پرسه زدن ۳ میلیون سگ ولگرد در ایران
بیداد سگهای ولگرد در کوچه پسکوچههای شهر - بخش نخست
فائقه بزاز
سگها مهمترین عامل انتقال بیماری مرگبار هاری به انسان هستند، بر اساس مستندات اداره بیماریهای مشترک انسان و حیوان وزارت بهداشت ایران، آمار سگگزیدگی از حدود
۱۵ هزار نفر مورد در سال ۱۳۶۶ به بیش از
۲۴۸ هزار مورد در سال ۱۴۰۱ رسیده است. سه استان خراسان رضوی با ۱۰۲ مصدوم، تهران با ۹۸ مصدوم و اصفهان با ۸۳ مصدوم سه استان صدرنشین آمار سگگزیدگی در کشور هستند. همچنین ۵۰ درصد کشتهشدگان بیماری هاری در جهان کودکان هستند و هر ۱۵ دقیقه یک نفر در جهان بر اثر بیماری هرهاری جان خود را از دست میدهد. این در حالی است که سالانه میلیاردها ریال صرف پیشگیری از بیماری هاری در ایران میشود. ۱.۵ میلیون دوز واکسن هاری هم هر سال با هزینه ۷۵۰ میلیارد تومان از دو کشور هندوستان و فرانسه وارد میشود، اما هنوز این بیماری در ایران قربانی میگیرد و نیمی از قربانیان هاری کودکان هستند.
تنها 24 ساعت بعد از مرگ دردناک کودک ۵ ساله دزفولی که به خاطر حمله سگ و ابتلا به هاری، جان خود را دست داده بود، دختر ۹ ساله دیگری که در شهرستان نکا، قربانی حمله سگ شده بود، در بیمارستان جان باخت.
ویدئویی پربیننده افکار عمومی را متأثر کرده است. دختر ۹ساله به نام ضحی برای برداشتن وسیلهای از داخل ماشین پدرش در شهرستان نکا در استان مازندران، از خانه بیرون میرود، اما هنوز در ماشین را باز نکرده، سگ ولگردی به سمتش هجوم میبرد و دخترک از ناحیه کمر و صورت بهشدت آسیب میبیند. هرچند با انتقال وی به بیمارستان واکسن هاری به دختربچه تزریق میشود؛ اما ضحی دو بار تحت عمل جراحی قرار گرفته با وجود تلاش پزشکان بهخاطر انتشار عفونت از دنیا میرود.
امیرحسین کودک ۵ساله دزفولی، ابوالفضل در همدان، عسل کودک ۴ساله نکایی و شهروند ۴۱ساله مشهدی قربانیان دیگری هستند که کنار صدها نفر دیگری که در اثر این حملات و انجام مراقبتهای درمانی یا در اثر بیتوجهی به درمان و تزریق واکسن و آنتیبیوتیکهای مخصوص این حوزه جان خود را از دست دادهاند.
مهشید عصار، معاون بهداشت دانشگاه علوم پزشکی دزفول در این باره میگوید: «از سال ۹۶، تاکنون با وجود اینکه بیش از ۲ هزار حیوانگزیدگی در دزفول رخداده است، مورد منجر به مرگ نداشتیم و همه بیماران کامل درمان شدهاند. طبق دستورالعملها حتی اگر درمان کاملهاری انجام شود در صورت گزیدگیهای سروصورت به دلیل نزدیکی به سیستم عصبی مرکزی و همچنین تأخیر در شستوشوی اولیه، احتمال شکست درمان وجود داد.»
آمار نگرانکننده از افزایش حملات سگها
آمار متوفیان ناشی از هاری در حالی رو به افزایش است که دهیاریها در روستاها و شهرداریها در شهرها و نهاد دامپزشکی با مدیریت درمان و واکسیناسیون، مسئولیتهای همراستا با هم برای پیشگیری از وقوع چنین بلایایی دارند. تأسفبارتر اینکه برخی کارشناسان دامپزشکی میگویند: بیماریهای مشترکی که تا قبل از این در برخی نقاط دورافتاده کشور مشاهده میشد و عامل انتقال آنها سگ بوده است، امروز در پایتخت کشور هم مشاهده میشود.
