اخبار ویژه
پزشکیان هنوز مستقر نشده سهمخواهان زنبیل گذاشتند!
در حالی که بیش از سه روز از انتخاب آقای پزشکیان نمیگذرد، مجادلات مربوط به واگذاری مناصب در میان برخی مدعیان حمایت او آغاز شده و برخی هم گفتهاند که نباید به مجاهدان شنبه، پستی سپرده شود.
این مجادلات از آنجا ریشه گرفته که ستاد انتخاباتی آقای پزشکیان ابتدا متشکل از افرادی مانند علی عبدالعلیزاده و مصطفی مولوی تشکیل شد، اما به فاصله چند روز از سوی برخی اعضای دولت روحانی و شماری از اصلاحطلبان تندرو احاطه شد و ضمنا برخی حامیان علی لاریجانی هم تحت عنوان اصولگرا به این ستاد پیوستند.
در این میان، و در حالی که برخی مشاوران و اطرافیان دنبال تشکیل دولت با حضور افراد معتدلتر هستند، عده دیگری از اعضای مؤثر ستاد برای معرفی مدیران ارشد از میان افراد تندرو و رادیکالیزه کردن رویکردهای دولت چهاردهم فشار میآورند و این علاوهبر سهمخواهی احزاب حاضر در ائتلاف است.
درباره اختلافات زودهنگام، محمد فاضلی (مشاوری که در گفتوگوی فرهنگی، هاشف را پرتاب کرد و برنامه را نیمهکاره گذاشت) خطاب به پزشکیان نوشت: مواظب مجاهدین شنبه باشید. عدهای هستند که از شنبه بعد از جمعه انتخابات، سروکلهشان پیدا میشود و دنبال پست و مقام میگردند. آقای پزشکیان، اغلب مجاهدین شنبه، کارشان نابود کردن اعتماد مردم به شما، و زمین زدن دولتی است که تشکیل میدهید. مجاهدین شنبه در ستادهای مختلف زنبیل گذاشته بودند تا فردای انتخابات مدعی شوند، اما اغلب آنها که لیاقت و توانایی دارند، آنقدر نظربلند هستند و مناعت طبع دارند که داوطلب پست و مقام نمیشوند. آقای پزشکیان، اگر از خطر مجاهدین شنبه اجتناب نکنی، و رویه روشن و شفافی برای برگزیدن کابینهای متخصص، باتجربه، پاکدست، و دارای بینش روشن درباره مشکلات کشور نداشته باشی، خیلی زود زمین میخوری. آقای پزشکیان، تاریخ مصرف برخی تمام شده است. یکی از خطرات بزرگ این است که حلقه همکارانت را به حلقه همسالانت محدود کنی.»
احمد زیدآبادی از گردانندگان روزنامه هممیهن هم نوشته است: هیچ مجاهدی را نباید به صرف مجاهد بودنش در پستی گماشت که تخصص آن را ندارد؛ چه مجاهد واقعی باشد، چه مجاهد شنبه. قدرتطلبان و جاهپرستان خود و محیط اطرافشان را به کلی آلوده میکنند؛ پزشکیان باید چهارچشمی مراقب این نوع افراد باشد و بدون حجب و ملاحظه آنها را از کابینهاش دور سازد».
سعید لیلاز عضو حزب کارگزاران هم که خود در دولت روحانی، پستهای اقتصادی داشته، مینویسد: «مجاهدان شنبه، سهم و رانت میخواهند. انتخابات ریاستجمهوری که حداقل من از سال ۱۳۷۶ به این طرف یادم هست، این مفهوم «مجاهدان شنبه»، کاملا موضوعیت داشته و ما هر بار به بلایای آن مبتلا شدهایم و این خطر جدی در کمین دولت آقای پزشکیان هم هست. کسانی که کوچکترین دخالت و هزینهای نکردند در پیروزی کاندیدای موردنظرشان یا در دوران قبل از این پیروزی از هیچ محدودیتی تحت فشار نبودند و هیچ هزینهای برایش نپرداختند، روز شنبه، فردای روز انتخابات میآیند جلو و خودشان را صاحب حق میدانند و میگویند ما بایستی در محصول عمده این پیروزی شریک باشیم».
