کد خبر: ۲۸۹۳۸۲
تاریخ انتشار : ۱۵ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۹:۳۳
تنوع صنایع ‌دستی و مهجوری آن در بین منابع درآمدی غیرنفتی-بخش نخست

هویت بخشی صنایع دستی و گره‌گشایی در چرخه اقتصاد

 

تارا وحیدی
روز 20 خردادماه روز صنایع دستی و روز فرش نامگذاری شده است. خیلی‌ها فکر می‌کنند صنایع دستی یک سری وسایل آنتیک و فانتزی پشت ویترین‌هاست. در حالی که اگر با دقت به اشیای خانه خودمان نگاه کنیم یک یا چند صنایع دستی ایرانی به یادگار مانده از گذشتگان خود را می‌یابیم که معمولا چه از نظر هنری و چه از نظر حس نوستالژی و خاطره‌انگیزی بهترین اشیای خانه ما محسوب می‌شوند. پارچه‎هایی با نقش و نگار سنتی، گلیم‌هایی که نزدیک یک قرن از عمرشان می‌گذرد، بقچه‌های مادربزرگ، روبالشتی‌های سوزن‌دوزی شده و... همگی جزو صنایع دستی محسوب می‌شوند که هویت ایرانی و سنتی خانه ما را می‌سازند. 
یک نقل‌قول مصطلح وجود دارد که می‌گویند: «صنایع‌ دستی به خانه روح و حس آرامش می‌بخشد.» به‌راستی چرا باید به ‌جای اشیای وارداتی از صنایع‌دستی خودمان در وسایل و چیدمان منزلمان بهره نگیریم؟ در گزارش میدانی و گفت‌وگو با مردم مشخص شد که اکثر ایرانی‌ها از صنایع‌دستی استقبال خوبی دارند و تنها علت دوری از تهیه این قبیل اشیا گران‌ بودن آنها مطرح می‌شود.
صنایع‌ دستی در قلب خانه‌های ایرانی
خوبی صنایع‌ دستی این است که بیننده را به شیوه زندگی سنتی و بومی ایرانی آشنا می‌کند. ما را پیوند می‌دهد به همان حس‌های خاطره‌انگیز و عکس‌های سیاه و سفیدی که از اجدادمان در آلبوم عکس خانوادگی داریم. به‌راستی گاهی اوقات خیلی نیازمند مرور چنین حس‌ها و خاطراتی هستیم تا به یاد بیاوریم که این نیز بگذرد و تنها زیبایی‌ها، خوبی‌ها و عشق است که می‌ماند. 
لیلا منصوری، خیاط به گزارشگر کیهان می‌گوید: «من هرگز مادربزرگ خود را ندیده‌ام؛ اما از او یک صندوقچه پارچه‌های گل‌دوزی‌شده و سوزن‌دوزی‌شده به ‌یادگار مانده است. این پارچه‌ها بعضاً از در و دیوار عتیقه‌فروشی‌های پایتخت آویزان هستند که مدنظر مزون‌داران و گردشگرانند. حالا ما خودمان نسبت به این قبیل هنرهای به‌یادگار مانده از اجدادمان غافلیم و لباس‌هایمان را با نوارها و یراق‌های وارداتی تزیین کرده و رومیزی و پرده خانه‌مان را از پارچه‌های وارداتی تهیه می‌کنیم.»
وی در ادامه می‌گوید: «آیا زمان آن نرسیده که به هنرهای بومی و سنتی خود بازگردیم و این قبیل از هنرها به شیوه استاد و شاگردی هم که شده به نسل‌های آتی منتقل کنیم؟ 
ضمن هویت‌بخشی به خانه‌هایمان هم در اقتصاد خانوار کمک‌حال خانواده خواهیم بود و هم در سطح کلان با ساماندهی خوب در بازارهای منطقه‌ای و جهانی به درآمدهای غیرنفتی با گام‌های بلند و مستحکمی روی خوش ‌نشان داده‌ایم.»
