سنت استدراج مهلتدهی گام به گام برای نابودی
مهدی خوش بین
یکی از اصطلاحات قرآنی، استدراج است که به معنای قرار گیری در شرایطی است که درجه درجه انسان به سقوط در درکات گرفتار میشود؛ زیرا اکثریت مردم بیتوجه به حلم و مهلتدهی خدا، گمان میکنند که خدایی نیست و اگر خدایی است کاری به کار آنان ندارد؛ زیرا با آنکه گناه بسیاری میکنند، هیچ گاه مجازات نمیشوند.
آنان گاه به سبب گناه خویش یا گناهان اطرافیان و عدم مجازات، به این اعتقاد میرسند که هر چه گناه بکنند؛ یعنی شراب بخورند، زنا کنند، جرم و جنایت مرتکب شوند، حرامخواری داشته باشند، کشت و کشتار کنند، هیچ گاه عذاب نمیشوند، بلکه روز به روز حتی وضعیت بهتری مییابند و در ثروت و قدرت غرق میشوند. بنابراین، جرات میکنند و با گستاخی به گناهان خویش و بر شدت و تنوع آن میافزایند. در حالی از نظر قرآن، این افراد گرفتار سنت الهی امهال و استدراج شدهاند؛ زیرا خدا به آنان مهلت میدهد تا فساد خویش را اصلاح کنند یا آنکه گام به گام خود را به جایی از پرتگاه برسانند که دیگر راه بازگشت و توبهای نیست و مستقیم به چاه ویل دوزخ سقوط کرده و در آن تا ابد ماندگار شوند.
استدراج و امهال برای گناهکاران غرق در نعمت
استدراج در لغت به معناى نزدیک کردن تدریجى و گرفتن آرام آرام است.(مفردات راغب؛ لسانالعرب؛ ذیل واژه درج) البته اصطلاح استدراج به قرینه مقام در آیه 182 سوره اعراف، نزدیک کردن تدریجى و مهلتدادن براى نابود ساختن است؛(الکشّاف، ج2، ص182؛ مفردات راغب) چه با عذاب دنیوى باشد یا اخروى.
برخى در تفسیر آیه یاد شده گفتهاند: مقصود از استدراج این است که انسان از نعمت و رفاه برخوردار شده و در حال غفلت به هلاکت و عذاب الهى گرفتار شود.(لسانالعرب)
در اصطلاح اسلامی، استدراج به معنای «تجدید نعمتی بعد از نعمت دیگر تا بدین وسیله، التذاذ به آن نعمتها، [گنهکاران] را از توجه به وبال کارهایشان غافل کند.»(طباطبائی، محمد حسین؛ المیزان، ترجمه موسوی همدانی، ج16، ص 251) «و شخص بپندارد که مشمول لطف الهی شدهاست.»(کاشانی، فیض؛ تفسیر صافی، ج2، ص 256)
علامه طباطبایی در توضیح معنای استدراج میفرماید: «استدراج در لغت به این معناست که کسی در صدد برآید پله پله و بتدریج از مکانی یا امری بالا رود و یا پایین آید یا نسبت به آن نزدیک شود، لکن در آیه قرینه مقام دلالت دارد بر اینکه مراد، نزدیک شدن به هلاکت در دنیا یا در آخرت است و اینکه مقید شده به راهی که خود آنها نمیفهمند، برای این است که بفهماند این نزدیک شدن آنها به هلاکت، آشکارا نیست، بلکه در همان سرگرمی به بهرهمندی از مظاهر زندگانی مادی مخفی است. در نتیجه، ایشان با زیادهروی در معصیت پیوسته به سوی هلاکت