kayhan.ir

کد خبر: ۲۹۰۷۰۱
تاریخ انتشار : ۰۶ تير ۱۴۰۳ - ۱۹:۵۸

اعتقاد به مشیت خدا و آثار آن در زندگی

 
 
علی رحمانلو
یکی از مهم‌ترین اعتقادات دینی، اعتقاد به مشیت الهی است که در زندگی انسان در دنیا تاثیر مستقیم دارد؛ از همین رو خدا در قرآن به موضوع مشیت الهی پرداخته و آن را با اهمیت دانسته است؛ زیرا اعتقاد و عدم اعتقاد به چنین امری می‌تواند دو نوع سبک زندگی را برای انسان رقم زند که بسیار متفاوت است. نویسنده با مراجعه به آموزه‌های وحیانی، حقیقت مشیت خدا و آثار اعتقاد به آن را در زندگی انسان تبیین کرده است.. 
***
حقیقت مشیت الهی 
واژه مشیت اصطلاح کلامی است. برخی آن را با اراده به معنای خواست قلبی و باطنی یکی دانسته‌اند.این منظور لغوی مشیت را با اراده یک معنا دانسته(لسان العرب، ج 7، ص 248، ذیل واژه «شیأ»)، و اکثریت متکلمین نیز همین نظر را دارند و مشیت و اراده را در معنا یکی دانسته‌اند.(مفردات الفاظ قرآن کریم، راغب اصفهانی، ص 471؛ ذیل واژه «شیء»)اما بر طبق کاربردهای قرآنی و نیز تفاسیر تبیینی روایی بسیار از معصومان(ع)، مشیت غیر از اراده و از نظر مرتبت قبل از آن قرار دارد. به این معنا که وقتی مشیت الهی تحقق می‌یابد، اراده از آن نشئت می‌گیرد؛ پس این مشیت است که خاستگاه اراده است.
مشیت در اصطلاح کلامی به معنای تمایل یافتن به سوی چیزی است تا جایی که به طلب آن چیز منجر شود. این معنا درباره خدا و خلق به کار می‌رود. راغب اصفهانی بر این باور است که مشیت در خدا به معنای ایجاد کردن چیزی و مشیت در خلق به معنای اصابت به چیزی است.(مفردات، ص 271)
از نگاه آموزه‌های وحیانی‌، مشیت همان گونه که برای خدا است، در انسان نیز وجود دارد، ولی این مشیت انسان، تابع مشیت الهی است(انسان، آیه 30؛ تکویر، آیه 29)؛ با این همه، تابعیت مشیت انسانی از مشیت خدا، هرگز به معنای جبر در فعل الهی نیست، بلکه از نظر قرآن، انسان دارای اراده‌ای است که مشیت الهی آن را رقم زده است؛ یعنی خدا مشیت کرده که انسان دارای اراده اختیاری برای فعل و ترک باشد. پس هر کسی می‌تواند مشیت کند تا در راه مستقیم باشد یا نباشد(تکویر، آیه 28)؛ یعنی وقتی خدا از طریق پیامبران، حق و باطل و راه و چاه را نشان داد، این مشیت برای آدمی از سوی خدا جعل شده است تا خود انسان در همین چارچوب مشیت الهی، راه یا چاه و شکر یا کفران را انتخاب کند.(تکویر، آیه 27؛ انسان، آیه 3)
بنابراین، کسی نمی‌تواند مدعی این معنا شود که مشیت الهی که حاکم بر هستی است، موجب شده تا او شرک ورزد؛ زیرا اگر مشیت الهی به این امر تعلق نگرفته بود، انسانی نمی‌توانست مشرک شود؛ زیرا مشیت انسان تابع مشیت الهی است؛ در حالی که همین مشیت الهی برای انسان مشیتی قرار داده تا او نیز بتواند به اراده اختیاری خویش انتخابی داشته باشد که مستقیم یا غیر مستقیم، کافر یا مؤمن، شاکر یا کافر باشد. پس مشیت الهی هیچ بهانه و دلیلی برای مشرکان نیست تا بتوانند شرک خویش را توجیه کنند، چنان‌که مشرکان عصر نوح‌(ع) چنین می‌کردند. به هر حال، از نظر قرآن، مشیت الهی در همه هستی جریان و سریان دارد. این سریان در تکوین و تشریع است و هیچ چیزی از دایره مشیت الهی خارج نیست. بر اساس آیات قرآن، سریان مشیت الهی در هستی شامل آفرینش آفریده‌ها(آل عمران، آیه 47؛ مائده، آیه 17؛ قصص، آیه 68)، استجابت دعا از سوی خدا و برطرف شدن عذاب یا سختی(انعام، آیات 40 و 41)، وجود اختلاف میان امت‌ها و حق انتخاب آزاد میان هدایت و ضلالت(هود، آیه 118؛ نحل، آیه 93)، هدایت ارادی و اختیاری انسان و انتخاب دین هدایتی یا ضلالتی(انعام، آیات 35 و 148 و 149؛ رعد، آیه 31؛ مائده، آیه 48؛ هود، آیه 118)، اعطای حکومت (بقره، آیه 247؛ آل عمران، آیه 26)، اعطای فرزند(آل عمران، آیه 40؛ کهف، آیات 76 و 80 و 81)، اعطای فضل (آل عمران، آیه 73؛ مائده، آیه 54؛ حدید، آیه 29)، سنت امهال و استدراج(نساء، آیات 131 تا 133)، کاهش و وسعت در رزق(مائده، آیه 64)، ایمان‌آوری (یونس، آیه 99؛ انعام، آیه 111)، تحقق امور خارق العاده در نظام آفرینش(آل عمران، آیات 40 و 47)، بعثت