زنگ مجازی- جنگ ترکیبی
مذاکره هویتی یا اجبار به تغییر!؟
عزیزالله محمدی(امتدادجو)
در یادداشت قبلی همین ستون (شنبه هفته قبل) تحت عنوان «لایههای هویتی در شبکههای اجتماعی» اشاره به چهار لایه هویتی(شخصی، اجرائی، ارتباطی و اجتماعی) داشتیم و بازگو کردیم که کاربران شبکههای اجتماعی با آشنایی نسبی که از سایر فرهنگها به دست میآورند و با تکیه بر تشخیص نهائی خویشمحور و تقطیع شده از قبال اطلاعات و محتواهای هدفمند در فضای مجازی، به بیگانگی هویتی و فرهنگی میرسند و لایههای مختلف خود را لحظه به لحظه بیشتر در معرض فراموشی و حتی انکار قرار میدهند.
در این مجال و در ادامه، همانگونه که وعده داشتیم؛ لازم است به موضوع «مذاکره هویتی» بپردازیم که قطعا از الزامات زیستی نه تنها در قالب فعالیت شبکههای اجتماعی و فضای مجازی است، بلکه بخش بسیار تاثیرگذاری از ارتباطات فرهنگی در زندگی افراد جوامع مختلف نیز هست که به نسبت شخصیت و هویت و فرهنگ، شکل و وجوه متنوع و مختلفی به خود میگیرد.
مسلم است که همانند اعداد که قابل جمع،تفریق،ضرب و تقسیم به هم هستند؛ لایههای هویتی ذکر شده نسبت به هویت افراد نیز ضمن پیوستگی و پیچیدگی و وابستگی به هم، در بستر فرهنگ اجتماعی پویا میتوانند نسبت به هم دارای وجه «جمع» یا «کسر» داشته باشند و در یکدیگر، ضمن نفوذ «شکلی» هستی «هویتی» و «ماهیتی» مستقل را نیز به وجود بیاورند.
به رغم موازات وجود لایههای هویتی به نسبتهای خاص در هر فرد، حتی یکی از لایهها در یک زمان ممکن است از بقیه لایهها برجستهتر باشد؛ اما! قطعا مابقی این لایههای هویتی، هرگز ساکن و نامربوط به یکدیگر نیستند و پیکار وستیزههای بین لایهای یک شخص میکوشد تا وارد چشم انداز جدیدی از هویت اجتماعی شود که فرد مبتلا به فضای مجازی و کاربر شبکههای اجتماعی این موضوع را در زندگی روزمره نمیتواند به دلیل ریتم کند حرکتی و وسعت حضور، بهطور کامل درک کند؛ ولی قطعا بهطور ناخودآگاه میتواند این فرآیندستیز و پیکار برای ایجاد هویت جدید خود را به دلیل سرعت و وسعت متمرکز تغییر رفتار در شبکههای اجتماعی به خوبی درک و آن را احساس کند.
در واقع شکلگیری این تغییر چه در زندگی حقیقی و چه در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی، نتیجه «مذاکره هویتی» است که هر کاربر و هر فرد با در اختیار گذاشتن میل، علاقه، ذائقه، زمان، هزینه، اطلاعات و... خود به فضای مجازی به این نتیجه رسیده است که شکل واحد و یا مجموعهای از تغییرات فکری و یا اندیشهای و یا اعتقادی و... در خود به وجود بیاورد و در طی یک مذاکره ساکن با فرهنگ غالب شبکه اجتماعی و فضای مجازی دست به انعقاد یک قرار داد لازم الاجرای یکطرفه بزندکه لاجرم باید تغییراتی را در نحوه زندگی و باورها و رفتار و گفتار خود اعمال کند.
به بیانی دیگر این یک فرآیند«دیالکتیک» بر مبنای شناختهای جدید و تاثیرپذیری از شناخت و گرایش است که هویت مستقل و یا وابسته جدیدی را برای افراد رقم میزند و توصیف عینی اثرات متقابل به هم است کهای بسا فرد، حتی نتواند آن را در کوتاه مدت نزد خود احساس کند.
در ساختار اجتماعی جهان واقعی زیست بشر و انسان مدرن، هر فرد امکان و توانایی مخفی نگه داشتن هر گونه گرایش و علاقه و وجوه فکری و اعتقادی را دارا است که با توجه به تجمیع تمام این تمایلات در بستر فضائی به نام شبکههای اجتماعی و فضای مجازی و تطمیع افراد با انواع جذابیتها، در نهایت فرد به یک مذاکره پنهان با فضای مجازی روی میآورد و بخشی از هر آنچه در جهان واقعی را پنهان کرده است عیان میکند و پس از آن، این فضای هوشمند و هدایتگر است که این مذاکره را میپذیرد و فرد مبتلا به اولین انتخاب را به ورطهای از «ساخت هویتی» هدایت و بهطور عملی آن شخص را دچار «شکاف هویتی» در میان لایههای هویتی شناخته شده میکند.