محسن رنانی هم که مواضع تندخویانه و افراطی دارد، نوشت: «من با خودم پیمان بستهام که وارد دولت نشوم. اما نیز پیمان بستهام که، دستکم تا زمانی که در پزشکیان صداقت هست و به توسعهخواهی او امیدی هست، دولت را رها نکنم؛ یعنی مثل رگ گردن به دولت نزدیک باشم. بنابراین تصمیم گرفتم فعلاً موقتاً پُست شریف «موی دماغ دولت» را برای خودم انتخاب کنم و منتظر حکم رئیسجمهور نمانم و از همین روز اول، کارم را شروع کنم. دکتر محمد فاضلی از نگرانیاش درباره «مجاهدین شنبه» گفت که نگرانی کاملاً بهجایی است. اما بیش از آن، من نگران «مجاهدان جمعه» هستم. یعنی آنان که واقعاً در جریانات دو هفتهای انتخابات برای پزشکیان از وقت و پول و انرژی و اعتبار و خواب و خوراک خود گذشتند. آنان که برای ستادها مکان و دفتر دادند؛ نیرو برای تبلیغ آوردند؛ پول چاپ بنر و پوستر دادند؛ غذا و پذیرایی و خودروی ستادهای ایشان تامین کردند... پرسش این است: این «مجاهدان جمعه» که برای موفقیت پزشکیان، پول و آبرو و هنر و دانش و خلاقیت و عشق خود را گذاشتند، آیا گذشتند؟ به گمان من «مجاهدین شنبه» را پزشکیان باید از خود دور کند و «مجاهدان جمعه» خود باید فضای اطراف پزشکیان را خالی کنند تا در صدقشان تشکیک نشود. تقریبا پیشاپیش روشن است که در خیلی از حوزهها بهویژه حوزههای صنعتی و اقتصادی، بدون حل مسئله تحریمها و بدون گشایش روابط با خارج تحول ویژهای نمیتوان ایجاد کرد. باز روشن است که در برخی حوزهها بدون خواست، حمایت و همکاری همه اجزای نظام سیاسی، تحولی چهره نمیبندد. پس چرا دکتر پزشکیان مسئولیت شکست احتمالی همه ارکان دولتش را برعهده بگیرد؟ اگر او انتخاب مقامات ارشد دولتش را از انحصار خویش و نزدیکان خویش خارج کند و به یک سازوکار شفاف غیرشخصی بسپارد، هم امروز از فشارها و سهمخواهیها آزاد میشود و هم فردا همه مسئولیت شکستهای احتمالی به پای او نوشته نخواهد شد.»
همه دولتها تبریک گفتند جز چهار دولت قبله غربگرایان!
کانال حزب غربگرای «اتحاد ملت»، در توجیه این که چرا آمریکا و دولتهای اروپایی (انگلیس و فرانسه و آلمان)، پیروزی آقای پزشکیان در انتخابات ایران را تبریک نگفتهاند، نوشت: چون، شنبه تعطیلی آنهاست(!)
این توجیهگری و مالهکشی در حالی است کشورهای بسیاری با وجود تعطیلی شنبه و یکشنبه، پیامهای تبریک ارسال کردند. همین کانال غربگرا و امثال آن، در موضوعی تعطیلی پنجشنبه یا شنبه، بر روز شنبه تاکید کردند و خبر دادند که در تمام کشورهای شرق و غرب، روزهای شنبه و یکشنبه تعطیل است و ما با آنها هماهنگ نیستیم.
با این وصف باید سؤال کرد چگونه کشورهای بسیاری در منطقه و جهان با وجود تعطیلی شنبه، خود را مقید دانستند به این که همان دیروز به آقای پزشکیان تبریک بگویند و فقط چهار کشور متکبر غربی نتوانستند؟! همچنین باید سؤال کرد که اگر شنبه تعطیل است و موضعگیری متوقف است (که حرف درستی نیست) وزارت خارجه آمریکا چرا همان روز شنبه توانست بلافاصله پس از اعلام نتیجه، سلامت و آزادی انتخابات ایران را زیر سؤال ببرد، اما نتوانست طبق عرف دیپلماتیک، تبریک بگوید؟!
