kayhan.ir

کد خبر: ۲۸۸۲۰۳
تاریخ انتشار : ۲۵ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۲۲:۰۲

طرح ۲۰روزه سردار شهید حاج‌‌رحیمی برای آموزش نیروهای عراقی علیه داعش

داعشی‌‌ها به پشت دروازه‌های بغداد رسیده بودند و اوضاع بحرانی بود. به ایران برگشتیم و با سردار حاج‌رحیمی جلسه گذاشتیم و اوضاع را توضیح دادم... طرح بیست روزه آموزشی با کارشناسان یگان تهیه کردیم و برای آموزش آماده شدیم... این قضیه با فتوای آیت‌الله سیستانی همزمان شد و در همان دوره اول چند هزار نیروی عراقی در ایران و عراق آموزش دیدند... برگزاری این دوره‌ها هم با پیگیری و جدیت خود شهید حاج‌رحیمی انجام شد و حقیقتاً ایشان برای آن شبانه‌روزی کار می‌کرد.

 



13 فروردین ماه امسال و در جریان حمله رژیم صهیونیستی به ساختمان بخش کنسولی سفارت ایران در دمشق هفت نفر از مستشاران کشورمان در سوریه به شهادت رسیدند، یکی از این شهدا که قبلاً هیچ تصویری و نامی از او در رسانه‌ها منتشر نشده بود «سردار محمدهادی حاج‌رحیمی» فرمانده یگان نیروهای مخصوص امام علی(ع) بود.
خبرگزاری تسنیم به مناسبت فرارسیدن چهلم این شهید والامقام گفت‌و‌گویی با محمدعلی جعفری، همرزم شهید داشته است. 
وی با بیان اینکه هسته اولیه نیروهای حزب‌الله لبنان در پادگان امام حسین(ع) آموزش دیدند، گفت: ایشان حدود سه سال به لبنان و در مقطعی هم به افغانستان رفتند. در این‌جا لازم است به نکته‌ای اشاره کنم. اگر همه گروه‌های مقاومت را فرزندان جمهوری اسلامی بدانیم فرزند ارشد آنها حزب‌الله لبنان است. زیرساخت‌های آموزشی حزب‌الله مرهون تلاش‌های شهید حاج‌رحیمی است و در لبنان خدمات بسیار بزرگی انجام دادند.
جعفری خاطرنشان کرد: یادم هست زمانی که غائله داعش در عراق شروع شد به من گفت بلافاصله به عراق برو و وضعیت را بررسی کن. من هم همراه چند نفر دیگر از فرماندهان به عراق رفتیم و با مسئولین عراقی جلسه گذاشتیم و گفتیم که باید نیروهای مردمی به میدان بیایند. داعشی‌‌ها به پشت دروازه‌های بغداد رسیده بودند و اوضاع بحرانی بود. به ایران برگشتیم و با سردار حاج‌رحیمی جلسه گذاشتیم و اوضاع را توضیح دادم. قبل از اینکه به نیروی قدس بیایم ارزیابی پادگان‌های نیروی زمینی را انجام می‌دادم. به شهید حاج‌رحیمی گفتم باید از ظرفیت پادگان‌های خودمان برای آموزش نیروهای عراق استفاده کنیم.
همرزم سردار شهید رحیمی ادامه داد: طرح بیست روزه آموزشی با کارشناسان یگان تهیه کردیم و برای آموزش آماده شدیم. این قضیه با فتوای آیت‌الله سیستانی همزمان شد و در همان دوره اول چند هزار نیروی عراقی در ایران و عراق آموزش دیدند و وقتی این ظرفیت به نیروهای عراقی اضافه شدند اتفاقات خیلی خوبی افتاد. برگزاری این دوره‌ها هم با پیگیری و جدیت خود شهید حاج‌رحیمی انجام شد و حقیقتاً ایشان برای آن شبانه‌روزی کار می‌کرد، گاهی اوقات ساعت 2 شب به من زنگ می‌زد و کارها را پیگیری می‌کرد. در سوریه همین مدل را شهید حاج‌رحیمی پیاده کرد و ظرف مدتی کوتاه چند هزار نیروی دفاع وطنی را آموزش داد. ایشان هم تجربه دفاع مقدس را داشت و هم تجربه لبنان و افغانستان و این به پیشرفت کار خیلی کمک کرد.
وی خاطرنشان کرد: شهید حاج‌رحیمی در همه جای سوریه نیرو داشت. یعنی یگان تحت امر ایشان از دمشق تا خط مقدم نبرد در حما و حلب حضور داشت و ماموریت اجرا می‌کرد و در کنار فرماندهان لشکرها حضور داشتند و به آنها مشاوره نظامی‌ می‌دادند. از زمانی که حاج قاسم در سال 94 تصمیم گرفت عملیات‌های محرم را برای پاکسازی سوریه آغاز کند، شهید حاج‌رحیمی و نیروهای این یگان نقش بسزایی در طراحی عملیات‌ها داشتند.
جعفری همچنین بیان داشت: یکی از ماموریت‌هایی که نیروهای این شهید بزرگوار یعنی عناصری که تحت فرماندهی شهید حاج‌رحیمی بودند انجام دادند، بارریزی هوائی برای مردم شهرهای در محاصره بود که با همکاری بچه‌های نیروی هوائی ارتش و سپاه انجام شد. اینکه بتوانی برای صد هزار نفر چهار سال آب و غذا و مهمات و دارو تامین کنی کار کمی نیست. 
همرزم سردار شهید رحیمی گفت: او به شدت با تقوا بود. یکی از کسانی که من پشت سرش با آرامش قلب نماز می‌خواندم، ایشان بود و تمام مسائل شرعی را رعایت می‌کرد. خیلی نسبت به بیت‌المال حساس بود اصلا اهل غیبت نبود و تا می‌خواستیم غیبت کنیم اجازه نمی‌داد.
وی اظهار داشت: یک‌بار که خانواده شهدا را به یگان دعوت کرده بودیم، از ساعت 8 صبح تا چهار بعد از ظهر ایستاد و به صحبت‌های خانواده شهدا و مشکلات آنها گوش داد و رسیدگی کرد. با نیروهای تحت امرش خیلی صمیمی بود و دسترسی نیروها به ایشان خیلی راحت بود. هوای نیروهایش داشت و دائم به مسئول محورها سفارش می‌کرد که مراقب باشند کسی شهید نشود.
جعفری در پاسخ به این سؤال که چگونه از شهادت ایشان مطلع شدید؟ گفت: در خانه نشسته بودم اخبار نگاه می‌کردم که یکی از بچه‌ها به من زنگ زد و گفت از حاجی خبر داری؟ گفتم مگر طوری شده؟ گفت گویا ساختمان سفارت را زده‌اند و حاجی هم آنجا بوده است. به موبایل حاجی زنگ زدم در دسترس نبود. بعد دیدم تلویزیون نام شهدا را زیرنویس کرد باز هم باور نکردم تا اینکه یکی دیگر از دوستان زنگ زد و خبر شهادت حاجی را داد آنجا دیگر مطمئن شدم و بهت سراسر وجودم را گرفت. ما 42 سال با هم بودیم و در حقیقت تمام جوانی‌مان با هم گذشت. امیدواریم که ان‌شاءالله رفیق خوبی بوده باشیم، به حاج‌رحیمی این قول را می‌دهیم که نمی‌گذاریم این پرچم زمین بماند و امیدواریم آن دنیا ما را هم شفاعت کند.