kayhan.ir

کد خبر: ۲۹۸۷۴۲
تاریخ انتشار : ۱۱ آبان ۱۴۰۳ - ۱۹:۴۶

شیوه‌های مهار امیال و شهوات نفسانی

 

منصور حسینی
شهوت به معنای گرایش نفس به خواسته‌های خودش است. هر چند که برخی آن را میل و گرایش شدید نفس به چیزی دانسته‌اند، اما به نظر می‌رسد که شهوت در نفس انسان، حالتی از حالات نفس همانند غضب و تعقل است؛ زیرا همان گونه که بدون وجود غضب نمی‌توان از سلامت نفس سخن گفت؛ زیرا نقش غضب به عنوان قوه دافعه‌،عامل بقای انسان است، همچنین شهوت در نفس انسانی به عنوان قوه جاذبه، عامل بقای انسان است. پس این‌گونه نیست که انسان تنها باید عاقل باشد تا بقای خویش را صیانت کند؛ زیرا تعقل در نفس انسانی تنها عامل شناختی و گرایشی است و اگر قوای دیگری چون شهوت، غضب و وهم و مانند آنها در نفس نباشد، انسان نمی‌تواند بقای خویش را حفظ و صیانت کند.
بنابراین، وقتی از شهوت ناپسند و شیوه‌های مهار آن سخن به میان می‌آید، مراد افراط در گرایش‌های شهوانی یا همان میل و گرایش شدید افراطی است که در ساحت غضب نیز مذموم و ناپسند است و باید با تعقل و عقلانیت، قوای شهوانی و غضبانی مهار و مدیریت شود.
آنچه در قرآن از شهوت در کنار غضب و مانند آنها سخن گفته شده، ناظر به قوه شهوت است که اگر به افراط کشیده شود، عامل انحطاط انسان می‌شود؛ چنان‌که تفریط در ساحت شهوت می‌تواند موجب بازدارندگی و عدم رشد شود؛ به طوری که خدا در قرآن، سرکوب تفریطی قوه شهوت جنسی را مانع جدی در سر راه بقای تناسلی بشر می‌داند؛ چنان‌که افراط در شهوت و گرایش به همجنس بازی را مانع بقای تناسلی برمی‌شمارد.
شهوت‌، عامل بقا و کمال انسان
قوایی در نفس انسان قرار دارد که یکی از آنها قوه شهوت به عنوان قوه جاذبه است؛ زیرا این قوه انسان را به سوی هر چیزی سوق می‌دهد که عامل بقای انسان است. 
شهوت در کنار قوه غضب و قوه عقل از امور فطری نفس انسانی است که همگی در بقای انسان و کسب رشد و کمالات بسیار نقش‌آفرین هستند. انسان با شهوت‌های جنسی و غذایی و مانند آنها بقای خویش را تضمین کرده و به رشد و بالندگی و کمال‌یابی خویش کمک می‌کند و بدون شهوت نمی‌توان بقای فردی و نوعی را تضمین کرد، چنان‌که نمی‌توان از رشد و بالندگی نفس سخن گفت.
 انسان با این قوه فطری است که دنبال کمال می‌رود و کمالات بایسته و شایسته را می‌جوید. پس شهوت تنها برای بقای انسان نیست، بلکه برای کمال یابی انسان نیز بسیار مهم و اساسی است؛ از همین رو مثلا با شهوت جنسی‌، به دینداری می‌رسد و کمالی را تجربه می‌کند که در بیرون از دایره شهوت جنسی و ازدواج امکان‌پذیر نیست. اصولا زندگی اجتماعی در سایه شهوت جنسی شکل می‌گیرد. پس سرکوب شهوت جنسی مثلا به معنای سرکوب فهم و ادراک حقیقی زندگی اجتماعی در کانون خانواده و دستیابی به کمالات در سایه آن خواهد بود.