توجیهگری کانال امتداد و ابسته به حزب اتحاد ملت در حالی است که یورونیوز ذیل سؤال «چرا کشورهای غربی تاکنون به پیروزی پزشکیان واکنش نشان ندادهاند؟»، نوشت: «با وجود اعلام رسمی پیروزی مسعود پزشکیان و علیرغم پیامهای تبریک کشورهای همسایه و قدرتهای «دوست» یعنی روسیه و چین، اتحادیه اروپا و اکثر کشورهای غربی، موضعی در این مورد اتخاذ نکردهاند. با قطعی شدن پیروزی پزشکیان در دور دوم انتخابات ایران و از همان ساعات اولیه، پیامهای تبریک رهبران و مقامات کشورهای خارجی روانه تهران شد. یک رویه معمول و عرف دیپلماتیک که طبیعتا با محوریت کشورهای همسایه و کشورهای «دوست» آغاز و ادامه یافت. و کشورها در ارسال پیام خود تعلل نکردند. ولادیمیر پوتین بلافاصله پیروزی پزشکیان را تبریک گفت و چینیها که یکی از ۵ عضو دائم شورای امنیت هستند، همداستان با همتایان روس از رئیسجمهوری پزشکیان استقبال کردند. رویهای که عمدتا از سوی سایر کشورهای عضو سازمان همکاریهای شانگهای از جمله هند که روابط اقتصادی و حجم مبادله قابل توجهی با ایران دارد هم دنبال شد. قدرتهای اقتصادی شرق آسیا نظیر ژاپن و کرهجنوبی هم در سطح وزاری خارجه با انتشار بیانیههایی انتخاب پزشکیان را تبریک گفتهاند. اما کشورهای غربی هنوز دستکم بهصورت علنی خوشنودی خود را از این مهم ابراز نکردهاند. نگاهی گذرا به حسابهای مقامات اروپایی در شبکههای اجتماعی نشان میدهد که هیچکدام نسبت به این واکنشی نداشتهاند. هر چند روز شنبه در اکثر کشورهای غربی حالت نیمهتعطیل دارد، ولی باز هم نگاهی گذرا به حساب جوزپ بورل، مسئول سیاستخارجی اتحادیه اروپا یا شارل میشل، رئیس شورای اتحادیه اروپا ثابت میکند آنها در مورد مسائل دیگری موضعگیری داشتهاند. مثلا شارل میشل انتخاب رئیسجمهور موریتانی را تبریک گفته یا جوزپ بورل در مورد مسائل امنیتی اروپا اظهار نظر کرده است. وزارت خارجه آمریکا هم در سطح پاسخ کتبی به سؤال یک رسانه، ضمن تاکید بر ناعادلانه بودن انتخابات در ایران، به این جمله بسنده کرد که نتیجه این انتخابات تاثیری بر رویکرد واشنگتن ندارد».
از سوی دیگر، خبرگزاری خبر آنلاین (وابسته به برخی مدیران دولت روحانی و همسو با اصلاحطلبان) در خبری با عنوان «شرقیها پیام فرستادند، غربیها جا ماندند»، نوشت: «مقامات کشورهای عربی و آسیای شرقی انتخاب مسعود پزشکیان به ریاستجمهوری ایران را تبریک گفتند. رؤسای جمهور سوریه، عراق، روسیه، چین، ونزوئلا، پاکستان، هند، تاجیکستان، آذربایجان، بلاروس، ارمنستان، و ترکیه، نخستوزیر مالزی و پادشاهان عمان، قطر، عربستان، امارات، کویت و بحرین، و دولتهای کره جنوبی و ژاپن و دبیرکل سازمان همکاریهای شانگهای انتخاب آقای پزشکیان را به وی و ملت ایران تبریک گفتند. اما در این میان اغلب کشورهای اروپایی هنوز، واکنشی نشان ندادهاند.
