اخبار ویژه
شرارت، زیر سر آمریکاست اما به چین و روسیه حمله کنید!
برخی مدعیان اصلاحطلبی، کار را از غربگرایی گذرانده و در حد مباشران و گماشتگان غرب رفتار میکنند.
آنها درباره شرارتهای رژیم صهیونیستی علیه ایران، حاضر نیستند نازکتر از گل به آمریکا بگویند و حال آن که آمریکا، پیمانکار و همدست شرارتهای اسرائیل است؛ اما از آن طرف، به چین و روسیه حمله میکنند که کجا هستند و چرا از ایران دفاع نمیکنند؟
روزنامه هم میهن، دیروز تیتر زد: بررسی مواضع رسمی مسکو و چین پس از حمله اسرائیل به خاک ایران: چین و روسیه کجا هستند؟
فاضل میبدی هم توئیت زده: «چرا روسیه، حمله اسرائیل را محکوم نکرد؟» و روزنامه شرق مینویسد: «برای پایان دادن به حملات متقابل ایران و اسرائیل، باید با اروپا و آمریکا مذاکره کرد. آمریکا تنها کشوری است که ممکن است بتواند بر خودسریهای اسرائیل لگام بزند. ایران باید هرچه زودتر تعاملات و کار با آمریکا و اروپا را شروع کند».
اما واقعیتهای صحنه سیاست چه میگوید؟ ما در حالی که با خصومت صد در صدی و فزاینده آمریکا و اروپا در ادوار مختلف روبهرو بودهایم، توانستیم شراکتهای اقتصادی و سیاسی با کشورهایی مانند چین و روسیه برقرار کنیم و از فشارهای غرب بکاهیم. در عین حال، هرگز برای امنیت و اقتدار خود، به امید هیچ کشوری ننشستیم و توانستیم موفقیتهای بزرگی از جمله در حوزه دفاعی و نظامی به دستآوریم که حیرت شرق و غرب را برانگیخته است.
در موضوع شرارت رژیم صهیونیستی و نقش آمریکا هم، ماجرا کاملاً روشن است. آقای عراقچی وزیر امور خارجه، اخیراً تصریح کرد: «رژیم اسرائیل بدون آمریکا هیچ توانی در منطقه ندارد و آمریکا در تمام جنایتهایی که اسرائیل در منطقه از جمله در غزه و لبنان انجام داده شریک است. در عملیات اخیر نیز، مشارکت آمریکاییها کاملاً برای ما روشن است و حداقل آن این است یک کریدور فضائی در اختیار اسرائیل قرار دادهاند».
صحنه پریشب شورای امنیت سازمان ملل هم فضا را کاملاً روشن کرد. آقای ایروانی، نماینده کشورمان در این نشست گفت: «آمریکا در تجاوزات رژیم صهیونیستی، شریک جرم است و عواقب آن را متحمل خواهد شد. این حمایت بیقید و شرط، رژیم صهیونیستی را وقیحتر کرده است. پاسخ ما به رژیم صهیونیستی کاملاً منطبق با حقوق بینالملل خواهد بود».
اما مواضع چین، روسیه و آمریکا در نشست شورای امنیت؛ نماینده روسیه در این نشست گفت: «حملۀ اسرائیل به ایران، غیرمسئولانه بود. آمریکا نهتنها سعی نکرد آنها را منصرف کند، بلکه گفت که اسرائیل میتواند حمله کند. واشنگتن علاوهبر هماهنگی، اطلاعات هم در اختیار اسرائیل قرار داده است. ایران به شکل بیسابقهای خویشتنداری پیشه کرده و کوشیده به اقدام غیرقابلِ پذیرشِ اسرائیل، با آرامش پاسخ دهد. اسرائیل با حمایتِ آمریکا جرئت میکند که کارهای فعلیاش را در منطقه ادامه دهد. اقدامات خصمانه اسرائیل علیه ایران باید متوقف شوند. از اسرائیل میخواهیم از اقدامات تحریکآمیز بیشتر خودداری کند؛ چراکه برایش عواقب خواهد داشت».
نماینده چین هم اظهار کرد: «ما هرگونه حمله به ایران را محکوم میکنیم. ما با هرگونه اقدام تهاجمی که صلح و امنیت منطقه را تهدید کند، مخالف و بهشدت نگران تشدید تنشها و اقدامات اسرائیل هستیم. برای حل تنشها در خاورمیانه نیاز به آتشبس در غزه هستیم. برخی از طرفهای شورای امنیت حاضر نیستند که همکاری کنند.