«شکافهویتی» میتواند در بین و یا در میان هر یک از لایههای موجود هویت ایجاد شود که ناهمخوانی و یا تناقض در وجه شخصیتی افراد را -به گونهای نمایان- به اطرافیان نشان دهد و افراد پیرامونی میتوانند وجه تغییر را کاملا بهطور محسوس مشاهده و احساس کنند.
عدم درک دقیق از این مذاکره پنهان صورت گرفته بین کاربر فضای مجازی و ماهیت فضای مجازی میتواند به «بحران» و یا «بیماریهای هویتی» نیز منجر شود که فرد مبتلا در فضای واقعی، تناقض و ضدیت با خود و با محیط زندگانی را احساس میکند و با مجموعهای از باورهای مخدوش شده و یا علایق کاذب روبه رو است که از حقیقت توان وجودی و اندیشهای و فیزیکی او دور است؛ اما توان انکار یا رد و عدم پذیرش آنها را ندارد و دقیقا در معرض «عدم سازگاری» با زندگی بیرونی قرار میگیرد.
هستی بخشی به «تنش» و «چالش» از ابتدائیترین موضوعات شکاف هویتی و عدم درک از مذاکره پنهان با فضای مجازی است که مصادیق آن را در جوامع آماری ابتلای خانوادهها به موضوعات هنجاری و یا نزاعهای خانوادگی میتوان مشاهده کرد و آنها را در میزان و معیار سنجش قرار داد.
این بازگویی از وجود مذاکره پنهان با شبکههای اجتماعی و فضای مجازی نه به معنای نفی و نهی از به کارگیری چنین فضاهایی است که ذکر شد؛ بلکه بحث بر سر آن است که بر اساس انگیزه طبیعی انسانها برای سازگاری، باید مراقبت از هویت و حفظ تعادل درونی و فکری نیز ضمیمه توانمندی کاربران این پدیدههای تکنولوژیک و دانش محور دنیای مدرن باشد و افراد به سطوح فزایندهای از تناسب کارکردی و سلامت روانی- ضمن توسعه هویت- در فضای مجازی به آن دست یابند.
در مقدماتیترین اقدام هوشمند فضاهای مجازی به ویژه بستر تعاملی اینستاگرام آن چیزی که سکون و سکوت و پنهان کاری و استقلال کاربر را در اختیار میگیرد؛ برچسبی است که تحت عناوین گرایشی و هویتی به او میخورد و او را در تقسیمبندی گروهی قرار میدهد؛ به این معنا که کاربر با تورق ارادی یا غیر ارادی صفحات موجود، در نهایت با پیشنهادهایی مواجه خواهد شد که اگر میخواهد به عنوان یک فعال فضای مجازی باقی بماند؛ لاجرم به بخش یا بخشهایی از پیشنهادات دریافتی باید واکنش انتخابی از انواع تعاملی(لایک،کامنت،هشتگ،اشتراک گذاری و...) داشته باشد.
این نوع کنش به پیشنهادات اینستاگرام یا هر سکوی دیگر و یا حتی در سایر سکویهای گفتوگو محور که به طور مرتب با دریافت اخبار و اطلاعات روبه رو هستیم؛ دقیقا پاسخ به درخواست مذاکره و تفاهم پنهان شبکههای اجتماعی و فضای مجازی با کاربر است که بر اساس اقدام نخست برای انتخاب صورت گرفته و جبر حاکم بر فضای مجازی به طور دلخواه، در قریب به اکثر مواقع مفاد، شرایط و مواد این مذاکره و تفاهم را به صورتی لذتبخش برای کاربر به پیش میبرد و کاربر را در سمت و سوی تغییر خود و تغییر هویت قرار میدهد.
عبارت ساده و تلخیص شده بر آنچه درخصوص «مذاکره هویتی» بازگو شد؛ آن است که این نوع مذاکره در موجودیت به نسبت فضای مجازی و کاربران، کاملا یکسویه و بر اساس اراده غالب این فضا(فضای مجازی) است که در نهایت تغییر را یا بهصورت تدریجی و یا بهصورت آنی بر مبنای ایجاد «شوک» در کاربران بهوجود میآورد.
شرح بازخوانی تغییر بر اساس «شوک» یک موضوع شناختی از وجه تقابل با پدیدههای نویی است که در عرصه دانش و تکنولوژی گام به زیستگاه انسان گذاشتهاند و وعده ما در این خصوص باشد به آنچه در ستون «زنگ مجازی- جنگ ترکیبی» هفته آتی تقدیم خواهد شد.