ترور سید حسن نصرالله؛
نمایش استیصال رژیم صهیونیستی در مواجهه با مقاومت (مقاله وارده)
اشکان ممبینی*
ترور سید حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان، توسط رژیم صهیونیستی نه تنها یک جنایت تروریستی غیرانسانی است، بلکه نشانگر استیصال و ناتوانی رژیمی است که با وجود همه تجهیزات نظامی و اطلاعاتی خود، نتوانسته است مقاومت مردمی و منطقهای را درهم بشکند. اسرائیل که همواره در پی سلطه و گسترش نفوذ خود بر غرب آسیا بوده است، با این اقدام نشان داد که دیگر ابزارهای سیاسی و نظامیاش برای مهار مقاومت به پایان رسیده و به ترور رهبران متوسل شده است تا قدرت و نفوذ مقاومت را کاهش دهد. اما آیا این اقدام نتیجهای جز رسوایی و شکست برای رژیم صهیونیستی خواهد داشت؟
ترور نصرالله؛ شکست استراتژیک اسرائیل
رژیم صهیونیستی از زمان تأسیس خود در سال ۱۹۴۸ همواره تلاش کرده است تا از طریق نظامیگری و خشونت به اهداف خود برسد. اما این رژیم، که سالهاست در باتلاق نبردهای بیپایان گرفتار است، حالا به ترور رهبران مقاومت پناه آورده است تا شاید بتواند تأثیرگذارترین صدای مخالفت با اشغالگری خود را خاموش کند. ترور سید حسن نصرالله، اگرچه از نظر تاکتیکی ضربهای موقت به محور مقاومت وارد کرده، اما به لحاظ استراتژیک نشان از شکست کامل اسرائیل در مقابله با حزبالله و محور مقاومت دارد. رژیم صهیونیستی با این اقدام، به جهانیان ثابت کرد که دیگر توان رویارویی مستقیم با این محور را ندارد و تنها راه چارهاش، فرار به جلو و استفاده از ابزارهایی مانند ترور است.
این ترور نمادی از ضعف و ناتوانی رژیمی است که از درون پوسیده و در صحنه بینالمللی روز به روز منزویتر میشود. سرکوبها و جنایات روزانه علیه فلسطینیان، شکستهای متوالی در جنگهای غزه و لبنان، و فشارهای فزاینده داخلی، رژیم صهیونیستی را به سوی اتخاذ سیاستهای خطرناکی مانند ترور سیدحسن نصرالله سوق داده است. اما این سیاست نه تنها موجب تقویت قدرت اسرائیل نخواهد شد، بلکه مقاومت را مصممتر و متحدتر خواهد کرد.
ترور؛ ابزار قدیمی و ناکارآمد
رژیم صهیونیستی همواره به عنوان یکی از بزرگترین دولتهای ترور دولتی در جهان شناخته شده است. از ترور دانشمندان هستهای ایران تا رهبران مقاومت فلسطینی و لبنانی، تاریخ اسرائیل از قبل تاسیس تاکنون پر از عملیاتهایی است که در آن از خشونت و قتل برای حذف مخالفان استفاده شده است. اما سؤال اصلی اینجاست: آیا این ترورها توانستهاند اهداف اسرائیل را محقق کنند؟ پاسخ به وضوح «نه» است.
هر بار که اسرائیل به ترور رهبران مقاومت متوسل شده، نتیجهای جز تشدید مقاومت و افزایش نفرت از این رژیم نداشته است. ترور سید حسن نصرالله نیز از این قاعده مستثنی نیست. این اقدام نمیتواند حزبالله را تضعیف کند، زیرا حزبالله نه یک شخص، بلکه یک جنبش و ایدئولوژی است که ریشه در مردم لبنان و دیگر کشورهای منطقه دارد.
اسرائیل به جای فهم این واقعیت ساده، همچنان به سیاستهای قدیمی و ناکارآمد خود متوسل شده است. رژیمی که در عرصه دیپلماتیک به شدت منزوی و در داخل با بحرانهای اجتماعی و سیاسی دست بهگریبان است، تصور میکند که با ترور میتواند اهداف خود را محقق کند، اما این خیال خامی بیش نیست. ترور نصرالله، به جای تضعیف محور مقاومت، میتواند آن را به نماد جدیدی از ایستادگی در برابر اشغالگری تبدیل کند.
پیامدهای منطقهای؛ اشتباه بزرگ اسرائیل
ترور سید حسن نصرالله قطعاً پیامدهای عمیقی برای کل منطقه خواهد داشت. این اقدام نه تنها جبهه مقاومت را از پا نخواهد انداخت، بلکه میتواند زمینهساز واکنشهای شدیدی از سوی محور مقاومت شود. اسرائیل بهخوبی میداند که حزبالله از توانایی نظامی بالایی برخوردار است و دهها هزار موشک آماده برای هدفگیری تاسیسات حساس اسرائیلی دارد.
حزبالله در سالهای گذشته نشان داده که از نظر نظامی و اطلاعاتی توانایی مقابله با اسرائیل را دارد. پاسخهای تلافیجویانه این گروه در سال ۲۰۰۶ و در جریان جنگ ۳۳ روزه، نمونه بارزی از این قدرت است. ترور نصرالله میتواند شعلههای یک جنگ جدید را در منطقه روشن کند؛ جنگی که قطعاً هزینههای سنگینی برای اسرائیل خواهد داشت.
علاوهبر این، ترور نصرالله میتواند جبهههای جدیدی از درگیری را در مناطق دیگر مانند عراق و یمن باز کند. گروههای مقاومت در این کشورها، که همواره در صف مقابله با اسرائیل بودهاند، احتمالاً دست به اقدامات تلافیجویانه خواهند زد. این در حالی است که رژیم صهیونیستی با بحرانهای داخلی شدیدی مانند اعتراضات مردمی و اختلافات درونی میان جریانهای سیاسی روبهروست و توان مدیریت یک جنگ بزرگ را ندارد.
*کارشناس مسائل بینالملل