اخبار ویژه
وقتی رکورددار تورم در دولت قبل برای دولت جدید نسخه پیچید
رئیس بانک مرکزی در دولت روحانی گفت: دولت چهاردهم در 100 روز نخست، بايد نشان بدهد كه مسير اشتباه قبلي دولت سیزدهم را نميخواهد ادامه بدهد!
عبدالناصر همتی که با روزنامه اعتماد گفتوگو میکرد، ضمناً ادعا کرد که بیشتر رایهای آقای پزشکیان به جای رای ایجابی (مبتنی بر برنامه) رای سلبی و به خاطر ترس از رقیب بوده است.
او در این گفتوگو اظهار کرد: اگر يادتان باشد 3 سال پيش، هنگام ثبتنام در انتخابات 1400 گفتم جايگاه سياسي، اجتماعي، اقتصادي و... كشور و رفاه و آسايش ملت بزرگ ايران همتراز با همت، فداكاري، تلاش و صبوري مردم نيست. با گذشت 3 سال از آن روزها، امروز مردم آن گفتهها را با تمامي وجود درك ميكنند. تورم سرسامآور و افسارگسيخته، كاهش شديد ارزش پول ملي، تشديد ناترازيهاي جدي در شبكه بانكي، صندوقهاي بازنشستگي، حاملهاي انرژي و... مشخص است. ادامه تحريمهاي ظالمانه هم امكان رشد و توسعه اساسي كشور را محدود كرده، سرمايهگذاري خارجي تقريباً وجود خارجي ندارد.
وی افزود: آمارهايي را هم كه دولت اعلام ميكند، بيشتر اعلامي است تا اينكه عملياتي شده باشد. در اين سالها سطوح فقر به شدت افزايش يافت و قدرت خريد مردم به كمتر از نصف رسيده است. بارها در 3 سال گذشته، ديدگاههاي خود را درخصوص مسائل اقتصادي اعلام کردم و بر انجام امور بر اساس وعدههاي داده شده دولت سيزدهم تاكيد داشتم. ولي متاسفانه در دولت سيزدهم توجهي نشد.
همتی در پاسخ این سؤال که «اگر بخواهيم مهمترين اولويتهاي دولت آينده در 100 روز نخست، يك سال ابتدايي و 4 سال اول دولت چهاردهم را دستهبندي كنيم، اين اولويتها در اين بازههاي زماني چگونه بايد باشند؟»، گفت: اگر بخواهم 100 روز اول دولت را در نظر بگيرم، تعيين مشي تفاهم با آمریکا و 3 كشور اروپايي در اين 100 روز مهم است. من مانند سعيد جليلي فكر نميكنم اين 4 كشور (آمریکا و 3 قدرت اروپايي) مهم نباشند و 200 كشور ديگر مهم باشند! 200 كشور جهاني به اين 4 قدرت وصل هستند. اگر نتوان با اين 4 كشور اثرگذار تفاهم كرد با 200 كشور بعدي هم نميتوان روابطي را تعريف كرد. بنابراين در 100 روز نخست دولت چهاردهم، تعيين مشي تفاهم با آمریکا و 3 قدرت اروپايي براي كاهش تحريمها و لذا كاستن از انتظارات تورمي داراي اهميت است. دولت در اولين گام بايد انتظارات تورمي را سركوب كند. دوم اعلام سياست اصلي اقتصادي مبني بر دوري از اقتصاد دستوري و اجراي سياستهاي اوليه مبتني بر سياستهاي رقابتي براي همراهي و همگرايي بخش خصوصي با اقتصاد دولتي مهم است. در 100 روز
نخست، دولت بايد نشان بدهد كه مسير اشتباه قبلي را نميخواهد ادامه بدهد. سوم، اصلاح تصميمات اشتباه براي كنترل كسري بودجه و كنترل متغيرهايي كه منجر به تشديد تورم ميشود. هر متغيري كه موجب تورم شود، (انتظارات تورمي، ثبات نرخ ارز، كلونيهاي پولي كه رشد آنها بايد كنترل شود و از همه مهمتر كسري بودجه) بايد مهار شوند. اما در طول یک سال ابتدايي دولت تا 1404، به نتيجه رساندن توافق برجام مهم است.
همتی همچنین درباره رای مردم به پزشکیان گفت: «در صف رايگيري، مردم ميگفتند از ترس جليلي به پزشكيان راي ميدهند. مردم ما نشان دادهاند هنگامي كه احساس خطر كنند، حضور به هم ميرسانند».
