kayhan.ir

کد خبر: ۲۹۵۸۴۸
تاریخ انتشار : ۳۱ شهريور ۱۴۰۳ - ۱۹:۰۷

گذشته حال و آینده ادبیات دفاع مقدس

 
 
مرضیه کرماجانی
ادبیات دفاع مقدس امروز به درختی تناور در نظام فرهنگی ایران تبدیل شده است؛ طی چهار دهه اخیر، آثار قابل تأمل و در خور توجهی در این حوزه خلق شده است و هیچ کس نمی‌تواند منکر درخشش برخی کتاب‌های دفاع مقدسی شود. آنچنان‌که «رحیم مخدومی» نویسنده می‌گوید: «یکی از حرکات آتش به اختیار در فضای فرهنگی سال‌های بعد از انقلاب، شکل‌گیری ادبیات دفاع مقدس بود که توسط نویسندگان و هنرمندان این عرصه اتفاق افتاد؛ این حرکت مظلومانه اما آگاهانه در گوشه حیاط حوزه هنری و در یک کانکس شکل گرفت. نویسندگانی که آغازگر این حرکت بودند با پایمردی و استقامت و افق دید 
بلند، با تمام سختی‌ها و ناملایمات ساختند. نتیجه زحمات آنها هم این شده که امروز آبروی ادبیات نظام جمهوری اسلامی در سطح بین‌الملل ادبیات دفاع مقدس ماست. رمان‌ها نتوانستند اما ادبیات دفاع مقدس توانست؛ چه در داخل که شمارگان گسترده رقم خورد و مردم را با کتاب آشتی داد و چه در خارج؛ در خارج از کشور این رمان‌ها نیستند که معرف ادبیات ما شده‌اند بلکه کتاب‌های دفاع مقدس هستند که ادبیات، انقلاب، مردم و قهرمانان ملی را در سطح بین‌الملل معرفی می‌کنند. کورسوی امیدی که کتاب‌های دفاع مقدس برافروختند شعله‌ور شد و امروز به یک ژانر ادبی مستقل تبدیل شده است و گونه‌ای در جریان دیگرگونه‌ها نیست. این اتفاق هم همان‌طور که عرض کردم به طور خودجوش و با حمایت‌های آگاهانه رهبر انقلاب شکوفا شد.»
در ادامه به وضعیت، چالش‌ها و فرصت‌های ادبیات دفاع مقدس در گفت وگو با دو فعال این حوزه می‌پردازیم:
باورمندی و هنرمندی توأمان
رضا اسماعیلی، نویسنده، شاعر و منتقد ادبی درباره ماهیت و هویت ادبیات دفاع مقدس گفت: آنان که دوران دفاع مقدس را درک کرده‌اند، برای ثبت و ضبط فرهنگ دفاع مقدس بیکار نمی‌نشینند. آدم‌های اهل درد از درون‌شان سفارش می‌گیرند. آثار برتر نیز همیشه متعلق به کسانی است که فارغ از وسوسه نام و نان وارد این عرصه مقدس شده‌اند. این افراد از دل ‌شان سفارش می‌گیرند و به حُکم تکلیف دست به قلم می‌برند.
وی درباره اهمیت ادبیات دفاع مقدس برای نسل امروز بیان کرد: نسل امروز برای تولید آثار ادبی ارجمند و فاخر با موضوع دفاع ‌مقدس، باید نه تنها تاریخ و فرهنگ دوران دفاع مقدس را بخواند، بلکه تنفس کند. نسل امروز باید حقانیت دفاع مقدس را باور داشته باشد. هر‌گونه ابهام و تشکیک در این موضوع کار را خراب می‌کند. این خیلی مهم است که منِ شاعر یا نویسنده باور داشته باشم که جنگ ما از روی زیاده‌خواهی و کشورگشایی نبود و اینکه ما در برابر یک جنگ تحمیلی از خودمان دفاع کردیم. نکته دیگر این است که جریان شعر دفاع مقدس به حکم ضرورت، در متن و بطن جریان «شعر مقاومت و پایداری» به حیات خود ادامه داده است. با موضوعاتی مثل: مقاومت فلسطین و لبنان، یمن، مدافعان حرم و... یعنی به نوعی شعر دفاع مقدس پوست‌اندازی کرده و متناسب با مقتضیات زمان و زمانه ما افق دید خود را گسترش داده است.
این شاعر آئینی درباره باید و نبایدهای ادبیات دفاع مقدس تصریح کرد: در این حوزه باید «باورمندی» ما بیش از «هنرمندی» ما باشد، یعنی هنگام نوشتن داستان یا‌ گفتن شعر برای دفاع مقدس، فقط به موضوع فکر نکنیم، بلکه «موضع» هم داشته باشیم. در غیراین صورت یقین داشته باشید خروجی کار ارزشمند نخواهد بود.
