فارن افرز: جنگ غزه موجب سقوط مقبولیت آمریکا در خاورمیانه شد (خبر ویژه)
بررسی نشریه فارن افرز از سقوط شدید مقبولیت آمریکا در غرب آسیا و اقبال مثبت مردم منطقه نسبت به چین حکایت میکند. همچنین با شروع جنگ غزه، حمایت اعراب از عادیسازی روابط با اسرائیل را به شکل عمیقی کاهش داده است.
نشریه فارن افرز در گزارشی تحلیلی نوشت: چین بهرغم ارائه حمایت مادی و لفاظی محدود درباره غزه، ذینفع اصلی کاهش شهرت ایالات متحده در میان مردم عرب بوده است. شبکه تحقیقاتی «عرب بارومتر» در بررسیهای ۲۰۲۲-۲۰۲۱ خود نشان داد که حمایت اعراب از چین رو به کاهش است. اما در ماههای اخیر، این روند معکوس شده است. در تمام کشورهایی که پس از ۷ اکتبر مورد بررسی قرار گرفتند، حداقل نیمی از پاسخدهندگان گفتند که دیدگاههای مثبتی نسبت به چین دارند. هم در اردن و هم در مراکش، متحدان کلیدی ایالات متحده، چین از افزایش حداقل ۱۵امتیازی در رتبهبندی مطلوب خود بهره برده است.
پاسخدهندگان در سه کشور از پنج کشوری که بعد از ۷ اکتبر مورد بررسی قرار گرفتند، در پاسخ به این سؤال که آیا سیاستهای ایالات متحده یا چین برای امنیت منطقه آنها خوب است یا خیر، گفتند که رویکرد چین را ترجیح میدهند. حضور واقعی چین در منطقه، حداقل بوده است، زیرا تعامل آن بیشتر بر معاملات اقتصادی از طریق ابتکار یک کمربند و یک جاده متمرکز شده است. به نظر میرسد افکار عمومی عرب در خاورمیانه درک میکنند که چین نقش محدودی در وقایع غزه ایفا کرده است.
این احتمال وجود دارد که دیدگاههای مثبت فزاینده پاسخدهندگان نسبت به چین، نشاندهنده نارضایتی آنها از سیاستهای ایالات متحده و غرب باشد. سابقه چین در حمایت از حقوق و آزادیها در داخل و خارج ضعیف است، اما مردم لبنان و اردن اکنون سابقه ایالات متحده را بدتر میدانند. این یافته نشاندهنده روند بزرگتری در دادههای عرب بارومتر است؛ به این معنا که جغرافیا اهمیت دارد. مردمی که نزدیک به درگیری در غزه زندگی میکنند و کشورهایشان در طول تاریخ تعداد زیادی از پناهندگان فلسطینی را در خود جای دادهاند، کمترین اعتماد را به سیاستهای خاص ایالات متحده در خاورمیانه ابراز کردند.
یکی از پرسشهای نظرسنجی عرب بارومتر از پاسخدهندگان این بود که کدام موضوع باید در رأس دستور کار دولت بایدن در خاورمیانه و شمال آفریقا باشد و هفت گزینه را ارائه داد: توسعه اقتصادی، آموزش، حقوق بشر، زیرساختها، ثبات، مبارزه با تروریسم و مسئله فلسطین. در سه کشور از چهار کشوری که این سؤال در نظرسنجیهای پس از ۷ اکتبر پرسیده شد، تعداد زیادی از پاسخدهندگان موافق بودند که بایدن باید مسئله فلسطین را، حتی بیش از سایر نگرانیهای کلیدی پیش روی کشورهایشان، در اولویت قرار دهد. در واقع، نسبت شهروندان عرب که به این موضوع پاسخ دادند که اولویت اصلی دولت بایدن در منطقه باید مسئله فلسطین باشد، طی دو سال گذشته به طور چشمگیری افزایش یافته است. ۲۱ امتیاز در اردن، ۱۸ امتیاز در موریتانی و مراکش، و ۱۷ امتیاز در لبنان؛ دادههای ما از تونس نشان میدهد که این افزایش تقریبا بلافاصله پس از شروع عملیات نظامی اسرائیل در غزه رخ داده است.
جنگ غزه، حمایت اعراب از عادیسازی روابط با اسرائیل را از سطح پایینی کاهش داده است. قبل از حوادث ۷ اکتبر، به نظر میرسید که نظم منطقهای جدیدی در خاورمیانه در حال ظهور است. از آنجا که برخی از دولتهای عربی به دنبال عادیسازی روابط با اسرائیل بودند، به نظر میرسید که ممکن است شکاف اولیه در منطقه بین اسرائیل و کشورهای عربی نباشد، بلکه بین تهران و کشورهایی که به دنبال مهار نفوذ ایران هستند بروز کند. ممکن است هنوز هم ایالات متحده بتواند چنین ائتلافی را ایجاد کند: کمک اردن به اسرائیل در دفع حمله موشکی و پهپادی ایران در ۱۳آوریل، و تصمیمات عربستان سعودی و امارات برای ارائه اطلاعات به ایالات متحده قبل از آن حمله، تا حدودی نشان میدهد که رهبران کلیدی عرب همچنان بر این باورند که همسویی مجدد منطقهای به نفع آنهاست. اما تا زمانی که کاهش حمایت منطقهای از ایالات متحده ادامه داشته باشد، تلاشها برای یک همسویی کامل با مشکل مواجه خواهد شد.
در شرایط پس از ۷ اکتبر، از دست دادن حمایت شهروندان عرب نه تنها به معنای به خطر انداختن حمایت رهبران عرب است، بلکه ثبات داخلی متحدان اصلی عرب ایالات متحده را نیز به خطر میاندازد. خشم مردم در مورد رنج فلسطینیان قبلا به خیابانها سرازیر شده است. در اردن، اعتراضات پیش از این پروژه رفاه، یک توافقنامه مورد حمایت امارات و ایالات متحده بین اردن و اسرائیل در مورد آب و انرژی را از مسیر خود خارج کرده است. رژیمهای عربی پس از همکاری با اسرائیل و ایالات متحده برای مقابله با حمله ایران، به دلیل ترس از برافروختن بیشتر خشم شهروندان خود، در مورد نقش خود سکوت کردهاند.