درباره این اظهارات گفتنی است که اولاً سخنان آقای همتی، زیر سؤال بردن فرد منتخب است. این که مردم از ترس رقیب به آقای پزشکیان رای دادند به این معناست که در خود وی ویژگی مثبتی نیافتند!
ثانیاً آقای همتی رئیس بانک مرکزی دولتی بود که رئیس آن به فاصله چهار سال، دو بار وعده تحول اقتصادی صد روزه داد اما هر دو بار بعد از مدتی، وعده تحول صد روزه را انکار کرد و گفت که مگر انسان دیوانه باشد که بخواهد وعده 100 روزه بدهد(!)
ثالثاً همتی عضو دولتی است که بدترین رکوردهای منفی اقتصادی را برای دولت رئیسی به ارث گذاشت و با این وجود دولت سیزدهم در کمتر از سه سال توانست اغلب آن رکوردهای منفی را مثبت کند یا از شدت آن بکاهد. از جمله درباره صادرات نفتی و درآمد به حداقل رسیده، کسری بودجه، نرخ تورم 60درصدی، رشد اقتصادی نزدیک به صفر، و...
رابعاً شخص آقای همتی هرچند از موضع بالا حرف میزند، اما دارای کارنامه منفی اقتصادی است و دوران مدیریت او بیش از آن که سرمشق دیگران باشد، آینه عبرت است. آقای همتی با انحرافات مالی و بانکی دولت روحانی، همراهی یا سکوت کرده و اجازه تداوم داد که نتیجه آن، بیش از دو برابر شدن نقدینگی و تورم ظرف سه سال بود. در همین دوره، دهها میلیارد دلار منابع کمیاب ارزی به قیمت 4200 تومان حراج شد که رانتی بالغ بر 140هزار میلیارد تومان را برای رانتخوران ایجاد کرد.
حجم نقدینگی در ابتدای دولت روحانی در سال 92، حدود 430هزار میلیارد تومان بود و با 1100هزار میلیارد تومان افزایش، در آغاز سال 96 به 1520هزار میلیارد تومان رسید. اما پس از روی کار آمدن آقای همتی در بانک مرکزی، رقم مذکور به 3700هزار میلیارد تومان رسیده، که افزایش سهونیم برابری به نسبت سال 97 و هفت برابری به نسبت سال 92 را نشان میدهد.
آقای همتی به خاطر سه سال ریاست بانک مرکزی، از مسئولان رکوردهای منفی برجای مانده از دولت روحانی است؛ از جمله رکورد تورم ۵۹درصدی. در همین چارچوب، میزان نقدینگی در اواخر تابستان ۱۳۹۷ (مقارن شروع مدیریت همتی) ۱۶۷۲هزار میلیارد تومان بود که در فروردین ۱۴۰۰، با ۱۰۷.۸درصد رشد، به ۳۴۹۰هزار میلیارد افزایش یافت و از دلایل اصلی تورم است. نقدینگی در دولت روحانی، از ۴۷۰هزار میلیارد، به بیش ۴۱۰۰هزار میلیارد تومان (حدود ۹ برابر) افزایش یافت.
از سوی دیگر، قیمت دلار در مرداد ۱۳۹۷، حدود ۸۳۹۲ تومان بود. اما در خرداد ۱۴۰۰، بیش از دو و نیم برابر گران شده و به ۲۲۸۳۸ تومان رسید. این نرخ در دولت روحانی تا بالای ۲۷هزار تومان هم افزایش یافت و در مقطعی، به ۳۳هزار تومان هم رسید. به عبارت دیگر تا 9 برابر در این دولت افزایش یافت.
از سوی دیگر صادرات نفت در دولت برجام به 200هزار بشکه رسید، و در دولت شهید رئیسی به یکونیم میلیون بشکه افزایش یافت. در موضوع کسری بودجه، این رقم به 300هزار میلیارد تومان در سال گذشته کاهش یافت و 180هزار میلیارد تومان کمتر از ارثیه کسری دولت سابق در سال 1400 بود. در حقیقت اگر قرار بود رقم کسری 480هزار میلیارد تومان با نرخ تورم 60درصدی یا حتی 40درصدی و با همان سرعت رشد دولت روحانی افزایش پیدا کند، اکنون باید از هزار هزار میلیارد تومان عبور کرده بود، نه اینکه در محدوده ۳۰۰هزار میلیارد تومان مهار شود. این در حالی است که دولت سیزدهم بیش از ۵۰۰هزار میلیارد تومان از بدهیها و تعهدات انباشته دولت روحانی را هم تسویه کرده است.