اسماعیلی در پایان یادآور شد: برای ادامه حیات شعر دفاع مقدس شاعران نسل امروز برای سرودن شعری تأثیرگذار در این حوزه باید ریاضت مطالعه و تحقیق را به جان بخرند. هم مطالعه کتابخانه‌ای و هم تحقیق میدانی. شاعر و نویسنده دفاع مقدس علاوه‌بر مطالعه کتاب‌های پژوهشی، باید از چهاردیواری خانه بیرون بزند، به میان مردم جنگ زده برود و از چشم آنها به دنیا نگاه کند. باید با خانواده‌های داغدار شهدا، جانبازان و آزادگان حشر و نشر داشته باشد. باید از نزدیک مصائب یک جانباز و معلول دوران جنگ را هنگام‌ تردد در شهر و عبور از خیابان ببیند. باید با فرزند شهیدی که هر روز زخم زبان همکلاسی‌هایش را در مدرسه تحمل می‌کند و در خلوت شب‌ها پنهانی‌گریه می‌کند لمس کند. باید با درد جانکاه همسر شهید آشنا باشد. اینها چیزهای خیلی خیلی مهمی ‌است. بدون آشنایی با این دنیا نمی‌توان دست به‌ قلم برد و در مورد بازماندگان زخمی ‌دوران 
دفاع مقدس دست به خلق اثر زد. اگر هم بر فرض اثری تولید شود، از واقعیات به دور و محصول توهمات و تخیلات شاعر یا نویسنده خواهد بود. امیدوارم در عرصه ادبیات دفاع‌ مقدس به این ظرایف و دقایق توجه داشته باشیم.
ستم‌های تاریخی به یک ژانر فراگونه‌ای
احمد شاکری، نویسنده و منتقد ادبی هم درباره اهمیت ادبیات دفاع مقدس گفت: اصل اهتمام به ادبیات دفاع مقدس، حمایت از این‌گونه ادبی پرعنوان، پیشتاز و پرمخاطب که حقیقتا در خط مقدم جبهه ادبیات متعهد قرار دارد، امری ضروری و جزو اولویت‌های ادبی و فرهنگی کشور قلمداد می‌شود. تاکیدات مکرر مقام معظم رهبری، خاصه بیانات ایشان در شهریور سال قبل مبنی بر اصلاح تلقی رایج درباره دفاع مقدس و توجه به این مقوله به عنوان سرچشمه و نگاه «فراگونه‌ای» نسبت به آن، حاکی از لزوم توجه عمیق‌تر و فراگیرتر به این مقوله و کارکردهای ویژه آن است. با وجود تاکیدات معظم‌له در مقاطع و به انحاء مختلف، درباره ادبیات دفاع مقدس، مواجهه سطحی، مقطعی، مصداق‌محور و غیر روش‌مندِ فضای ادبیات معاصر، تاخیر در مطالبات معظم‌له یا «تعطیل» برخی مطالبات ایشان را در پی داشته است. بنابراین در اصلاح این ستم تاریخی، لازم است ادبیات معاصر، به اصلاح نسبت خود با این فرمایشات اهتمام ورزد و تمهید لازم را برای جریان و سریان درخور این مطالبات در برنامه‌ریزی‌های اصولیِ کوتاه و بلندمدت فراهم آورد.
وی افزود: برنامه‌ریزی برای حوزه ادبیات، خاصه شرطی کردن آن به مناسبت‌ها و تقویم‌زدگی در طول سال‌های جاری و بعضا با غفلت از اولویت‌ها و برنامه‌ریزی‌های بلندمدت، آسیب‌هایی را به حوزه ادبیات وارد کرده و فرصت‌هایی را بر باد داده است. واضح است که غرض این مدعی، بی‌توجهی به مناسبت‌ها و عدم استفاده از ظرفیت آنها در کارکردگیری از ادبیات، توسعه، رونق و افزایش قدرت نفوذ آن در جامعه مخاطب نیست. اشکال زمانی رخ می‌دهد که این اهداف بلندمدت- بر وفق اسناد بالادستی و افق‌های تعیین‌شده جهت نیل به اهداف ادبیات- نیستند که برنامه‌ها را تعیین می‌کنند، بلکه واکنش تأخیری، مقطعی، تبعی و انفعالی ادبیات به مسائل، موجب می‌شود مناسبت‌های سالانه، ده‌ساله یا چند دهه‌ای، اهرم حرکت و تصمیم‌گیری را در بخش‌هایی از حوزه ادبیات در دست گیرند. 