نزدیک میشوند. پس میتوان گفت استدراج، تجدید نعمتی بعد از نعمت دیگر است تا بدین وسیله، التذاذ به آن نعمتها، آنان را از توجه به وبال کارهایشان غافل سازد تا مجازاتشان به هنگام رسیدن به آخرین مرحله، دردناکتر شود. همچنانکه بعضی از آیات به این بُعد از سنت املاء و استدراج که تجدید نعمتی بعد از نعمتی است نیز اشاره میکند.» (تفسیر المیزان، ج 8، ص 364؛ تفسیر نمونه، ج 7، ص 32)
از امام صادق(ع) درباره استدراج سؤال شد، ایشان در پاسخ فرمودند: «هو العبدُ یُذنب الذنب فیُملی له ویجدّد له عنده النعم، فیلهیه عن الاستغفار من الذّنوب؛ بندهای مرتکب گناه میشود، پس خداوند به او مهلت میدهد و نعمتهای او را فزونی میبخشد و بدین وسیله، او را از استغفار باز میدارد».(بحار الأنوار، ج5، ص 218؛ نقل از کافی، ج2، ص 452)
حضرت علی(ع)میفرماید: «إذا رأیت الله سبحانه یتابع علیک النعم مع المعاصی فهو استدراج لک؛ اگر مشاهده کردی، با وجود معصیت، غرق در نعمتی، بدان که گرفتار استدراج هستی.» (غرر الحکم، فصل خامس، مواعظ للحکام، شماره 7849)
علاّمه مجلسی در تبیین آن مینویسد: «از آیات چنین برمیآید که بلایا و مصایب، از نعمتهای خدایی است تا اندرز گرفته و متنبه شده و گناهان را ترک کنند و پیوستگی نزول نعم و عدم ابتلاء به بلایا، استدراج الهی است.» (بحارالأنوار، ج64، باب 19، ص 199)
در مواعظ خداوند به حضرت عیسی(ع) آمده است: «من در خواست ظالمان را اجابت میکنم. امّا این اجابت، لعنت آنهاست»یعنی مایه دوری آنان از رحمتم و سبب استدراج آنهاست.» (بحارالأنوار، ج14، ص 300، باب 21)
همچنین از پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله )
روایت شده: «إذا رأیتم الله یُعطی العبد ما یُحب وهو مُقیم علی معصیة فاعلَموا انّذلک استدراج له قال الله تعالی:«سَنَسْتَدرِجُهُمْ مِنْ حَیْثُ لا یَعْلَمُون»؛ اگر دیدید خدا به بنده گنهپیشهاش، هر آنچه میطلبد عطا میکند، بدانید با این کار، او را به استدراج خود گرفته است. خداوند میفرماید: «سَنَسْتَدرِجُهُمْ مِنْ حَیْثُ لا یَعْلَمُون.» (ارشاد القلوب، ج1، ص 74، باب 18 )
براساس سنت استدراج خدا به شخص گناهکار که امیدی به اصلاح او نیست مهلت میدهد تا در شرایطی قرار گیرد که از خود و خدا و قیامت غافل شود، و خدا در همان حالت غفلت و در زمانی که احساس امنیت میکند، ناگهان جانش را میستاند و بیآنکه توبه و اصلاحی کند از دنیا بیرون میرود.
در آیات قرآن بارها از سنت امهال و استدراج به اشکال گوناگون سخن گفته شده و خدا با عناوین و تعابیری چون «استدراج»، «املاء»، «امهال»، «مدّ»، «نذر» و برخى جملات مشتمل بر واژههایى مانند: «تمتّع» و «متاع» به این سنت الهی اشاره کرده است.