برای مهار این مشکل شاید اولین موضوعی که به نظر متولیان امر میرسد، معدومسازی سگها باشد، اما این اتفاق نهتنها مؤثر نیست، بلکه نتایج معکوس بر کنترل جمعیت سگها دارد. در واقع انهدام سگها در کنار تقویت زاد و ولدشان به واسطه غذا دادنهای نابجای برخی افراد که بهصورت نمایشی و شعاری خود را حامی و دلسوز سگهای ولگرد معرفی میکنند، دردی از جامعه دوا نمیکند. این جنبشهای سگپروری که بسیاری از آنان بلاگرهای فضاهای مجازی هستند و درک درست و اصولی از چگونگی تغذیه سگها ندارند، تنها با تعصب کور خودشان آسیبهای جبرانناپذیری به چرخههای تعادلی زیستمحیطی وارد میآورند.
نظراتی درباره همخانگی با سگها
بسیاری از مردم بهخصوص آنهائی که دستی بر فضای مجازی دارند در جریان افزایش آمار حملات ناشی از سگهای ولگرد هستند و بیشترشان از فوت برخی کودکان در اثر حمله سگ و ابتلا به هاری خبر
دارند.
این در حالی است که به عقیده بیشتر مردم تعداد سگهای ولگرد در شهرها و بهخصوص در مناطق حاشیهنشین اطراف شهرها در حال افزایش چشمگیر است.
مهین صولتنیا، خانهدار و ساکن پردیس است و در این باره میگوید: «معلوم نیست مسئولان سازمان شهرداریها از چه میترسند یا با چه کسانی تعارف دارند که خبری از برخورد قاطعشان در این زمینه نیست؟ متأسفانه به نظر میرسد در کشور ما هیچ قانون بازدارندهای برای ایمنسازی شهروندان از حمله سگهای صاحبدار و بیصاحب وجود ندارد و مثل بسیاری از موضوعات دیگر گاهی بهصورت مقطعی و در قالب طرحهای مختلف جمعآوری سگهای ولگرد انجام میشود و در بقیه ایام سال فراموش میشود.
من خودم تجربه زندگی در خارج از کشور را داشتهام و آنجا قوانین بسیار سفتوسخت است، اما در ایران هر کسی هر نژاد سگی را که بخواهد نگهداری میکند، سگها به محل بازی کودکان در پارکها آورده میشوند، حتی گاهی برخی از صاحبان سگها حیواناتشان را تحریک میکنند به مردم حمله کنند تا اسباب تفریح و شوخی خودشان فراهم شود.»
مردانی کارمند است و به گزارشگر کیهان میگوید: «در یک مجتمع 20 واحدی زندگی میکنیم که هر کدام از واحدها 40 تا 50 متر است. تصمیم گرفتهام اگر کسی سگ آورد، من هم در پارکینگ دراز گوشی را ببندم و نگهداری کنم یا در بالکن مرغ و خروس نگهداری کنم و روی پشتبام کبوتر خانگی تخمگذار... جواب های، هوی است!»
رسول رونقی دانشجوی رشته دامپزشکی معتقد است: «سگ مخلوق خداوند و موجودی بسیار باوفاست، اما کاربردش در باغ و بیابان برای نگهبانی از مال مردم است، نه در میان مردم. بسیاری از بیماریهای نوظهور ناشی از همزیستی با سگ است و بیشتر افرادی که اشتیاق زیادی به همخانگی با سگها را دارند یا در امور مربوط به گلههای ولگرد سگها دخالتهای نابجا میکنند از نظر روانی و شخصیتی دچار مشکل بوده به درمان نیازمندند.»