شاکری به آسیب‌های حوزه ادبیات دفاع مقدس پرداخت و توضیح داد: ادبیات دفاع مقدس با وجود گستردگی کمی و کیفی، در ابعاد معرفتی و فلسفی همچنان در هندسه معرفتی خود دچار «گم‌بود» مسائل است و معدود مسائل شناخته‌شده آن نیز به نحو کافی، دقیق و مبنایی نوعا پاسخ درخور دریافت نکرده‌اند. این همه، گویای آن است که سخن گفتن و انتخاب کردن در این گستره مضمونی و موضوعی، مستعد اختلاف رأی و تضاد آراء است. 
نویسنده «عریان در برابر باد» درباره ظهور جریان سیاه در ادبیات جنگ گفت: نسخه‌ای که از دهه‌های گذشته برای فضای ادبیات دفاع مقدس پیچیده می‌شده، توجه و تمرکز بر مشهورات یا تلاش برای اعتبار‌بخشی به مشهورات است. حرکت بر مدار «شهرت‌سازی ادبی» ترفندی دیرپا در حوزه ادبیات داستانی است. واکنش تاخیری و غیرتولیدی مجامع علمی و دانشگاهی نسبت به رخدادهای ادبی و به‌گزینی آنها از میان آثار ادبی بر اساس همان مشهورات پیش‌گفته، زمینه را برای تئوری‌سازی مشهورات فراهم می‌آورد. بلیه‌ای که خاصه در حوزه ادبیات دفاع مقدس با ظهور «جریان سیاه‌نویس» قوت گرفت. جریان سیاه‌نویسِ دفاع مقدس، نه در فرآیندی «سالم، علمی» و سازنده که بر بستر حاشیه‌سازی، نام‌گرایی، نفاق، وادادگی ادبی، عدم پاسخگویی و نقدپذیری و در یک جمله شهرت‌گزینی به مهم‌ترین مانع در مسیر ادبیات متعالی 
دفاع مقدس تبدیل شد. جریان سیاه‌نویس دفاع مقدس با دور زدن نقد و سکوت تاریخی و معنی‌دار و انفعال منتقدان متعهد، یا مصلحت‌اندیشی‌های غیرضرور، از رویکردی هنجار‌شکن و غیراصولی در دهه 60، به عنوان جریانی متعارف، اصیل، تحول‌خواه و انسانی بلکه جهانی معرفی شد.
شاکری درباره رسالت جریان متعهد در فضای کنونی ادبیات، اظهار داشت: در چنین شرایطی که خواه‌ناخواه، جامعه ادبی مبتلا به مشهورات بی‌مبنا است، علی‌القاعده جریان متعهد به انقلاب و دفاع مقدس باید برنامه و روش‌مندی مشخصی در مقابله با این مشهورات و عدم درغلتیدن به آن اتخاذ کند. بستر زیست مشهورات ادبی، اذهان مخاطبان است. بنابراین، لازم است جای اکثریت موجود به شیوه عقلایی سپرده شود. در حالی در محیط‌های دانشگاهی و بعضا شبه‌علمی تعدادی از آثار و نویسندگان خاص مورد اقبال قرار می‌گیرند که انتخاب این نمونه‌ها نه نتیجه استقراء کامل و مبنایی در میان آثار و افراد موجود، که نوعا برآمده از سهل‌گیری و کم‌کاری و بی‌اطلاعی پژوهشی و بنای ساختار علمی بر پایه انتخاب‌های 
یکی دو جشنواره است. چنین روشی ضمن هزینه‌سازی برای ادبیات- خاصه ادبیات دفاع مقدس- عملا خَرق مشهور و شناسایی آنچه به مرحله شهرت ادبی نرسیده است را دشوار خواهد ساخت.
مریم عرفانیان نوروززاده، یکی از فعال‌ترین نویسندگان و روزنامه نگاران حوزه دفاع مقدس است. تاکنون حدود 60 جلد کتاب از وی منتشر شده است و در صفحه فرهنگ مقاومت روزنامه کیهان نیز به‌طور مستمر به انتشار خاطرات شهدا می‌پردازد. وی اخیرا به نگارش کتاب‌هایی درباره شهدای مدافع حرم هم ورود کرده است که ازجمله آنها می‌توان «به وقت اردیبهشت» و «سروها ایستاده می‌مانند» را نام برد. وی در پاسخ به این پرسش که چه تفاوت‌هایی بین نگارش درباره شهدای دفاع مقدس با شهدای 
مدافع حرم می‌بیند، توضیح داد: نوشتن درباره شهدای دفاع مقدس به خاطر گذشت زمان، کار تحقیقاتی سخت‌تری را نیاز دارد؛ به ویژه اینکه خیلی از همرزمان این شهدا شهید شده‌اند یا دارفانی را وداع گفته‌اند و ما اطلاعات دقیق و جامع و کاملی نداریم. برای نوشتن در این حیطه باید کفش آهنین پوشید. مثلا برای نوشتن کتاب «روزهای لاجوردی» ناچار شدم 
به پرونده‌های متعددی درباره شهید لاجوردی مراجعه کنم، با خیلی از همرزمانش مصاحبه کنم و برای راستی‌آزمایی مناطق عملیاتی به اسناد و مدارک مختلفی مراجعه کنم. حتی مجبور شدم به همرزمانی که در آن زمان و مکانی که شهید حضور داشت، مثلا عملیات خیبر، مراجعه کنم و کار را بدهم تا چند بار بخوانند. 