نهایتاً در موضوع برجام و مذاکره باید به یاد امثال آقای همتی انداخت که دولت روحانی چگونه دو سالونیم فرصت خود را را برای توافق برجام تلف کرد و بعد از یک دوره کوتاه دوساله، مجدداً سه سال پایانی دوره خود را پای دیپلماسی منفعلانه و بیتاثیری سوزاند که حتی نمیتوانست نفت در برابر غذا و دارو بفروشد. راهنمایی کردن دولت جدید به همان بنبست سابق، در حقیقت پشتپا زدن به فرصتهای پدید آمده در دولت سیزدهم و تکرار عبرتهای چند سال پایانی دولت روحانی است.
همه کشورها تبریک گفتند جز دولت جنونزده آمریکا
در حالی که کشورهای بسیاری، برگزاری انتخابات در ایران و انتخاب آقای مسعود پزشکیان را تبریک گفتند، دولت مستکبر آمریکا، انتخابات در ایران را زیر سؤال برد.
رفتار غیر دیپلماتیک و مستکبرانه دولت آمریکا در حالی است که برخی غربگرایان همواره عهدشکنی و خیانت برجامی دولتهای اوباما و ترامپ و بایدن را لاپوشانی کرده و خواستار تعامل و مذاکره با آمریکا شده بودند.
دیروز پس از اعلام نتایج انتخابات ریاستجمهوری، رؤسایجمهور سوریه، عراق، روسیه، چین، پاکستان، تاجیکستان، آذربایجان، بلاروس، ارمنستان، صربستان، نخستوزیران هند و مالزی، و پادشاهان عمان، قطر، عربستان و کویت و امارات، انتخاب آقای پزشکیان را به وی و ملت ایران تبریک گفتند.
اما برخی دولتهای غربی به ویژه آمریکا، نهتنها حاضر به تبریک نشدند، بلکه حتی دولت آمریکا در چندین نوبت، انتخابات ایران را زیر سؤال برده و از خط گروهکهای مزدوری مثل سلطنتطلبان و گروهکهای تروریست و تجزیهطلب که مأمور تحریم انتخابات بودند، حمایت میکرد.
به گزارش رادیو فردا، «وزارت خارجه آمریکا در واکنش به پیروزی مسعود پزشکیان در انتخابات ریاستجمهوری ایران اعلام کرد که واشنگتن هیچ انتظاری مبنی بر این که این انتخابات منجر به تغییر اساسی در ایران شود، ندارد. وزارت خارجه آمریکا در بیانیهای، به تحریم انتخابات از سوی بخش عمدهای از رأیدهندگان ایرانی اشاره کرد و نوشت: «انتخابات در ایران آزاد و عادلانه نبود. در نتیجه، تعداد قابلتوجهی از ایرانیان ترجیح دادند که اصلاً شرکت نکنند. ما هیچ انتظاری نداریم که این انتخابات منجر به تغییر اساسی در مسیر ایران یا احترام بیشتر به حقوق بشر شهروندان شود.»
زیر سؤال بردن انتخابات ایران در حالی است که انتخابات ایران، اصلاً قابل مقایسه با انتخابات آمریکا نیست؛ جایی که یک روانپریشِ خردآشفته به نام بایدن، با یک دیوانه متهم متجاوز به اسم ترامپ رقابت میکند و مردم آمریکا به معنای واقعی کلمه گروگان گرفته شدهاند.
واکنش خصمانه و به دور از آداب دیپلماتیک دولت آمریکا، در حالی است که عناصر عبرت نگرفته از بدعهدیهای آمریکا، همواره تعامل و مذاکره چندباره با این رژیم عهدشکن را زمزمه میکردند.
اکنون واضحتر از همیشه میتوان دریافت که اولویت سیاست خارجی و دیپلماسی تجاری ما نه آمریکا و برخی دولتهای بدعهد اروپایی، بلکه همین همسایگان و شرکای مهم اقتصادی و سیاسی در آسیا و همچنین آمریکای لاتین و آفریقاست. کشور ما، در قلب غرب آسیا بر سر چهارراه ارتباط شرق و غرب و جنوب و شمال منطقه قرار گرفته و ظرفیت بالایی برای تجارت و ترانزیت جهانی دارد. اولویت راهبردی ما منطقاً، تعامل سازنده و هوشمندانه و از سر عزت و حکمت و مصلحت، با همین کشورهای منطقه، به ویژه قدرتهای اقتصادی است. پس از آن، نوبت به غرب متخاصم و متکبر میرسد، که آیا میخواهند تعامل توام با احترام داشته باشند و به تعهدات نقض کرده خود برگردند یا نه.