این رویکرد آمریکا و سه دولت اروپایی ناقض برجام، در حالی است که رسانههای معاند وابسته به این دولتها ظرف چند هفته گذشته شدیدا خط تحریم انتخابات را تبلیغ میکردند. این موضع خصمانه در حالی است که برخی عناصر غربگرا با وجود پایمال شدن حقوق ایران در برجام، خواستار مذاکره و توافق دوباره هستند! دولت آمریکا در حالی ادعا کرد که کنار رأی ایرانی ایستاده، که به مدت ۱۵ سال، همه ملت ایران را تحت فشار تحریم -حتی در حد غذا و دارو- قرار داده و حتی به تعهدات برجامی خود پایبند نماند.
غربگرایان در حالی درباره رفتار متکبرانه 4 دولت غربی سکوت کردهاند که اگر بر عکس میشد و کشورهای شرقی تبریک نمیگفتند، رسانههای وابسته به غربگرا زمین و زمان را به هم میدوختند.
با خودت چند چندی آقای معین؟!
نامزد ناکام حزب مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری سال 1384 میگوید: خودش در دو دوره اول و دوم انتخابات ریاست جمهوری شرکت نکرده، اما مسعود پزشکیان را نامزد اصلح معرفی میکرده است(!)
مصطفی معین در متنی که بعد از انتخابات منتشر کرده، نوشت: «اینجانب تاکنون در پاسخ به سوال افراد درباره انتخابات اخیر، با انتقاد از استصوابی بودن انتخابات، جناب دکتر پزشکیان را با توجه به شناخت دیرینهای که از زمان همکاری در دولت اصلاحات از ایشان داشتم به عنوان نامزد اصلح معرفی میکردم و برایشان در این مسئولیت محوله آرزوی موفقیت مینمایم. من در اعتراض به ساختار استصوابی انتخابات که آن را ناعادلانه و غیرآزاد میدانستم و تحلیلی که نسبت به چشمانداز آینده داشتهام، نه در مرحله اول و نه در مرحله دوم این انتخابات شرکت نکردم ولی نخواستم رسماً آن را اعلام نمایم که تنها پاسخگوی عمل خودم باشم!.
او در ادامه مدعی شده که پزشکیان باید به «تنشزدائی و سیاست موازنه منفی در سیاست خارجی و رفع تحریم، ارائه لایحه قانونی به مجلس برای لغو قانون نظارت استصوابی شورای نگهبان، پیگیری جدی لغو حصر خانگی و آزادی زندانیان سیاسی، پیگیری لغو گشت ارشاد و ووو» اقدام کند و در صورت عملی نشدن، عطای ریاست را بر لقای آن ببخشد».
یادآور میشود صلاحیت مصطفی معین در انتخابات سال 84 رد شده بود اما با درخواست آقای حداد عادل و حکم حکومتی رهبر انقلاب، تأیید شد و او بدون هیچ نوع مخالف خوانی و ادا و اطواری در انتخابات شرکت کرد اما بین هفت نامزد، با چهار میلیون رأی نفر چهارم شد و از رقابت حذف شد. به نظر میرسد همان رادیکالیسم کوری که دولت خاتمی را به بنبست کشاند و فرصت خدمتگزاری به معیشت مردم را در باتلاق سیاست بازی نابود کرد و نهایتاً خاتمی را اردک لنگ معرفی کرد و خواستار استعفای او و یا عبور از خاتمی شد، خواب مشابهی را هم برای دولت جدید دیده است.
نکته قابل تأمل درباره نوشته اخیر معین این که او میگوید در انتخابات اصلاً رای نداده اما به دیگران مشورت داده است. انتخابات اگر مورد تأیید است، پس او شخصاً محکوم است که رأی نداده و اگر مورد تأیید نمیدانسته، چرا به دیگران گفته رأی بدهند. ضمنا ساز و کار انتخابات که تغییر نکرده، با این وجود آقای معین چگونه همان انتخابات و ساز و کاری را زیر سؤال میبرد که خودش -به عنوان یک استثنا در طول 45 سال انتخابات- با حکم حکومتی تأیید شد و با این وجود از رقابت کنارهگیری نکرد؟ این همه تناقض را چگونه باید حل کرد؟