اما نوشتن درباره شهدای مدافع حرم راحت‌تر است، چون آدم‌هایی که با این شهدا در ارتباط بوده‌اند در دسترس هستند و رجوع به همرزمان سهل‌تر است و مناطقی که شهدا در آنها حضور یافته‌اند محدودتر هست؛ مثلا در حلب یا خان طومان 
و چند منطقه دیگر بوده‌اند. اما شهدای دفاع مقدس در مناطق بسیار گسترده‌ای حضور داشته اند؛ از هور الهویزه گرفته تا ایلام و مریوان و عملیات‌ها خیلی گسترده بودند. وقتی به همرزمان هم مراجعه می‌کنیم خیلی از تاریخ‌ها و مناطق را فراموش کرده‌اند. ضمن اینکه درباره شهدای مدافع حرم، خاطرات خانواده‌ها تازه‌تر است و برخلاف خاطرات دوران دفاع مقدس غبار فراموشی بر خاطرات شهدای مدافع حرم ننشسته است. 
وی درباره راه‌های تقویت ادبیات در حوزه مقاومت و مدافعان حرم هم گفت: برگزاری دوسالانه جایزه شهید همدانی خیلی مؤثر است. چون این رویداد باعث دیده شدن نویسندگان این حوزه و کتاب‌های آنها می‌شود. اما پیشنهاد من این است که از نوقلمان برای نوشتن خاطرات و زندگینامه شهدای مدافع حرم استفاده نشود. درست است که این کتاب‌ها باید با جوانان ارتباط برقرار کنند و جوان‌پسند باشند، اما گاهی می‌بینیم برخی از این‌گونه کتاب‌ها به دست کسانی نوشته می‌شود که صاحب تألیف یا صاحب أثر نیستند. برای نوشتن این نوع کتاب‌ها، نویسنده باید تجربه داشته باشد. مستندنگاری به گونه‌ای که به دل خواننده بنشیند خیلی سخت است و نیازمند تجربه چند ساله و نوشتن چندین کتاب است تا بتوانند مستند را طوری بنویسند که برای خواننده شیرین و جذاب باشد. بنابراین باید سعی شود نویسندگانی وارد این عرصه بشوند یا دعوت به نوشتن کتاب درباره مدافعان حرم شوند که باتجربه باشند.
آینده ادبیات دفاع مقدس در گرو نوگرایی است
مهدیه زکی زاده از نویسندگان جوان و فعال دفاع مقدس هم اظهار داشت: به طور کلی باید گفت که روند انتشار کتاب‌های دفاع مقدس، روند خوبی است، هر چند که کارهای ضعیف از نظر کیفی زیاد است اما واقعا کارهای با کیفیت هم پرشمار هستند. بعضی‌ها وقتی درباره کتاب دفاع مقدس نظر می‌دهند ملاکشان همچنان کتاب‌های دهه‌های گذشته است و کتاب‌های با موضوع دفاع مقدس جدید را نخوانده‌اند اما زبان به نقد تند در این موضوع دارند. من به این افراد توصیه می‌کنم که کتاب‌های جدیدی که در حوزه دفاع مقدس منتشر شده است را هم حتما بخوانند؛ کتاب‌هایی از انتشارات مختلف و در ژانرهای گوناگون. در این صورت مطمئن هستم که حتما نظرشان تغییر خواهد کرد. البته من امیدوارم که کتاب دفاع مقدس همچنان رشد کند اما باز هم این کتاب‌ها در نوع خودشان خیلی خوب هستند و شاید در سال‌های آینده بیشتر متوجه خوبی و کیفی بودن این آثار شویم. وی درباره نوگرایی در این حوزه گفت: کتاب‌های خوب و قابل توجهی در قالب‌های مختلف ازجمله مستند روایی، مستند داستانی، داستانی، رمان، خاطره‌نگاری، تاریخ شفاهی و... منتشر شده است، اما اینکه بخواهیم بگوییم یک نفر کار جدید و نویی انجام داده، متأسفانه جایش خالی است! به نظر من ادبیات دفاع مقدس به یک «نیما» نیاز دارد. همان طور که نیما یوشیج برای شعر فارسی، شعر نو را به ارمغان آورد، عرصه کتاب دفاع مقدس هم به یک چنین نویسنده‌ای نیاز دارد تا قالب جدیدی را برای نگارش این نوع کتاب‌ها پدید آورد.