دستش او را گرفت و با خود برد(به جای گفت و شنود)
امروز هم در سوگ شهیدان بزرگوارمان که روی شانه میلیونها میلیون از مردم قدرشناس ایران اسلامی تا بهشت جاودان الهی بدرقه شدند، این ستون را به چند سروده از میان سرودههای فاخر فراوانی که شاعران متعهد کشورمان در سوگ این شهیدان بزرگوار سرودهاند، اختصاص میدهیم.
در ما قیامت کن قیامت سید ابراهیم
ای صاحب جود و کرامت سید ابراهیم
ما را خبر از خویش بیخود کرده، اما تو
اما تو راحت باش راحت سید ابراهیم
تو شاد از دیدار با ما مردم دلتنگ
ما خسته از دنیای غربت سید ابراهیم
از ابتدا هم تو شهید زندهای بودی
سهم تو شد آخر شهادت سید ابراهیم
دیدار با تو بار دیگر آرزوی ماست
دیدار ما روز قیامت سید ابراهیم
علیرضا قزوه
***
به آسمان زد و، چون نور بینهایت شد
پرنده پر زد از این خاکدان و راحت شد
کسی که پاک و شهیدانه زندگی میکرد
عجیب نیست اگر لایق شهادت شد
فقیه، جامه سربازی وطن تن کرد
و مست جام می طاعت و اطاعت شد
شهید راه وطن گشت سید ابراهیم
جهاد کرد و سر آخر شهید خدمت شد
غلام بارگه آستان قدس رضا
شب ولادت او راهی زیارت شد
شهادت آمد و دستش گرفت و با خود برد
دعای خادم خوان رضا اجابت شد
محمدرضا طهماسبی
***
سوگند به کوه داغدار ابراهیم
ایران شده آه... بیقرار ابراهیم
برگرد شهید عشق و خدمت برگرد
آن روز که میرسد بهار ابراهیم
حمزه محمودی