غذارسانیهای غیراصولی
ایمان معماریان دامپزشک میگوید: «پژوهشها مشخص میکند که غذارسانی باید وجه اصولی داشته باشد. برای مثال، اگر غذا در یک منطقه واحد ریخته شود، ممکن است در اثر اجتماع حیوانات، انتقال بیماریهای مختلف بهراحتی انجام بگیرد، بنابراین غذارسانی باید از کانال کارشناسان و مسئولان کاربلد محیطزیستی انجام شود.» وی ادامه میدهد: «در بسیاری از غذارسانیهای غیراصولی، حجم غذا و نوع ماده غذایی برای حیوانات مشکل ایجاد میکند، چراکه به طور معمول کربوهیدرات و چربی بالایی به بدن حیوانات میرسد و این موجب نبود تعادل در جمعیت آنها میشود. ضمن اینکه مدیریت پسماند یکی از برنامههایی است که مسئولان باید بهدرستی آن را مدیریت کنند، چراکه میتواند یک منبع غذایی مناسب برای سگها باشد.»
این دامپزشک و فعال حقوق حیوانات توضیح میدهد: «این سگها برای سیر شدن به سراغ منابعی که در حیاتوحش هستند، میروند و مسلماً ضررهای جبرانناپذیری را به محیطزیست و حیوانات دیگر وارد میکنند. در حال حاضر با وجود انتقال بیماریها و شکار دیگر حیوانات در طبیعت باعث میشوند تا دیگر حیوانات هم در محیطزیست در خطر انقراض قرار گیرند.»
وی در تکمیل صحبتهایش میافزاید: «سگهای ولگردی که در حومه شهر هستند، میتوانند به طور مستقیم با شکار، انتقال بیماری، جفت شدن با گونههای مختلف مثل گرگ و شغال یا خوردن شکار بقیه حیوانات به دیگرگونههای حیوانی نیز آسیب بزنند. از طرفی، چون این حیوانات تحت نظارت دامپزشک قرار نمیگیرند، میتوانند به انواع بیماریهای انگلی مبتلا شوند و با انتقال این بیماریها به انسان، برای انسانها نیز مشکلساز شوند.»
اقدامات بهداشتی
کارشناسان معتقدند برخلاف انهدام و کشتار سگها، سلسله اقداماتی نظیر جمعآوری و پناهگاهسازی برای سگها، عقیمسازی، واکسیناسیون و رهاسازی آنها در محل زندگی قبلی، اگر بهصورت همزمان انجام شود، مؤثرتر به نظر میرسند. گزارشها و آمارهای مربوطه نشان میدهد واکسیناسیون سگهای ولگرد در برابر بیماریها باعث میشود که آنها بیماری را به انسان منتقل نکنند و عقیمسازی آنها در کاهش جمعیت این حیوانات نقش دارد. با عقیمسازی سگها دیگر به دنبال جفت سراغ مناطق دیگر نمیروند در واقع در همان منطقهای که هستند مستقر میمانند و هر سگی از قلمرو خود محافظت میکند و اجازه ورود به سگهای ولگرد جدید را نمیدهد. از آنجا که همه آنها عقیم شدهاند، دیگر جفتگیری نمیکنند یا تکثیر نمیشوند. همچنین عوامل اصلی منجر به پرخاشگری سگ (مهاجرت و جفتگیری) حذف میشوند و با کاهش تنش میان سگها، گازگرفتگی انسانی و انتقال بیماری نیز کمتر میشود. در نهایت طی یک بازه زمانی، با مرگ طبیعی سگهای عقیم شده، جمعیت سگهای ولگرد بهشدت کاهش مییابد. درواقع با عقیمسازی، جمعیت پایدار این سگها غیرمولد و غیر هار میشود و به مرور زمان مشکلات مربوط به آنها کاهش مییابد. اگرچه آموزش مردم بهخصوص گروههای آسیبپذیر در این زمینه مانند دامداران و کشاورزان، چاپ و توزیع تراکت بهداشتی، بنر و پارچهنویسی در خصوص حیوان گزیدگی و بیماری هاری و آموزشهای رادیویی و تلویزیونی با موضوع راههای پیشگیری و کنترل حیوانگزیدگی از دیگر اقدامات مؤثر در این زمینه است.