وی در تکمیل صحبت‌هایش می‌گوید: «چند سال پیش با یکی و دو نفر از مزون‌داران صاحب‌نام داخلی گفت‌وگویی داشتم. یکی از آنها مهم‌ترین آرشیو پارچه‌های قدیمی و سنتی را همین عتیقه‌فروشی‌ها معرفی کرد. باید با صبر و حوصله بسیار ساعاتی میانه بقچه‌ها، چهل‌تکه‌های سوزن‌دوزی، تکه گلیم‌ها و... چرخ زد و جست‌وجو کرد تا بالاخره تکه‌هایی را که به مدل سنتی لباس با کاربری امروزی می‌آید، یافت و به کارگاه خیاطی برد. مزون‌داران از این تکه‌ها برای تزیین سرآستین یا روی کار استفاده می‌کنند. 
یک‌تکه پارچه سنتی که در قدیم به‌ عنوان رختخواب‌پیچ استفاده می‌شده، ممکن است قیمتش به چند میلیون تومان برسد. خدا می‌داند چند نسل در دل یک خانواده از این تکه پارچه بادوام و زیبا استفاده کرده‌اند؟ بنابراین حسی که از لمس چنین پارچه‌هایی به آدمی دست می‌دهد، غیرقابل ‌توصیف است و نمی‌توان بر آن قیمتی گذاشت.»
رابطه تنگاتنگ بین صنایع ‌دستی و گردشگری
مرد میان‌سالی کف کارگاه گلیم‌های سنتی نشسته و مشغول درست‌ کردن دسته‌ منگوله‌‌ها است. هر دسته از این منگوله‌های رنگی که اجتماعی چندتایی از آنهاست، قیمتش به یک تا دو میلیون تومان می‌رسد. رنگ‌های رنگین کمانی خوشرنگی دارند و برای تزیین سردرها، آلاچیق‌ها و یا دکور پرده‌ها استفاده می‌شوند. یک سری منگوله هم به دیوار کارگاه وصل شده که قدمت و شکوه دارند که قیمتشان بیشتر است.  در این کارگاه هر جا که سر بر می‌گردانم، گلیم‌های چیده شده پشت‌هم به چشم می‌آیند. یک سمت گلیم‌هایی ردیف شده‌اند که بیش از 50 سال سن دارند، خیلی تمیز و نو به نظر می‌رسند. گلیم‌هایی که بین 50 تا 100 سال قدمت دارند، بالاترین قیمت‌ها را دارند چرا که هم هنر دست گذشتگان هستند و هم در گذر زمان عتیقه شده‌اند. 
سید مرتضی دارابی، مردی که مشغول درست ‌کردن منگوله‌هاست به گزارشگر کیهان می‌گوید: «این گلیم‌ها اگر چه سن و سالی دارند، اما به‌ندرت زیر قدم‌های مهمان‌ها در جشن و عروسی بوده‌اند. ممکن است در سرایی به دیوار نصب شده بوده‌اند، وگرنه اگر این گلیم‌ها طبیعتاً در گذر زمان باید دچار پارگی، زدگی و آسیب‌هایی می‌شدند. گلیم‌های قدیمی که سالم مانده‌اند با قیمت‌های میلیونی خریدوفروش می‌شوند.»
 از وی سؤال می‌کنم: «چطور گلیم کهنه از نو را تشخیص دهیم؟ وی توضیح می‌دهد: «باید خبره این کار بود. معمولاً با لمس گلیم زیر انگشتان و درک میزان زمختی آنها می‌توان تشخیص داد. چند بار آزمایش کنید، خودتان متوجه خواهید شد.» 
این هنرمند در عرصه صنایع‌ دستی در پایان صحبت‌هایش متذکر می‌شود: «بین رونق صنایع‌ دستی، ارتقای درآمدهای غیرنفتی و صنعت گردشگری رابطه تنگاتنگی وجود دارد. هر چقدر صنعت گردشگری رونق پیدا کند به همان میزان شاهد رونق صنایع‌دستی هم خواهیم بود.» 
پایتخت گردشگری جاده ابریشم
سال‌ها بود که ظرفیت‌های صنایع‌ دستی مغفول مانده و کاری برای آنها نمی‌شد؛ اما در دولت سیزدهم شاهد هستیم که اتفاقات خوبی در زمینه گردشگری و صنایع ‌دستی در استان سمنان رخ‌ داده هر چند تا وضعیت مطلوب و ایده‌آل فاصله بسیار زیادی وجود دارد. انتخاب سمنان به‌ عنوان پایتخت ایران در کنسرسیوم بین‌المللی جاده ابریشم با حضور ۲۰ کشور دنیا، ابتکاری که از چینی‌ها آغاز و سپس کشورهای آسیای میانه و ایران هم به آن پیوستند، فرصتی بی‌بدیل را به این استان بخشیده تا بتواند داشته‌های خود را در زمینه صنایع‌دستی و گردشگری به منصه بروز و ظهور برساند.