از نظر قرآن، بسیاری از مردم در برابر وحی به مخالفت میپردازند و بدان ایمان نمیآورند. با آنکه خدا مردمان را به انواع بلایا مبتلا میکند تا از راه باطل و کردار نادرست بازگردند و مسیر الهی را باز یابند، ولی آنان همچنان به همان رویه باطل خویش عمل میکنند تا جایی که خدا آنان را به انواع نعمتها و خوشیها سرگرم میکند و در زمانی که احساس امنیت میکنند، ناگهان آنان را در همان حال امنیت و غفلت، نابود میکند.(اعراف، آیات ۹۴ تا ۹۹)
از دیدگاه قرآن، هرگز داشتن نعمت و بهرهمندی از آن به معنای عنایت الهی به صاحب نعمت نیست؛ زیرا سنت الهی بر این است که هر کسی را با چیزی از نعمت و نقمت بیازماید.(انبیاء، آیه 35) بنابراین، داشتن دارایی به معنای تکریم الهی نیست؛ چنانکه فقر و نداری نیز به معنای اهانت نیست.(فجر، آیات 15 تا 17)
پس کسی که مالی دارد گمان نکند که مورد توجه و عنایت الهی است و کسی که فقیر است از چشم خدا افتاده است؛ زیرا غنا و فقر دلیلی جز ابتلاء نیست؛ و شخص نباید گمان کند که چون در دنیا ثروتمند است، در آخرت نیز مورد تکریم الهی خواهد بود.(کهف، آیات 34 تا 38)
از آیات قرآن به دست میآید که خدا همان طوری که با بلا و ضرر و زیان، انسان را میآزماید، با نعمت هم میآزماید. بنابراین، باید به سنت کید و مکر الهی نیز توجه داشت؛ زیرا یکی از سنتهای الهی مکر است؛ به این معنا که شخص در شرایطی قرار میگیرد که احساس امنیت میکند، ولی ناگهان او را به عذابی سخت میگیرد. خدا درباره سنت مکر خویش میفرماید: آنان دست به نيرنگ مى زنند و من نيز دست به نيرنگ مى زنم. پس كافران را مهلت ده و كمى آنان را به حال خود واگذار! (طارق، آیات ۱۵ تا ۱۷) همچنین در جایی دیگر میفرماید: و كسانى كه آيات ما را دروغ شمردند، بتدريج از جايى كه نمى دانند گريبانشان را خواهيم گرفت؛ و به آنان مهلت مى دهم كه تدبير من استوار است. (اعراف، آیات ۱۸۲ و ۱۸۳)
در جای دیگر نیز میفرماید: اکنون مرا با آنها که این سخن را تکذیب میکنند واگذار! ما آنان را از آنجا که نمیدانند بتدریج به سوی عذاب پیش میبریم و به آنها مهلت میدهیم؛ چرا که نقشههای من محکم و دقیق است.(قلم، آیات 44 و 45)
و باز میفرماید: هنگامی که (اندرزها سودی نبخشید و) آنچه را به آنها یادآوری شده بود فراموش کردند، درهای همه چیز (از نعمتها) را بر روی آنها گشودیم؛ تا (کاملاً) خوشحال شدند(و دل به آنها بستند)؛ ناگهان آنها را گرفتیم(و سخت مجازات کردیم)؛ در این هنگام، همگی مأیوس شدند؛(و درهای امید به روی آنها بسته شد.) (انعام، آیه 44)
بنابراین، غرق شدن کافران در نعمت به معنای این نیست که آنان مورد عنایت خاص الهی هستند؛ زیرا خدا گناهکاران از زناکاران و شرابخواران و ظالمان را مهلت میدهد و حتی بر ثروت و آرامش و آسایش کاذب آنان میافزاید تا جایی که مکر و تدبیر الهی آنان را چنان فریب میدهد که به هر جرم و جنایتی دست میزنند و با این حال بیمار نمیشوند و آسایش و رفاه را از دست نمیدهند. شاید شما دوستان و خویشان و همسایگانی چنین داشته باشند؛ یا نسبت به کشورهای ثروتمند و مردمانش چنین گمانی برده باشید که چرا آنان گناه میکنند، ولی در سلامت و آرامش و آسایش هستند و ما مسلمانان به انواع بلایا گرفتاریم؟! خدا در این باره میفرماید: و البته نبايد كسانى كه كافر شدهاند تصور كنند، اينكه به آنها مهلت مى دهيم برایشان نيكوست. ما فقط به آنها مهلت مىدهيم تا بر گناه خود بيفزايند و آنگاه عذابى خفت آور خواهند داشت. (آل عمران، آیه ۱۷۸)
بسیاری از مردم گمان میکنند که چون بیمار نمیشوند یا گرفتار بلایا نیستند، حتما مورد عنایت الهی هستند. این افراد ممکن است مسلمان ظاهری باشند، ولی در حقیقت گرفتار مکر و تدبیر الهی و سنت امهال و استدراج هستند؛ از همین رو تغییر رویه و روحیه نمیدهند و به همان مسیر باطل و نادرست ادامه میدهند و از جایی که گمان نمیکنند ضربه میخورند و نابود میشوند. بنابراین، عدم گرفتاری به بلا و مرض و مانند آنها دلیل بر عنایت الهی نیست؛ زیرا بلا از سنتهای الهی است که انسان بدان گرفتار میشود تا افزون بر این که علاقه مند به دنیا نشود، اهل تضرع و انابه هم شود و به سوی خدا توسل و تمسک جوید.