البته شهوت فطری انسان ممکن است گرایش شدید به سوی افراط داشته باشد. از همین رو، باید شهوت تحت مهار و مدیریت عقل فطری در سطح تعادل باقی بماند و از افراط دور نگه داشته شود. اما هستند کسانی که گرفتار تفریط می‌شوند و به سرکوب شهوت می‌پردازند، ولی این دسته از مردم بسیار اندک هستند.(مؤمنون، آیات 5 تا 7؛ حدید، آیه 27)
ممنوعیت افراط و تفریط 
در بهره‌گیری از قوای نفسانی
بنابراین، آنچه مهم است، مهار و مدیریت شهوت و جلوگیری از طغیان و افراط گرایی آن است که بسیار زیانبار است؛ زیرا به جای آنکه موجب صیانت و بقای نفس انسانی باشد، خود عامل نابودی نفس می‌شود؛ چرا که شهوت مانند آب برای کشتی است که در بیرون کشتی موجب معنابخشی به کشتی است؛ چون این کشتی بر روی آب است که می‌تواند حرکت کند و آثار بقایی داشته باشد؛ اما وقتی آب به درون کشتی در آید نه تنها مایه بقای کشتی نیست، بلکه موجب نابودی و غرق شدن آن می‌شود. پس انسان باید همواره با بهره‌گیری از تعقل و تفکر کاری کند که شهوت همانند غضب عامل بقا و برکت انسان باشد و موجبات رشد و بالندگی فردی و جمعی و اجتماعی را فراهم آورد و بقای نسلی را تضمین کند و اجازه ندهد تا با افراط یا تفریط در این امر موجب هلاکت و سقوط فراهم شود.
همان گونه که افراط و طغیان در امر شهوت بسیار زیانبار است، تفریط و کوتاهی در امر شهوت و مثلا سرکوب آن هم بسیار خطرناک و زیانبار است. از این رو مثلا خدا در امر شهوت جنسی از رفتار رهبانیت و ترک ازدواج نهی می‌کند و آن را امر انحرافی می‌داند(حدید، آیه 27)؛ زیرا این امور عامل اصلی در عدم بقای نسلی انسان خواهد بود؛ در چنین حالتی انسان با ازدواج مخالف است که می‌تواند بقای نسلی خویش را به شکل پاک و پاکیزه تضمین کند. 
پس همان گونه که افراط در قالب‌های غیر از ازدواج با جنس مخالف می‌تواند زیانبار باشد.(مؤمنون، آیات 5 تا 7؛ معارج، آیات 29 تا 3؛ روایات تفسیری) همچنین ترک ازدواج در قالب رهبانیت نیز زیانبار باشد.(حدید، آیه 27؛ مجمع البيان، ج 9- 10، ص 365)
این زیان از طریق تفریط در شهوت و سرکوب آن می‌تواند موجب ناتوانی انسان شود؛ زیرا سرکوب غذایی موجب عدم تحقق نیازهای بدن و ناتوانی جسمی می‌شود که منجر به ناتوانی روانی نیز می‌گردد تا جایی که شخص ناتوان از انجام عبادت می‌شود. تفریط جنسی و ترک ازدواج موجب می‌شود تا شخص به رشد و بالندگی خود نرسد؛ زیرا نیازهای جنسی و تامین آن موجب رشد شخصیتی و کمالی انسان می‌شود و زندگی اجتماعی و کمالی را تحقق می‌بخشد؛ در حالی که سرکوب شهوت جنسی و ترک ازدواج موجب می‌شود تا شخص به جای رشد‌، گرفتار سقوط و هبوط شخصیتی شود. 
از آنجا که شهوت جنسی و غذایی در کودکی و نوجوانی و جوانی به اقتضای نیازهای رشد بدنی بیشتر از میانسالی و پیری است؛ توجه به امر شهوت جنسی و غذایی در اوائل عمر انسان بیشتر مد نظر اسلام است. در امر شهوت جنسی به سبب شدت و قوت آن در اوائل عمر، روایات بر این نکته تاکید دارد که اگر ازدواج در اوایل انجام شود، موجب حفظ دو سوم دین است و هر چه زمان بگذرد تاثیر آن کمتر می‌شود، تا جایی که با تاخیر کردن، تاثیر ازدواج در دینداری به نصف و  سپس به یکسوم تقلیل می‌یابد.
