استقلال را در عرصه مجازی هم دریابیم (مقاله وارده)
محمدحسین آزادی*
شاید بسیاری از جوانهای امروزی مثل من آنطور که باید و شاید قدر نعمت غرورانگیز «استقلال» را ندانند. نعمت استقلال چیزی شبیه نعمت سلامت است و به قولی معروف؛ قدر عافیت کسی داند که به مصیبتی گرفتار آید. شاید اگر با پدران و جوانان نسل گذشته از استقلال صحبت کنیم بهتر بتوانند از این دستاورد بزرگ انقلاب اسلامی سخن برانند. آنها مصیبت جانکاه وابستگی و دخالت بیگانگان در امور مملکت را از نزدیک دیده و لمس کردهاند و میدانند رهایی از چنگال شرق و غرب و ایستادن بر پای خود چه رهآورد سترگی است. اگر روزگاری زمامداران این سرزمین و مناسبات سیاسی کشور در سفارتخانههای اجنبی تعیین تکلیف میشد امروز و به برکت ولایت فقیه و مبارزه و جانفشانی ملت ایران، دست بیگانگان از دخالت در امور داخلی کوتاه شده، مردم بر سرنوشت خود مسلط شدهاند و جمهوری اسلامی بدون اثرپذیری از این و آن مواضع مستقل اتخاذ میکند و صاحب اقتدار و جایگاه جهانی شده است.
رهایی از سلطه بیگانگان اما از روزهای نخست آغاز نهضت اسلامی تا دوران پیروزی و پس از آن، با دشوارهای فراوانی همراه بوده و دشمنان این آب و خاک که پایگاه مهم راهبردی خود در سطح جهان و منطقه را از دست رفته دیدند به انواع و اقسام دشمنی متوسل شدهاند تا بار دیگر ایران را کشوری وابسته به خود و ضامن منافعشان ببینند. طی گام نخست انقلاب اسلامی، مردم با تمام وجود در برابر لشکرکشی متجاوزان بعثی و حامیان آنها، ترورهای متعدد، فشارهای اقتصادی و فرهنگی ایستادگی کردند تا نعمت ارزشمند «استقلال» را به جوانان گام دوم تحویل دهند. وظیفه جوانان در گام دوم برای پاسداری از این اصل اساسی انقلاب اسلامی بسی دشوار و پیچیدهتر از گذشته شده چرا که شگردهای دشمن برای ستاندن استقلال ملت ایران پیچیدهتر گشته است. اینک دستاندازی بدخواهان به استقلال ایران اسلامی، از شیوه سخت و نظامی به شیوه نرم و رسانهای تغییر شکل یافته است. تلاش دشمن آن است تا با لشکرهای سایبری خود و استفاده از رسانههای نوین که مرزهای مرسوم جغرافیایی را در نوردیدهاند بر افکار عمومی مسلط شده و از این رهگذر اهداف خود را پی بگیرند.
دشمنان ایران اسلامی، با اطلاع از ظرفیت بالای رسانههای نوین که عمدتاً تحت اشراف و مدیریت خود آنهاست در تلاشند تا با سرمایهگذاری فراوان و تشکیل گروههای حرفهای اقدام به تولید و توزیع اطلاعات غلط و مغرضانه در فضای مجازی کشور کرده و افکار عمومی را در جهت اهداف خویش و ضربه زدن به نظام اسلامی بسیج کنند.
در واقع نیروهای متخاصم از فناوریهای جدید نهتنها برای هک زیرساختهای کشور بلکه بالاتر و مهمتر از آن برای «هک اذهان شهروندان» استفاده میکنند. دشمن از این طریق در تلاش است تا دستاوردهای بزرگ کشور در گام نخست انقلاب را کتمان کرده، نقاط قوت و درخشان را پنهان نموده و از آن سو نارساییهای موجود را بزرگنمایی کند و با وارونه جلوه دادن حقایق ملی و بینالمللی و تحریف واقعیتها، مردم و بهخصوص نسل جوان را نسبت به حال و آینده کشور مأیوس سازد.
جنگ رسانهای که با هدف بر هم زدن امنیت روانی مردم و همگام با فشارهای سیاسی و اقتصادی دنبال میشود منجر به یک تهاجم ترکیبی علیه کشور شده است، چنانکه پایگاه خبری آمریکایی ماتر جونز در گزارشی مدعی شده بود، رسانهها، بازوی تبلیغاتی فشارهای اقتصادی دولت آمریکا در پروژه فشار حداکثری علیه ایران بودند. این رسانهها با شگردهای دقیق روانشناختی، اذهان مخاطبان را با انبوهی از اطلاعات منفی بمباران میکنند و آنقدر وضعیت را آشفته و سیاه جلوه میدهند که برخی از شهروندان البته اندک شمار با اثرپذیری از این تهاجم، در بزنگاهها، فشارهای روانی ناشی از این بمباران رسانهای را با آشوبهای خیابانی تخلیه میکنند.