سگهای ولگرد همان سگهای بیصاحباند
کارشناسان محیطزیست معتقدند سگ اصولاً حیوانی دستآموز است و در جنگل و مناطق طبیعی چیزی به نام سگ وحشی وجود ندارد، هر آنچه از سگ در طبیعت وجود دارد سگهای خانگی یا گله هستند که رها شدهاند. سگها قدرت تکثیر زیادی دارند، در وضعیت عادی میتوانند ۷ الی ۸ توله به دنیا بیاورند، و با غذا دادنهای همان تشکلهای نمایشی و بلاگرها، تولد ۲۰ توله در سال نیز امکانپذیر است. با افزایش تعداد سگها تعادل طبیعت نیز بههمریخته شده، تکثیر حیوانات دیگر نیز مختل میشود. سگها به حیوانات دیگر حمله میکنند و حتی بهواسطه حضور سگها در منطقهای سبب استرس پرندگان میشود و آنها تخم جوجههای خود را رها میکنند. بهطور کلی حضور سگها در هر منطقهای باعث کاهش گونههای جانوری در آن زیستگاه میشود. تأکید این گروه از فعالان زیستمحیطی گسترش محیطهای طبیعی و بازسازی محیطهای زندگی گیاهان خودرو و جانوران خودزی است. حیوانات خودزی همان موجوداتی مانند پرندگان یا جانورانی هستند که غذای خود را خود تأمین میکنند و در صورت نبود غذا مهاجرت میکنند یا گونههایشان منقرض میشود درحالیکه بهواسطه تغذیه سگها آنها نهتنها منقرض نشده؛ بلکه تکثیر میشوند.
قوانین سگی در دیگر کشورها
در تمام دنیا نگهداری سگ اصول خاص خودش را دارد. قوانینی محکم با پشتوانههای اجرائی و جریمههای سنگین که سبب میشود افراد هر اقدامی را که موجب ضرر به دیگران میشود از روی میل شخصی انجام ندهند.
در بسیاری از کشورها سگ باید حتماً قلاده داشته باشد در غیر این صورت بیصاحب است. در کشورهای اروپایی و آمریکایی اگر سگی بدون قلاده یا ریسمان باشد جمعآوری میشود، اگر صاحب داشت که جریمه سنگینی خواهد شد اگر هم صاحب نداشت بهصورت موقت بین ۳ تا ۱۰ روز از حیوان نگهداری میکنند تا یا صاحبش پیدا شود و یا کسی قبول کند از آن سگ مراقبت کند اگر حامی پیدا شد حتی تمام هزینه نگهداری آن چند روز را از فرد دریافت میکنند و اگر صاحبش پیدا شد علاوهبر پرداخت این هزینهها، جریمه هم میشود.
اجرای مقررات در این زمینه بسیار حیاتی است، زیرا از مهمترین معضلات و مشکلات ناشی از افزایش سگهای پرسهزن آزاد، شیوع بیماریهای قابل انتقال از سگ به انسان است.
سگها مسبب انتقال بیش از ۳۰۰ بیماری مشترک بین انسان و دام به انسانها از جمله هاری، کیست هیداتیک، سالک، کالا آزار، بروسلوز و لپتوسپیروز هستند. تهدید بهداشت عمومی و آلودگی محیطزیستهای انسانساخت، سگگزیدگی، تلفات انسانی و سلب آرامش روانی از دیگر نتایج نبود قوانین اجرائی در مورد گلههای ولگرد است.