عوامل دینگریزی
1. عدم ارائه صحیح و معقول مفاهیم دینی
مسلّماً علّت انكار و اعراض بسيارى از افراد تحصيلكرده اين است كه مفاهيم مذهبى و دينى به طرز صحيحى به آنها تعليم نشده است. در واقع آن چيزى كه آنها انكار مى كنند مفهوم واقعى خدا و دين نيست، چيز ديگرى است.
افرادى مانند من كه با پرسشهاى مردم درباره مسائل مذهبى مواجه هستيم كاملًا اين حقيقت را درك مى كنيم كه:
بسيارى از افراد تحت تأثير تلقينات پدران و مادران جاهل يا مبلّغان بى سواد، افكار غلطى در زمينه مسائل مذهبى در ذهنشان رسوخ كرده است و همان افكار غلط اثر سوء بخشيده و آنها را درباره حقيقت دين و مذهب دچار ترديد و احياناً انكار كرده است.
ازاينرو كوشش فراوانى لازم است صورت بگيرد كه اصول و مبانى مذهبى به صورت صحيح و واقعى خود به افراد تعليم و القا شود.
2. مبارزه با نیازهای طبیعی مردم به اسم دین
يكى ديگر از موجبات اعراض و روگرداندن از دين، جنگ و ستيزى است كه برخى از داعيان و مبلّغان دينى بى خرد ميان دين و ساير غرايز فطرى و طبيعى بشر ايجاد مى كنند و دين را به جاى اينكه مصلح و تعديل كننده غرايز ديگر معرفى كنند آن را ضد و منافى و دشمن ساير فطريّات بشر معرّفى مى كنند.
يكى از مختصّات دين اسلام اين است كه همه تمايلات فطرى انسان را در نظر گرفته،هيچكدام را از قلم نينداخته و براى هيچكدام سهم بيشترى از حقّ طبيعى آنها نداده است.
معنى فطرى بودن قوانين اسلامى هماهنگى آن قوانين و عدم ضدّيت آنها با فطريّات بشر است؛ بعضى از مقدّسمآبان و مدّعيان تبليغ دين، به نام دين با همه چيز به جنگ برمىخيزند.
شعارشان اين است: اگر مى خواهى دين داشته باشى پشت پا بزن به همه چيز،
... بنابراين اگر كسى بخواهد به غريزه دينى خود پاسخ مثبت بدهد بايد با همه چيز(حتی با اموری که از فطریات و نیازهای طبیعی بشر است) در حال جنگ باشد! (1)
بشر داراى غرايز مختلف است، داراى نيازها و احتياجات مختلف است و تمام اين احتياجها و نيازها از طبيعت و فطرتش سرچشمه مى گيرد.
شكست دينها- و دینگریزی- در دنيا زير سر كسانى است كه ميان دين و ساير نيازهاى بشرى جنگ انداختند؛ و ما بيش از هر جاى ديگر غرامت اشتباه جناب كليسا را بايد بپردازيم. كليسا در ابتداى ظهور علم در دوره رنسانس چند اشتباه بسيار بزرگ كرد.ميان دين و زندگى معتدل و شرافتمندانه دنيا جنگ انداخت. ميان دين و علم جنگ انداخت. ميان دين و عقل جنگ انداخت؛ گفت اصل اصول دين از حوزه عقل خارج است، منطقه ممنوعه براى عقل است.
اگر مىگفتيد چطور مى شود خداى
سهگانه را قبول كنم يا خداى يگانه (تثلیث در مسیحیت)، مى گفت همين جور بگو و به همين هم ايمان داشته باش؛ اگر عقلت قبول نمى كند بگو غلط نكن، فضولى نكن.
اشتباهى كه كليسا مرتكب شد، بعدها غرامتش را تا اندازه اى دنياى اسلام مجبور شد بپردازد، براى اينكه افراد تشخيص ندادند، خيال كردند بهطور كلى خاصيت «دين» همين است.(2)
3. درک سطحی و عامیانه از دین
مردم در حال جهالت از هيچ چيز استفاده كامل نمى كنند حتى از دين. منشأ بسيارى از بى دينىها بى علمى و آشنا نبودن به تعليمات الهى است. قرآن كريم درباره كسانى كه منكر قرآن بودند اين طور مى فرمايد: اين گروه چيزى را منكر شدند و نسبت جعل و افتراء به آن دادند كه آن را بهدرستى ندانسته و نفهميدهاند و حقيقت آن چيز بر آنها كشف نشده. (یونس:۳۹)
گذشتگان هم كه منكر نبوت انبيا بودند روى همين جهت بوده، يعنى روى اصل نادانى و بى اطلاعى بوده.
امروز پارهاى از مردم روى بى اطلاعى از اصول و مبانى محكمِ مسئله خداشناسى، راه ماديت را مى پيمايند و خيال مى كنند دليل اساسى و منطقى بر اين موضوع نيست.
البته اين از آن جهت است كه اطلاعاتشان در اين مسئله منحصر بوده است به آنچه از
عوامالناس شنيدهاند و يا در كتب عاميانه خواندهاند.
يا آنكه ابزار فكرى آنها وافى نبوده است [تا] حقيقت مطالبى كه در كتب محققين الهيين مسطور است درك
كنند.(3)
4. غرق شدن در شهوات حيوانى
يكى از چيزهايى كه موجب اعراض و تنفّر مردم از خدا و دين و همه معنويّات
مى شود آلوده بودن محيط و غرق شدن افراد در شهوتپرستى و هواپرستى است.
محيط آلوده همواره موجبات تحريك شهوات و تنپرورى و حيوان صفتى را فراهم مى كند.
آن كه اسير شهوات است جاذبههاى معنوى، اعمّ از دينى و اخلاقى و علمى و هنرى، كمتر در او تأثير دارد.
لهذا اقوام و ملّتهايى كه تصميم مىگيرند روح مذهب و اخلاق و شهامت و شجاعت و مردانگى را در ملّتى ديگر بكشند وسائل عيّاشى و شهوترانى و سرگرميهاى نفسانى آنها را فراهم و تكميل مىكنند.
در تاريخ اندلس اسلامى يعنى اسپانياى فعلى مى خوانيم كه نقشه اى كه مسيحيان براى تصرّف اندلس و بيرون كشيدن آن از دست مسلمين كشيدند اين بود كه به صورت دوستى و خدمت، وسائل عيّاشى براى آنها فراهم كردند: باغها و بوستانها وقف ساختن شراب و نوشانيدن مسلمين شد. دختران زيبا و طنّاز در خيابانها به دلربايى و عاشق سازى پرداختند.سرگرميهاى شهوانى ازهرجهت فراهم شد و روح ايمان و جوانمردى مرد. پس از اين جريان بود كه توانستند مسلمانان را بىدرنگ از دم تيغ بگذرانند.
استعمار غرب نيز اين برنامه را در قرون اخير به صورت دقيقى در كشورهاى اسلامى اجرا كرد.(4)
_____________
1. مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (خورشيد دين هرگز غروب نمىكند)، ج۳، صص: ۴۰۶- 403- با تلخیص و ویرایش جزئی.
2. مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (اسلام و نيازهاى جهان امروز(پانزده گفتار))، ج۲۱، صص: ۴۶۱-۴۶۰- با تلخیص و ویرایش.
3. مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (حكمتها و اندرزها(1 و 2))، ج22، صص: 309-308-با تلخیص و ویرایش.
4. مجموعه آثار استاد شهيد مطهر (خورشید دین هرگز غروب نمیکند)؛ ج۳؛ صص: 403-۴۰۴- با تلخیص و ویرایش جزئی.