پیامبران(فرقان، آیات 51 و 52)، بخشش گناهان(بقره، آیه 284؛ نساء،آیه 48)، بهره مندی از رحمت الهی(یوسف، آیه 56)، پیروزی مجاهدان(آل عمران، آیه 13)، تاثیر علل و اسباب (انعام، آیه 111)، تشریع احکام(نساء، آیه 26)، تزکیه افراد(نساء، آیه 49؛ نور، آیه 21)، تعدد شرایع الهی(مائده، آیه 48)، تشکیل امت واحده(همان)، خلقت (روم، آیه 52)، دگرگونی دل‌ها(مائده، آیه 41)، عزت و ذلت(آل عمران، آیه 26) و موارد  بسیار دیگر می‌شود یعنی در یک کلمه همه چیز در تکوین و تشریع بر اساس مشیت الهی است؛ بنابراین، هر چیزی بر اساس مشیت «خلق» و ربوبیت می‌شود و هیچ چیز خارج از مشیت الهی نیست.
سریان مشیت الهی بر هستی چنان است که نمی‌توان از خروج انسان از مشیت الهی سخنی به میان آورد؛ پس هر چیزی که در انسان و نسبت به او در هستی تحقق می‌یابد، همه بر اساس سریان مشیت است. بر همین اساس این مشیت و به تبع آن اراده الهی است که برای انسان حاکمیتی در چارچوب خلافت خواسته است تا بر زمین حاکمیت یابد و از آنجا همه چیز تحت تسخیر انسان باشد.(اعراف، آیه 128؛ لقمان، آیه 20)
آثار اعتقاد به مشیت الهی در زندگی
بی گمان کسی که به این درجه از فهم و شناخت نسبت به مشیت الهی و آثار آن در هستی برسد، هرگز در برابر رخدادها و اموری که در زندگی او تحقق می‌یابد، هیچ‌گونه اما و اگر وارد نمی‌کند و در همه ابعاد زندگی در یک آرامش و اطمینان کامل قرار می‌گیرد؛ زیرا می‌داند که هر داده یا گرفته‌ای در طول زندگی از خیر و شر به انسان می‌رسد همگی بر اساس مشیت الهی است که کمالی را برای انسان در نهایت رقم می‌زند و همگی بر اساس رحمتی است که خدای علیم، قوی، قدیر، عزیز، بصیر، خبیر، ذوالفضل، علی و دیگر اسمای حسنای الهی برایش رقم زده است و او با علم و قوت و قدرت خویش می‌داند چه چیزی مصلحت بنده است که به او باید برسد و چه نرسد. از همین روست که در کمال اطمینان به دور از هر گونه حزن و اندوه یا بدمستی هیجانی در برابر خوب و بدی که برایش بر اساس مشیت رقم خورده زندگی خود را سامان می‌دهد و هیچ‌گونه خیالبافی و تفاخری را در پیش نمی‌گیرد و جزع و فزع نمی‌کند و صبر در اطاعت و مصیبت را پیشه می‌کند و این‌گونه کمال را در اطاعت خدا می‌جوید.(حدید، آیات 22 و 23؛ بقره، آیات 155 تا 157)
از نظر قرآن، انسانی که به مشیت الهی بر اساس تفسیر پیش گفته اعتقاد داشته باشد، انسانی به دور از هر گونه بخل ورزی(اسراء، آیات 29 و 30)، اهل تسبیح و تنزیه خدا(یس، آیات 82 و 83)، اهل پرهیز از هر گونه عجب و خودپسندی(کهف، آیات 36 و 37)، اهل پرهیز از هر گونه خیالبافی، بدمستی و حزن و اندوه(حدید، آیات 22 و 23) و در یک کلمه اهل صبر در همه امور زندگی به‌ویژه هنگام مصیبت‌ها است.(کهف، آیات 66 و 69)
از همین روست که در آموزه‌های قرآنی بر حقیقت مشیت الهی تاکید بسیار شده و از مؤمنان خواسته شده تا در هر چیزی به این امر توجه داشته باشند و حتی اگر خودشان کاری را به حکم عقل و  نقل وحیانی می‌خواهند انجام دهند و بر آن عزم دارند، به این نکته توجه داشته باشند که هر کاری زمانی تحقق می‌یابد که مشیت الهی به آن تعلق گرفته باشد. لذا پس از عزم به کاری‌، در قالب توکل به خدا این سخن را در دل و جان و زبان داشته باشند که:
«ان شاء الله» (اگر خدا بخواهد) و این‌گونه عمل خویش را منوط به استنثاء کنند که به معنای این است که اگر مشیت الهی بدان تعلق گرفته باشد ان شاء الله کارش را انجام داده و موفق به انجام آن می‌شود.(کهف، آیات 23 و 24؛ یوسف، آیه 99)  این چنین نگاهی خاص عموم مردم نیست، بلکه حتی پیامبر(ص) نیز بر اساس همین نگاه زندگی خود را تنظیم کرده است.
(اعراف، آیه 188؛ یونس، آیه 49؛ مائده، آیه 40)
پس از نظر قرآن، هر کاری را که قول و قرار انجام آن را داده اید، مشروط به «استثناء» کنید و بگوید انجام می‌دهم اگر خدا مشیت کند یا همان «ان شاء الله انجام می‌دهم»؛ زیرا اگر استثناء نکنید مانند صاحبان باغ در سوره قلم همه چیز از دست می‌رود و چیزی که مشیت کردی انجام نمی‌شود؛ زیرا مشیت شما زمانی تاثیر دارد که تحت حاکمیت مشیت الهی باشد.
(قلم، آیات 17 و 18)