kayhan.ir

کد خبر: ۲۹۰۳۳۰
تاریخ انتشار : ۳۰ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۹:۵۸

امر به معروف عملی(2) (پرسش و پاسخ)

 
 
پرسش: 
امر به معروف و نهی از منکر عملی چیست و چگونه و با چه سازوکاری انجام می‌گیرد؟
پاسخ:
در بخش نخست پاسخ به این سوال به مباحثی همچون: آسیب‌شناسی امر به معروف و جایگاه زبان و عمل در امر به معروف پرداختیم. اینک در بخش پایانی دنباله مطلب را پی می‌گیریم.
تاثیر عمل و فکر جمعی در امر به معروف
گذشته از اینکه ما در اجرای امر به معروف و نهی از منکر باید عمل را دخالت دهیم و به قلب و زبان بسنده نکنیم، به این نکته هم باید توجه داشته باشیم که عمل اگر فردی باشد، چندان مفید و فایده نیست خصوصا در دنیای امروز که عصر ارتباطات است و تاثیر و تاثر متقابل پدیده‌ها بر یکدیگر به سرعت انتقال یافته و عملی می‌گردد. لذا این هم خود یک مشکلی است در زندگی اجتماعی ما که آنهایی هم که اهل عمل می‌باشند، توجهی به عمل اجتماعی ندارند و به اصطلاح تکرو می‌باشند. از فکر و تصمیم و عمل فردی کاری ساخته نیست، بلکه همکاری، همفکری و مشارکت لازم است. مرحوم علامه طباطبایی(ره) در ذیل آیه 200 سوره آل عمران بحثی دارد راجع به اینکه دستور اسلام این است که تفکر، باید تفکر اجتماعی باشد. «یا ایها الذین امنو، اصبروا و صابروا و رابطوا» ای کسانی که ایمان آوردید(در برابر مشکلات و هوس‌ها) استقامت کنید و در برابر دشمنان نیز پایدار باشید و از مرزهای خود مراقبت کنید.
آری ما عادت به تفکر اجتماعی را از دست داده‌ایم و اساسا فردی فکر می‌کنیم. باید توجه داشت که بسیاری از منکرات حکم یک گره و کلاف پیچیده و درهم تنیده‌ای را دارد که از جمع شدن رشته‌های مختلف پیدا شده و باید با تعقل، تدبیر و مشاوره و تفکر اجتماعی آن لایه‌ها و رشته‌های مختلف علم‌النفسی، تاریخی و دینی  و روانشناسی و جامعه‌شناسی را تبیین و تفصیل نمود، بنابراین علم و اطلاع یک یا دو نفر ممکن نیست که کافی و وافی باشد. باید در راه مصالح اجتماعی خیالات رئیسی و مرئوسی و آقایی و شخصیت‌سازی از بین برود. پس هم از لحاظ شرط علم و هم از لحاظ شرط قدرت، گاهی به اجتماع و تشکل و نظم و انضباط احتیاج است. حداقل باید بین عوامل تخریب و عوامل اصلاح توازن باشد و اگر تعادل به نفع عوامل فساد و تخریب به هم بخورد، اجتماع متلاشی می‌شود.
جایگاه سازوکار عملی در مبارزه با منکرات
در بحث امر به معروف و نهی از منکر چیزی را که بیش از اندازه برایش جایگاه و اثرگذاری قائل شده‌ایم زبان است نه عمل و در عمل هم بیشتر به عمل فردی توجه کرده‌ایم تا عمل اجتماعی. اکنون می‌گوییم چیزی که بیش از هر چیز دیگر مورد غفلت است، دخالت سازوکار عقلانی و منطقی است. مقصود این است که در کار معروف و منکر باید تدابیر عملی اندیشید و باید دید چه سازوکاری و شیوه تعاملی و رفتاری می‌تواند مردم را نسبت به فلان کار نیک تشویق کند و یا آنها را از فلان عمل زشت بازدارد. امروزه معروف و منکر آن معنای وسیع خود را از دست داده و محدود شده به یک سلسله مسائل عبادی که متاسفانه آن هم به نحو مطلوبی عملی نمی‌گردد. بنابراین چون فکر امر به معروف و نهی از منکر محدود شده و مردم از جنبه اجتماعی توجهی به اصلاحات امور زندگی خود ندارند. بنابراین اگر احیانا نهادهای حکومتی بخواهند گام‌های اصلاحی را در بعد اجتماعی بردارند، مردم احساس نمی‌کنند که پای یک امر مذهبی و دینی در میان است، زیرا حس نمی‌کنند که این هم از جنبه دینی یک وظیفه است و آن را از دایره امر به معروف و نهی از منکر خارج می‌کنند.
نمونه تاثیر سازوکار عملی در امر به معروف
چند سال پیش در یکی از شهرهای کوچک ایالت فیلادلفیای آمریکا زنها مبتلا به قماربازی شده بودند. ابتدا کشیش‌ها، نویسندگان و خطبا تا می‌توانستند راجع به قبح و بدی قمار خصوصا برای زنها گفتند و نوشتند ولی تاثیری در زنها نداشت تا اینکه شهردار آنجا به این فکر افتاد تا چند باشگاه و نمایشگاه هنری زنانه دایر کند و در آنجا انواع سرگرمی‌های مناسب از قبیل: روش‌های تربیتی صحیح مادران موفق، کارهای هنری و دستی و اعطای جوایز تشویقی به آنها و... که ظرف دو سه سال بعد از ارائه این الگوی عملی و رفتاری جایگزین، زنهای آن شهر به کلی قمار را فراموش کردند. این را می‌گویند سازوکار عملی و منطقی در مبارزه با منکرات و جایگزینی معروف‌ها. اگر آنها می‌خواستند به موعظه‌ها و خطابه‌های کشیشان و نویسندگان و روزنامه‌ها قناعت کنند می‌بایست برای همیشه مثل ما بنشینند و بگویند: گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله من... آنچه البته به جایی نرسد فریاد است. (ده گفتار، شهید مطهری، ص ۹۵)
قلت مصلح اجتماعی
ما در تاریخ اسلام از هر طبقه‌ای شخصیت‌های بزرگ و مبرزی داشته‌ایم؛ ادبا، حکما، فقها، شعرا، خطبا، نویسندگان، منجمان و ریاضیدانان و سیاستمداران، صنعتگران و هنرمندان شاخصی داشته‌ایم ولی مصلحینی نداشته‌ایم و از این جهت ما خیلی فقیریم. البته کم و بیش مصلحین در میان ما ظهور کرده‌اند اما نه آن اندازه که انتظار می‌رود، با اینکه ما اصل امر به معروف و نهی از منکر را در اسلام داریم و این اصل اقتضا می‌کند که ما مصلحین زیادی داشته باشیم. اما این‌قدر مصلح نداشته‌ایم و سخن از اصلاح کمتر شنیده‌ایم و فکر نمی‌کنیم که این هم یک شأن بزرگی است و از همه شئون هم بالاتر است که خود ائمه(ع) هم این شأن را برای انجام رسالت خود پسندیده‌اند.
امام حسین(ع) فرمود: «انما خرجت لطلب الاصلاح فی امهًْ جدی. فلسفه قیام من اصلاح‌طلبی است و من مرد مصلحی می‌باشم.» (مقتل خوارزمی، ج 1، ص 188)