چرا باید به فلسطین کمک کرد؟
با وجود فقرا و نیازمندان در داخل کشور چرا باید به مردم فلسطین و لبنان و سوریه کمک شود و هزینهای که باید صرف حمایت از نیازمندان داخل کشور شود، صرف آنها شود؟
در اينكه نظام جمهوري اسلامي بايد به وضعيت مردم به ويژه اقشار كم درآمد و آسيب پذير جامعه رسيدگي كند و از آنان حمايت لازم را به عمل آورد، هيچ ترديدي وجود ندارد و اقدامات زیادی نیز در این زمینه از سوی دولت و نهادهای حمایتی دولتی و مردمی انجام شده است، اما اين مسئله با كمك به مسلمانان ساير كشورها نه تنها هيچ منافاتي ندارد، بلكه بر اساس آموزههاي ديني همانگونه كه توجه به فقرا و نيازمندان كشور لازم است، اهتمام و توجه به حال مسلمانان، از نشانههاي اسلام برشمرده شده است. امت اسلامي جامعه واحدي به حساب ميآيد که مرزهاي جغرافيايي، آنها را از يکديگر جدا نمیکند و وظايف و حقوق متقابل آنها را ساقط نمیسازد. قرآن کريم مي فرمايد: «و اين امت شما، امت واحدي است و من پروردگار شما هستم پس مراپرستش کنيد. » قرآن حتي جامعه بشري را امت واحدهاي به شمار مي آورد که دچار تفرقه شدهاند و اين تفرقه را مورد سرزنش قرار ميدهد. حضرت اميرالمؤمنين عليه السّلام در عهدنامه معروف خود به مالک اشتر مي فرمايند که: «قلب خود را با رحمت، محبت و لطف نسبت به مردم بپوشان... چرا که آنها دو گروهند يا برادر ديني تو هستند يا در آفرينش همنوع تو هستند.» آيات فراواني از قرآن کريم بر انسجام و به هم پيوستگي امت اسلامي و جامعه بشري تأکيد مي کنند و به ويژه مسلمين را برادر يکديگر مي دانند. در همين زمينه حضرت امام صادق ـ عليه السّلام ـ از حضرت رسول ـ صلّيالله عليه و آله ـ نقل مي کند که فرمود: «هرکس صبح کند و نسبت به امور مسلمين بي اهتمام باشد مسلمان نيست». بنابر اين، تفكري كه رسيدگي به نيازمندان را محدود به جامعه و كشور مي كند و فراتر از آن مسئوليتي را متوجه مسلمانان و نظام اسلامي نمیداند، با اسلام زاويه دارد. توجه به نیازمندان داخل کشور و مسلمانان تحت ستم هر دو وظیفه و مسئولیت اجتماعی مردم و نظام اسلامی است و هیچکدام منافاتی با دیگری ندارند. تقابل افکندن میان این دو ناشی از نافهمی و درک نادرست مفاهیم دینی و مسئولیت انسانی و اسلامی در نظر نگرفتن اولویتهاست.
اين مَثَل كه در ميان مردم مشهور است كه چراغي كه به خانه رواست به مسجد حرام است نيز با آموزههاي ديني و مسئله ايثار در اسلام منافات دارد. در برخي موارد لازم است فرد ايثار و فداكاري نمايد و با وجود نياز و احتياج خود، ديگري را مقدم بدارد. سيره و روش ائمه اطهار عليهم السلام نيز به خوبي بيانگر اين روحيه است «وَ يُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ مِسْكِيناً وَ يَتِيماً وَ أَسِيراً؛و غذاى (خود) را با اينكه به آن علاقه (و نياز) دارند به مسكين و يتيم و اسير مىدهند.» با وجود اهميت رسيدگي به وضعيت ساير مسلمانان و ضرورت حمايت از آنان در برابر رژيم صهيونيستي كه مورد حمايت همهجانبه آمريكاست و نداشتن پشتيبان و حامي به جز جمهوري اسلامي، آيا مي توان انتظار داشت كه نظام اسلامي اين مسلمانان را به حال خود رها كند و تنها به فكر حمايت و رسيدگي به مردم خود باشد؟ ضمن آنکه کمکهای بشر دوستانه در هنگام بلایای طبیعی و بروز برخی مشکلات به عنوان یک عرف بینالمللی شناخته شده است و کشورها در این موارد به کمک کشورهای دچار مشکل میشتابند. صرف نظر از این مسئله یکی از نیازهای ضروری و پر اهمیت هر کشور، امنیت است و کمک کشورمان به فلسطین و لبنان و سوریه و... در راستای تأمین کشور نیز باید مورد توجه قرار بگیرد. هزینهای که کشورمان در حمایت و دفاع از محور مقاومت انجام میدهد، هزینه در راستای امنیت کشور نیز هست اگر محور مقاومت امروز در صف نخست مقابله با رژیم غاصب صهیونیستی حضور قدرتمند خود را نداشت، امروز هزینههایی به مراتب بیشتر و سنگینتری را باید برای حفظ امنیت کشورمان پرداخت میکردیم. امروز حزبالله لبنان و مردم فلسطین این رژیم تجاوزگر را در مرزهای خود خوانده آن محدود نموده و اجازه تجاوزگری را از این رژیم گرفتهاند و با مقاومت سوریه و حمایت جمهوری اسلامی و روسیه، تهدید داعش برای ایجاد طرح خاور میانه بزرگ و تأمین امنیت رژیم صهیونیستی، از بین رفته و نقشه شوم آمریکا و رژیم صهیونیستی برای سلطه بیشتر بر منطقه خنثی گردیده است.
مردم غزه ناصبی هستند و از شیعیان نفرت و انزجار دارند، چرا جمهوری اسلامی به چنین مردمی باید کمک کند؟
یکی از موضوعاتی که در ارتباط با مسئله فلسطين هرازگاهی با اوج گیری مقاومت و مقابله مردم فلسطین و به ویژه مقاومت مثال زدنی مردم غزه در چند جنگ اخیر با رژیم صهیونیستی، مطرح میشود، ناصبی بودن فلسطینیان و مردم غزه است که البته سابقه طولانی داشته و مربوط به سالهای اخیر نیست. این در حالی است که بیشتر مردم «فلسطین»، پیرو مذهب شافعی هستند که بیشترین قرابت را در میان مذاهب اهل تسنن با مذهب شیعه داشته و اتفاقاً ابوعبدالله محمد ابن ادریس شافعی، رهبر این فرقه، متولد «غزه» بوده است. شاید همین مسئله در علاقه مندی مردم «فلسطین» به مذهب شافعی تأثیرگذار بوده است. پیروان مذهب شافعی در میان اهل سنت بسیار علاقهمند به
اهل بیت (علیهمالسلام) میباشند. در مناطق مختلف فلسطین مساجدی به نام اهل بیت علیهمالسلام وجود دارد که ناشی از ارادت آنان به اهل بیت است از جمله مسجدالامام علی بن ابیطالب واقع در نابلس، مسجد فاطمه الزهرا واقع در جنوب طولکرم و مسجد الحسین بن علی واقع در غزه و الخلیل
این شایعه در دهه چهل مطرح شد و استاد شهید مطهری در پاسخ به آن فرمودند:«یک وقتی شایع بود و شاید هنوز هم در میان بعضیها شایع است، یک وقتی دیدم یک کسی میگفت: این فلسطینیها ناصبی هستند. ناصبی؛ یعنی دشمن علی (علیهالسلام) ناصبی غیر از سنی است. سنی؛ یعنی کسی که خلیفه بلا فصل را ابوبکر میداند و علی (علیهالسلام) را خلیفه چهارم میداند و معتقد نیست که پیغمبر شخصی را بعد از خود به عنوان خلیفه نصب کرده است. میگوید پیغمبر کسی را به خلافت نصب نکرد و مردم هم ابوبکر را انتخاب کردند. سنی برای امیرالمؤمنین احترام قائل است چون او را خلیفه چهارم و پیشوای چهارم میداند و علی را دوست دارد. ناصبی؛ یعنی کسی که علی را دشمن میدارد. سنی مسلمان است، ولی ناصبی کافر است، نجس است. ما با ناصبی نمیتوانیم معامله مسلمان بکنیم. حال یک کسی میآید میگوید این فلسطینیها ناصبی هستند. آن یکی میگوید. این به آن میگوید، او هم یک جای دیگر تکرار میکند و همین طور. اگر ناصبی باشند کافرند و در درجه