اما موضع وقاحتآمیز نماینده آمریکا: «ما به حمایت خود از اسرائیل ادامه خواهیم داد و همیشه در کنار اسرائیل خواهیم بود. از ایران میخواهیم حملاتش به اسرائیل را متوقف کند. اسرائیل حق دارد در برابر اقدامات ایران از خودش دفاع کند و پاسخ متناسب بدهد سخنان حمایتآمیزِ نمایند روسیه از ایران بیارزش بود. حمایتِ روسیه از ایران باعث نمیشود که ارادۀ خود را از دست بدهیم. روسیه از ایران حمایت میکند تا در مقابل از حمایتِ ایران برخوردار باشد».
چرا درست دیدن این صحنه روشن، برای برخی عناصر سیاسی دشوار است؟ ایراد، از فهم نادرست است، یا از سرسپردگی؟ درست در متن شرارتهای دشمن، این تحلیلهای گمراهکننده اتفاقی است یا از ستاد مشخصی، هماهنگی و مدیریت میشود؟
هیل: ایران قادر است مطالبه مردمی برای انتقام از اسرائیل را عملی کند
برخلاف فضاسازیهای مسموم برخی محافل غربگرا در داخل ایران در زمینه القای ضعف و ناتوانی، نشریه کنگره آمریکا تاکید کرد هم مطالبه مردمی در داخل ایران برای اقدامات تلافیجویانه علیه اسرائیل قدرتمند است و هم ایران، از توانمندی ضربات قدرتمند برخوردار است.
اخیرا روزنامه زنجیرهای شرق ضمن تحلیلی غلطانداز و خلاف واقع مدعی شد: «حمله شنبه گذشته اسرائیل نشان داد که ایران بار دیگر بر سر دوراهی جنگ و صلح قرار گرفته است. تصمیم مسئولان در اینکه گام در کدام مسیر خواهیم گذاشت، تعیینکننده خواهد بود و میتواند آینده کشور و مردم را برای سالها و حتی دههها رقم بزند... با توجه به راهبرد جدید اسرائیل سؤال همواره این بوده است که آیا ایران برای جلوگیری از تضعیف جدی و غیرفعال شدن گروههای محور مقاومت مستقیما وارد برخورد با اسرائیل خواهد شد یا خیر... ایران در چنین شرایطی چه اقدامی میتواند انجام دهد. جنگ تمامعیار بیشک میتواند ایران را با مخاطرات عظیمی مواجه کند. سؤال هیچگاه این نبوده که ایران توان رویارویی مستقیم با اسرائیل را دارد یا ندارد، بلکه مسئله این است که امکانات اسرائیل به دلیل آمادگی آمریکا و چند کشور اروپایی برای ورود به جنگ نامحدود است».
روزنامه غربگرا هممیهن نیز در نوشته مشابهی ادعا کرد: «به نظر میرسد افکارعمومی دنیا در برابر نسلکشی اسرائیل «مقاومت نرم» را انجام میدهند. ولی شبکه مقاومت در منطقه خصوصاً حماس و حزبالله در برابر نسلکشی اسرائیل دارند «جنگ سختش» را (با شهدای زیاد) انجام میدهند، و ضمناً آرام آرام ایران هم دارد به این «جنگ سخت» کشیده میشود. روشن است در چنین صحنهای ورود تدریجی ایران به «جنگ مستقیم» با دولتی دیگر راهبرد درستی نیست. در مقابل، شایسته است جمهوری اسلامی، ضمن اعلام اینکه محو اسرائیل هدف حکومت ایران نبوده و نیست بلکه مثل گذشته دفاع از حقوق سرزمینی مردم فلسطین طبق نظر خودشان، در برابر دولت غاصب اسرائیل، هدف جمهوری است. همچنین، شایسته است که جمهوری اسلامی از جنبشهای مقاومت منطقه حمایت کند؛ اما ورود به جنگ مستقیم با دولتی دیگر، خطقرمز جمهوری اسلامی است. چرا خطقرمز است چون که بهعنوان نمونه اولاً در جنگ مستقیم با اسرائیل موازنه قوا به نفع جمهوری اسلامی نیست، یک طرف این جنگ غرب و آمریکا هستند. تصور کنید از سوی حکومت «وعده صادق۳» سریع انجام بشود، بعد باید بیشتر از «وعده صادق۲» چهارصد موشک بزنیم. آنگاه اسرائیل جواب میدهد. دوباره باید تعداد موشکها را اضافه کرد. آخرش چه میشود اینکه ایجاد بازدارندگی نیست بلکه حرکت در مارپیچ افزایش جنگ با ابعاد نامعلوم است».