پیامبر(ص) و معصومان(ع) فرموده‌اند: إذا تَزَوَّجَ العَبدُ فقدِ استَكمَلَ نِصفَ الدينِ‌، فَلْيَتَّقِ اللَّهَ في النِّصفِ الباقي؛ یا فرموده: «من تزوّج أحرز نصف دينه، فليتّق اللّه في النصف الآخر، أو الباقي»، هر بنده‌ای ازدواج کند، نصف دین خویش را تکمیل کرده و باید نسبت به نصف باقی دین خویش تقوای الهی پیشه کند. (الجواهر الفخریة في شرح الروضة البهیة، وجدانی فخر، ج ۱۱، ص ۱۲؛ تذکرة الفقهاء‌، علامه حلی، ص ۵۶۵)
اصولا ازدواج در آغاز جوانی‌، عامل مهم در دینداری است تا جایی که شیطان را به ناله و فریاد می‌اندازد؛ زیرا با ازدواج در آغاز حدوث شهوت جنسی دست شیطان بسته می‌شود.(کنزالعمال، ص 44441؛ بحارالانوار، ج 103، ص 221)
شهوت نیاز فطری انسان در کنار غضب و عقل فطری است. بنابراین، آنچه مهم است استفاده درست از آنها است، نه تفریط و نه افراط. 
از همین رو، همان گونه که شهوت و گرایش عادی پسندیده است، شهوت افراطی و میل شدید به گونه‌ای که عقلانیت از دست برود و شهوت، همه چیز را تحت‌الشعاع قرار دهد یا سرکوب آن در قالب رهبانیت و مانند آنها امری مذموم شمرده می‌شود.
آثار زیانبار شهوت افراطی
افراط در گرایش شدید و میل قوی به خواسته‌های نفسانی غذایی و جنسی و عاطفی می‌تواند زیانبار باشد و نه تنها مانع دستیابی انسان به کمالات می‌شود، بلکه بقای او را به خطر می‌اندازد؛ چنان‌که افراط در شهوت غذایی انواع بیماری‌ها را موجب می‌شود و انسان را از سلامت و تعادل خارج می‌کند، شهوت‌های عاطفی و جنسی و مانند آنها نیز این‌گونه است. از همین رو خدا خواهان مدیریت و مهار شهوت با عقل فطری و بقا در حالت تعادل نفس فطری در چارچوب تقوای الهی و عدم ورود به ساحت فجور است.(شمس، آیات 7 تا 10؛ مؤمنون، آیات 5 تا 7) شیفتگى به امکانات زندگى دنیا، مانع دستیابى انسان به فرجام نیک و رستگاری است: زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاءِ وَالْبَنِينَ وَالْقَنَاطِيرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالْأَنْعَامِ وَالْحَرْثِ ۗ ذَٰلِكَ مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ۖ وَاللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ؛ محبّت امور مادی، از زنان و فرزندان و اموال هنگفت از طلا و نقره و اسبهای ممتاز و چهارپایان و زراعت، در نظر مردم جلوه داده شده است؛ (تا در پرتو آن، آزمایش و تربیت شوند؛ ولی) اینها (در صورتی که هدف نهائی آدمی را تشکیل دهند)‌، سرمایه زندگی پست (مادی) است؛ و سرانجام نیک (و زندگیِ والا و جاویدان)، نزد خداست. (آل عمران، آیه 14)؛ براساس قرانن مراد از «الحيوة الدّنيا» گرایش‌های انسانی به خواسته‌های نفسانی از جمله شهوات جنسی و غیر جنسی است که مانع از رسیدن انسان به سرانجام نیک و کمالات بایسته و شایسته است؛ و مقصود از «حسن المأب» هر کمالی است که در آخرت خودش را نشان می‌دهد. پس از دیدگاه قرآن، مى توان گفت: پيروى از شهوات، مانع نيل انسان به فرجام نيك در سایه دستیابی به کمالات و انوار حسنای الهی است که در آخرت به شکل نعمتهاى بهشتى خود را نشان می‌دهد.(همان)
در حقیقت انسانی که گرفتار افراط شهوانی در ساحت جنسی و عاطفی و مالی و غذایی و مانند آنها می‌شود، گرایش به حیات دنیوی یافته و از مسیر کمالی و صراط مستقیم کسب انوار اسمای الهی دور شده و به گمراهی کشیده می‌شود؛ چنین شخصی نمی‌تواند از کمالات بهره مند شود و همچنان در عیب و نقصی باقی می‌ماند که از پیش برای خود رقم زده است؛ بلکه حتی عامل سقوطش از مرتبت انسانیت به مراتب  چارپایان می‌شود.(مریم، آیه 59)