یهودیها قرار میگیرند. هیچ فکر نمیکنند که این، حرفی است که یهودیها جعل کردهاند. در هر جایی یک حرف جعل میکنند برای این که احساس همدردی نسبت به فلسطینیها را از بین ببرند. میدانند مردم ایران شیعهاند و شیعه دوستدار علی و معتقد است هر کس دشمن علی باشد کافر است، برای این که احساس همدردی را از بین ببرند، این مطلب را جعل میکنند. در صورتی که ما یکی از سالهایی که مکه رفته بودیم، فلسطینیها را زیاد میدیدیم، یکی از آنها آمد به من گفت: فلان مسئله از مسائل حج حکمش چیست؟ بعد گفت من شیعه هستم، این رفقایم سنیاند. معلوم شد داخل اینها شیعه هم وجود دارد. بعد خودشان میگفتند بین ما شیعه و سنی هست. شیعه هم زیاد داریم. همین لیلا خالد معروف، شیعه است. در چندین نطق و سخنرانی خودش در مصر گفته من شیعهام، ولی دشمن یهودی یک عده مزدوری را که دارد، مأمور میکند و میگوید: شما پخش کنید که اینها ناصبیاند. قرآن دستور داده در این موارد اگر چنین نسبتهایی نسبت به افرادی که جزو شما هستند و مثل شما شهادتین میگویند، شنیدید وظیفهتان چیست.» مقام معظم رهبری نیز در این باره فرمودند: «ببینید، در قضیه حمایت از فلسطین...هیچ کشور و هیچ دولتی به گرد جمهوری اسلامی نرسید. این را همه دنیا تصدیق کردند. جوری شد که بعضی از کشورهای عربی از ناراحتی دادشان بلند شد، گفتند ایران دارد برای مقاصد خود اینجا تلاش میکند! البته فلسطینیها به این حرف اعتنائی نکردند. از جمله در قضیه غزه- در این جنگ بیست و دو روزه چند ماه قبل- جمهوری اسلامی در همه سطوحش؛ از رهبری و ریاست جمهوری و مسئولین گوناگون و مردم و تظاهرات و پول و کمک و سپاه و غیره، همه در خدمت برادران فلسطینیِ مظلوم و مسلمان قرار گرفتند. در بحبوحه این حرفها، یک وقت دیدیم که ویروسی دارد تکثیر مثل میکند؛ دائم میروند پیش بعضی از بزرگان، بعضی از علماء، بعضی از محترمین، که آقا! شما دارید به کی کمک میکنید؛ اهل غزه ناصبیاند! ناصبی یعنی دشمن اهلبیت. یک عده هم باور کردند! دیدیم پیغام و پسغام که آقا، میگویند اینها ناصبیاند. گفتیم پناه بر خدا، لعنت خدا بر شیطان رجیمِ خبیث. در غزه مسجد الامام امیرالمؤمنین علیبنابیطالب هست، مسجد الامام الحسین هست، چطور اینها ناصبیاند؟! بله، سنیاند؛ اما ناصبی؟! اینجور حرف زدند، اینجور اقدام کردند، اینجور کار کردند. نقطه مقابلش هم هست: یک عده بلند شوند بروند قم، لابهلای کتابهای شیعه را نگاه کنند، ببینند کجا اهانت به مقدسات اهل سنت است، از او عکس بگیرند، بیایند تو محافل سنی پخش کنند، ببینید آقا! این کتابهای شیعه است. یا یک گوینده نادان، غافل یا مغرضی روی منبر نسبت به مقدسات اهل سنت حرف مهمل و بدی بزند؛ این را نوار کنند، سیدی کنند، بروند اینجا آنجا پخش کنند، بگویند ببینید آقا! این شیعه است. این را به او بدبین کنند، او را به این بدبین کنند. این معنایش چیست؟ «و تذهب ریحکم» یعنی چه؟ یعنی همین دیگر. وقتی اختلاف پیدا شد، وقتی تفرقه پیدا شد، وقتی نسبت به هم سوءظن وجود داشت، وقتی یکدیگر را خائن دانستیم، طبیعی است که با هم همکاری نخواهیم کرد. همکاری هم اگر بکنیم، با هم صمیمی نخواهیم بود. این همان چیزی است که آن دشمن دنبال اوست. هم عالم شیعه، هم عالم سنی، باید این را بفهمند؛ این را درک کنند.»