اگر نبود استقلال را مترادف با تأثیر دشمن بر تصمیمگیریهای کلان مدیریتی بدانیم، باید گفت متأسفانه بعضاً مسئولان هم مانند شهروندان عادی، از فضاسازی رسانهای دشمن اثر میپذیرند و این فضاسازی ناخواسته بر تصمیمگیریهای آنها در مسائل مهم کشور اثر میگذارد. یکی از کارشناسان جهانی رسانه معتقد است این شیوه از جنگ، برای تقویت روایت دشمن در مسائل مختلف، از هم گسیختن، تحریف و چندپاره کردن جامعه و ارزشهای کشورهای هدف استفاده میشود.
هدف آن است که آنقدر این تهاجم رسانهای و بمباران اطلاعاتی از ناحیه دشمن ادامه یابد که منجر به بروز یک شکاف عمیق میان مردم و حاکمیت، احزاب، نژادها، مذاهب، ملتهای همپیمان و... شود و چسبهای اجتماعی و عوامل اتحاد و همبستگی ملی را از درون متلاشی کند و کشور را برای عملیاتهای فیزیکی مانند ترور، کودتا، تهاجم نظامی و انواع خرابکاریهایی از این دست آماده سازد. در چنین شرایط مفروضی است که مردم نسبت به اتخاذ هر نوع تصمیمی از سوی دولت بیاعتماد میشوند و کوچکترین زمینههای اجتماعی و سیاسی، پیامدهای بزرگ ملی به همراه دارد. به طور مثال در سالیان گذشته دیدیم که به واسطه مشابه همین عملیاتهای رسانهای دشمن، انعقاد هرگونه قرارداد با کشورهای دیگر برای جلب سرمایهگذاری خارجی در مسیر پیشرفت کشور نوعی وادادگی سیاسی تبلیغ میشد!
این مسئله آنقدر اهمیت دارد که طی سالهای گذشته بارها مورد تأکید رهبر معظم انقلاب اسلامی قرار گرفته است. ایشان حتی در بیانیه گام دوم شکستن محاصره تبلیغاتی دشمن و مقابله با جریان ناامیدسازی دشمن را نخستین و ریشهایترین جهاد جوانان دانستند. بیشک مواجهه با جریان گسترده تحریف و واژگونهسازی حقایق نیازمند آمادگی و حضور مؤثر جوانان و تبعیت از رهنمود مهم رهبر انقلاب یعنی «جهاد تبیین» است. علاوه بر این، برداشتن گامهای مهم برای دستیابی به استقلال در عرصه مجازی که این روزها جولانگاه ارتشهای سایبری دشمنان شده است، ضروری و فوری به نظر میرسد. همانطور که فرماندهان و جوانان غیوری بهطور شبانهروزی از مرزهای آبی و خاکی و هوائی این سرزمین حراست و نگهبانی میکنند لازم است تا فرماندهان و جوانان زبده در عرصه نرم و رسانهای نیز از مرزهای مجازی، اعتقادی و فکری کشور پاسداری نمایند. تأکید بر تکمیل هر چه سریعتر شبکه ملی اطلاعات، ارتقای زیرساختهای سختافزاری و نرمافزاری، تولید و تقویت برنامههای ارتباطی قوی و کاربرپسند و در کنار اینها تنظیمگری و مقرراتگذاری هوشمندانه در حوزه رسانههای مجازی ضمن اقناع افکار عمومی، از الزامات استقلال مجازی کشور و شکستن محاصره تبلیغاتی دشمن است. صدالبته در رویارویی با این تهاجم ترکیبی، بخشی از مقابله ما جنبه تدافعی و توسعه زیرساختی دارد و بخش مهم دیگر جنبه تبیینی و تبلیغی دارد. بر کسی پوشیده نیست که بازوی تبلیغاتی و رسانهای کشور در گام نخست انقلاب و حتی در سالهای ابتدائی چهل واره دوم آن طور که انتظار میرفته نبوده است و متولیان رسانه در کشور نتوانستهاند آنطور که شایسته است مقابله مؤثری با عملیاتهای رسانهای دشمن برای شکستن جریان تحریف داشته باشند. دستاوردها و خدمات بینظیر انقلاب اسلامی به عنوان یک نظام مترقی استثنایی دینی که به یکی از آنها در این نوشتار اشارهای گذرا شد بهخوبی برای مخاطبان داخلی و خارجی بهخصوص نسل جوان تبیین و تصویر نشده و یکی از بایستههای گام دوم انقلاب تحقق همین امر خطیر بر زمین مانده است.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
* دانشجوی دکترای مطالعات رسانه