در دو سال اخیر اما بالاخره اهمیت صنایع‌ دستی در استان سمنان توسط مسئولان و متولیان امر درک شد و حالا شاهد هستیم که برگزاری رویدادهای مختلف بدون نمایشگاه‌های صنایع ‌دستی، صورت نمی‌گیرد از طرف دیگر دولت از مشاغل خانگی و روستایی به‌خصوص در زمینه صنایع‌ دستی حمایت‌های خوبی کرده است. سید محمدرضا‌ هاشمی، استاندار سمنان می‌گوید: «تسهیلات حمایتی خوبی در قالب مشاغل خانگی و همچنین صنایع ‌دستی در استان پرداخت شده که به رونق کیفی و کمی تولیدات صنایع ‌دستی در این استان منجر شده است.
دو شهر استان سمنان شامل مهدیشهر و کلاته خیج نیز در دولت سیزدهم به‌ عنوان پایتخت شماره‌دوزی و‌ تانه‌بافی در سطح کشور به ثبت رسیدند که دستاورد خوبی برای صنایع‌ دستی استان است و نشان از حمایت‌های خوب در این زمینه دارد.»
وی با بیان اینکه ظرفیت‌های خوبی در استان به لحاظ صنایع ‌دستی وجود دارد، تأکید دارد: «حضور در رویدادها و همچنین حضور گردشگران داخلی و خارجی به‌ واسطه انتخاب سمنان به ‌عنوان پایتخت گردشگری جاده ابریشم و ثبت شش کاروانسرای استان در فهرست جهانی، سبب شده تا صنایع‌ دستی استان بیش از گذشته شناسانده شود.»
امیر کرم‌زاده، مدیرکل میراث ‌فرهنگی استان سمنان، ضمن بیان اینکه توجه به ترویج و آموزش فراگیر در زمینه صنایع‌دستی در زمره اقداماتی است که در این استان صورت‌گرفته است، تأکید دارد: «در مهدیشهر چهار دوره آموزش صنایع ‌دستی شامل سوزن‌دوزی، گلیم‌بافی، چرم‌دوزی و پته‌دوزی با حضور هنرمندان این عرصه برگزار شد که نمونه‌ای از این تلاش‌ها است.»
وی با بیان اینکه مثال‌های مشابه فراوانی در سراسر استان سمنان از برگزاری دوره‌های مشابه با هدف ارتقای کیفی و کمی تولید صنایع‌دستی در این استان وجود دارد که می‌توان به آنها اشاره کرده و می‌افزاید: «انتخاب سمنان به ‌عنوان پایتخت گردشگری جاده ابریشم به ما این فرصت را داده تا شاهد برگزاری رویدادهای خوب گردشگری نیز باشیم.» 
وی از برگزاری رویداد تاسکا در قالب طرح‌ها و برنامه‌های سمنان، پایتخت ایران در جاده ابریشم خبر داده و می‌گوید: «سومین جشنواره گردشگری نعنا نیز در سمنان طی روزهای آتی برگزار می‌شود که بخش مهمی از آن شناساندن ظرفیت‌های صنایع ‌دستی و گردشگری است.»
چند پیشنهاد مرکز پژوهش‌های مجلس
 برای حوزه صنایع‌ دستی
صنایع‌ دستی یا هنرهای صناعی یک هنر صنعت دارای اهمیتی است که دو جنبه کاربردی و تزیینی دارد و به ‌عنوان یکی از مصادیق مهم تولید داخلی به‌حساب می‌آید.