تقلای نشریات زنجیرهای برای قوینمایی دشمن و ضعیفنمایی ایران در حالی است که اولاً ایران در عملیات وعده صادق امنیتیترین و حفاظتشدهترین پایگاههای نظامی و همچنین منطقه امنیتی گالیلوت در تلآویو را با وجود پدافند چندلایه عبری- غربی در هم کوبید. ثانیاً مشابه ادبیات هراسافکنانه هنگام اشغال افغانستان و عراق از سوی غربگرایان عنوان میشد اما هم ناتوانی آمریکا در این جنگها ثابت شد و هم نفوذ و اقتدار ایران در منطقه چندبرابر شد، تا جایی که روزنامه نیویورکتایمز همین دیروز نوشت: اختیار و کنترل خاورمیانه که روزگاری طولانی در دست آمریکا بود، دیگر در دست کاخسفید نیست.
در همین حال، «هیل» نشریه کنگره آمریکا برخلاف ادبیات مرعوبانه غربگرایان تاکید کرده که هم افکار عمومی ایران پای مطالبه انتقام از اسرائیل ایستاده و هم ایران توانایی ضربه زدن شدید به اسرائیل را برای چندمینبار و اینبار شدیدتر دارد.
هیل در تحلیلی، با بیان این که نباید ایران را دستکم گرفت، نوشت: «ایران پس از بمباران کنسولگریاش در دمشق توسط اسرائیل و ترور اسماعیل هنیه رهبر حماس در تهران، دو حمله تلافیجویانه علیه اسرائیل انجام داد. این حملات منجر به خسارات بدون تلفات به اسرائیل شد و مقامات اسرائیلی و ایالاتمتحده بهطور گسترده، این نتایج را به عنوان مدرکی بر تواناییهای نظامی برتر و سیستمهای دفاع موشکی پیشرفته تحسین کردهاند. اما این تعبیر، یک برداشت نادرست خطرناک از وضعیت است. واکنشهای ایران، بازتاب ناتوانی نیست، بلکه یک استراتژی مدیریت تشدید عمدی تنش است. مهم نیست که اسرائیل و ایالاتمتحده چقدر تلاش میکنند تا اهمیت نظامی تلافی ایران را کماهمیت جلوه دهند، شواهد نشان میدهد که پاسخ دوم ایران در ماه اکتبر موفقتر از آنچه در ابتدا تصور میشد، بود و نشان میدهد که ایران توانایی وارد کردن خسارات قابل توجه را دارد.
گزارشها حاکی از آن است که موشکهای ایران با وجود سامانههای دفاع موشکی لایهای اسرائیل، چندین هدف ارتش اسرائیل را مورد اصابت قرار دادند. تصاویر ماهوارهای از پایگاه هوائی نواتیم، جایی که ناوگان اف-۳۵ نیروی دفاعی اسرائیل در آن مستقر است، ۳۰ اصابت موشک را نشان میدهد که روایت ناکارآمدی نظامی ایران را به چالش میکشد و بر اساس تخمینهای ایالاتمتحده، حتی قبل از تشدید تنشهای منطقهای در اکتبر ۲۰۲۳، تهران در حال حاضر بیش از ۳۰۰۰ موشک بالستیک در اختیار دارد که میتواند اسرائیل، داراییهای ایالاتمتحده و تولید نفت در منطقه را تهدید کند، بنابراین حملات بیشتر ایران با وسعت مشابه یا بیشتر ممکن است.
ایران عزم خود را برای حمله متقابل نشان میدهد. اگرچه برخی از رهبران سیاسی ممکن است انتقامجویی ایران را بیاهمیت بدانند اما شواهد خلاف این را نشان میدهد. ایران عمداً از اهداف غیرنظامی دوری کرده و بر تأسیسات نظامی تمرکز کرده است. هدف این استراتژی هدفگیری احتمالاً کاهش تلفات غیرنظامیان اسرائیلی و متعاقب آن تمایل عمومی برای انتقام و جلوگیری از تشدید بیشتر است. احساسات داخلی در ایران بهطور غیرقابل انکاری، مقامات این کشور را به اقدامات تلافیجویانه، هم برای انتقام و هم برای حمایت از متحدان در «محور مقاومت» وادار میکند.
مرشایمر: اسرائیل با حمله به ایران در مخمصه بدتری افتاد
نظریهپرداز شهیر آمریکایی تاکید کرد: اسرائیلیها در دردسر بدی افتادهاند و حملهای که به ایران کردند، آن مخمصه را بدتر خواهد کرد.