عقل و تجربه و عبرتهای دور و نزدیک، به ما میگویند که نباید معطل بیگانگان دوردستی ماند که جز زور و زیادهخواهی و بدعهدی، چیز دیگری در آستینشان ندارند. ما اگر بتوانیم همین تعامل و شراکت با همسایگان و کشورهای منطقه آسیا را گسترش بدهیم، بخش عمدهای از مشکلات حل میشود و در این صورت، میتوانیم با اقتدار منطقهای بلامنازعی که به برکت همپوشانی میدان و دیپلماسی، ظرف چند سال اخیر کسب کردهایم، استیفای حقوق پایمالشده خود را هم به غرب دیکته کنیم.
در حالی که سیاستمداران بسیاری مانند امانوئل سارکوزی، فدریکا موگرینی، دیوید ایشینگر و جوزپ بورل و... در غرب، بارها اذعان کردهاند که «محور قدرت جهانی، در حال انتقال از غرب به شرق است»؛ و در حالی که روزنامه انگلیسی گاردین دیماه گذشته تأکید کرد: «آمریکا دیگر، بزرگترین قدرت در خاورمیانه نیست، ایران است»؛ پسرفت و عقبماندگی بزرگی خواهد بود، اگر موقعیت منحصربهفرد و اقتدار منطقهای خود را باور نکنیم، یا از فرصتهای تحریمشکنی در منطقه غافل بمانیم و به باتلاق دیپلماسی منفعلانه نسبت به غرب برگردیم.
هاآرتص: ایران با ارسال سلاح در حال ناامن کردن مرکز اسرائیل است
رسانههای صهیونیستی میگویند ایران در حال تلاش برای ارسال تسلیحاتِ بیشتر به «جنین» در کرانه باختری است.
به گزارش رادیو فردا به نقل از شبکههای 7 و ۱۴ تلویزیون و روزنامه هاآرتص، وزیر دفاع اسرائیل میگوید ایران در تلاش برای ارسال غیرقانونی تسلیحاتِ بیشتر به منطقه جنین در کرانه باختری است.
یوآو گالانت در بازدید از شمال کرانه باختری که جنین در آن منطقه واقع شده، گفت: با توجه به تلاش ایران برای ارسال تسلیحات به منطقه، اسرائیل تیمهای دفاع محلی را از نظر تسلیحاتی تقویت کرده و برای مراقبت از اسرائیلیهای ساکن در شهرکهای نزدیک، گروههای تازهای برای مداخله فوری در مواقع ضروری تشکیل میدهد.
ساکنان و شهرداران شهرکهای گیلبواع، عِمِک مَعیانوت و تَعناخیم جزو مناطقی هستند که در دیدار با گالانت، از افزایش تسلیحات و تحرکات جهاد اسلامی فلسطین و حماس در جنین ابراز نگرانی کردند.
گالانت همچنین در دیدار با یک هیئت از کنگره آمریکا گفت: اسرائیل در جنگ علیه نیروهای نیابتی ایران، درگیر شده و در هفت جبهه علیه آنها میجنگد. ایران از طریق شرق کرانه باختری (از راه اردن) برای افزایش اسلحه در میان گروههای نیابتی تلاش کرده است.
هفته گذشته گروههای مسلح فلسطینی که فیلمهایی از خود در فضای مجازی منتشر کردند، به سوی مناطق مرکزی اسرائیل مانند کفار سابا تیراندازی کردند که آسیب جانی در پی نداشت اما نگرانی ساکنین مناطق مرکزی اسرائیل را که فاصله چندانی با تلآویو ندارد، نسبت به حمله مشابه یورش حماس به جنوب اسرائیل، بیشتر کرد.
نیویورک تایمز ماه گذشته با استناد به گفتههای مقامات اطلاعاتی آمریکا، اسرائیل و ایران نوشت که ایران از گروههای مختلف برای رساندن تسلیحات به دست فلسطینیان کرانه باختری استفاده میکند تا این منطقه نیز علیه اسرائیل ناآرام شود. بخش بزرگی از کار هماهنگی انتقال تسلیحات، توسط نیروی قدس سپاه انجام میشود.
متیو لویت، از مدیران اندیشکده سیاست خاور نزدیک در واشینگتن، گفته است: ایران قصد دارد کرانه باختری را از سلاح اشباع کند و از شبکههای عمدتاً بادیهنشینهایی در اردن و کرانه باختری و خود اسرائیل استفاده میکند.
رهبر جمهوری اسلامی ایران، از سالها پیش خواهان «تسلیح کرانه باختری مانند نوار غزه» شده است.