ترویج صنایع ‌دستی با فراهم‌ کردن اشتغال برای اقتصاد خانواده‌ها، امکان جلوگیری از مهاجرت ساکنین روستاها و شهرها به سایر نقاط کشور را فراهم می‌سازد، پس به ‌عنوان سازوکاری برای تأمین امنیت ملی مطرح خواهد بود. دفتر مطالعات، آموزش و فرهنگ مرکز پژوهش‌های مجلس در گزارش راهبردی خود با عنوان بررسی وضعیت صنایع‌ دستی و آسیب‌های آن نوشته که بررسی‌ها نشان می‌دهد با تمام ظرفیت‌های مفروض در کشور از آنجا که حیات صنایع‌ دستی مستلزم حمایت و اقدامات زنجیرهای است، برخی مسائل نیازمند توجه ویژه است. از جمله اینکه تغییرات ساختاری و سازمانی عدیده در حوزه صنایع ‌دستی موجب عدم توسعه محتوایی و تقویت این حوزه شده است. طول دوره مدیریتی کوتاه، بی‌ارتباطی تخصص و تجربه مدیران منصوب شده با این حوزه به روند کاری بدنه اجرائی و عملیاتی آسیب وارد کرده است.
نقش‌آفرینی وزارت میراث ‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌ دستی در حوزه‌های حمایتی زنجیره تأمین تا توزیع (مواد اولیه، فروش، بازاریابی و ...) نیازمند تقویت است و تاکنون در این باره از ظرفیت‌های لازم استفاده نشده است.
تسهیلگری ، پیگیری و اقدامات عملیاتی برای اجرای قوانین و مقررات حمایتی موجود معطوف به هنرمندان و صنعتگران صنایع‌ دستی از جانب وزارت میراث ‌فرهنگی، گردشگری و صنایع ‌دستی در سطح مطلوبی ارزیابی نمی‌شود و لازم است تا در این باره از ظرفیت‌های موجود استفاده بهینه صورت گیرد.
آمارهای دقیق و مبنا محوری در حوزه صنایع ‌دستی وجود ندارد و گزارش‌های متعارض و متناقضی موجود، ترسیم مسیر و ارزیابی عملکرد از دستگاه‌های اجرائی را غیرممکن کرده است. برنامه مشخصی برای استفاده از ظرفیت‌های مجامع بین‌المللی شورای جهانی صنایع ‌دستی در مورد ثبت شهرها و روستاهای صنایع به ‌عنوان مقوله‌ای نمادین و نمایشی دستی وجود ندارد و این اقدام صرفاً جریان دارد. صنایع ‌دستی در حال قرارگیری در سایه صنایع خلاق است که در حوزه سیاست‌گذاری اقدام مناسبی نیست، بلکه بهره‌برداری از ظرفیت‌های موضوع صنایع خلاق به‌ عنوان فرصت و توسعه جایگاه صنایع‌دستی به‌ عنوان تکلیف وزارت میراث ‌فرهنگی، گردشگری و صنایع ‌دستی لازم‌الاجراست. در حوزه تبلیغات، بازاریابی و برندسازی، اقدامات انجام شده نظام‌مند و برنامه‌ای نیست و رقبای جهانی در حال تصاحب بازارهای داخلی و خارجی صنایع‌دستی هستند. در این باره از هنرمندان و صنعتگران صنایع‌ دستی انتظار برخورداری از مهارت‌ها و توانایی فراهم‌آوری خدمات مذکور نمی‌رود و در نظرگیری زیست‌بوم مورد نیاز این کسب‌وکارهای اقدامی حاکمیتی و حمایتی است.
آموزش‌های دانشگاهی موجب انتقال کامل دانش ضمنی صنایع‌دستی به هنرجویان نیست و در مورد انتقال استاد - شاگردی از اساتید برجسته این حوزه اقدام مؤثری صورت نمی‌گیرد. بخش مهمی از اساتید برجسته و قدیمی صنایع ‌دستی در حال ازدست ‌رفتن هستند و اقدام مؤثری در راستای مستندسازی و انتقال تجربیات آنها صورت نمی‌گیرد.
سیاست‌گذاران نقش صنایع‌ دستی کشور را به‌ عنوان سازوکاری برای تضمین امنیت ملی و تقویت اقتصاد مقاومتی به‌درستی درنیافته‌اند.  حمایت از برگزاری آموزش‌های صنایع ‌دستی با پیروی از روش استاد - شاگردی و زنده نگه ‌داشتن روند انتقال دانش ضمنی از استادکاران باتجربه به علاقه‌مندان به این حوزه نیاز حیاتی برای حفاظت از میراث صنایع ‌دستی است.