در روایت است که پیغمبر اکرم (ص)به خانه یکی از مسلمانان دعوت شدند؛ وقتی وارد منزل او شدند مرغی را دیدند که در بالای دیوار تخم کرد و تخم مرغ نیفتاد یا افتاد و نشکست. رسول اکرم در شگفت شدند.
صاحب خانه گفت: آیا تعجب کردید؟ قسم به خدایی که تو را به پیامبری برانگیخته است به من هرگز آسیبی نرسیده است.
رسول خدا برخاستند و از خانه آن مرد رفتند، گفتند: کسی که هرگز مصیبتی نبیند مورد لطف خدا نیست.(بحارالانوار، ج 15، جزء اول، ص 56، چاپ کمپانى )
از نگاه قرآن، گناهکاران(شعراء، آیات 200 تا 206)، کافران(آل عمران، آیه 178)، مشرکان(فرقان، آیه 18؛ زخرف، آیات 82 و 83)، منافقان(بقره، آیه 14؛ توبه، آیات 55 و 85)، فاسقان(اسراء، آیه 16) و تکذیب کنندگان(اعراف، آیات 182 و 183) گرفتار سنت الهی استدراج و امهال هستند و خدا به آنان لطفی ندارد و آنها را به حال خودشان رها میکند تا زمان اجلشان برسد و آنان را به دوزخ و درکات آن بیندازد.
کفران نعمت،عامل سقوط
بسیاری از مردم ممکن است کافر و مشرک و منافق نباشند، ولی به سبب کفران نعمت و عدم شکرگزاری و استفاده نادرست از نعمتهای الهی، گرفتار استدراج و امهال و سقوط شوند؛ زیرا کفران نعمت و ناسپاسی،از مصادیق گناه است و کسی که اهل گناه باشد، گناه، او را به سوی سقوط سوق میدهد و در زمانی که غرق در گناه است و احساس امنیت میکند و از خدا و قیامت غافل است، خدا جانش را میستاند و به دوزخ میبرد.
قرآن بارها به ناسپاسان و کفران کنندگان نعمت هشدار میدهد که گرفتار امهال و استدراج نشوند؛ زیرا کفراننعمت، باعث گرفتاری شخص به سنت امهال شده و خدا به او مهلت میدهد تا در دنیا هر کاری را بکند؛ ولی ناگهان جانش را میستاند و او را به عذابی اخروی نیز دچار میکند. (نحل، آیات 54 و 55؛ عنکبوت، آیه 66؛ روم، آیه 34)
بسیاری از مردمان که گرفتار گناه کفران یا گناهان دیگر هستند، به نوعی گرفتار سنت کید و مکر الهی هستند و در زمانی که احساس امنیت میکنند، گرفتار مرگ و نابودی و عذاب اخروی گرفتار میشوند.(انعام، آیات 123 و 124؛ اسراء، آیات 16 و 17؛ مدثر، آیات 17 و 18)