جان مرشایمر، استاد علوم سیاسی دانشگاه شیکاگو در گفتوگویی اینترنتی درباره تنش میان اسرائیل و ایران اظهار کرد: ایرانیها اعلام کردهاند که حمله اسرائیل را تلافی خواهند کرد. آنها حاضر نیستند پا پس بکشند. آنچه هماکنون دارد رخ میدهد این است که ایران و اسرائیل در حال بالا رفتن از نردبان تشدید تنش هستند و هیچ شواهدی دال بر تسلط اسرائیل بر چرخه تنش وجود ندارد.
اگر به خروجی این روند نگاه کنید، میبینید که نتیجه این داستان، به ایران هستهای ختم خواهد شد که اصلا خبر خوشی برای اسرائیل نخواهد بود. اسرائیلیها چرخه تنش را در دست ندارند. آنها نمیتوانند ایرانیها را به شکل معناداری شکست دهند و همین طور قادر نیستند به طرز معناداری حزبالله و حماس را هم شکست دهند.
اگر به جامعه اسرائیل نگاه کنید، بنیههای اساسی آنها از نفس افتاده است، ارتش خسته و فرسوده شده است. از لحاظ روحیه، مشکلات عظیمی دارند و هنگامی که فراخوان داده میشود، به سختی میتوانند همه را برای خدمت سربازی بهکار گیرند. شما کشوری را میبینید که برای پیشروی، در بد دردسری افتاده است، گرچه شواهد چندانی برای آن در رسانههای غربی نمیبینید.
اسرائیلیها فکر میکنند با چماق میتوانند گرفتاریهایشان را حل کنند و این، نشان از توهم است. توهم آنها در این است که مزیت نظامیشان که روزگاری در برابر دشمنانشان کارساز بود، از بین رفته است. وقتی که جوان بودم اسرائیلیها در جنگ متقارن با مصریها و سوریها پیروز شدند. در صحرای سینا تانکها با یکدیگر جنگیدند. جنگ تانکها را در بلندیهای جولان و نبردهای هوائی و غیره را که شنیدهاید.
اما چیزی که امروز تغییر کرده، این است که دشمنان اسرائیل موشکهای فراوانی دارند و اسرائیلیها هیچ راهی برای رویارویی با این موشکها ندارند. به تهدید حزبالله بیندیشید. حرف از راکتها و موشکهاست. اگر به ایران بیندیشید، موضوع موشکهای بالستیک است. واقعیت این است که اسرائیلیها، هیچ سامانه پدافندی کارآمدی در برابر موشکهای ایران ندارند و این موشکها با گذر زمان پیشرفتهتر میشوند. حوثیهای یمن را ببینید که حالا گاه و بیگاه، موشکهای بالستیک و کروز و پهپاد را به اسرائیل شلیک میکنند. با گذر زمان، حوثیها هم موشکهای بالستیک بیشتری خواهند داشت.
حماس، حزبالله، ایران و حوثیها همه دشمنان اسرائیل هستند و موشکها، راکتها و پهپادهای فراوانی دارند. با فناوری پیشرفتهای که آنها در حال اشاعه آن هستند، میتوانند تمام اهداف را تعیین کنند و به سادگی آنها را هدف قرار دهند. در مقابل، اسرائیلیها میتوانند موشکهای گنبدآهنین بیشتری بسازند که درست جلوی چشمانشان میترکند؛ اما واقعیت این است که این موشکهای گنبدآهنین در زدن موشکهای مهاجم، چندان موفق عمل نخواهند کرد؛ چون وقتی به موازنه پدافند و آفند مینگرید، موشکهای بالستیک در برابر موشکهای پدافندی همیشه پیروز میشوند و سهم پیروزی موشکهای مهاجم همیشه بالاست.
جان مرشایمر، چند ماه قبل هم گفته بود: اسرائیل در وضعیت وخیمی قرار دارد. هرچه به جلو نگاه میکنیم، مشکلاتش بیشتر و بیشتر میشوند. کاملاً واضح است که اسرائیلیها به ایالاتمتحده نیاز دارند. موشکهایی که در خاورمیانه گسترش یافتهاند و اکنون در اختیار گروههایی مانند حزبالله، حماس، حوثیها و ایرانیان قرار دارند، بازی را تغییر دادهاند و مهم هستند. اسرائیل حالا گرفتار مشکلاتی واقعا عمیق است و مهمتر اینکه راه خروجی از آنها هم ندارد. آنها علاوهبر مشکلات خارجی، در مشکلات داخلی وخیمی هم گرفتار هستند.