پیشرفت ورزش، قربانی منافع برخی افراد شده است! (نکته ورزشی)
سرویس ورزشی-
بدون اغراق میتوان گفت کلیه اجزاء مجموعه و عناصر سیستم ورزش به اندازه کافی انگیزه برای حرکت و میل و اشتیاق برای بهتر و قویتر شدن دارند و بارها نشان دادهاند که میتوانند در این راه به وظیفهای که برعهده دارند و نقشی که بازی میکنند، به بهترین وجه عمل نمایند.
در این میان فقط باید تکلیف تفکر و دیدگاه عناصری مشخص شود که در عرصه ورزش و حوزههای حساس و مراکز تصمیم گیرنده آن رخنه و نفوذ کرده و بدون اینکه صلاحیتی از حیث فنی یا مدیریتی یا تجربی یا... داشته باشند، سالهاست در مشخص کردن خط مشیها و برنامهریزیها و تصمیمگیریهای آن موثرند و خط و ربط تعیین میکنند. آنها نقش ترمز و مانع را برای ورزش بازی میکنند و محافظهکارانه برای حفظ «وضع موجود» – و در واقع « حفظ جایگاه و موقعیت خودشان»- تلاش و با هرگونه تغییر معنادار و تحول واقعی به لطائفالحیل مخالفت میکنند . به دیگر سخن، صاحبان این تفکر و بینش، پیشرفت و تحول و ارتقای جایگاه ورزش ایران را قربانی منافع و مواهبی کردهاند که به شیوههای مختلف کسب میکنند.
همه میدانیم که ورزش به عنوان یک امر و پدیده اجتماعی دارای نقش و کارکردهای متنوع فراتر از خود است و میتوان از آن به عنوان یک ابزار مثبت و موثر در برنامهریزیهای تربیتی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و... استفاده کرد، چنانکه در کشورهای پیشرفته این کار صورت میگیرد و آنها سعی دارند ورزش را در خدمت اهداف ملی و اجتماعی- و حتی جهانی و فرهنگی- درآورند و بعضی از تئوریها و تفکرات (مثبت و منفی، استعماری و غیر آن ) خود را از طریق ورزش القا و ابلاغ کنند.
راستی آن است که ما از بدو ورود ورزش و شروع به فعالیت آن به عنوان یکی از مظاهر دنیای مدرن، نتوانسته یا نخواستهایم که از کارکردهای متنوع آن استفاده کنیم. ما به آن به عنوان یک دکور یا ابزاری برای بازی و سرگرمی نگاه کردهایم و یا بدتر از همه، جذابیتهای ذاتی و گرایش و علائق مردمی آن در خدمت منافع شخصی و مالی افراد و باندهای فرصتطلب قرار گرفته است.
و این وضعیت همچنان ادامه دارد و کماکان ورزش در هیچکدام از ابعاد خود در کشور ما جدی گرفته نشده و بیخیال مشکلات عدیده و ساختاری و مدیریتی که دارد، به فرم و ظواهر و هیاهو بسنده کرده و در بند نقش ایوان هستیم و از پرداختن به کارهای اساسی و تحول آفرین- که منجر به استواری « پای بست» و ساختار میشود – غافلیم. روشن است که مخاطب این سخن ما، بیش از هر کسی، دستگاهی است که به طور رسمی و قانونی در این مملکت متولی امر ورزش است و آن تشکیلات، جز «دولت» نیست.