افراط در امر شهوت و پیروی از هواهای نفسانی شهوانی موجب می‌شود تا شخص از رحمت الهی دور شود(نساء، آیات 23 تا 27) و به جای حرکت کمالی و رشد عقلی و بهره‌مندی از نور الله ایمان و تقوا و محبت و ولایت(حجرات، آیه 7)، گرفتار جهل عقلی و علمی‌شود و به ساحت سفاهت سفیهان بی‌خرد سقوط کند.(یوسف، آیات 30 تا 33؛ نمل، آیه 55) این‌گونه است که سفیه و جاهل بی‌خرد نه تنها تابع عقل فطری نخواهد بود؛ زیرا آن را با شهوت و فجور دفن کرده، بلکه همچون چارپایان زندگی و امور هستی را فهم می‌کند.(اعراف، آیه 179)
شهوت افراطی و به دور از عقلانیت و تعادل می‌تواند نه تنها انسان را از کمالات بازدارد، بلکه جامعه را به انحطاط بکشد.(نساء، آیه 27)
راهکار مهار و مدیریت شهوت
از نگاه قرآن، شهوت باید مهار شود و تحت مدیریت و مهار قوه فطری عقلانیت قرار گیرد. انسان لازم است به جای پیروی از شهوت، دنبال پیروی از عقل فطری باشد و اجازه ندهد که شهوت، مهار نفس را به دست گیرد و او را به هر سو بکشاند؛ زیرا قوه‌های شهوت و غضب در مقام جاذبه و دفاع‌،گرایش به سوی افراط دارد و اگر انسان بخواهد آنها را در تعادل نگه دارد، باید در تحت قوه تعادل‌ساز یعنی قوه عقل فطری قرار دهد. 
کسانی که دنبال شهوت می‌روند و به جای تابع قراردادن شهوت، آن را متبوع قرار داده و عقل و نقل را کنار می‌گذارند‌، نه تنها از کمالات بایسته دور می‌شوند، بلکه دچار سقوط اخلاقی و جنسی و مانند آنها می‌شوند تا جایی که مثلا در افراط جنسی به همجنس گرایی یا حیوان گرایی گرفتار می‌شوند و در نهایت عذاب‌های سنگباران آسمانی را تجربه می‌کنند.(اعراف، آیات 80 و 81؛ ذاریات، آیات 32 تا 34)
گرایش افراطی به شهوت، زمانی شکل می‌گیرد که عقل فطری دفن شود و انسان با فجور و دریدگی نسبت به قوانین و خطوط قرمز دین همه ارزش‌های انسانی را کنار بگذارد. بنابراین، برای مهار و مدیریت شهوت باید به تقوای الهی و زندگی در چارچوب قوانین دینی اهتمام شود.
از آنجا که بدترین شهوت افراطی، در ساحت جنسی خودش را نشان می‌دهد، آموزه‌های قرآن هر چند که بر پرهیز از اسراف غذایی و افراط گرایی در شهوت غذایی تاکید دارد و به حکم:« بخورید و بیاشامید و اسراف مکنید»(اعراف، آیه 31) از افراط در شهوت غذایی پرهیز می‌دهد، اما آنچه مهم است پرهیز از همان شهوت جنسی است. از همین رو بخشی از آیات نسبت به شهوت جنسی و افراط در آن توجه دارد. خدا برای مهار و مدیریت شهوت جنسی بر اساس عقل و وحی مردم را به صیانت از شهوت در چارچوب ازدواج و مهار آن دعوت می‌کند و از هر گونه رفتار بیرون از دایره آن برحذر می‌دارد.(مؤمنون، آیات 5 تا 7)
رفتارهایی چون چشم چرانی(نور، آیات 30 و 31)، بی‌حجابی(همان؛ احزاب، آیات 53 و 59)، خودآرایی و تزیین زنان و مردان به شکل نابهنجار(احزاب، آیه 33)، صدای نازک زنان(احزاب، آیه 32)، رفتار‌های تحریک‌آمیز جنسی(همان)، اظهار عشق و روابط پنهانى میان مردان و زنان(یوسف، آیه 23)، صحنه‌های شهوانی(نور، آیات 58 و 59) و مانند آنها عاملی مهم در ایجاد شهوت و افراط در آن است؛ بنابراین لازم است از آنها اجتناب کرد و شرایط سالم محیطی را برای خویش و دیگران فراهم آورد. از نظر قرآن، شیطان در ایجاد شرایط و بسترهای تحریک‌زا نقش اساسی دارد و دنبال ایجاد شرایط وسوسه انگیز است. لذا باید از شرور شیطان به خدا پناه برد. (اعراف، آیات 16 و 17)