. دشمنِ در حال خصومت را نمیشود دوست پنداشت و این، همان خیانتی است که محافل غربگرا بارها مرتکب شدهاند. در همین هفتهها و ماههایی که شبکه سیاسی آلوده، آدرس مذاکره و آشتی را میداد، طرف بیصفت اروپایی، ابتدا هواپیمایی و سپس کشتیرانی ایران را تحریم کرد. بعد از آن هم، تروئیکای اروپایی به نیابت از اسرائیل و آمریکا، قطعنامهای ضدایرانی را به «آژانس» بردند و به تصویب رساندند. چین و روسیه، دو مخالف اصلی قطعنامه بودند که دائما از سوی غربگرایان تخطئه میشوند. اما طرف معاند اروپایی، یک صدم همان اعتراض را از این جماعت نمیبیند. چرا؟!
۳) در این میان، غفلت در استفاده از مصرع جناب حافظ در بیان مدیران دولتی، پیام نادرستی را ارسال کرد: «با دوستان مروت/ با دشمنان مدارا». اولا این نصیحت، در مقیاس فردی و اجتماعی گفته شده و نه برای سیاست خارجی. ثانیا دشمنی که فتیله دشمنی را پایین نگاه میدارد، با دشمنی که اصرار بر تصاعد شیطنت دارد، دو موجودیت متفاوت هستند و عدم توجه به تفاوت این دو میتواند خسارتآفرین باشد.
۴) برخی دولتهای اروپایی در نسبت با ایران، نخواسته و نتوانستهاند منافع خود را مستقل از آمریکا و رژیم صهیونیستی تعریف کنند، تا جایی که در جنگ اوکراین و جنگ غزه، منافع خود را پای مطامع زیادهخواهانه آمریکا و رژیم صهیونیستی قربانی کردند. آنها همانگونه که در برجام، خود را در حد پادوی سیاسی تنزل دادند، حالا هم سپر بلای رژیم جنایتکار صهیونیستی شدهاند. که اگر غیر از این بود، به جای بهانهتراشی علیه برنامه هستهای صلحآمیز و نظارت شده ایران، علیه تسلیحات اتمی و نسلکشی بیحد و مرز رژیم صهیونیستی اقدام فوری میکردند.
۵) تناسب و توازن واکنشها در قبال اقدامات خصمانه، بسیار تعیینکننده است و همین واکنش قاطع و یا کنشگری فعال است که دشمن را از گستاخی بیشتر بازمیدارد و در صورت کوتاهی، زرادخانه تُهی جرات او را پُر میسازد. مدارا با دشمن در حال تخاصم، در همین چند هفته گذشته موجب تصاعد شیطنتها شده است. خروجی توقف در وعده دروغین آتشبس در منطقه، در حالی که جنایات دشمن در اوج است، و سپس، پذیرش توقف غنیسازی
۶۰ درصد در سفر گروسی به تهران، نهایتا به صدور قطعنامه آژانس انجامید.
۶) به دو روش میتوان با تخاصم مواجه شد: اظهار ضعف یا اظهار قدرت. آنچه در سیاست خارجی حرف اول را میزند، اظهار و اِعمال اقتدار است و نه ارسال علامت ضعف و عجز. حتی اگر بنا بر مذاکره هم باشد، نباید پیام ضعف فرستاد. متاسفانه، ادبیات برخی مدیران دولتی و حامیان آنها، موضع دولت (کشور/ نظام) را در مواجهه با فشار دشمن تضعیف میکند و این پالس را میدهد که اگر فشار روانی بیاورند و دست بالا را بگیرند و ناز کنند، میتوانند نه تنها خسارتهای برجام را جبران نکنند، بلکه امتیازات جدیدی هم بخواهند!
۷) امیر مؤمنان(ع) فرمود: «الظَّفَرُ بِالْحَزْمِ، وَ الْحَزْمُ بِإِجَالَهِ الرَّأْيِ، وَ الرَّأْيُ بِتَحْصِينِ الْأَسْرَارِ». پیروزی با دوراندیشی است؛ و دوراندیشی، با مشورت و تدبیر است؛ و تدبیر، با حفاظت از اسرار». یعنی شرط پیروزی، رازداری است. برخی اظهارنظرها - فارغ از نادرستی و خلاف واقع بودن برخی گزارشها، با هدف زدن دولت قبل- خلاف منطق رازداری در جنگ است و این در حالی است که دشمنان ملت ایران به مراتب ضعیفتر و گرفتارتر از گذشته هستند. یک نمونه از صدها سند، گزارش روزنامه گاردین است که ژانویه ۲۰۲۴ (اواخر دی ماه ۱۴۰۲) نوشت:
«The US isn’t the biggest power in the Middle East any more. Iran is».
آمریکا دیگر، بزرگ ترین قدرت در خاورمیانه نیست، ایران است».
۸) باید از انفعال که موجب جلب و تصاعد تهدیدهاست، بیرون آمد. انفعال بود که برجام را چه در هنگام تنظیم و چه اجرا، از آورده برای ایران تهی کرد و از خسارت انباشت. وقتی طرف ایرانی حقوق پایمال شده خود را مطالبه نمیکند، مجال میسازد تا طرف وقیح اروپایی، به اجرای مکانیسم ماشه برجام (برگشت خودکار تحریمها) تهدید مینماید! هدف غرب از طراحی برجام، سوق دادن ایران قدرتمند به زندگی بدون اراده و رای مستقل، ذیل اراده غرب بود که یک قلم خسارت آن، به تعطیلی ساخت نیروگاه هستهای و فسیلی و ناترازی در تامین برق انجامید. بنابراین، نباید به آن چرخه باطل و باتلاقگونه برگشت. هنر در بسیجگری ملی برای فعالسازی توانمندیهاست و نه به تعبیر شهید سلیمانی، دو صدایی درست کردن و دشمن را دوست جا زدن.
۹) فقط واکنش متناسب و متوازن به تهدیدات و حتی پیشدستی است که میتواند دشمن را سر عقل بیاورد. یقینا اگر مقاومت پیروز در منطقه نبود، برای نخستوزیر جلاد رژیم صهیونیستی (همانند هیتلر و موسولینی) حکم جلب جهانی صادر نمیشد. این، نشانه شکست راهبردی اسرائیل و غرب با وجود حداکثرسازی جنایت است. مهم است که متوجه باشیم بخش عمدهای از فشار غرب به ایران، ناشی از هراس نسبت به اقتدار فزاینده ایران، و برای نجات رژیم مستاصل صهیونیست است. تلاش غرب، همانگونه که نتانیاهو اخیرا عنوان کرد، برای از هم گسیختن راهبرد جبهه مقاومت درباره «وحدت میدانها» است. متقابلا باید دائما برای تداوم ضربات راهبردی به رژیم صهیونیستی تدارک و اقدام کرد و مشخصا، مجازات اسرائیل به خاطر شرارت ماه گذشته را با قاطعیت به انجام رساند.
محمد ایمانی